بخشی از مقاله
چکیده
خیارچنبر با نام علمی Cucumis melo var. flexuosus یکی از سبزيهاي میوهاي مصرفی در ایران است.
تجزیه همبستگی روشی است که در آن ارتباط بین صفات مختلف را میتوان بررسی نمود و تجزیه عاملی یک روش آماري مؤثر در کاهش حجم دادههاو نتیجهگیري قطعی از دادههاي با همبستگی بالاست.این پژوهش بر روي 11 ژنوتیپ خیارچنبر و 10 صفت کمی شامل تعداد ساقه فرعی اولیه - NS - ، میانگینوزن میوه در بوته - AF - ، طول میوه - FL - ، قطر میوه - FD - ، طول دم میوه - FP - ، طول میانگره - IL - ، قطر حفره میانی - CD - ، سختی پوست میوه بالغ - SH - ، پهناي برگ - LW - و درصد ماده خشک میوه - DM - انجام شد.
تجزیه به عامل نشان داد که سه عامل اول رويهمرفته 84/3 درصد از تغییرات صفات را توجیه مینمایند. عوامل اول تا سوم به ترتیب 36/5، 32/0 و 15/8 درصد از تغییرات صفات را توجیه نمود. این عوامل به ترتیب عامل فتوسنتز، ژنتیک و عملکرد نامیده شدند.
مقدمه
جنس کوکومیس - Cucumis melo L. - یکی از اعضاي خانواده کوکوربیتاسه1 است که تنوع مورفولوژیک زیادي در جنس آن دیده میشود. طبقهبنديهاي مختلفی در گونههاي این جنس وجود دارد. بهتازگی پیترات و همکاران ملونها را در 16 گروه قرار دادند که این گروهها در دو زیرگروه اصلی agrestis و melo تقسیم میشوند. در گروه ملو 11 گونه وجود دارد که ازجمله مهمترین آنها ازنظر تجاري میتوان به inodorus، cantalupensis، reticulatus، dudaim و flexuosus اشاره نمود. خیارچنبر - flexuosus - با نامهاي خیار آمریکایی، خیار ماري و ملون ماري نیز شناخته شده است. میوههاي آن بدون عطر و قند، دراز و کشیده که تا 2متر میرسند
تجزیه همبستگی روشی است که در آن ارتباط بین صفات مختلف را میتوان بررسی نمود. ازآنجاییکه بین صفات گاهی همبستگی منفی و ارتباط پیچیدهاي وجود دارد نمیتوان فقط بر اساس ضرایب همبستگی ساده قضاوتی انجام شود لذا نیاز است از روش آماري چند متغیره جهت درك بهتر روابط بین صفات بهره برد. در این میان تجزیه عاملی یک روش آماري مؤثر در کاهش حجم دادهها و نتیجهگیري قطعی از دادههاي با همبستگی بالاست - صادق قول مقدم، . - 1390 این روش بهطور مؤثر و فراوان هم براي گیاهان زراعی با عملکرد بذري و هم براي گیاهان باغی استفاده شده است.
ناروئی راد و همکاران - 2010 - در پژوهشی بر ارتباط میان صفات مرتبط با عملکرد در 49 ژنوتیپ ملون از بانک ژن نتیجه گرفتند که ارتباط معنیدار و مثبتی بین عملکرد و وزن میوه و قطر گوشت وجود دارد.
مواد و روشها
این پژوهش در سال 1392 در دانشکده کشاورزي دانشگاه تربیت مدرس انجام شد. بذور 11 توده از مناطق مختلف ایران و همچنین بانک ژن جمعآوري و حدود سه هفته پس از جوانهزنی در مرحله ظهور سه تا چهار برگ حقیقی در قالب طرح بلوكهاي کامل تصادفی در سه تکرار در فضاي آزاد کشت شدند. ده صفتکمی شامل تعداد ساقه فرعی اولیه - NS - ، میانگین وزن میوه در بوته - AF - ، طول میوه - FL - ، قطر میوه - FD - ، طول دم میوه - FP - ، طول میانگره - IL - ، قطر حفره میانی - CD - ، سختی پوست میوه بالغ - SH - ، پهناي برگ - LW - و درصد ماده خشک میوه - DM - موردبررسی قرار گرفتند. ارزیابی ارتباط ده صفت با محاسبه تجزیه به عامل - جدول - 1 و ضریب همبستگیپیرسون2 - جدول - 2 بهوسیلهاز نرمافزار Minitab 16 انجام گرفت.
نتایج و بحث
نتایج حاصل از همبستگی بین صفات - جدول - 1 نشان داد که همبستگی معنیداري میان صفات طول میوه و طول دم میوه - 0/91 - ، قطر میوه و قطر حفره میانی - 0/82 - ، درصد ماده خشک و طول میوه - 0/75 - در سطح 1 درصد و بین صفات میانگین وزن میوه در بوته و تعداد ساقه فرعی اولیه - 0/72 - ، درصد ماده خشک و طول دم میوه - 0/70 - ، درصد ماده خشک و طول دمیرگ - 0/68 - ، درصد ماده خشک و طول دم میوه - 0/68 - ، سختی پوست میوه بالغ و میانگین وزن میوه در بوته - 0/67 - ، قطر میوه و طول میوه - -0/65 - ، طول دمیرگ و طول دم میوه - 0/65 - ، سختی پوست میوه بالغ و طول میوه - 0/62 - و پهناي برگ و قطر حفره میانی در سطح 5 درصد وجود داشت.
نتایج همبستگی نشان داد هر چه دم میوه طویلتر شود میوه کشیدهتر و درصد ماده خشک نیز افزایش مییابد. با افزایش قطر میوه، قطر حفره میانی نیز افزایش مییابد که با نتایج پژوهش محمدي و همکاران - 1393 - مطابقت داشت. در اغلب پژوهشهاي پیشین صفاتی همچون طول گیاه، تعداد ساقه فرعی اولیه، تعداد میوه در بوته، میانگین میوه در بوته از اجزاي اصلی مؤثر در عملکرد بوده است
در این پژوهش میانگین وزن میوه در بوته با سختی پوست میوه بالغ و صفات تعداد ساقه فرعی اولیه با میانگین وزن میوه در بوته با یکدیگر رابطه مثبت و معنیداري داشتند. صفت پهناي برگ با قطر میوه و قطر حفره میانی همبستگی مثبت و معنیداري داشت کهاحتمالاً به ظرفیت فتوسنتزي گیاه ارتباط دارد.
محمدي و همکاران - 1393 - نیز همبستگی مثبت و معنیداري را میان صفات عرض برگ و قطر حفره میانی و قطر میوه به دست آوردند.
تجزیه به عامل میتواند مهمترین عوامل پنهانی دخیل در توجیه تنوع صفات را مشخص نماید که براي طراحی مطالعات اصلاحی استفاده شود. نتایج تجزیه عاملی نشان داد که سه عامل اول رويهمرفته 84/3 درصد تغییرات موجود بین صفات را توجیه مینمایند
عامل اول 36/5 درصد از واریانس بین صفات را به خود اختصاص داد و در توجیه تغییرات متغیرهاي طول میوه، طول دم برگ، سختی پوست میوه، طول دم میوه، درصد ماده خشک میوه، میانگین وزن میوه در بوته نقش داشت. در این عامل بیشترین تغییرات مربوط به صفت طول دم برگ بود. به نظر میرسد طول دمیرگ نقش مهمی در افزایش سطح فتوسنتز گیاه داشته و میتواند در افزایش مقدار اجزاي عملکرد - میانگین وزن میوه - اثرگذار باشد لذا عامل اول را میتوان بهعنوان عامل فتوسنتز نامید. عامل دوم از واریانس کل،32/0 درصد تغییرات را توجیه نمود در این شرایط عامل دوم بهشدت تحت تأثیر قطر حفره میانی، قطر میوه و پهناي برگ در جهت منفی و وزن میوه در بوته در جهت مثبت بود.
به نظر میرسد زمانی که میوه ازنظر قطر رشدي نمیکند، تنها روش افزایش وزن میوه در بوته از راه کشیده شدن است کهاحتمالاً تحت کنترل ژنوم گیاه باشد لذا این عامل را میتوان عامل ژنتیک نامید. عامل سوم 15/8 درصد از تغییرات را توجیه نمود که با صفات تعداد ساقه فرعی اولیه، میانگین وزن میوه در بوته و درصد ماده خشک مرتبط بود. این عامل را میتوانبهعنوان عامل عملکرد میوه نامید.
جدول -1 ماتریس همبستگی پیرسونبین صفات مختلف در 11توده بومی خیارچنبر
جدول2مقادیرویژه،درصد واریانس و درصد تجمعی واریانس عاملهاي استخراج شده