بخشی از مقاله

چکیده

امروزه جایگاه بنگاه های کوچک و متوسط در جهان بسیار گسترده شده است به گونهای که در 30 کشور پر درآمد از اعضای سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، این کسب وکارها دو سوم اشتغال بخش رسمی را تشکیل می دهند. تقویت روحیه رقابت و کارآفرینی در اقتصاد، افزایش بهره وری و ایجاد اشتغال، سه ویژگی عمده این بنگاهها است که چنین جایگاهی به آنها بخشیده است. در ایران نیز، در برنامه چهارم توسعه بدین مهم توجه خاصی شد و آئیننامه گسترش بنگاه های کوچک زودبازده - SEEs - 3 در آبان سال 1384، در راستای سیاست های قانون این برنامه از جمله ماده 21 و 140 که در آن ها به خصوصی سازی شرکت های دولتی، توسعه کارآفرینی و حمایت از کارآفرینان بسیار تأکید شده، به تصویب هیئت وزیران رسید و در آذر سال 1385 اجرایی شد.

این درحالی است که تاکنون گزارش های مختلفی برای ارزیابی سیاست مذکور ارائه شده و مقادیر مختلفی برای انحراف این طرح در دستیابی به اهداف آئیننامه اجرایی مربوط به آن ذکر شده است. با توجه به این ارزیابیها راهکارهای متعددی برای توسعهی کارآفرینی ارائه شده که از آن جمله می توان به بررسی های کارشناسانه در امر تخصیص منابع اشاره کرد، این پژوهش به تحلیل این سیاست به عنوان یکی از سیاست های کارآفرینی طی برنامه چهارم توسعه در استان یزد، پرداخته است، نتایج به دست آمده حاکی از آن است که تخصیص تسهیلات در این استان به صورت معنی داری بر به بهره برداری رسیدن آن ها تأثیر گذار بوده و از این رو می توان این یافته را نمودی از موفقیت یکی از سیاستهای کارآفرینی در استان تلقی نمود.

.1  مقدمه

علیرغم اینکه در کشورهای پیشرفته دنیا از اواخر دهه 1970 به بعد به موضوع کارآفرینی توجه جدی شده و حتی بسیاری از کشورهای درحال توسعه نیز از اواخر دهه 1980 این موضوع را مورد توجه قرار دادهاند، در کشور ما تا شروع اجرای برنامه سوم توسعه، توجه چندانی به کارآفرینی نشده بود.4 حتی در محافل علمی و دانشگاهی نیز به جز موارد بسیار نادر، فعالیتی در این زمینه صورت نگرفته بود. مشکل بیکاری و پیشبینی حادتر شدن آن در دهه 1380 موجب شد که در زمان تدوین برنامه سوم توسعه، موضوع توسعه کارآفرینی تحت عنوان طرح توسعه کارآفرینی در دانشگاههای کشور - کاراد - خصوصاً در ابعاد پژوهشی و آموزش و پرورش کارآفرینان مورد توجه قرار گیرد و اعتباراتی نیز در این راستا پیشبینی گردد.

در برنامه چهارم نیز در آبان سال 1384، آئیننامه اجرایی گسترش بنگاههای کوچک اقتصادی زودبازده و کارآفرین در راستای سیاستهای قانون این برنامه به تصویب هیئتوزیران رسید و در آذر سال 1385 اجرایی شد. این آئیننامه اهداف گسترش این بنگاهها را در شش مورد تعریف کرده و بند - و - مادهی یک آئیننامهی مذکور، تقویت کارآفرینی، اشتغالزایی و افزایش فرصتهای شغلی جدید را به عنوان یکی از اهداف گسترش بنگاههای مذکور قلمداد نموده است و ازآنجاییکه سطح فعالیتهای کارآفرینانه افراد جامعه به تمایل آنان برای کارآفرین شدن به عنوان یک گزینه شغلی - انگیزش - ، دانش و تواناییها - مهارتها - و همچنین به میزان حمایت از افراد برای راه اندازی یک کسبوکار، نظیر سهولت دسترسی به منابع مالی، خدمات مشاورهای و سایر مشوقها در یک محیط سیاسی و قانونی مطلوب - فرصتها - بستگی دارد

در این زمینه عمده حمایت دولت ایران از بنگاههای کوچک و متوسط، تأمین مالی بنگاهها به ویژه از طریق اعطای تسهیلات بانکی بوده است. در مورد ارزیابی این طرح گزارشهای مختلفی ارائه شده است، به عنوان نمونه میتوان به دو گزارشی که برای ارزیابی و تحلیل عملکرد آئیننامه اجرایی گسترش SEEs، صورت گرفته اشاره کرد. گزارش اول در سال 1388 توسط پایگاه اطلاعرسانی دولت انجام شده و میزان انحراف این طرح در تخصیص تسهیلات را کمتر از سه درصد اعلام نموده و این طرح را موفق دانسته است، این در حالی است که در جمعبندی گزارشی که در سال 1391 توسط دفتر مطالعات انرژی، صنعت و معدن مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی جمعآوری شده این انحراف را 38 درصد نتیجهگیری کرده و این طرح را ناموفق دانسته است.

با توجه به این ارزیابیها از جمله راهکارهای ارائه شده جهت توسعهی کارآفرینی از طریق طرح مذکور، بررسیهای کارشناسانه در امر تخصیص منابع است، این پژوهش میکوشد تا به تحلیل این سیاست به عنوان یکی از سیاستهای کارآفرینی طی برنامه چهارم توسعه در استان یزد، بپردازد. در این راستا، مطالعه حاضر در شش بخش ارائه گردیده است. پس از مقدمه، بخش دوم به مبانی نظری اختصاص داده شده و بخش سوم مروری بر مطالعات خارجی و داخلی موضوع پژوهش داشته است. روش انجام پژوهش، توصیف دادهها و ویژگیهای آنها و تحلیل یافتههای پژوهش بخشهای چهارم و پنجم را تشکیل داده و بخش پایانی به نتیجهگیری اختصاص داده شده است.

.2 مبانی نظری

.1-2 تعریف کارآفرینی

واژهی کارآفرینی برگرفته از کلمه فرانسوی Entreprendre به معنای متعهد شدن میباشد. بنابر تعریف واژهنامه دانشگاهی و بستر، کارآفرین کسی است که متعهد میشود مخاطرههای یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل کند. در تعریفی دیگر، کارآفرین را فرد یا افراد صاحب کسبوکار تعریف میکنند که از طریق ایجاد یا توسعه فعالیتهای اقتصادی یا اجتماعی توسط شناسایی و ارزیابی و بهرهبرداری از محصولات، خدمات و بازارهای جدید، در جستجوی ایجاد ارزش هستند

ایجاد کار و یا اشتغالزایی به عنوان یکی از مفاهیم کارآفرینی علاوه بر مفاهیم بارور شدن خلاقیتها، ترغیب به نوآوری و توسعهی آن، افزایش اعتماد به نفس، ایجاد و توسعهی تکنولوژی، تولید ثروت در جامعه و افزایش رفاه عمومی است. رابطهی تنگاتنگ کارآفرینی و ایجاد اشتغال، بهگونهای است که تجارب کشورهای مختلف نشان میدهد هرگاه فعالیتهای کارآفرینی در یک جامعه کند و آهسته شود نرخ بیکاری آن جامعه فزونی خواهد یافت.

مطالعات متعددی نشان داددهاند که در قرن 21، بنگاههای کوچک و متوسط - SMEs - 1 منشأ اصلی اشتغال مولد و تمهید محیط کارآفرینی، تسریع در خلاقیت و نوآوری و گشایش فرصتهای نوین تجاری بودهاند،، کارآفرین با شناخت صحیح از فرصتها و استفاده از سرمایههای راکد امکاناتی را فراهم کرده و با سازماندهی و مدیریت مناسب منابع، ایده خویش را عملی میکند و در این خصوص SMEs فضای مناسب برای اجرای ایدههای کارآفرینانه را فراهم میکنند

.2-2 تعریف بنگاههای کوچک و متوسط و بنگاههای زودبازده

در ادبیات اقتصادی، SMEs، واحد تولیدی- تجاری است که در مقیاس کوچک فعالیت مینمایدو معمولاً بر اساس چهار شاخص عمده تعداد شاغلین، مجموع دارایی های خالص، میزان فروش و میزان سرمایهگذاری بنگاه تعریف میشود

در این میان، مهمترین و معمولترین شاخص جهت تعریف SMEs تعداد کارکنان بنگاه است؛ بر اساس تعریف بانک جهانی، شرکتهای کوچک و متوسط شرکتهایی هستند که تعداد شاغلین آن ها از300 نفر تجاوز نکند و حداکثر درآمد یا گردش مالی سالانه1 و داراییهای آنها نیز 15 میلیون دلار باشد. صندوق بینالمللی پول2 و بانک توسعه بینالمللی آمریکایی 3، SMEs را شرکتی میدانند که حداکثر تعداد کارکنان آن 100 نفر و حداکثر درآمد یا گردش مالی سالانه آن سه میلیون دلار باشد.

در اروپا منظور از SMEs، شرکتی است که تعداد کارکنان آنها کمتر از 250 نفر باشد، گردش مالی سالیانه آنها از 50 میلیون یورو تجاوز نکرده و ارزش ترازنامهای داراییهای شرکت بیش از 43 میلیون یورو نباشد. در ایران نیز، همانند تعریف رایج در کشورهای مختلف جهان، شاخص تعریف SMEs تعداد کارکنان است، البته این تعریف در سازمانهای مختلف یکسان نیست و هرکدام بنا به مقتضیات کاری خود تقسیمبندی متفاوتی برای این بنگاهها از حیث کوچکی، متوسطی و بزرگی درنظر گرفتهاند، به عنوان مثال سازمان صنایع کوچک و شهرک های صنعتی، صنایع کوچک را واحدهایی تعریف میکند که تعداد شاغلان آنها بین 5 تا 50 نفر باشد.

طبق آئیننامه اجرایی طرح گسترش بنگاههای کوچک اقتصادی زودبازده و کارآفرین مصوبهی سال 1384 که مسئولیت اجرایی آن بر عهدهی سازمان مذکور است، بنگاههای کوچک زودبازده واحدهای تولیدی - کالا و خدمات - هستند که تعداد کارکنان آنها کمتر از 50 نفر باشد و مدت زمان اجرای طرح در آن کمتر یا برابر 24 ماه بوده و مدت زمان بازپرداخت آن متناسب با جداول مالی طرح، حداکثر 5 سال باشد، بنابراین مجموع دوران اجرای طرح و بازپرداخت برای این بنگاهها حداکثر 7 سال است.

.3-2 نظریات مختلف درباره حمایت از کسبوکارهای کوچک و متوسط

دیدگاه موافقین حمایت از SMEs عمدتأ بر سه محور اصلی دلالت دارند:

-1 حمایت از SMEs عامل تقویت روحیه رقابت و کارآفرینی در اقتصاد بوده و از اینرو منافع زیادی در راستای افزایش کارایی، نوآوری و رشد بهرهوری در کل اقتصاد دارند. لذا برنامههای حمایت دولت از آنها به دلیل منافع اجتماعی آن که ناشی از افزایش رقابت و کارآفرینی است توجیهپذیر میباشد.

-2 برخی از کارشناسان عقیده دارند SMEs به طور کلی از بنگاههای بزرگ، دارای بهرهوری بالاتری می باشند، ولی معضلات و موانع آنها در رابطه با تأمین مالی از بازار مالی و سایر نهادهای مرتبط، مانع از توسعه آنها میگردد. لذا برنامههای حمایتی دولت به خصوص در زمینه تأمین مالی SMEs میتواند رشد و توسعه اقتصادی را ارتقا دهد.

-3 برخی از دیدگاهها نیز بر این نکته تأکید دارد که SMEs نقش بزرگتری در ایجاد اشتغال دارند و به طور کلی بنگاههای کوچکتر نسبت به بنگاههای بزرگتر، کاربرتر هستند. لذا برنامههای حمایتی از آنها میتواند موجبات کاهش بیکاری و به دنبال آن کاهش فقر را فراهم سازد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید