بخشی از مقاله
چکیده:
گسترش روزافزون شهرنشینی در دهه های اخیر، پیامدهای سنگینی مانند تخریب محیط زیست، آلودگی آب و هوا و خاک، افزایش بیماری های روانی و... در جوامع مختلف به همراه داشته است. هدف اصلی این پژوهش، مطالعه و بررسی شاخص های ایجاد شهر سالم، برای دستیابی به محیط زیست شهری پایدار می باشد. در فرآیند دستیابی به هدف، نخست ویژگی های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی به عنوان مهمترین بارزه های شهر سالم شناسایی و سپس به دسته بندی و اولویت بندی نظریات در این حوزه ها پرداخته می شود.
لازم به ذکر است که در این تحقیق از روش تحقیق تحلیل محتوا و استدلال منطقی بهره گیری شده، که اطلاعات در حوزه های فوق پس از شناخت، گردآوری و طبقه بندی، مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد عواملی همچون، بهداشت محیط و آب مصرفی، سیستم دفع فاضلاب، سطح آموزش، بیکاری، میزان اشتغال و سطح رفاه اجتماعی، در راستای ایجاد شهر سالم و پایدار بسیار موثر می باشد.
مقدمه
در قرن بیستم، بسیاری از شهرها به ویژه در کشورهای در حال توسعه، با تخریب محیط شهری و چالشهای بزرگی در حوزه های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی، در مقیاس وسیع مواجه شده اند. تمامی شهرها به ویژه کلان شهرها در این کشورها، از لحاظ بهداشتی و سطح کیفی زندگی در وضعیت نابسامانی به سر می برند، زیرا مراکز شهرنشینی از حضور متمرکز مردم، ساختمان ها و فعالیتها ایجاد شده و توسعه آنها در فضایی محدود صورت میگیرد و نیز رشد اقتصاد جهانی با پیشرفت تکنولوژیهای نوین، توسعه چشمگیر در شهرسازی، تغییرات ملموسی را بر روند زندگی مردم و محیط زیست آنها بوجود آورده است. طبق پیش بینی های سازمان بهداشت جهانی، تا سال 2025 میلادی بیش از 60 درصد جمعیت جهان شهرنشین خواهند شد و این جمعیت شهر نشین بیش از بیش مشکلات را تشدید خواهد کرد. با توجه به این که شهرها موجودی زنده و پویا و انسان محور هستند اهمیت برنامه ریزی شهر سالم در طول برنامه ریزی بلند مدت برای شهرها ضروری می باشد
یکی از رویکردهای نوین توسعه پایدار، مقوله سلامت و مشارکت مردمی است. سازمان بهداشت جهانی - WHO - ، انسان سالم را انسانی می داند که هم از سلامت جسمی و هم از سلامت اجتماعی، معنوی و روحی برخوردار باشد
در این ارتباط برنامهریزی سلامت اصطلاح نسبتاً جدیدی است، که امروزه توسط آن دسته از برنامه ریزان شهری و منطقه ای که همواره در پی آنند تا محیط شهری را با سلامت فیزیکی و روحی شهروندان پیوند بزنند، پا به عرصه وجود نهاد
در سالهای اخیر نیز پژوهش ها و مطالعات بسیاری در حوزه شهر سالم صورت گرفته است. تمامی این یافته ها به عنوان رهیافت هایی مستند بر شواهد علمی، شهر سالم را در چارچوبی از دستاوردها در راستای تهیه ابزارها و راهکارهای توسعه پایدار، سیاست گذاری ها، توسعه بهداشتی، ارزیابی های محیطی به منظور ارتقاء سطح سلامت، رفاه اجتماعی و اقتصادی سوق می دهد. پژوهش حاضر نیز با هدف تحلیل و ارزیابی شاخص ها و مولفه های موثر در ایجاد شهر سالم - زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی - ، که موجب توسعه شهری پایدار نیز می شود، صورت گرفته است.
پیشینه پژوهش
توسعه پایدار
اصطلاح توسعه پایدار به صورت وسیع بعد از گزارش کمیسسون براتلند در سال 1992 مطرح شد. از آن زمان تا اکنون افراد در بحث و جدل هستند که توسعه پایدار در عمل چه معنایی دارد و چگونه می توان بدان دست یافت. به همین منظور تعاریف متعددی از این واژه شکل گرفته است. اما صرف نظر از تفاوت های اصطلاح شناسی، مفهوم محوری در همه این اصطلاحات یکی است و آن اینکه یک جامعه در صورتی پایدار است که در آن، هم شارایط انسانی و هم وضعیت اکوسیستم جاری رضایت بخش و یا در حال بهبود باشد
توسعه پایدار توسعه ای است که محور آن انسان است و موجب سعادت و رشد انسان می شود. بنابراین چنین توسعه ای رشد پایدار را تضمین می کند و توسعه را در تمام زمینه های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ایجاد می کند
منطق اصلی توسعه پایدار در عین اجتناب از هزینه های غیر قابل جبران آینده، بهبود سطح استاندارد زندگی مردم و بخصوص بهزیستی کسانی است که از کم ترین مزیت ها در جامعه برخوردارند. بحث اصلی در این زمینه آن است که توسعه پایدار تنها در صورتی عملی می شود که میزان مصرف توسط انسان از حدی که ظرفیت محیط حکم می کند فراتر نرود
در حقیقت، نظریه توسعه پایدار جامع و مانع بوده، لذا در تمام ابعاد توسعه شهری، روستایی و منطقه ای و ملی مد نظر است. این نظریه، دلالت بر جلوگیری از آلودگی های محیط شهری و منطقه ای، کاهش ظرفیت های تولیدی محیط محلی، منطقه ای و ملی و حمایت از بازیافت ها، عدم حمایت از توسعه های زیان آور و شکاف میان فقر و غنی دارد و راه رسیدن به این الگو ها را از طریق برنامه ریزی های شهری، روستایی، منطقه ای و ملی در راستای نقش قانون، کنترل کاربری ها و کنترل بیشتر در شهر و روستا می داند. این نظریه به عنوان دیدگاهی استراتژیک به نقش دولت در این برنامه ریزی ها زیاد اهمیت قائل است و معتقد است، دولت ها باید از محیط زیست شهری حمایت گسترده ای نمایند. این نظریه شهر را در ابعاد منطقه شهری به صورت منطقه شهر اجتماعی، نگاه می کند
همچنین در زیر، فاکتورهایی برای نیل به پایداری توسعه محلی پیشنهاد شده اند:
- تقاضا و مالکیت از جامعه
- امکان پذیری، برنامه ریزی بر پایه نیازها
- عدم تمرکز و انتقال مسئولیت ها و منابع
- ساخت و ساز در سطح محلی و ارتقاء مهارت های فنی
- تعهدهای سیاسی و حمایت های اداری
- محیط مساعد و فاکتور های - اجتماعی فرهنگی
- استفاده از تکنولوژی مناسب که در سطح محلی پایدار باشد
- مدیریت مالی شفاف و کارا
- پردازش های موثر و ارزیابی های دوره ای
- پایداری سیاسی