بخشی از مقاله
چکیده
هدف از نگارش مقاله حاضر آن است تا ضمنمعرّفی مکتب ادبی سمبولیسم، به تبیین نمادها و تصاویر سمبولیستی سرودههاي قیصر امینپور بپردازد. در همین راستامسأله بنیادي مقاله که این پژوهش با محوریت آن پیش میرود، بیان ویژگیها، کارکردها ولّمؤفههايخاص سمبل و تصاویر سمبولیک از دید پیروان و باورمندان این مکتب است که بخش اعظم این مقاله را به خود اختصاص داده و با ذکر نمونههایی تبیین شدهاست. قسمت پایانی مقاله نیز ذکرمجموعه اي از نمادهاي ابداعی و تکرار شوندة امینپور را در برمیگیرد که برخاسته از ذهن و ضمیر شاعر است و نگارندگان کوشیدهاست این نمادها را تا حد زیادي با توجه به فضاي شعري حاکم بر سرودههاي شاعر تبیین کند.
درآمد:
سمبولیسم یا نمادگرایی مکتبی در ادبیات و هنر است که در اواخر سدة نوزدهم و اوایل سدة بیستم میلادي در اروپا و آمریکا رواج داشت و هدف عمدة پیروانش، القاي تجربههاي درونی با استفاده از زبان نمادین بود. این مکتب ادبی، در اواخر سدة نوزدهم میلادي به ابتکار گروهی از شاعران فرانسوي به وجود آمد و سپس دامننفوذه آن به داستان، نمایش نامه و نقّاشی هم کشیده شد. از میان برجستهترین شاعران سمبولیسم، میتوان از بودلر3، مالارمه4، ورلن5 و رمبو6 نام برد
سمبولیسم را میتوان براي توصیف هر شیوة بیانیاي به کار برد که به جاي اشارة مستقیم به موضوعی، آن را غیرمستقیم و به واسطه موضوع دیگر بیان کند
بر اساس این تعریف، سمبولیسم مکتبی ادبی و هنري است که کاربران آن، سمبل و نماد را به عنوان شیوة بیانی و هنري خویش برگزیدهاند و باز بر همین اساس میتوان گفت: نمادها، دال و نشانههایی هستند که میتوان از طریق آنهابه مفاهیمی بسیار گسترده پیبرد و شاید به همین دلیل است که»نماد را رازي میدانند که میباید آن را گشود و نهفتهاي که می باید آن را گزارد
شاعران در این شیوه - نمادپردازي - بر آناند تا از بیان مستقیم مفاهیم مورد نظر خویش اجتناب کنند و براي این منظور، نمادها را، که گنگ و بیکرانهاند و ساحت تأویلپذیري وسیع و گستردهاي دارند، برمیگزینند؛ زیرا قابلیت مفهومپذیري نمادها تا بدان حد است که شاعر میتواند دنیایی از مفاهیم نامحدود را در قالب واژگان و عناصري محدود - نمادها - ، بر خوانندة خویش عرضه کند و ویريتص از دنیاي ماورایی و واقعیتهاي برتر ذهنی را به نمایش گذارد؛
به عبارتی»شهعر نمادین برآن است تا »ایدهرا«در لباس شکل حسی ارائه کند
»نماد در یک اثر ادبی، تمثیلی است از یک چیز وصف ناشده؛ چیزي که سخن از آن به صراحت نرفته باشد. آن چهکهرا نماد، به معناي اخص کلمه مینامیم، تجسمی است مشخّص و مستقیم، از جهان لایتناهی؛ جهانی که با دنیاي متناهی درمیآمیزد و به صورتی که قابل رؤیت باشد متجلّی میشود«
»سمبلها و نمادها از دیرباز، ابزاري براي بیان اندیشهها و عواطف بشري بودهاند و روانکاوان بر این نکته تأکید دارند که منشأ تفکّر بشري قبل از هر چیز، در افسانهها نهفته شده و به وسیله سمبلها بیان گردیده است
در نظر سمبولیستها، همیشه دلیلی ادبی براي حضور نمادها وجود داشته است؛ زیرا به باور آنها، نمادها یا با چیزي در زندگی بشري تطابق دارند، یا نمایانگر آناند و یا با آن مشابهاند؛ از این رو و به عقیدة آنها، هرگاه نویسنده، صورت خیالی یا شیءاي از جهان پیرامون خود را به کار میبرد، آن را به صورت نمادین درآورده است
ضرورت و پیشینه تحقیق
از گذشتههاي دور تا به امروز، دلیلبه قابلیت نمادین ادبیات عرفانی، نماد و نمادگرایی در این حوزه مطرح بودهاست و حتی پژوهندگان ادبی به نمونههایی قابل توجه در این عرصه پرداخته اند. در حوزادبیيات معاصر نیزاز زمان مطرح شدن »سمبولیسم اجتماعی« که حاصل کار نیما و پیروان اوست ، این مبحث با رویکرهاي تازهاي همچون گذشته مورد، توجه محققان قرار دارد، تا جایی که کارهاي درخور توجهاي با عناوین مختلف در این قلمرو صورت گرفته است.