بخشی از مقاله
چکیده
در سالهاي اخیر، یکی از اهداف اصلی مدیران در استفاده از مدیریت دانش در سازمانها، بهبود تسهیم دانش بین افراد در سازمان و همچنین بین افراد و سازمان به منظور ایجاد مزیت رقابتی میباشد. اگرچه دانش براي هر سازمانی به عنوان یک مزیت رقابتی و یک قدرت به شمار میرود تسهیم دانش مؤثر بین اعضاي سازمان منجر، به کاهش هزینهها در تولید دانش، و تضمین انتشار بهترین روشهاي کاري در داخل سازمان شده و سازمان را قادر به حل مسائل و مشکلات خود مینماید.
علیرغم اهمیت فزاینده تسهیم دانش در سازمان، عدم شناخت موانع و تسهیل کنندههاي آن، رسیدن به اهداف با مشکل مواجه مینماید. بنابر این، مقالهي حاضر با هدف شناسایی و تجزیه و تحلیل موانع بالقوهي تسهیم دانش و همچنین شناسایی تسهیلکنندههاي آن در شرکت توزیع برق استان یزد انجام شده است.
به این منظور، موانع تسهیم دانش در سه بعد موانع فردي، موانع سازمانی و موانع تکنولوژیکی و در قالب پرسشنامهاي با 38 سوال در این سازمان مورد بررسی قرار گرفته است.
جامعه ي آماري این پژوهش را کارکنان شاغل در این سازمان که داراي مدرك دیپلم و بالاتر هستند تشکیل میدهد. نتایج حاکی از آن است که هر سه مانع فردي، سازمانی و تکنولوژیکی بر تسهیم و انتقال دانش در شرکت توزیع برق استان یزد تأثیرگذار میباشد ولی این تأثیر به یک اندازه نیست به طوري رتبه بندي موانع با استفاده از تکنیک فرآیند تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی - AHP - نشان داده که موانع فردي تأثیر بیشتري بر تسهیم دانش در این سازمان داشته است.
مقدمه
تسهیم دانش به عنوان یک فعالیت پیچیده اما ارزشآفرین، پایه و اساس بسیاري از استراتژيهاي مدیریت دانش در سازمانها میباشد .[1] علیرغم آگاهی روزافزون در خصوص فواید تسهیم دانش، هنوز در زمینه دسترسی به دانشی که در ذهن افراد جاي دارد - دانش ضمنی یا پنهان - و یا به صورت مستند شده و مکتوب در اختیار افراد خاصی قرار میگیرد - دانش صریح یا آشکار - ، محدودیتهایی وجود دارد.
یکی از مهمترین دلایلی است که تعداد زیادي از سازمانها، دانش پنهان ذخیره شده بهوسیله کارکنان را یک سرمایه سازمانی بسیار ارزشمند میدانند و تسهیم دانش پنهان میان افراد را قدمی مهم و اساسی براي حصول به تولید دانش سازمانی میدانند
به همان میزان که تسهیم دانش مفید در سازمان هدفمندتر انجام شود، یادگیري فردي و سازمانی و نوآوري را تسریع نموده و در توسعه محصولات و ارائه خدمات بهتر متجلی میشود، که موفقیت بیشتر در بازار هدف و در نهایت نیل به اهداف کلان سازمان را میسر مینماید. براین اساس و با توجه به تأثیر بالاي تسهیم دانش درموفقیت هاي سازمان براي ایجاد مزیت رقابتی، حذف و یا محدود کردن موانع آن از اهمیت بالایی برخوردار است
از آنجایی که پیشنیاز تسهیم و نشر دانش در سازمان شناسایی و حذف موانع بالقوهي آن در سازمان است، مقالهي حاضر با هدف شناسایی و تجزیه و تحلیل این موانع و همچنین شناسایی تسهیلکنندههاي آن در سازمانهاي دولتیاستان یزد انجام شده است. به این منظور، موانع تسهیم دانش در سه بعد موانع فردي، موانع سازمانی و موانع تکنولوژیکی و در قالب پرسشنامهاي با 38 سوال مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا، فرضیه هاي زیر آزمون میگردد:
فرضیهي اول: موانع فردي و شخصی بر تسهیم و انتقال دانش توسط افراد در شرکت توزیع برق منطقهاي استان یزد مؤثر است.
فرضیهي دوم: موانع سازمانی بر تسهیم و انتقال دانش توسط افراد در شرکت توزیع برق منطقهاي استان یزد مؤثر است.
فرضیهي سوم: موانع تکنولوژیکی و زیرساختی بر تسهیم و انتقال دانش توسط افراد در شرکت توزیع برق منطقهاي استان یزد مؤثر است.
فرضیهي چهارم: هر یک از عوامل فردي، سازمانی و تکنولوژیکی تأثیر یکسانی بر تسهیم دانش در شرکت توزیع برق استان یزد ندارند.
مبانی نظري و پیشینهي تحقیق اهمیت تسهیم دانش
یکی از مهمترین اولویتهاي اعلام شده توسط محققین مدیریت دانش، ایجاد انگیزه در افراد براي تسهیم دانش آنان است اگرچه برخیاز محققین معتقدند که دانش قدرت است، ولی به نظر میرسد که دانش به خودي خود قدرتی ندارد؛ بلکه چیزي که به افراد قدرت میدهد، آن قسمتی از دانش آنهاست که با دیگران تسهیم میکنند.[9] نقش تسهیم دانش در مدیریت دانش آنقدر مهم است که بعضی از صاحبنظران وجود مدیریت دانش براي پشتیبانی از تسهیم دانش میدانند
برخی از دلایل اهمیت تسهیم دانش آن است که تسهیم دانش موجب کاهش هزینهها، بهبود عملکرد، بهبود ارائه خدمات به مشتریان، کاهش زمان توسعه محصولات جدید، کاهش زمان تأخیر در تحویل کالا به مشتریان و در نهایت کاهش هزینههاي مربوط به یافتن و دسترسی به انواع دانش در داخل سازمان میشود
دیدگاههاي متفاوتی در رابطه با تسهیم دانش در سازمانها وجود دارد. برخی آن را طبیعی دانسته و برخی دیگر نیز آن را غیرطبیعی میدانند. از دیدگاه داونپورت، تسهیم دانش اغلب غیرطبیعی است و افراد دانش خود را تسهیم نمیکنند، زیرا فکر میکنند که دانش آنها مهم و ارزشمند است
از طرف دیگر، محققین دیگري معتقدند که تسهیم دانش یک تمایل طبیعی افراد دارندهي دانش است. تسهیم دانش در بعضی از سازمانها هم طبیعی و در بعضی دیگر که تحت تأثیر شعار دانش قدرت است قرار دارند، غیرطبیعی میباشد.
موانع بالقوه تسهیم دانش
تحقیقات فراوانی در زمینهي شناسایی موانع بالقوهي تسهیم دانش در سازمانها انجام گرفته است که میتوان این موانع را در سه دستهي موانع فردي، موانع سازمانی و موانع تکنولوژیکی دستهبندي کرد که هر یک از این موانع در ادامه آورده شده است .
موانع بالقوه فردي تسهیم دانش
این موانع شامل موانعی است که از رفتار فردي و یا اعمال و برداشتهاي افراد سرچشمه میگیرند، که میتوانند مربوط به افراد و یا گروهها موجود در داخل واحدهاي عملیاتی سازمان باشند. موانع بالقوه فردي تسهیم دانش عبارتند از:
-1 زمان: نبود وقت براي تسهیم دانش، یکی از معمولترین موانع تسهیم دانش است. این مانع شامل نبود زمان لازم براي تسهیم دانش و یا نبود زمان براي شناسایی همکارانی که به دانش خاصی نیاز دارند. محدودیت زمانی منجر به اولویتبندي بین تسهیم دانش و سایر فعالیتهایی میشود که کارکنان فکر میکنند براي آنها مفیدتر است و در نتیجه به جاي تسهیم دانش به فعالیتهاي دیگر میپردازند .
-2 نگرانی افراد دارنده دانش از این که تسهیم دانش منجر به کاهش امنیت شغلی آنان شود. این دیدگاه که دانش و اطلاعات قدرت میآورد افراد را وادار به مخفی کردن اطلاعات و دانش خود میکنند و آن را وسیلهاي براي پیشرفت شغلی تلقی کرده و تسهیم دانش را عاملی براي تضعیف جایگاه سازمانی، قدرت و جایگاه سازمانی خود میدانند
3 .عدم آگاهی دارنده دانش از این که دانش او براي دیگران مفید و ارزشمند است. بعضی از کارکنان ارزشی را که دانش آنها براي دیگران دارد نمیدانند. در این حالت، نه دارنده دانش و نه گیرنده آن علاقهمند انتقال و یا دریافت دانش نیست.
4 .غالب بودن تسهیم دانش واضح بر تسهیم دانش ضمنی در سازمان، بدین معنی که در سازمان بیشتر بر تسهیم دانش مستند شده تأکید میشود و به تسهیم دانش ضمنی مانند فنون و روشها و تجربیات کاري که احتیاج به یادگیري عملی، مشاهده، گفت و گو و حل مسئله به روش تعاملی دارند، اهمیت کمتري داده میشود .محققین زیادي بر این عقیدهاند که لازم است سازمانها بر دلایل بنیادي مربوط به ضرورت تسهیم دانش، بهویژه تسهیم دانش پنهان و روشهاي تسهیم دانش پنهان تأکید کنند
-5 استفاده از سلسله مراتب و جایگاه سازمانی و قدرت رسمی در سازمان توسط افراد. رسمی شدن بیش از حد محیط سازمان، منجر به کاهش صمیمیت و افزایش عدم اعتماد بین افراد، بهویژه بین زیردستان و مافوق میشود.
-6 عدم وجود یا ناکافی بودن شناسایی، ارزیابی و تحمل اشتباهات گذشته و بازخورد آن به سازمان و افراد که میتواند منجر به بهبود یادگیري فردي و سازمانی شود. تحقیقات نشان داده است که درسهایی که سازمان در نتیجه شناسایی و ارزیابی اشتباهات گذشته میگیرد، بیشترین تأثیر را بر بهکارگیري بهترین روشهاي انجام کار در آینده دارد.
-7 تفاوتهاي مربوط به سطوح تجربه افرادي که در دو طرف فرایند تسهیم دانش قرار دارند - دارنده وگیرنده دانش - .
-8 عدم وجود و یا کمبود ارتباط و تعامل بین افراد دارنده دانش و افراد نیازمند به دانش آنان. نبود ارتباط بین منبع دانش و گیرنده دانش، در حالتهایی که در کنار همدیگر و یا در یک گروه کار نمیکنند؛ ولی دانش مورد نیاز گیرنده در نزد منبع دانش وجود دارد یکی از موانع بالقوه تسهیم دانش است.
-9 مهارتهاي فردي و ارتباطات ضعیف - شفاهی یا کتبی - .
بسیاري از محققان و دست اندرکاران اظهار میدارند که توانایی کارکنان براي تسهیم دانش، در مرحله اول و به میزان زیادي بستگی به مهارتهاي ارتباطی آنها دارد. ارتباط مؤثر، چه بهصورت نوشتاري و چه بصورت گفتاري، براي تسهیم دانش مؤثر، مهم و اساسی میباشند
-10 نبود شبکههاي اجتماعی: تحقیقات زیادي که در زمینه موضوعات مربوط به شبکههاي اجتماعی انجام شده است، نشان دادهاند که بین شبکههاي اجتماعی کارکنان، شخصیت آنها - درون گرایی در مقابل برون گرایی - و توانایی تعامل آنها با دیگران همبستگی کاملی وجود دارد
-11 تفاوتهاي مربوط به جنسیت، سن، و سطح تحصیلات.
-12 حفظ مالکیت معنوي به دلیل ترس از عدم قدرشناسی و اعتباردهی توسط مدیران و همکاران. کارکنان دوست دارند مالکیت بر دانش خود را به نحوي حفظ کنند که از آن طریق نزد همکاران خود، کسب اعتبار کنند