بخشی از مقاله
چکیده
مدیریت استعداد عبارت از انجام یک سری فعالیتهای یکپارچه به منظور تضمین جذب، نگهداری، انگیزش و توسعه کارکنان مستعد مورد نیاز در حال حاضر و در آینده توسط سازمان میباشد.درعصرحاضر، به دلیل وجود رقابت بین سازمانها و شرکتها در جهت کسب منافع بیشتر، تسلط برمنابع موجود اهمیت ویژهای یافته است. از این رو سازمانها در آینده با چالش رقابتی فزایندهای مواجه خواهند بود، که برای مدیریت این چالشها به مدیران شایستهتر واثربخشتر از مدیران امروز نیاز خواهند داشت. لذا در این پژوهش به مطالعه موضوعات مرتبط با مدیریت استعداد و اهمیت آن در سازمان پرداخته شده است.
بررسیهای صورت گرفته نشان داد که، به علت بازنشستگی قریبالوقوع کارگران کلیدی و سختی پر کردن پستهای آنها، مشکلات توسعه مهارتهای جدید برای پاسخگویی به شرایط کسب و کار جدید در محیط پیچیدهتر و پویاتر و تغییر انتظارات کارکنان، امروزه مدیریت استعداد در سازمانها مورد توجه ویژه قرار گرفته و به عنوان یکی از راهکارهایی که میتواند به سازمانها در دارا بودن منابع انسانی قابل اعتماد، برای پرکردن سمتهای کلیدی سازمانها کمک شایان توجهی نماید، معرفی شده است. همچنین به کارگیری مدیریت استعداد در سازمانها موجب بهبود عملکرد سازمان، حفظ منابع انسانی و ارزش آفرینی استعدادها گردیده است.
مقدمه
همانطورکه میدانیم عصر حاضر، عصر سازمانهاست .همه آنها به دنبال پیشرفتند و برای رسیدن به اهدافشان از هیچ تلاشی، کوتاهی نمیکنند
امروزه منابع مالی و تکنولوژیک تنها مزیت سازمانها به شمار نمیروند، بلکه اعتقاد بر این است که منابع انسانی مهمترین مزیت رقابتی و سرمایه سازمانی است و در اختیار داشتن افرادی مستعد و توانمند است که میتواند مزیت رقابتی سازمان محسوب شده و فقدان و یا نقص دیگر منابع را نیز جبران نماید
از اینرو مدیریت استعداد رویکرد و مفهومی نسبتا جدید است که در دهه 1990 ظهور کرده و اولین بار در کتاب "جنگ برای استعدا" چارلز فیشمن مطرح شده است وکماکان مسیر تحول را میپیماید، ومیتواند تحولی در مدیریت سرمایه انسانی ایجاد نماید به همین دلیل این پژوهش به این موضوع خواهد پراخت که مدیریت استعداد چیست؟ و چرا امروزه مورد توجه ویژه قرار گرفته است؟ و کاربرد آن در سازمانها چه نتایجی در پی داشته است؟
مدیریت استعداد
مدیریت استعداد، عبارت است از شناسایی استعداد و سپس همنوا کردن آن با نقشهای شغل به منظور بیشینه کردن عجین شدن فرد با نقشی که با قوتهای ذاتی او منطبق است . درواقع مدیریت استعداد عبارت است از انجام یکسری فعالیت های یکپارچه به منظور تضمین جذب، نگهداری، انگیزش و توسعه کارکنان با استعداد مورد نیاز در حال حاضر و درآینده توسط سازمان
مدیریت استعداد تضمین میکند که افراد مناسب با مهارتهای مناسب در محل مناسب قرار گرفتهاند و بر فعالیتهای مناسب، متمرکز و نسبت به آن عجین شدهاند
ابعاد نظام مدیریت استعداد - D.T.M.S -
.شناسایی استعداد - استعدادیابی - : کارکنان در سازمانها ازویژگیهای شخصیتی و کاری متنوعی برخوردارند و این وظیفه مدیریت سازمان است که تواناییها و استعدادها و حتی نقاط ضعف کارکنان را شناخته و آنها را مدیریت نماید. مدیر باید به تفاوتهای فردی تک تک کارکنان به چشم یک فاکتور مهم نگریسته و بتواند از این تواناییها و استعدادهای بالقوه به نحو مطلوب و در جای مناسب استفاده نماید. برای شناسایی استعدادهای موجود در سازمان میتوان فرمهایی را طراحی نمود که با توزیع آن در میان کارکنان میتوان از قابلیت آنان باخبر شد، این سوالات میتواند در خصوص دورههای آموزشی طی شده، سطح تحصیلات، مهارتها، سطح رضایت آنها و... باشد
.جذب استعدادها: ازمهمترین فرایندها در مدیریت استعداد، جذب افراد بااستعداد است. درراستای جذب استعدادها، ایجاد برند سازمانی و معرفی ویژگیهای منحصر به فرد سازمان به مخاطب بسیار اهمیت دارد. معرفی قابلیتهای پیشرفت درون سازمان به افراد با استعداد و نشان دادن این مطلب به کارکنان جدید که مدیران سازمان بر مبنای شایستگی و رتبه، درون پستها قرار گرفتهاند ا مهم ترین عوامل جذب استعدادها به شمار میرود
•حفظ استعدادها: هیچ چیز بیش از این باعث ناامیدی یک مدیر نمیشود که یکی از اعضای مستعدش سازمان را ترک کند یا به سازمان دیگری پیوسته باشد چون ترک شغل کارکنان اصلی سازمانها، اثر ناگواری بر کسب و کار خواهد داشت. در بسیاری از موارد، کسانی که بیشترین احتمال ترک سازمان را دارند، کارکنانی هستند که سازمان مشتاق به حفظ آنها میباشد
برای حفظ استعدادها، چهار اصل هدایت کننده وجود دارد: اولین اصل ایجاد حس تعهد و متعلق بودن کارکنان به سازمان است. این موضوع سبب کاهش اشتباهات و تصمیمگیریهای صحیح میشود. انگیزش اصل دیگری در این مرحله است که میتواند مهمترین عامل درحفظ افراد مستعد باشد. یکی دیگر از اصولی که سبب باقی ماندن افراد در سازمان میشود، امکان یادگیری مستمر افراد میباشد. یکی از روشها برنامههای توسعه فردی است. اصل دیگر در کنار حمایتهای مالی سازمان میتواند از دیگر مزایا برای افراد نیز استفاده کند
•مدیریت و توسعه استعداد: استعداد مانند بسیاری چیزهای دیگر وقتی از آن استفاده میشود شکوفاتر میشود، اگر به حال خود رها شود، پژمرده میشود یا به گونه ای مورد استفاده قرار میگیرد که به منفعت شرکت نیست. از مدیریت استعداد به عنوان ابزاری برای بهبود فرایند استخدام و توسعه افراد با مهارتها و تواناییهای مورد نیاز برای مواجه با نیازهای فعلی سازمان استفاده میکنند و فرایندی را پیشنهاد میدهد که در آن، سازمان افرادی را برای حال و آینده شناسایی و ادراره کرده و سپس توسعه میدهد
.انتخاب و به کارگماری: انتخاب فرآیندی است که طی مراحل مختلف آن، متقاضیان شغل مورد ارزیابی قرار میگیرند تا از میان آنها، شایسته ترین فرد برای شغل شناسایی و برگزیده شود، منظور از ارزیابی کارکنان کشف استعدادهای بالقوه آنها و بکارگماری افراد در مناصبی متناسب با قابلیتشان است که از طریق دو راهبرد تناسب افراد با نقشها و تناسب نقشها با افراد صورت میگیرد.