بخشی از مقاله

چکیده

انسان امروزی در جدال با خود و عوامل بیرونی در گریز از فضاهای شکلی به دنبال مفهوم تازه ای از فضاهای انسان زیست است. در دهه 1950،در واکنش به غیرانسانی بودن فضاهای معماری مدرن حرکتی در ادبیات و آثار معماری مدرن صورت گرفت کهدر آن ارزشها و کارکردهای معماری بومی و سنتی در معماری مجدداً مطرح گردید.

هدف از این پژوهش بررسی تحلیلی جداره های پایدار در معماری ایران با محور بازیافت مفهوم سازی فضامی باشد. بر این اساس دو فرض می تواند مطرح گردد،فرض اول امکان الگوی پذیری جداره معماری معاصر به عنوان راهکاری پیش روی سازماندهی الگوی فضای پایدار می باشد.فرض دوم امکان به کار گیری ابن الگو به عنوان عنصر انسجام بخش در فضا های معماری وشهری می باشد. روش تحقیق درابن پژوهش به صورت توصیفی و تحلیلی می باشدکه پس از بیشینه یابی تاثیر جداره بر افراد در بازه های زمانی مختلف به بررسی تا ثیر آن بر افراد در زمان حاضر پرداخته شده است و در نتیجه تحلیلی بر جداره های پایدار در معماری ایران با اتکا بر مفهوم سازی فضا انجام گردیده است.

-1مقدمه

تلاش برای خلق فضایی که همخون با هویت ،فرهنگ و بستر و سایر ویژگیهای محیطی خود امروزه از اصول مهم و مورد توجه برای معماران است.موضوع بحث دیگر در معماری امروزدنیا بحث بر سر معماریی است پایدار که در طول زمان به پایداری آن اضافه شود و در تمام دوره ها برای آینده گان هم قابل استفاده باشد.

احترام به محیط و بستر ،احترام به کاربرانی که از بنا استفاده می کنند و احترام به آینده گان از موارد مورد توجه این معماری است.آنچه زمانمند نیست و در طول زمان با حداقل تغییر به صورت اصلی ثابت و پایدار پیش میرود همان مفهوم و به تعبیری هویتی است که ما راز پایداری در معماری از آن یاد می کنیم.

زبان معماری مدام در تغییر است وآن به عنوان زبان معماری گذشته ،زبان معماری حال و زبان معماری آینده از آن یاد می کنیم.پس دور از ذهن نیست که به دنبال هویت یابی و نشانه های پایداری به جستجوی مفاهیم در زبان معماری گذشته باشیم. علاوه بر ان با نگاهی اجمالی به اصول طراحی پایدار در می یابیم که این اصول چندان برای معماری سنتی نا آشنا نیست .

طراحی پایدار نیز بر پایه اصولی می باشد که در زیر به آن اشاره شده است

.1نگرش جامع و فرانگر نسبت به محیط  

.2 طراحی با طبیعت

.3 .مقیاس زمان در طراحی

.4 پیشگیری از پیامدهای تصمیمات در طراحی بر محیط

.5طراحی انسانی

برای درک معماری سنتی اسلامی،یا هر صورت دیگری از معماری اسلامی ،شناخت شیوه نگرش اهل سنت نه تنها به کلیت معماری ،از جمله بعد کیهانی اش ،بلکه به اجزاء آن نیز ضروری ست،که از در این میان فرض را بر این که فضا اساسی ترین جز باشدقرار می دهیم .

از سوی دیگر جداره ها از مجموعه نماهای مشرف به فضای عمومی بدست می آید ، این نماها از جهتی همگن و از جهتی ناهمگن هستند ،می توانند همگن باشند چون با استفاده از زبانی مشترک روی بدنه ی اجزای شهر اجرا می شوند و اما از آنجا که هر کدام از این فضاها به کمک این زبان ، مقاصد ونیازهای خود را بیان می کنند ، ناهمگن هستند . نما در واقع صورت ساختمان و بهترین بیان حالتی است که فرد طراح از خود در برابر بیرون دارد . هر نما شکلی است در زمینه بدنه ، پس هر بنا باید از لحاظ ویژگی های بصری مرتبط با زمینه اطراف یعنی بقیه نماها بوده و هماهنگ با انها طراحی شود

پرسش اینجا مطرح می شود که ساختاری که ریشه در تاریخ دارد چگونه می تواند با زبان معاصر ارتباط برقرار می کند. "کریستفر الکساندر" در کیفیت بی نام سعی در پاسخ به این موضوع دارد که کیفیت بنا فارغ از محدودیت های زمان خود می باشد . او در طرح یک بنا توجه ما را به "زبان الگو" جلب می کند، زبان الگویی که درون یک نظام یاسیستم عمل می کند .آنچه که ما نیازمند دریافت آن هستیم ، به واقع زبان فضای معماری ما می باشد . راهی که ما را به سوی فرازمانی شدن و درنتیجه وجهی از معماری پایدار سوق می دهد.

زبان در پس یک متن و ساحت جاری است.این متن همان فضا می باشد. همان شهر است.در واقع شهر ساختاری از نشانه های معنا دار برای نظاره گر و تجربه کننده است. این نشانه ها بین کسانی که رمزگان آن زبان را فهمیده اند ارتباط برقرار می کند. به کارگیری این کیفیت بی نام در پس یک الگو می باشد که واجد یک حقیقت ثابت و تقییر ناپذیر است که به احساس منتهی می شود و توان ایجاد زندگی دارد ، نه لزوما الگویی معقول که استدلالی درست در پس خود داشته باشد.

از این حیث در این پژوهش به بررسی چند نوع مواجهه گونه شناسانه - تیپولوژیک - با جداره ها پرداخته شده است .

-1 زبان فضا

تعریف زبان: زبان مجموعه ای از نشانه ها و علائم می باشد ، که بین افراد مشترک با آن ارتباط کلامی و مفهومی برقرار می کند.

تفهیم مفهوم زبان در تحلیل فضای جداره ها: فضا در شهر جاری می باشد،و همچنین شهر یک ساختار منسجم است که رویداد هایش در متنی اتفاق می افتد. هر متنی نیازمند ساختاری انسجام دهنده است و زبان این انسجام را به متن می دهد.

شکل -1 منطق موثر بر شکل گیری جداره ها

ارتباط بین انسان ها در دو نوع شکل می گیرد،ارتباط کلامی با زبان کلامی و نوع دوم ارتباط تصویری با کمک زبان تصویری که در متن شهر و در واقع همان زبان فضا است.پس زبان فضا به عنوان عامل انسجام بخش از این حیث مورد اهمیت است که در سنت معماری گذشته ایران به طور چشمگیر قابل لمس است.

واژه »الگو« امروزه کاربرد وسیعی در زبان فارسی داشته و حوزه های مختلف علوم هریک به فراخور حال و نیاز، تعابیر و تعاریف خود را از الگو دارند. معنای عمومی و عامیانه آن برابر و مترادف با کلماتی چون »نمونه«، »سرمشق« و »مدل« بوده اما واقعیت این است که هم معنای الگو و هم معنای واژگان و مفاهیم مترادف با آن در ادبیات رشته های مختلف علوم روز بسیار عمیقتر و دقیقتر از معنای عمومی آن است .

توجه به مفهوم الگو و مفاهیم مرتبط با آن ار این حیث مورد اهمیت می باشد که دغدغه ایجاد کیفیت مطلوب در فضای معماری به عنوان یکی از اصلی ترین اهداف معماران و پژوهشگران این عرصه، توجه آنان را به مفاهیم و شیوه هایی جلب کرده که اصل آنها با اتکا بر تجربیات بشری و تسلسل هویتی دستاورد های انسان با نسلهای پیشین و پیش دانسته های انسان بنیان نهاده شده است.

نشانه شناسی معماری با این فرض که عناصر معماری جدا از کارکرد خود معنایی فراتر را دلالت می کنند شکل می گیرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید