بخشی از مقاله

چکیده

شعر آیینی، نوعی شعر مذهبی است که موضوعات توحیدی، نبوی، علوی، ولایی و عاشورایی و . . . را در برمیگیرد. ستایش و توصیف خداوند و رسول اکرم و ائمه اطهار در خلال اشعار شاعران از دیرباز تاکنون رایج بوده و با روی کار آمدن دولت صفویه و به-ویژه پس از انقلاب اسلامی، رنگ و شدت بیشتری یافته است. قیصر امینپور یکی از شاعران برجسته و مطرح پس از انقلاب اسلامی است که همگام با شور و شوق انقلابی، بخشی از درونمایههای اشعارش را به مضامین آیینی اختصاص داده است. از میان مضامین و چهرههای گوناگون شعر آیینی، واقعه عاشورا، ستایش و توصیف حضرت علی و ولیعصر سه موضوع غالب اشعار آیینی امینپور هستند. مطالعه دورههای شعری قیصر امینپور نشان میدهد که رویکرد وی به مضامین آیینی نیز دستخوش نگاه شاعر و برآمده از تحول نگرشی او در دیدن قضایا از برون و درون بودهاند؛ بهطوری که هرچه از آغاز به پایان شاعری وی میرویم رویکرد شاعر حتی به وقایع مذهبی و شخصیتهای مذهبی، به جای آنکه صرفاً گزارش ماجرا، درسگرفتن یا برانگیختن و تشویق مخاطب در جنگ و جهاد و دفاع مقدس و ترسیم الگوهای دینیB اجتماعی باشد، آمیزهای از روح حماسی و عارفانه است که مفهوم عشق در آنها به نقطه کانونی بدل میشود.

کلیدواژهها: شعر آیینی، قیصر امینپور، عاشورا، مولا علی، امام زمان - عج -

مقدمه

شعر آیینی تاریخچهای به درازای شعر فارسی دارد. در دفتر شعری هر شاعریB صرفنظر از سبک و دوره شعریB کمابیش شعرهایی در ستایش خداوند، بزرگان مذهبی و مضامین دینی دیده میشود. اگر توحیدیهها و مناجاتها را به دلیل عمومیت در شعر بیشتر شاعران از قلمرو شعر آیینی خارج کنیم و صرفا به مضامین عاشورایی و مدایح و مراثی پیامبران و امامان بپردازیم، باید گفت که شعر آیینی پیش از انقلاب عمدتاً به مضامین عاشورایی محدود میشد. پس از انقلاب شعر آیینی هم روند رو به رشدی داشته و هم تنوع بیشتری در موضوع و مضمون یافته است. شاعران آیینی پس از انقلاب را به دو دسته میتوان تقسیم کرد: دستهای که صرفاً به عنوان شاعر آیینی شناخته میشوند همچون محمدعلی مجاهدی، علی انسانی، غلامرضا سازگار، حبیب االله چایچیان، علی موسوی گرمارودی، سیدحسن حسینی، رضاجعفری، حمیدرضا برقعی و علی اکبر لطیفیان و شاعرانی که در خلال اشعارشان، گاهی به مضامین آیینی نیز پرداختهاند،

مانند مهدی اخوان ثالث، حسین منزوی، قیصرامین پور، قربان ولیئی، فاضل نظری، علیرضا قزوه.2 قیصر امینپور از شاعران مشهور پس از انقلاب است که با مجموعههای تنفس صبح، در کوچهی آفتاب، آیینههای ناگهان، گلهای آفتابگردان، دستور زبان عشق جایگاه خود را به عنوان شاعری متعهد با ذوق لطیف معرفی کرد. درونمایهی اشعار وی برگرفته از فضای اجتماعی و حال و هوای زمان سرایش شعرهایش است. او در ابتدا همچون بسیاری از شاعران پس از انقلاب که دغدغهی پاسداری از ارزشها و دفاع مقدس را دارد، با وجهی تجویزی و کمابیش توصیفی مضامین مرسوم همان سالها را به شعر میآورد. در این سالها، امینپور برای بیداری جامعه و ترسیم الگوهای مذهبی، مضامین عاشورایی و چهرههای آیینی را دستمایهی شعرش میکند. نگاه او در این شعرها، غالبا بیرونی و گزارشگرانه است ولی به تدریج و آرام آرام با درکی عمیق به فلسفهای عاشقانهB عارفانه از شعر آیینی میرسد. امین پور در "تنفس صبح" فضای دهه 60 را تصویر میکند؛ موضوع بعضی از این اشعار شخصیتهای بزرگی چون: امام خمینی، دکتر شریعتی، مرحوم طالقانی و خانواده شهدا هستند. درونمایه و مضمون اصلی "در کوچه آفتاب" ایثار و 2 رک مرادی، کبری - 1391 - این غزل گریهها که می بینی: نگاهی به جریانهای شعر آیینی پس از انقلاب، فصلنامه امامتپژوهی، سال دوم، ش5 ، صص.157B155

شهادت و . . . است. "آیینههای ناگهان"، "گلها همه آفتابگردانند" و "دستور زبان عشق"، تغییر نگاه شاعری احساساتی و انقلابی را به یک شاعر متفکر و عمیق نشان میدهد. این نوشتار پیش از پرداختن به شعرهای آیینی امین پور، مروری به شعر آیینی پیش و پس از انقلاب داشته است؛ آنگاه شعرهای آیینی امین پور را با توجه به دورهی سهگانه شاعریاش بررسی کرده است. شعر آیینی در گذر تاریخ از همان زمان که آدم در زمین تنها ماند و در تنهایی خود بارها و بارها به رو به خداوند نجوا و تضرع میکرد که "ظلمنا نفسنا" شاید به نوعی شعر آیینی شکل گرفته بود. در تورات شاعر دهان یهوه خوانده شده است و در انجیل آمده است که در ابتدا کلمه بود کلمه نزد خدا بود. - کافی، - 71 :1386 و اولین وحی بر حضرت رسول با امر به خواندن شروع شده است: اقراء باسم ربک الذی خلق - قرآن کریم، - 1/96 آیا شعر آیینی مجموعهای از اشعار سفارشی، نوعی تفکر خاص و یا حکومتی خاص است یا این شعر برخاسته از ذوق و شوق و حال درونی است که انسان والا و بلندمرتبه برای رسیدن به والایی و تعالی سعی در سرودن آن دارد؟

در باور انسان متعالی، همچنان که دینباوری و شریعتپذیری نمایه فطرت آدمی است، پیوند با ادبیات و شعر و بیگمان تمام گونههای هنر و ادب از همین سرشت خدایگونه برمیخیزد و در آنجا که این دو نمایهی ضمیر آدمی به یکدیگر میپیوندند، ادبیات آیینی شکل میگیرد. - کافی،:1386 - 71 پس ادبیات آیینی محملی برای بیان رازمایههای شناخت و معرفت آدمی و خداوند است و آنچه که موجب میشود انسان به معنای عامش مسیر تعالی و تکاملی خود را طی کند، کلامی است که در عین حقیقتمداری و زلال بودن، به اخلاقیات، ادب، باورها ارزشهای جامعهی انسانی نیز متعهد است. - همان، - 72 به همین دلیل، بسیاری دامنه شعر آیینی را به اندازه اندیشه آدمی گسترده میدانند و به رغم کسانی که سعی دارند شعر آیینی را از لحاظ موضوعی به به مقولههای مناقبی و ماتمی محدود کنند به خاطر ارتباط تنگاتنگی که موضوعات توحیدی، نیایشی، عرفانی، اخلاقی و حکمی با تعالیم اسلامی و باورهای دینی دارند میتوان آنها را در قلمرو شعر آیینی مطالعه کرد و برای هر یک از این عناوین ارزشی حوزه خاصی را در شعر پارسی در نظر گرفت. از همین روست که قدمت شعر آیینی را باید با شعر مکتوب فارسی یکسان دانست. - مجاهدی، - 52 :1379 اما بسیاری از آثار آیینی نیز ماندگار نمیشوند و دلیلش را باید در خود شاعر و شعر او جستجو کرد که به گفتهبورکهارت هنر اساساً صورت است و کار هنر دینی متجلی ساختن زیبایی و حقایق الهی و در نتیجه یادآوری آنها و بازخوانی و تحقق آنهاست.

لازمهی تجلی نیز صورت یا تجسم است؛ بنابراین، صورت یا ظاهر یا محسوس محمل حقایق و زیبایی است. - زواریان، - 18 :1388 پس شاعر باید به درک عمیقی از آنچه بر زبان میراند، برسد تا واژههایش همه "از جنس بلور" باشد و به قول مولانا دیگر کلمهای برای بیان آن نتوان یافت. در این صورت است که واژههای صوری صورت یک شعر از درونمایه و محتوایی والا برخوردارند و قابل تقدس است. بورکهات میگوید: برای آن که بتوان هنری را مقدس نامید کافی نیست که موضوع هنر از حقیقتی روحانی نشأت گرفته باشد بلکه باید زبان صوری آن هنر نیز به وجود همان منبع گواهی دهد. - همان، - 19 توجه به اصول و دلدادگی به آن رمز ماندگاری بخش اعظمی از اشعار آیینی است؛ بقا و ابدیت یک اثر هنری وابسته به این است که آن چه که موضوع آن هنر است، چیست؟ بقا و جاودانگی یک اثر هنری بسته به این است که به کدام اصل ثابت بشر تکیه کرده است. - جعفری، - 430 :1380 در واقع هنر چون ابزاری برای دین است و به دو معنا میباشد:

B1 برای بیان و جلوه بخشیدن به حقایق الهی

B2 برای یاری نمودن انسان در بازیافتن و نیز تحقق بخشیدن به این حقایق، یعنی آن چه جوهر دین است. اگر آیات خداوند در ما و هستی - آثار و انفس - متجلی است، کار هنر نیز تجسم بخشیدن به نشانههای الهی است. - زواریان،:1388 - 17 هنر دینی اسلامی متأثر از قرآن و حدیث است و در جنبههای گوناگون از آن بهره برده است:

B1 در قلمرو اندیشه

B2 در قلمرو فنون سخنآرایی و واژهها و ترکیبها

B3 در حوزه صور خیال و تمثیلها

B4 در حوزههای قواعد بیانی

B5 در حوزه وزن و قافیه - ایزدپناه، - 54B39 :1376

با توجه به آنچه آمد، نمیتوان تعریفی جامع و مانع از ادبیات آیینی ارائه کرد، زیرا حوزه بسیار گستردهای است. اما برخی محققان سعی کردند تعریفی از آن به دست دهند تا ادبیات آیینی در چارچوب مشخصی قابل بررسی باشد. برخی شع آیینی را به کار بردن مفاهیم، اسطورهها و نمادهای دینی در آثار هنری تعریف میکنند. - همتی،56 :1387و - یا شعر آیینی غالباً شعری است که به نوعی موضوع مذهبی دارد و این موضوع میتواند ستایش یکی از بزرگان دین، فرایض و مناسک دینی و یا شرح و تبیین معارف دین باشد. - محدثی خراسانی، - 21 :1388 شعر آیینی از نظر ساختار لفظی و نمای بیرونی و به کار گرفتن انواع سبکها، شگردهای هنری و آرایههای لفظی و معنوی، هیچ فرقی با سایر انواع شعرهای رایج در ادبیات فارسی ندارد؛ شعر آیینی متأتر است از آموزههای قرآن کریم، تاریخ اسلام و پیشوایان دینی، منابع متقن روایی، کلمات قصار معصومین، نهجالبلاغه، نهجالفصاحه، صحیفه سجادیه و ادعیه. - مجاهدی، - 3 :1389 پس با سه قلمرو مشخص و قابل تعریف رو به رو هستیم و میتوانیم شعر آیینی را به شاخههای زیر تقسیم کنیم:

B1 توحیدی، ماورایی، نیایشی

B2 ولایی - نبوی، علوی، فاطمی، عاشورایی و مهدوی - B3 اخلاقی، عرفانی

شعر آیینی در ادبیات کلاسیک

شعر فارسی در آغاز پیدایش با مفاهیم دینی آشنا نبود و بیشتر مدح و ستایش پادشاهان بود و تغزل و مرثیهسرایی؛ اما با نفوذ اسلام در نسوج جامعه و آشنایی فرهنگ ایرانی با آموزههای قرآنی، شعر آیینی در ایران ظهور کرد. کسایی مروزی را اولین شاعری میدانند که در آثار خود، بارقههای شعر آیینی را نشان داده است. - موسوی گرمارودی،: - 209 :1386 مدحت کن و بستای کسی را که پیمبر بستود و ثنا کرد و بدو داد و همه کار آن کیست بدینحال و که بودست و که باشد جز شیر خداوند جهان حیدر کرار. - کسایی، - 82 :1373 در قرن پنجم، فردوسی و به ویژه ناصرخسرو، در ستایش پیامبر و اهل بیت شعر سرودهاند.

ظهیر فاریابی نیز شعرهایی در اشاره به واقعه کربلا و توصیف ماجرا سروده است:

بس که چشم غم سرشکم بابلا آمیخته است    خاک من دارد شرف مانند خاک کربلا - ظهیر فاریابی، بیتا، - 187

سنایی در قرن ششم، قصیده را از مدح پادشاهان به موضوعات حکمی و اخلاقی کشاند و خاقانی در آثار خود پیرامون حضرت پیامبر سرودههایی زیبا دارد. نظامی، مولانا، سعدی، سیف فرغانی، خواجوی کرمانی، ابن یمین و سلمان ساوجی در ستایش پیامبر و حضرت علی، ائمه و حضرت زهرا سرودههایی دارند. با این حال، در قرن دهم با روی کار آمدن دولت صفوی، گرایش به شعر آینی، مدح و منقبت بزرگان دینی افزایش یافت. شاخصترین شاعر این عصر محتشم است با ترکیببند معروفی که در واقعه کربلا سروده است:

باز این چه شورش است که در خلق عالم است      باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین     بینفخ صور خاسته تا عرش اعظم است - محتشم کاشانی، - 51 :1387

افزون بر جندقی، وحشی بافقی، قاآنی شیرازی که هریک در واقعهی کربلا مرثیهی تأثیرگذاری سرودهاند، گنجینهالاسرار عمان سامانی از کتابهای ماندگاری است که در زمرهی آثار دینی به شمار میآید که نگاه عرفانی به واقعهی کربلا این اثر را متمایز ساخته استبیدل. دهلوی، صباحی بیدگلی، نیّر تبریزی و ملکالشعرای صبوری از دیگر شاعران آیینی این عصر هستند. - نقل از محدثی خراسانی، - 23B27 :1388

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید