بخشی از مقاله
چکیده
جهانی شدن یکی از مباحث مهم و جنجال بر انگیز دنیای معاصر است که متفکران و اندیشمندان مختلف، هر یک به گونه ای راجع به آن سخن می گویند. هم اکنون در مورد جهانی شدن اتفاق نظر چندانی وجود ندارد و تعابیر و برداشت های متفاوتی در مورد آن ار ایه می شود، به نحوی که برخی این اصطلاح را یکی از ویژگی های مبهم آخر قرن بیستم و یکم می دانند. اما آن چه مسلم است، این است که هیچ کس نتوانسته منکر اصل وجود این پدیده و تاثیر آن بر زندگی بشر در دنیای معاصر شود و اختلاف ها بر سر ابعاد گوناگون جهانی شدن، آثار و تب عات یا چگونگی و کم و کیف آن است .
0در این مقاله پس از مشخص کردن معنا و مفهوم جهانی شدن، به تبیین رویکرد معماری ایران در برابر پدیده ای به نام جهانی شدن به همراه تعیین نقاط قوت و ضعف و علل آنها، پرداخته شده است . و در پایان نتیجه می شود کشور ما در حالی که هنوز صنعتی شدن را تجربه می کند با موج دیگری از جهانی شدن رو به رو است و مانند بسیاری از کشورهای دیگر با مساله بحران هویت به عنوان مهمترین چالش مواجه خواهد شد.
در چنین موقعیتی هنر و معماری در باز تعریف هویت جوامع نوین نقش عمده ای ایفا می کنند . در این شرایط جا معه ما نیاز به نوعی از معماری دارد که واقعیت خود را نشان دهد نه اینکه تقلید کننده و جاعل گنجینه های دیگران باشد که در زمینه های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی متفاوتی شکل گرفته اند . تقلید شکلی از ظواهر و الگوهای مدرن جهانی نه تنها نتوانست کثرت را به وحدت تبدیل کند بلکه مساله بحران در هویت های منطقه ای و بومی را در بسیاری از جوامع تشدید کرد و این بحران در کشور ما نیز خود نمایی می کند .
.1 مقدمه
جهانی شدن یکی از مباحث مهم و جنجال بر انگیز دنیای م عاصر است که متفکران و اندیشمندان مختلف، هر یک به گونه ای راجع به آن سخن می گویند. هم اکنون در مورد جهانی شدن اتفاق نظر چندانی وجود ندارد و تعابیر و برداشت های متفاوتی در مورد آن ار ایه می شود، به نحوی که برخی این اصطلاح را یکی از ویژگی های مبهم آخر قرن بیستم و یکم می دانند . اما آن چه مسلم است، این است که هیچ کس نتوانسته منکر اصل وجود این پدیده و تاثیر آن بر زندگی بشر در دنیای معاصر شود و اختلاف ها بر سر ابعاد گوناگون جهانی شدن، آثار و تبعات یا چگونگی و کم و کیف آن است.[1]
جهانی شدن از مفاهیم رایج حوزه های علمی، روشنفکری، سیاسی و هنری است که در کلیه فرایندها و مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در حال وقوع است. بنابراین انسان امروزی در دوره ای زندگی خودرا سپری می کند که با تحولات بسیار پیچیدهای مواجه است و در بسیاری از زمینه ها این پدیده ها و تحولات، انسان را با چالش و فرصتهای گوناگون مواجه کرده است. از جمله این پدیده های فرهنگی معاصر، پدیده و فرآیند جهانی شدن می باشد که از آثار و نتایج دوران مدرنیته، توسعه و پیشرفت فناوری اطلاعات است[ 2] برخی بر این اعتقادند که جهانی شدن، حدود 400 سال قدمت دارد و با پید ایش مدرنیسم و شروع جریان مدرنیسم، جهانی شدن نیز شکل گرفته است.
از منظر آنتوتی گیدنز جهانی شدن عبارت است از تقویت مناسبات اجتماعی جهانی که محل های دور از هم را چنان به هم ربط می دهند که هر واقعه محلی تحت تاثیر رویداد های که با آن فرسنگ ها فاصله دارد ، شکل می گیرد و بر عکس. [3] برخی از نویسندگان بر آنند که مدرنیسم، شاخصه های متعددی دارد و یکی از این شاخصه ها، Universalismیا جهانی شدن است و این، یک جریان برگشت ناپذیر است.
مدرنیسم، جریانی بود که در غرب آغاز شد؛ جهان را درنوردید و جهانی شد . با وجود آن که در ابتدا، توسط سنت گراها، مخالفت های زیادی در مقابل مدرنیسم صورت گرفت، ولی سرانجام مدرنیسم پیروز شد .برای مدرنیسم، خصوصیت های زیادی نقل شده که یکی غیر قابل بازگشت بودن آن است؛ یعنی مدرنیسم، مانند یک انقلاب، همه چیز را زیر و رو می کند و از آن جا که جهانی است، پس همه جهان را درمی نوردد . به اعتقاد این گروه، مدرنیسم جریانی بود که نمی شد جلوی آن را سد کرد؛ با وجود آن که دیدگاه های مخالف زیادی در مقابل آن وجود داشت . جهانی شدن، پدیده ای انکار ناپذیر در عالم امروز است و با پیشرفتهای روز افزون بشری به ویژه در عرصه علوم، فناوری، ارتباطات و اطلاعات، حمل ونقل و ... درارتباط است.
جهان هر روز بیش از پیش به سوی تحقق تدریجی این امر گام بر می دارد. افزایش وابستگی های جهانی، فشردگی فضا و زمان و درهم تنیدگی عناصر، توصیف کننده شرایط متکثر کنونی جهان است و جهانی شدن را به مقوله ای منا قشه برانگیز مبدل ساخته است[2] جهانی شدن به مفهوم جدید، محصول ظهور صنعت ارتباطات جهانی و منعکس کننده ارتباطات همزمان جهانی است . جهانی شدن در وهله اول، عام گرایی فرهنگی گسترده ای را بر اساس ارزشهای مدرن درسطح جهان به وجود می آورد. این فرآیند با در هم شکستن مرزهای محدود به زمان و مکان، انسانها را در اقصی نقاط دنیا به یکدیگر متصل و مرتبط کرده و هویت های درون مرزی را با گذشت زمان دچار فرسایش و اختلال می نماید.
پیش از ظهور و فراگیر شدن جهانی شدن ، جوامع گوناگون دارای انسجام و یکپارچگی بودند ، اما پدیده جهانی شدن با شکستن مرزهای ساختگی و تسخیر جهان موجب ادغام نظام معنایی، حذف بخش هایی از این نظام ها ودر انتها اضافه شدن معناهایی که محصول مدرنیته و جهانی شدن هستند شد و این نظامهای معنایی و هویت بخش را به سمت یکسان سازی با نمونه های مشابه درگوشه وکنار جهان هدایت کرده، موجب گسترش ارزشهای عام و جهان شمول براساس فرهنگ جهانی مدرنیته گردید[4]جدا از نظریات و دیدگاه های متفاوت و حتی متناقض مطرح در مورد فرآیند جهانی شدن، تاثیرات شگرف آن بر فرهنگ، به ویژه درکشورهای جهان سوم غیر قابل کتمان است . شرایط امروز جامعه ایران به گونه ای است که سردرگمی میان دو دیدگاه جهانی گرا و محلی گرا از بزرگترین چالش هاست . [5]
.2مفهوم Glocalism
Glocalism ، تلفیقی است از Globalization و Localization است که اولی به معنای جهانی شدن و دومی به معنای محلی شدن است و به این معنا خواهد بود که منش محلی جو امع، به نوعی جهانی، تغییر مسیر می دهد و یک دیدگاه سوم یا دیدگاه بینابین را به وجود می آورد . افرادی که نگاهی بدبینانه نسبت به Glocalism دارند، معتقدند که این جریان، جهانی شدن نیست؛ بلکه نوعی جهانی سازی است و غربی ها از این جریان استفاده می کنند تا فرهنگ خود شان را تعمیم دهند و این موضوع را به عنوان پروژه ای مطرح می کنند که از قبل، طراحی شده است.
آنان می گویند که جهانی شدن، ممکن است ریشه در مدرنیسم داشته باشد؛ ولی فی نفسه یک جریان جدید است و دارای ریشه های تاریخی نمی باشد و بنابراین، باید مختصات آن را به خوبی تعریف و ارزیابی کرد . این گروه، چنین معتقدند: همان گونه که پس از شروع جریان مدرنیته و از قرن 16 به بعد، انقلاب های متعددی روی داد و چهره جدیدی به دنیا بخشید، جریان جهانی شدن نیز چهره جدیدی به دنیا خواهد بخشید . این جریان، دارای تأثیر فراوانی بر زندگی شخصی، اجتماعی، علمی، فرهنگی و ...دارد و برای ما لازم است که این جریان را دقیقاً بشناسیم؛ زیرا در صورت عدم درک صحیح از آن، متضرر خواهیم شد.