بخشی از مقاله
چکیده
تحقق اُنس با فضا و خاطرهانگیز بودن، به معماری تاریخی شهرهایی چون کرمان تشخّص ویژهای بخشیده است. اما چه نمادهای معنایی یا صوری در آفرینش چنین فضایی متأثر از هنر و معماری اسلامی مشارکت داشتهاند؟ این پژوهش با الگوی مطالعات میان رشتهای و با هدف بازشناسی باورهای مردم و فرهنگی که موجب چنین وحدتی ما بین پیشهها و معماری شده، انجام گرفته و به معرفی برخی از نمادها و سمبلهایی میپردازد که با داشتن سابقه تاریخی، در زندگی مردم حضور یافته و در قالب هنرهایی همانند قالیبافی، گچ بری، کاشی و آجرکاری، به ساختار و آرایههای فضا غنا بخشیده اند. مقاله حاضر با راهبرد تحقیق کیفی و روش تحقیق تحلیلی انجام شده است. نمونهها به روش موردپژوهی انتخاب و با تکنیک مقایسه تطبیقی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که مابین این عناصر سمبلیک، وحدت کارکردی و شکلی وجود داشته و علت بکارگیری برخی از آنها ریشه در خصوصیات اقلیمی- محیطی و کارکرد فرهنگی دارد که به صورت خلاقانه در عناصر اصلی شکل دهنده به فضا جای گرفته و بر هویت مذهبی معماری ایران تأکید می نماید. این نمادها و نقوش در خانههای تاریخی شهرکرمان از جمله نقش درخت سرو و پرندگانی چون هدهد با پرداخت نقوش هندسی و اسلیمی ظهور یافتهاند. دیگر یافتههای پژوهش نشان میدهد نقشمایههای مذکور به صورتی بدیع در الگو وارههای چند وجهی هندسی طرح و نقش یافته اند و با ایجاد حس مکانی که با فرهنگ اسلامی پیوند خورده، موجب بازخوانی خاطرات جمعی ساکنان شده است. به نظر می رسد هنر اسلامی با نسبت دادن صورتی موجز به حقیقت گیاهان و موجودات زنده، سعی دارد مخاطب را به تأمل در آفرینش الهی و وجه مثالی آن معطوف نموده و از این رو به خود شناسی و خداشناسی سوق دهد.
مقدمه
آثار معماری، شهرسازی و تزئینات آنها، دستاوردهای عینی فرهنگها و تمدنها هستند و به گونه خودآگاه یا ناخودآگاه ژرفترین اندیشهها، انگیزهها و نیات انسانها و جوامع را بازتاب میدهند. معماری و شهرسازی از این بابت که هنرهایی کاربردی و اجتماعی هستند و پدیدار شدن آنها، مستلزم هماهنگی و همکاری مجموعهای از انسانها، پیشهها، حرفهها و ردههای اجتماعی گوناگون میباشد، میتواند آینه افکار، عواطف، احساسات و انگیزههای جامعه خود باشد. این رابطه میان آثار و افکار آنچنان روشن و بدیهی است که نیازی به اثبات و گفتگو ندارد و به سادگی میتوان نمونههای فراوانی از آن بدست داد. معیار ارزیابی در این باره از سویی به میزان گستردگی و جامعیت مکتب فکری حاکم بر آن جامعه و از سوی دیگر، به میزان درک، باور و تعهد دست اندرکاران آثار به آن مکتب بستگی دارد.
معماری گذشته ایران، میراث گرانبهایی است که از هویت درخشان گذشته خبر می دهد. می توان با تحلیل بیان معماری گذشته، شناخت مجدد الگوها و نشانه های آن به بیانی نو در سیری تاریخی دست یافت، تا تداوم زمانی هویت با اشکال مواجه نشود و بتوان نشانه ها و الگوهای منطبق با هویت خود را بر پایه آن شکل داد - مهدوی نژاد و همکاران، ص . - 28 جهت بازشناسی این میراث فرهنگی غنی و حفظ این آثار ارزشمند، در این تحقیق به صورت مصداقی به نقوشی که بر چهره شهر تاریخی کرمان و به خصوص خانه های تاریخی آن نقش بسته، میپردازیم تا میزان پای بندی این معماری و تزئینات را به فرهنگ اسلامی ساکنین نشان دهیم. بخشی از این پژوهش در حوزه روان شناسی محیط و در جهت شناخت تأثیر رسوم و اعتقادات مذهبی بر فضای شهری است. بخش دیگر که تحقیقی قومنگاری است با »ثبت و توصیف رویدادها و فرآیندها در شرایط طبیعی و استفاده از روش شرکتکننده - مشاهدهگر« همراه است . در تحقیق قوم نگاری جمعآوری دادهها شامل مشاهده آنچه رخ میدهد در شرایط طبیعی مورد مطالعه است. یک مشاهدهگر قوم نگار باید بافتی را که افراد در آن زندگی میکنند و عکسالعمل نشان میدهند درک کرده، حوادث مربوط را تصویر نموده و به تفسیر آنها بپردازد - سرمد و همکاران، 1387، ص. - 127
نمودار :1 فرایند تحقیق و نمودار استنتاج، - منبع: نگارندگان -
آفرینش اثر معماری و هویت نمادها و نشانه ها آفرینشگری در حقیقت خلاقیتی است که منجر به آفرینش یک عنصر جدید می گردد، به عبارت دیگر در فرایند شکل گیری آثار معماری، آفرینشگری تحقق فکر خلاقانه در محیط خارجی می باشد - مهدوی نژاد، 1383، ص . - 59 درک رابطهی محتوا، مفهوم و معنای اثر معماری با کالبد، شکل و صورت آن، بستگی به میزان تسلط مخاطب به افکار، انگیزهها و احساسات پدید آورندگان آن دارد. به هر اندازه این تسلط بیشتر باشد، تجربهای که او از کالبد، شکل و صورت خواهد داشت، عمیقتر خواهد بود و بهتر میتواند به ارزیابی آنها بپردازد. این ارزیابی خود نیاز به یک شیوه منسجم، منطقی و جامع دارد، شیوهای که در آن نقش و جایگاه هر عامل، مشخص و روشن باشد و به همه جنبهها به اندازه اهمیت آنها پرداخته شود. درباره کالبد اثر معماری آنجا که در حوزه علوم تجربی و مستقل از تأثیر روحی آن بر انسان مطرح میشود، جستجوی علت و معلولها کار دشواری نیست و میتوان به نتایج مشابهی دست یافت. ولی آنجا که درک محتوا و معنای اثر مطرح میشود، ممکن است نظرات متفاوت باشد. محتوای اثر را نوایی و حاج قاسمی در کتاب "خشت و خیال" با تعبیر »بیان« در معماری مطرح میکنند و درباره آن اینگونه مینویسند: »مقصود از بیان در معماری سخنی است که بنا با مخاطب خود میگوید، حالتی است که در لحظه نخستین به بیننده القاء میکند، رنگ و بویی است که با قرار گرفتن در فضا احساس میشود.«
پژوهشگرانی چون »هانری استیرلن«، معماری و شهرسازی ایران و به خصوص اصفهان در دوره صفوی را تلاش معماران جهت خلق عالمی مثالین و تصویری از بهشت دانسته که تحت تأثیر اندیشههای دینی و افکار فیلسوفی اشراقی چون سهروردی و متألهینی چون ملاصدرا به خلق فضا و نما پرداختهاند، »استیرلن« معتقد است که جنبه بنیادی معماری و شهرسازی ایران، پیوستگی فضایی آن و مفهوم همیشه در درون چیزی بودن است. اما اذعان میدارد که در رابطه با دنیای معنوی در برگیرنده مجموعه بناها، نظام فرهنگی بازتاب دهنده آنها و نقشی که بنای مذهبی مورد نظر یعنی مسجد در ذهن و درون پدید آورندگان یا استفادهکنندهگان داشته در معماری ایرانی ناشناختگی وجود داشته و ضروریست تا این نظامها شناسایی شوند - استیرلن،1377، ص . - 58 معمار در ایده یابی فرآیند طراحی و چگونگی اجرا میکوشد بستری برای رونق تعاملات فرهنگی و اجتماعی در کالبد جسمانی مسجد فراهم آورد. فرآیند طراحی در جستجوی کیفیتی است که بیش از هر چیز بر ارتقاء حضور شهروندان در بخش های مختلف مسجد و در طول تمام شبانه روز تکیه دارد، مسجدی که بخشی از زندگی محله ای - شهری است و قسمت های مختلف آن با انعطاف پذیری بالا، عرصه های کافی برای انجام فعالیت های مختلف و نیازهای گوناگون شهروندان را فراهم می آورند. - مهدوی نژاد و مشایخی، 1389، ص . - 65 آنها درک خود را از هستی در معماری خود بروز میدهند. نتیجه معمارانهی این مفهوم نیز در هماهنگ شدن و یکی شدن معماری با عالم هستی و طبیعت خواهد بود.
بازشناسی نمادها در مکان سکونت
نَماد - که مظهر و سمبل هم نامیده شده - نشانهای است که نشانگر یک اندیشه، شیء، مفهوم، چگونگی و جز اینها می تواند باشد. نماد می تواند یک شیء مادی باشد که شکلش بطور طبیعی یا بر پایه قرارداد با چیزی که به آن اشاره می کند، پیوند داشته باشد. نماد نه تنها باید بیانگر خیال پردازی های خودآگاهانه تکنولوژیک و فلسفی انسان باشد بلکه باید از ژرفای سرشت حیوانی - نفسانی - او نیز خبر دهد: باید تقلیدی از کلیت انسان و بازگو کننده همان باشد. در یک تعریف کلی، نماد عبارت است از چیزی مرتبط با چیزی دیگر که به آن معنا می بخشد یا نماینده آن است. منشأ نمادها دو نوع است: نمادها روابطی کاملاً قراردادی هستند و یا این که روابطی نهادینه شده¬اند که در طول زمان، پذیرش عام پیدا کرده اند. در هر دو مورد نمادها و روابط مورد نظر خود را در قالبی کوچک، اشاره ای، تصویری، کنایه ای، حرکتی و کلامی ارائه می کنند.در حقیقت، ارزش نماد نیز به خاطر همین کارکرد آن است - بهمنی،1389، ص . - 5 نمادگرایی از ویژگی های اصیل انسان است که از آغازین دوره های حیات وی در آثار هنری وجود داشته و بر اساس دیدگاه¬های اسلامی، نماد یا رمز، جنبه ظاهری و دنیوی ماهیتی معنوی محسوب می شود - چیت سازیان، 1385، صص - 37-40 و به تعبیر دیگر، تمام چیزهای این عالم، رمز و نماد ذوات عالمی دیگر است - اردلان و بختیار،1379، ص . - 3
در هر اثر هنری، محتوایی وجود دارد که سبب آفریده شدن فرم مربوط به آن شده است و این محتوا برای درک زیبایی مهم تلقی می گردد. برای درک زیبایی آن توسط مخاطب، داشتن درک حداقلی از محتوا، ضروری بوده و در نتیجه میزان ادراک زیبایی بستگی به توانایی مخاطب در درک محتوای اثر دارد - مهدوی نژاد و ناگهانی، ص - 53 شولتز با دیدگاهی پدیدارشناسانه به هستی و معماری پرداخته و در کتاب »مفهوم سکونت« و در مبحث سیما شناسی خانه معتقد است » چه خانه و چه بنای عمومی به تکرار ساختار مقدماتی محیط میپردازند. کف خانه زمین را به یاد آورده، سقف آن آسمان را و دیوارهایش، افق پیرامون را«، او میگوید خانههای بومی دانمارک دورنمای طبیعی خود را به نمایش میگذارند. دورنمای معماری بومی، دورنمای زندگی روزمره بوده و مشخصههایش به طریقی مستقیم و عیان توسط خانهها گردآوری شده و در معرض دید قرار گرفتهاند. هرچند او در ادامه میگوید » گفته اخیر به منزله شباهت الزامی بناها با پیرامون آنها نمیباشد« و درون خانه معمولاً در آن واحد هم بهعنوان تداوم محیط انگاشته شده و هم بهعنوان نقطه مقابل آن. تداوم عموماً از طریق مصالح و مواد طبیعی حاصل آمده، در حالیکه سامان - اثاث خانه - ، رنگها و تزئینات میتوانند به همان طریق که استفاده از نقوش پرگل در کلبههای رعیتی نروژ تابستان و حاصلخیزی را به یاد آورده و تأثیر روانشناختی آن در زمستان