بخشی از مقاله
چکیده
امروزه در جوامع توجه به تحرک اجتماعی از اهمیت زیادی برخوردار است. به گونه ای که می توان توسعه یافتگی جوامع را در بخش های مختلف با میزان تحرک اجتماعی آنها سنجید. در این نوشته سعی بر ان است تا عوامل موثر بر تحرک اجتماعی مورد بررسی قرار گیرد. تحرک اجتماعی که مهمترین عوامل آن تحصیلات، مهاجرت، ازدواج، شغل پدر و...است پویایی جامعه و میزان شرایط برابر افراد را در استفاده از موقعیت ها برای کسب مزایای اجتماعی را نشان می دهد. یکی از مهمترین موانع تحرک اجتماعی که تأثیرات تعیین کنندهای در ناکارامدی دیوانسالاری و به تبع آن توسعه نیافتگی جامعه، به ویژه در کشورهای در حال توسعه دارد، پدیدآمدن گروههای قدرتمند ویژه با بافتهای سخت - و معیارهای برخاسته از منافع گروهی - در ساختارهای سیاسی، اجتماعی، و اداری جامعه است. که با عنوان شبه کاست ها شناخته می شوند. همچنین جوامعی که دارای نابرابری بیرونی هستند مسیر تحرک اجتماعی برای شهروندان آن جامعه با مانع روبرو است. جوامع برای پیشرفت و توسعه در جهان امروز باید به سمت نابرابری درونی - به شرط برابری فرصتها جهت شکوفا شدن استعدادها - که توزیع مزایا و منابع بر اساس شایستگی افراد است و امکان تحرک اجتماعی برای همگان فراهم است، بروند. نتایج بررسی نشان می دهد که در ایران بعد از دوره قاجار با گشوده شدن درها به سوی صنعت و تحولات عمده در دوره پهلوی و انقلاب اسلامی شرایط تحرک اجتماعی برای افراد وجود داشته و جامعه ایران، جامعه بسته و انعطاف ناپذیر نبوده است.
.1 مقدمه و طرح مسئله
نظام های قشر بندی به لحاظ میزان انعطاف پذیری یا انعطاف ناپذیری با هم متفاوتند. منظور از انعطاف پذیر بودن یا نبودن یک نظام قشر بندی، فرصت های زیاد یا کمی است که جامعه برای گذر از یک موقعیت به موقعیت دیگر در مقیاس اجتماعی به افراد عرضه می کند - تامین،. - 147:1373 مطالعه این جابه جایی ها- علت ها، مدل ها و پیامد ها- موضوع مطالعه تحرک اجتماعی1 است. هر چند گاهی از اصطلاح اصطلاح تحرک، بهبود وضعیت استنباط می شود، این واژه برای سه جهت ممکن هر حرکتی کاربرد دارد: پایین به بالا، بالا به پایین و میان دو موقعیت هم سطح. این سه نوع تحرک را به ترتیب تحرک عمودی2، نزولی و افقی3 می نامند. اندازه تحرک عمودی در جامعه شاخص مهمی برای میزان "باز بودن" آن جامعه است، یعنی نشان می دهد که افراد باهوش و با استعداد که در قشر های پایین جامعه به دنیا می آیند تا چه حد می توانند از نردبان اقتصادی-اجتماعی بالا روند. در جامعه کاملا باز ظاهرا همه افراد برای رسیدن به موقعیتی که استحقاقش را دارند، از فرصت های برابر برخوردارند. تنها عوامل محدود کننده صلاحیت و ترجیحی است که شخص برای موقعیتی خاص قائل است. به علاوه صلاحیت برای شغل خاص منحصرا از مقوله صلاحیت های اکتسابی است؛ نه ولادت، نه پایگاه پدر و نه نابرابری فرصت های اولیه در آموزش و پرورش استعدادها، هیچ کدام نمی تواند مانعی بر سر راه رسیدن افراد به موقعیت های باشند که استحقاقش را دارند.
برعکس، در جامعه کاملا بسته، خشکی و انعطاف ناپذیری ساختار اجتماعی به حدی است که افراد توانایی حرکت از پایگاهی را ندارند که به هنگام تولد به آنان واگذار شده است. در چنین جامعه ای موقعیت های واگذاری به افراد تابع معیار های خاص گرایانه است، از قبیل روابط خانوادگی، دوستی های شخصی یا شکل های دیگری از قوم و خویش بازی، به نحوی که همه فرزندان خود به خود پایگاه پدر را از طریق ارث دریافت می کنند. هر گونه ملاحظات مهارت و صلاحیت کارکردی یا موازین گزینشی و هر گونه ایده برابری فرصت ها و امکانات جا به جایی در فرایند واگذاری پایگاه های گوناگون ندارد - زارع،. - 1392
.2 مفهوم تحرک اجتماعی و انواع آن
پیتریم الکساندویچ سوروکین 1968-1889 - م - ، جامعه شناس برجسته قرن بیستم، را که مدتها ریاست انجمن جامعه شناسی امریکا را بر عهده داشت، میتوان پیشاهنگ نظریه پردازی در مفهوم »تحرک اجتماعی« دانست. سوروکین تحرک اجتماعی را جابه جاشدن فرد در درون فضای اجتماعی تعریف کرده است. وی میان قشربندیهای اقتصادی، شغلی، و سیاسی تفاوت می گذاشت و چنین استدلال میکرد که همبستگی متقابل میان سه شکل از قشربندی کامل نیست - سوروکین،12:1964 به نقل ازتنکابنی،. - 4:1392 وی از دو نوع تحرک اجتماعی نام می برد: تحرک افقی و تحرک عمودی. تحرک افقی عبارت است از جابه جایی شخص یا یک گروه از یک موقعیت به موقعیت دیگر که از آن جمله میتوان به مهاجرت، تغییرات شغلی، عضویت در گروهها و سازمانها اشاره کرد. تحرک عمودی عبارت است از جابه جاشدن از یک قشر اجتماعی به قشر اجتماعی دیگر و ترقی یا تنزل در یک ساخت رتبه بندی شده اجتماعی. اساس تأکید سوروکین بر تحرک عمودی و قشربندی اجتماعی است. وی معتقد است که در هر نظام اجتماعی، حتی در سخت ترین آنها، امکاناتی برای پیشرفت در زمینه های سیاسی، اقتصادی، یا شغلی وجود دارد و همچنین، در نظامهای اجتماعی باز هم، تحرک اجتماعی و تحرک شغلی با موانعی مواجه استنیک - گُهر، - 399 : 1369 تحرک اجتماعی به صورت های مختلف شامل: تحرک بین نسلی، تحرک درون نسلی، تحرک شغلی، تحرک فردی، تحرک جمعی، تحرک مطلق و نسبی است.
.1-2تحرک بین نسلی: نوعی تحرک است که از نسلی به نسل دیگر رخ می دهد تحرک بین نسلی هنگامی به وقوع می پیوندد که فرزندان به پایگاه اجتماعی بالاتر یا پایین تر از پایگاه والدینشان انتقال می یابند.نحوه اندازه گیری تحرک بین نسلی از طریق تفاوت و منزلت شغل فرد با منزلت شغل پدر اوست.
.2-2 تحرک درون نسلی: عبارت از تغییری است که در پایگاه اجتماعی یک فرد یا گروه در همان نسل رخ می دهد. .3-2 تحرک جمعی: تغییر در قدرت یا پایگاه یک قشر است که ممکن است به علت تغییرات اساسی - سیاسی و اجتماعی - حاصل شده باشد. این امر در انقلاب صنعتی یا اجتماعی عمومیت دارد.
.4-2 تحرک مطلق و نسبی: مطلق به معنای آن است که آیا تعداد کل مردم تحرکی رو به بالا یا کمتر رو به پایین داشتند؟
تحرک نسبی به احتمال تحرک مردم با خاستگاه های متفاوت از لحاظ ساختار طبقاتی توجه می کند. تحرک نسبی بهترین معیار برای اندازه گیری درجه گشادگی و وجود فرصت های برابر در جامعه است. یکی از علت های بالا بودن تحرک مطلق گسترش سریع مشاغل یقه سفید در بعد از جنگ جهانی دوم بوده است. این تغیر در ساختار شغلی که گاه به انتقال شغلی تعبیر شده است. نمی توانند به معنای وجود جامعه ای باز و مساوات طلب بوده باشد. و سطح پایین تولد کودکان در میان گروه های شغلی نیز بیشتر به این عامل تقاضا های تغییر شغل تعبیر شده است. یعنی در طبقات بالا به اندازه کافی بچه متولد نشده است تا این خلاء شغلی پر شود.
.3 پیشینه کاستها و شبه کاست ها و تحرک اجتماعی
ایرانیان عصر هخامنشی سبک و شیوه جدید و بی سابقه ای را در امر اداره حکومت به جهانیان عرضه داشتند که بعدها بسیاری از حکومتهای بزرگ تاریخ از آن استقبال و اقتباس کردند. این شیوه تساهل، آزادمنشی، احترام به معتقدات دینی افراد و ملتها، و آزادی زبان و آداب و رسوم ملی و قومی اقوام مغلوب بود که میتوان آن را گرانمایه ترین هدیه ایرانیان به جامعه بشری قلمداد کرد. به روایت هگل در کتابش موسوم به »درسی چند درباره فلسفه تاریخ«، در امپراتوری هخامنشی وحدانیت خالص و تعالی یافته ای دیده میشود؛ وحدانیتی که بر افراد، حکومت نمی کند مگر برای برانگیختن آنان تا برای خودشان نیروی لازم کسب کنند. خورشید بر همه افراد یکسان می تابد. نور وقتی زندگیبخش میشود که به کسانیغیرِ خود پخش شود و آنان را وادار به ثمربخشیدن کند. ایرانیان امپراتوری خود را حتی به کشورهای مفتوحه تحمیل نکردند - نیرنوری، . - 194 -192 : 1345 مدیریتی که اینچنین ابراز می شود و می خواهد خورشیدش بر همه افراد یکسان بتابد، بدین معناست که قصد جلوگیری از شکوفایی انسان را ندارد و درصدد پدیدآوردن موانع در جهت »تحرک اجتماعی« افراد وگروهها نیست. این نوع از پیشوایی در واقع مدل مدیریتی است که تمدنهای دیگر شیوه اداره را از آن آموخته اند و رهبرش، کوروش، را ستایش می کنند و تا مرتبه پیامبری