بخشی از مقاله
چکیده
به منظور بررسی روابط میان صفات آگرومرفولوژیک در عدس دیم، تعداد 1040 تک بوته عدس از مزارع شهرستانهاي مختلف استان زنجان گزینش و بررسی شدند. تجزیه به عاملها بر اساس روش تجزیه به مؤلفههاي اصلی و چرخش وریماکس نشان داد که سه عامل اصلی و مستقل، 71/436 درصد از تغییرات کل دادهها را توجیه مینمایند. عامل اول 33/529 درصد از واریانس میان صفات را به خود اختصاص داده و نقش مهمی در توجیه تغییرات عملکرد ایفا نمود.از اینرو این عامل به عنوان عامل عملکرد نامگذاري گردید. عوامل دوم و سوم نیز 20/105 و 17/802 درصد از تغییرات موجود بین صفات را توجیه نمودند. نتایج حاصل از بررسی ضرایب عاملی، نشانگر اهمیت صفات مؤثر بر عملکرد، صفات مربوط به مرفولوژي گیاه و اجزاي عملکرد در گزینش ژنوتیپهاي مطلوب براي شرایط دیم میباشد. در عامل عملکرد صفات مهمی مانند بیوماس، تعداد غلاف در بوته و عملکرد تک بوته قرار گرفتند. در مجموع نتایج حاصل از بررسی ضرایب عاملی، نشانگر اهمیت صفات مؤثر بر تولید عملکرد و اجزاي عملکرد دانه و صفات مربوط به مرفولوژي گیاه - در جهت تسهیل برداشت مکانیزه - در گزینش ژنوتیپهاي مطلوب براي شرایط دیم میباشد.
مقدمه
حبوبات بعد از غلات مهمترین خانواده گیاهی در تأمین پروتئین و تغذیه بشر میباشند که عدس از حبوبات عمده در کشورهاي در حال توسعه بوده و به عنوان مکملی براي غلات در رژیم غذایی مردم، خصوصاً اقشار کم درآمد محسوب میگردد . - 2 - از طرف دیگر با توجه به توانایی تثبیت ازت در این گیاه، قرار دادن آن در تناوب به پایداري سیستمهاي زراعی کمک میکند. عدس علاوه بر تثبیت نیتروژن هوا، در تناوب با غلات باعث شکستن سیکل آفات و بیماريهاي غلات که در اثر سیستمهاي تک کشتی بوجود میآیند، میشود و از این طریق باعث پایداري در سیستمهاي زراعی غلات میگردد . - 3 - مطالعات گوناگونی در خصوص ارزیابی تنوع فنوتیپی و ژنوتیپی بر روي کلکسیونهاي مختلف نمونههاي بومی یا منطقهاي و بینالمللی عدس انجام گرفته است. در یک مطالعه 120 نمونه عدس طی دو سال براي 17 صفت مرفولوژیک ارزیابی شد که صفات عملکرد بیولوژیک، وزن غلافها در هر گیاه، تعداد غلاف در هر گیاه و تعداد دانه در هر گیاه تنوع زیادي نشان دادند. محققان در این تحقیق توصیه کردند که تعداد غلاف در هر گیاه، ارتفاع بوته و تعداد شاخه بارور که به راحتی قابل اندازهگیري است، معیار مناسبی براي انتخاب مشاهدهاي ژنوتیپهاي با عملکرد بیشتر است . - 2 - ناروئی راد و همکاران - 1387 - با بررسی 153 توده عدس، عنوان کردند که تجزیه عاملی با دوران وریماکس 4 عامل را استخراج نمود که 80 درصد تغییرات میان صفات را توجیه نمود و تجزیه کلاستر به روش 2 - طهح - همه تودهها را در 6 گروه قرار داد . - 1 -
بهنژادگران علاقهمند به دستیابی به ژنوتیپهایی هستند که از لحاظ صفت عملکرد دانه و سایر صفات زراعی مطلوب باشند. بنابراین بررسی ژنوتیپها و تنوع صفات در برنامههاي اصلاحی بسیار حائز اهمیت است و تجزیه و تحلیلهاي چندمتغیره میتواند اطلاعات زیادي در این رابطه در اختیار قرار دهد. در این بین تجزیه به عاملها یک روش آماري مؤثر در کاهش حجم دادهها و نتیجهگیري قطعی از دادههایی است که همبستگی بالایی در بین متغیرهاي اولیه نشان میدهند. این روش به طور مؤثري براي درك روابط و ساختار اجزاي عملکرد و صفات مرفولوژیکی گیاهان زراعی به کار گرفته شده است. هدف از اجراي این آزمایش بررسی روابط میان صفات مهم، تعیین صفات مشابه با استفاده از تجزیه به عاملها و شناسایی عوامل مؤثر بر بهبود ژنتیکی عملکرد عدس در شرایط دیم میباشد.
مواد و روشها
این مطالعه در سال زراعی 1394 در استان زنجان انجام شد.. در این بررسی 1040 تک بوته - لاین - عدس از مزارع دیم شهرستانهاي مختلف استان زنجان - مزارع روستاهاي مختلف 5 منطقه شامل، ارمغانخانه، قیدار، ایجرود، خدابنده و ماهنشان - جمع آوري شدند و به منظور تعیین صفات مورفولوژیک و اجزاي عملکرد دانه. صفاتی مانند ارتفاع بوته ، فاصله اولین انشعاب شاخه از سطح زمین، ارتفاع اولین غلاف از سطح زمین، تعداد غلاف در هر بوته ، تعداد دانه در بوته، متوسط تعداد دانه در هر غلاف - با استفاده از نسبت تعداد دانه به تعداد غلاف - ، وزن تک دانه، عملکرد دانه در تک بوته و بیوماس در هر بوته اندازه گیري شد. به منظور تعیین بیوماس و عملکرد دانه در تک بوته، بوتههاي برداشت شده جهت خشک شدن به مدت چند روز در برابر آفتاب قرار گرفتند و سپس جهت تعیین بیوماس توزین شدند. تجزیه به عاملها بر اساس روش تحزیه به مؤلفههاي اصلی و چرخش وریماکس انجام شد. از روش تجزیه به مؤلفههاي اصلی به منظور استخراج ماتریس بارهاي عاملی و همچنین تخمین تعداد عوامل استفاده شد. بر این اساس عاملهایی که داراي ریشه مشخصه بزرگتر از یک بودند انتخاب گردیده و براي تشکیل ماتریس ضرایب عاملی به کار گرفته شدند. با استفاده از چرخش وریماکس، بر روي ماتریس بارهاي عاملی اصلی چرخش انجام شده و بدین ترتیب ماتریس بارهاي عاملی چرخش یافته به دست آمد. مقادیر ویژه، درصد واریانس و درصد تجمعی واریانس هر یک از عوامل استخراج شده نیز محاسبه گردید، ضرایب عاملی بالاي 0/5 به عنوان ضریب معنی دار در نظر گرفته شد.. به منظور تجزیههاي آماري از نرمافزار ححبح استفاده شد.
نتایج و بحث
جدول 1 نتایج حاصل از تجزیه به عاملها را نشان میدهد. همانطور که در جدول مشاهده میشود، بر مبناي مقادیر ویژه بزرگتر از یک، سه عامل مشخص شد. این عوامل 71/436 درصد از تغییرات دادهها را در بر گرفتند. از آنجایی که تعداد متغیرهاي اولیه مورد استفاده برابر هشت بود، بر اساس فرمول لَجذیبضشً - که در آن ب وً به ترتیب نشاندهنده تعداد متغیرها و عاملها است - تعداد سه عامل انتخاب شده با اصول ارائه شده مطابقت دارد. لازم به یادآوري است که مقادیر ققل - 0/553 - به دست آمده و نیز معنیدار بودن آزمون اسفریسیتی بارتلت بیانگر کافی بودن مقادیر همبستگی متغیرهاي اولیه براي انجام تجزیه به عاملها میباشد. عامل اول که بیشترین حجم از تغییرات دادهها را در بر میگیرد داراي ضریب بزرگ و مثبت براي بیوماس، تعداد غلاف در بوته و عملکرد تک بوته بود - جدول . - 1 بنابراین آن را میتوان عامل مؤثر بر عملکرد نامگذاري کرد. این ضرایب نشانگر آن است که تک بوتههاي برخوردار از مقادیر بالاي عامل اول، داراي عملکرد بیشتري هستند. طوسی مجرد و بی همتا - 1386 - عملکرد دانه سنبله، بیوماس، شاخص برداشت و تعداد سنبلچه بارور را در عامل اول با عنوان عامل موثر بر اجزاي عملکرد و تولید محصول نامگذاري کردند . - 5 -
این عوامل که در جهت مثبت، عامل اول را تحت تأثیر قرار دادند نشان دهنده این است که انتخاب ژنوتیپها بر اساس این عامل میتواند منجر به عملکرد بالاتر در گیاه شود، ، لذا عامل اول میتواند به عنوان یک معیار مهم در گزینش ژنوتیپهاي داراي عملکرد بالاتر در شرایط دیم باشد. با وجود آن که خصوصیات مورفولوژیکی متعددي در مقاومت یا تحمل عدس به تنش خشکی تأثیر دارند، اما به دلیل ناشناخته بودن بسیاري از آنها هنوز عملکرد دانه و اجزاي آن به عنوان بهترین معیار در پیشبرد ژنوتیپهاي سازگار به شرایط دیم در بسیاري از برنامههاي به نژادي مورد استفاده قرار میگیرند. بنابراین عامل اول که تحت عنوان عامل موثر بر عملکرد نامگذاري شد بهترین معیار انتخاب ژنوتیپهاي متحمل به تنش میباشد. عامل دوم داراي ضرایب بزرگ و مثبت براي ارتفاع اولین غلاف از سطح زمین، فاصله اولین انشعاب شاخه از سطح زمین و ارتفاع گیاه بود که در این عامل صفات مرفولوژیک گیاه ضرایب بزرگ و مثبت داشتند، از آنجا که این صفات شامل صفاتی میشود که گزینش بر مبناي آنها باعث امکان استفاده از ماشینهاي برداشت میشود، میتوان این عامل را به عنوان عامل مرفولوژي گیاه نامگذاري کرد. در زراعت عدس یکی از مشکلترین و طاقتفرساترین مراحل، برداشت میباشد و برداشت به موقع محصول از اهمیت خاصی برخوردار میباشد زیرا تأخیر در آن موجب ریزش شدید میگردد. برداشت واریتهاي از عدس که کشت آن در کشورهاي اروپایی و آمریکایی متداول است، با کمباین غلات امکانپذیر است زیرا در این مناطق، ارقام پابلند آن کشت میگردد ولی براي عدس ایرانی که فقط در منطقه خاورمیانه کشت میشود در حال حاضر ماشینی براي برداشت آن وجود ندارد که یکی از دلایل عمده این امر پا کوتاهی گیاه و مرفولوژي نامناسب آن به دلیل پایین بودن ارتفاع غلافها از سطح زمین میباشد. لذا گزینش و اصلاح ژنوتیپهاي پا بلند و ژنوتیپهایی که ارتفاع غلافهاي آنها از سطح زمین مناسب میباشد امکان برداشت مکانیزه عدس را فراهم میکند.