بخشی از مقاله

چکیده
مردم از ارکان اصلی اقتصاد مقاومتی هستند که بدون مشارکت آنها، تحقق اقتصاد مقاومتی ممکن نیست و در واقع اقتصاد مقاومتی، اقتصاد مردمی است. این مهم در مفهوم اقتصاد مقاومتی و سیاستهای کلی ابلاغی آن به وضوح مشخص است. از طرف دیگر، جلب مشارکت مردمی از ارکان نظام مردمسالاری دینی نیز هست. اگر نظام مردمسالاری دینی به طور کامل تحقق یابد و اهداف آن حصول شود، مردم در سیاستهای اقتصادی نظام و دولت همراهی و مشارکت نموده و اقتصاد مقاومتی تحقق خواهد یافت.

بنابرین، مهمترین نقشه راه تحقق اقتصاد مقاومتی، جلب مشارکت اقتصادی مردم است. اما، در عمل نیل به این مهم در اقتصاد کشور میسر نشده است. سؤال مقاله حاضر این است که چرا حماسه سیاسی در کشور محقق میشود ولی حماسه اقتصادی با مشکلاتی روبرو میگردد؟ چرا در کشور شاهد مشارکت سیاسی قابل قبول هستیم ولی مشارکت اقتصادی محقق نمی-شود؟

در این مقاله، ضمن بررسی محور مردمی اقتصاد مقاومتی و الگوی سیاسی مردمسالاری دینی، چگونگی جلب مشارکت و همراهی مردم در اهداف اقتصاد مقاومتی که از ضروریات ابتدایی تحقق آن است مورد بررسی قرار گرفته است. اگر مبانی اقتصاد مقاومتی و مردمسالاری دینی را واکاوی کنیم برای این سؤالات علتها و راه-کارهایی متصور میشود. برقراری کامل مردمسالاری دینی بدون جلب اعتماد مردم، ایجاد شفافیت، سالمسازی اقتصاد، احساس آزادی مشروع افراد، توجه به رویکرد شرعی بودن مشارکت مردمی، تعمیق پیوندهای عاطفی دولت و مردم و غیره معنی پیدا نمیکند. در واقع هدف این مقاله، بررسی چگونگی پذیرش و همراهی مردم در سیاستهای اقتصاد مقاومتی است.

 1.  مقدمه

1,1 بیان مسئله در چند سال اخیر و با شدت یافتن تحریمهای یک جانبه و غیرانسانی غرب علیه جمهوری اسلامی ایران با هدف متوقفکردن رشد و توسعه کشور، واژه جدید »اقتصاد مقاومتی« به ادبیات اقتصادی کشور اضافه شد. این واژه اولین بار در دیدار کارآفرینان با مقام معظم رهبری در شهریور سال 1389 مطرح گردید.

در همین دیدار، مقام معظم رهبری »اقتصاد مقاومتی« را معنا و مفهومی از کارآفرینی معرفی و برای نیاز اساسی کشور به کارآفرینی نیز دو دلیل »فشار اقتصادی دشمنان« و »آمادگی کشور برای جهش« را معرفی نمودند: " اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که در شرایط فشار، در شرایط تحریم، در شرایط دشمنی ها و خصومت های شدید می تواند تعیین کننده رشد و شکوفایی کشور باشد".1 اقتصاد مقاومتی، گفتمان و الگویی اقتصادی است که ضمن مقاوم سازی اقتصاد ملی در برابر تهدیدات و توان تحریم شکنی، با رویکرد عقب راندن نظام سلطه، فرصت ساز، مولد، درونزا و برونگرا است

1,2 سوالات پژوهش:

أ. آیا اقتصاد مقاومتی همسو با الگوی اسلامی -ایرانی میباشد؟

ب. چرا در کشور شاهد مشارکت سیاسی قابل قبول هستیم ولی مشارکت اقتصادی محقق نمیشود؟

ج. چرا حماسه سیاسی در کشور محقق میشود ولی حماسه اقتصادی با مشکلاتی روبرو میگردد؟

Ï. آیا ریشه این امر در عدم مشارکت کافی مردم، به عنوان محور اصلی اقتصاد مقاومتی، نیست؟

2.    مبانی نظری اقتصاد مقاومتی - اقتصاد اسلامی -

اقتصاد مقاومتی نوعی الگوی ایرانی-اسلامی جهت پیشرفت اقتصادی است. ایرانی است، چون مختص شرایط روز اقتصاد ایران است و اسلامی است چون مبتنی بر اقتصاد اسلامی است. در آموزههای اسلامی میتوان مواردی را یافت که هم به عنوان شاخصهای یک اقتصاد اسلامی و هم به عنوان شاخصهای یک اقتصاد مقاومتی قابل شناخت است. از این رو میتوان اظهار داشت که مبانی اقتصاد اسلامی مبتنی بر تشکیل یک اقتصاد مقاومتی است

.1 بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از کارآفرینان سراسر کشور، - 16/6/1389 -

 .1-2 نفی سبیل نفی سبیل مهمترین قاعده فقهی است که ضرورت وجود اقتصاد مقاومتی را نشان می دهد. قاعده اسلامی فوق هرگونه تسلط کفار بر مسلمین را در هر زمینه ای ازجمله سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی، جایز نمیشمارد. از مهمترین آیات قرآنی که بر این اصل دلالت دارند آیه 141 سوره نساء است:" ... و خدا تا ابد اجازه نداده که کافران کمترین تسلطی برمؤمنان داشته باشند".

.2-2 عدم اسراف - اصلاح الگوی مصرف - یکی از الگوهای مورد توجه قرآن کریم در خصوص الگوی مصرف عدم اسراف است. قرآن اسرافکاران را برادران شیطان میخواند - سوره اسراء، آیه . - 27

بنابرین اهمیت موضوع واضح است. از سوی دیگر در سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی بندهای متعددی به این مهم توجه کرده است:

بند 4 - لزوم کاهش شدت انرژی: عدم اسرااف درمصرف انرژی - ،

بند - 5سهم عادلانه عوامل از مصرف - ،

بند - 6عدم وابستگی به کالاهای خارج - ،

بند - 8مدیریت مصرف بر اساس سیاستهای اصلاح الگوی مصرف و ترویج مصرف کالاهای داخلی - ،

بند - 16صرفهجویی در هزینههای عمومی -

و بند 24 - افزایش پوشش استاندارد تولیدات که مسلما با اولویت مصرف آنها امکانپذیر است

.3-2 نهی از اخلال در نظام هر سیاست یا فعالیتی که ارتکاب یا ترک آن موجب مختل گردیدن نظم و نسق جامعه گردد، حرام است.

این تحریم ضامن حفظ استقلال جامعه و عدم استضعاف مسلمانان میشود. یکی از موارد اختلال نظام وقتی است که اجرای یک فعالیت مجاز یا پرهیز از یک فعالیت غیرمجاز موجب هرج و مرج یا عسر و حرج برای مردم گردد

این مساله اشاره به مبانی فقهی مشارکت مردم در سیاستهای اقتصادی کشور دارد.

.4-2 نهی از اتراف اتراف رفتار و عمل اقتصادی است که از سوی برخی از سرمایهداران و ثروتمندان انجام می شود. به این معنا که مال و ثروت زیاد، آنان را به رفتار ضداخلاقی و ناهنجار میکشاند. البته اتراف ارتباط مستقیمی با مصرف ندارد، بلکه ویژگی اخلاقی و رفتار اجتماعی است. زیرا شخص مترف به سبب رفاه و آسایش زیاد با مردم رفتاری متکبرانه دارد و در حوزه عمل اجتماعی تعادل رفتاری و شخصیتی خویش را از دست می دهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید