بخشی از مقاله

چکیده

شواهد موجود نشان میدهد که از قرن چهارم پیش از میلاد تا حدود قرن هفتم میلادي بهویژه همزمان با حکومتهاي اشکانی و ساسانی، ابریشم مهمترین کالاي تجاري بین چین، ایران و روم بوده است. در بیشتر منابع و متون تاریخی موجود به پیشینه دور و دراز و نقش بسیار مهم ایرانیان در تجارت و سپس تولید این کالاي ارزشمند اشاره شده است و به همین دلیل تصور میشود که نام برخی از شهرها و مناطق باستانیِ ایران با نام این محصول تجملی در ارتباط باشد. در این مقاله تلاش شده است تا وجه تسمیه برخی شهرهاي ایران و ارتباط احتمالی آن با ابریشم و خاستگاه عمده آن یعنی کشور چین آشکار شود.

واژگان کلیدي: جاده ابریشم، چین، پارت، ساسانی، لاهیجان، کرمان، کرمانشاه.

.1مقدمه

شواهد تاریخی و کشفیات باستانشناسی بر این موضوع اتفاق دارند که چینیها نخستین مردمانی بودهاند که به راز پرورش و اهلی کردن کرم ابریشم پی بردهاند.2در روایات تاریخیِ چین آمده است که یکی از ملکههاي این کشور به نام »سی لین شی«، معروف به »الهه ابریشم«، براي اولین بار در حدود 2600 پ.م موفق به کشف ابریشم و تهیه پارچه از آن شد.[24] شواهد باستانشناختی نیز نشان میدهد که چینیها در 2750 قبل از میلاد قادر به تولید ابریشم مرغوب از کرم ابریشمِ اهلی بودهاند.[24] کشفیات باستانشناسی همچنین وجود ابریشم را در زمان سلطنت سلسله شانگ22در فاصله سدههاي 18 تا 12 ق.م تایید میکند.[21]مسیر تجارت ابریشم را که قرنها از چین آغاز و پس از عبور از ایران به غرب منتهی میشد امروزه »جاده ابریشم« مینامند.3 پایانه شرقی جاده اصلی راههاي ابریشم، شهر پادشاهی و قدیمی چانگ آن23 در شمال چین بوده است.[46]

این جاده پس از گذر از آسیاي مرکزي، ایران و بینالنهرین به سوریه میرفت و در آنجا کالاها را با استفاده از کشتی به روم ارسال میکردند.[41] ابریشم در طول این جادههاي متعدد، رشته پیوندِ مشتركِ میان شرق و غرب بود و اسطورهها و افسانههاي زیادي بر سر زبانها انداخته بود که گاه حمل و نقل دیگر کالاها را نیز تحت شعاع قرار میداد4 .[21] در ایران جاده اصلیِ ابریشم از شهرهایی چون نیشابور، سمنان، دامغان، ري، ساوه، همدان، کنگاور و کرمانشاه میگذشت و از طریق قصرشیرین به تیسفون میرسید.[24]در دوران اشکانی جاده ابریشم مهمترین راه تجاري بود که از طریق آن ابریشمهاي نرم چینی براي شهروندان ثروتمند رومی منتقل میشد.[41]

کشفیات باستان شناسی گواهی بر دایر بودن جاده ابریشم در این دوران است چنانکه آثار زیادي از شهرهایی نظیر پالمیر، الحضر، مرو، نسا، شوش، سلوکیه، آشور، بیستون و جاهاي دیگر بدست آمده است.[41] در این زمان - اشکانی - علاوه بر ابریشم، مواد و کالاهایی نظیر آهن، چرم، عاج، مصنوعات پارچهاي، روغنهاي معطر، سنگهاي قیمتی و غیره از مشرق زمین به سمت غرب صادر و در مقابل کالاهاي مصنوع از قبیل آبگینه، مفرغ، پارچه، سفالینه و پاپیروس وارد میشد.[23] با این حال فقط ابریشم بود که نقش پول رایج را در میان چین و ملتهاي همسایه در شمال و غرب ایفا میکرد و به خاطر ویژگی تجملیِ محض، بعدها نام خود را به مجموعه این جادهها و راهها داد.[21] در اواخر قرن دوم ق.م یعنی در زمان امپراطور »هان وودي24«شاهد رونق جاده ابریشم از طرف شرق به غرب هستیم.[44]

شواهد نشان میدهند که در همین زمان یعنی مقارن سلطنتِ مهرداد دوم، پادشاه اشکانی - 123 تا 87 ق.م - ، براي حفظ و توسعه جاده ابریشم اقدامات اساسی صورت گرفت و نخستین قراردادِ تجاري میان چین و پارت با حکومت هان - 206ق.م-220م - بسته شد.[32] احتمالا اولین کاروان در حدود سال 106ق.م به غرب سفر کرد و چینیها توانستند پس از آن انحصار خود در تولید ابریشم را تا نیمه هزاره اولِ میلادي حفظ نمایند.[41]در زمان ساسانیان نیز ایران یگانه راه ارتباطی بین یونان، روم، آسیاي صغیر، بین النهرین و شامات از یک سو؛ مصر از سویی دیگر و چین، هند و آسیاي میانه از جانبی دیگر بود و تمام کاروانهاي تجاري ناگزیر بودند که از این کشور یا یکی از کشورهاي تابعه آن عبور کنند» .[32]

ایندیکوپلئوستس«، نویسنده رومی، در آغاز سده ششم میلادي مینویسد: بارهاي ابریشم از میان ملتهاي گوناگون یکی پس از دیگري میگذرند تا در یک زمان نسبتا کوتاه به ایران برسند، براي همین است که ابریشم همیشه در ایران به مقدار زیاد موجود است.[25] اسناد موجود نشان دهنده روابط ایران و چین در دوره ساسانی است. ورود یک هیأت سفارتی ایران در سال هاي 461، 518 و 528 و هیأتهاي دیگري در نخستین ربع سده ششم و دومین دهه سده هفتم، در تاریخچههاي چین به ثبت رسیده است.[25]بنابراین مشخص میشود که در زمان سلطنت فیروز و قباد سفرایی بین دو کشور مبادله شده است. زمان سلطنت انوشیروان را باید دوران پر رونق جاده ابریشم دانست. این پادشاه توانست اقدامات امنیتی وسیعی براي آسایش مسافرینِ این راه معمول دارد.[32]

ارتباط دوستانه میان دو کشور ایران و چین در زمان خسرو دوم نیز ادامه یافته است چنانکه در تاریخچههاي چینی آمده است که هدیهاي براي شاه ایران، خسرو پرویز، پیش از مرگش در سال579 فرستاده شده بود.[25]اگرچه پارچههاي ابریشمی در سده چهارم میلادي در ایران تولید میشد، اما ابریشم خام همچنان از کشور چین به ایران وارد میشد5 و تنها در پایان قرن پنجم یا آغاز قرن ششم میلادي بود که روش عمل آوري کرم ابریشم از آسیاي میانه به ایران منتقل و در جریان سده ششم میلادي تولید ابریشم در واحه مرو و گرگان متداول گردید.[30]روایت است که در سال 552 میلادي - زمان سلطنت ژوستینین - تخم کرم ابریشم توسط دو کشیش به صورت مخفیانه از چین خارج و وارد قسطنطنیه شد6[29] و بدین ترتیب پرورش این محصول تجملی و پرارزش در روم نیز آغاز شد.

.2 بررسی وجه تسمیه چند شهر ایران

.1,2 کرمانشاه: درباره وجه تسمیه نام کرمانشاه نظرات متعدد و مختلفی از جانب صاحبنظران ابراز شده است.در آثار جغرافینگاران و مورخان سدههاي نخستین اسلامی7  نظیر کتب و متون جغرافیایی یا مسالکوالممالکها - شهرنامهها–راهنامهها - ، نام کرمانشاه به صورت قرمیسین،8 قرماسین،9 قرماشین،10 قرماسان11 و کرمانشاه12ثبت شده است. محققینی نظیر پیرنیا[16] و مشکور[35] احتمال دادهاند که کرمانشاه امروزي همان کامبادن25باستان بوده است. برخی عقیده دارند که این شهر توسط بهرام چهارمِ ساسانی ملقب به »کرمانشاه« یا شاهِ کرمان بنا شده است.13نظریه دیگري این نام را متشکل از سه جزء »کار ماي سیاي« به معناي مکان مقدس مردمان ماد میداند.[49]برخی نیز عقیده دارند نام این شهر در اصل کرمانچان یا کرماجان بهمعنی شهر رعایا بوده است.[22] اوبن14کرمانشاهان را به معناي تاکستان شاهان دانسته است.15[11]

محققین دیگر احتمال میدهند که این نام در اصل ترکیبی از دو جزء »گرمان16«و »سان - ساه - « بوده و عربها به ناچار با تبدیل مخرج »گ« به »ق« این نام را به صورت قرماسین - قرمیسین - بیان کردهاند.[10] برخی نیز این نام را به معنی جایگاه »کرمانجها - «سنگکنان - دانسته و بر این عقیدهاند که کرمانجها از اعقاب ساگارتیهايِ مادي هستند.[37] در کتاب فرهنگِ کُرديِ هژار[42] هم آمده است که »کرماشان« تحول یافته »کرماجان« بوده و کرمانشا - با حذف ه - مخفف »کرمانج شار« یا »شهرِ کرمانج« است. طباطبایی صورت اصلی این کلمه را مرکب از »کر« و »میشان« یا »ماشان« دانسته و معتقد است که بخش»کر« که شبیه آن در نامهاي »کرند« و »کرج« دیده میشود به معنی »کوه« و مکان بلند و بخش دوم که نظیر آن در جاي نام یونانی »میسن« و جاي نام »دشت میشان« در شمال غربی خوزستان دیده میشود، اسم مکان بوده و در روزگار سلوکی و پارت و ساسانی به منطقه شمال غربی خلیج فارس اطلاق میشده است که به دو بخش پست و بلند دشت میشان جلگهاي و کرمیشان کوهستانی تقسیم میشده است.[33]

برخی از نظریههاي فوق آشکارا تردیدآمیزند که مجال پرداختن به آنها نیست پیشنهادي که در اینجا براي وجه تسمیه نام کرمانشاه مطرح میشود براساس موقعیت جغرافیایی این شهر بر سر راه اصلی ابریشم، شرایط مناسب این شهر براي تجارت و حتی پرورش ابریشم و همانگونه که گفته شد تمرکز بر شکل دیگري از تلفظ نام این شهر است که کمتر بدان پرداخته شده است. چنانکه محققینی نظیر بهار، طباطبایی17 و دیگران18 اشاره کردهاند، نام کرمانشاه احتمالا تبدیلی است از کرمینشان، کرمیشان و کرمانشان که نام کهن این سرزمین در دوره میانه تاریخ ایران بوده است. در کتابِ پهلويِ »بندهِش19 [20]« آمده است: کوه بهستون به سپاهانِ کرمینشان ]باشد.[ امروزه نیز در گویش محلی نام این شهر همچنان به صورت »کرماشان26« تلفظ میشود.

20 مطابق منابع موجود، ابریشم و تولیدات آن مهمترین کالاي تجاري دوران باستان بود که از خاكِ ماد میگذشت چنانکه حتی برخی از مردم بینالنهرین ابریشم را کالایی مادي - منسوب به مادها - میپنداشتند زیرا مادها آخرین حلقه زنجیره عرضه ابریشم به شمار میآمدند.[25]بنابراین محتمل است که شهر کرمانشاه که بر سر راه اصلی جاده ابریشم قرار داشته، مرکزي براي تجارت و حتی پرورش کرم ابریشم بهویژه در نیمه دوم دوران ساسانی بوده باشد. تحقیقات نوین نشان میدهد که شرایط آب و هوایی کرمانشاه براي پرورش کرم ابریشم و رشد درخت توت بسیار مناسب است و در گذشته نیز در این منطقه نژاد مخصوصی از کرم ابریشم وجود داشته است که به آن نژاد »کرمانشاهی« میگفتند.[32] با توجه به آنچه گفته شد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید