بخشی از مقاله

چکیده:

در حال حاضر موضوع شهروندی وحقوق شهروندی از مهم ترین مباحث عرصه های اجتماعی و سیاسی دربین جوامع است ،بطورکلی امروزه حقوق شهروندی جزء لاینفک جامعه ی مدنی ومبنای تشکیل آن به شمار می رود،چراکه امکان مشارکت داوطلبانه ی همه افرادرادرتمامی عرصه های اجتماعی فراهم می سازد .لذابا توجه به اینکه تا امروز به نقش شهروندان در مدیریت شهری اهمیت بسیار کمی داده شده است واین مسئله باعث عدم موفقیت مدیران شهری بوده است ، نیاز به بررسی مدیریت شهری و نقش آن در شهروندسازی بیش از گذشته احساس میشود

روش تحقیق براساس هدف کاربردی و براساس ماهیت توصیفی - تحلیلی است که در ابتدا مشکلات شهروندان و موانعی که بر سر راه مدیران شهری قرار دارد بر شمرده میشود سپس با بررسی مبانی نظری شهروندسازی و مدیریت شهری ، رضایت شهروندان را از مدیران شهری مورد بررسی قرار میدهیم .

آنگاه به چگونگی فائق آمدن مدیران شهری بر مشکلات شهروندان پرداخته و به اقداماتی که آنان در عرصه های مدیریتی خود به منظور ارتقاء سطح شهروندسازی و رفع مشکلات شهروندان انجام داده اند اشاره می نماییم. در ادامه بحث مشکلات امروزی مدیریت شهری در شهروندسازی مورد بررسی قرار می دهیم

در نهایت به این مشکلات با مبانی نظری ، اصول مدیریت شهری و نحوه کار مدیران موفق مقایسه می نماییم . در نتیجه گیری ضمن تاکید بر تخصصی کردن مدیریت شهری و نقش آن در شهروندسازی به تغییرات و تحولات در قوانین و مقررات مدیریت شهری به منظور بهبود رابطه بین مدیریت و شهروندسازی از لحاظ اجتماعی و اقتصادی اشاره شده است .

مقدمه:

مفهوم مدیریت در پایان جنگ جهانی دوم برای اولین بار به کار رفت و نگرش واقعی مدیریت در دهه 1930 آغاز شد

مدیریت اصولی به معنای دادن آزادی عمل به مردم ، گوش دادن به سخنان آنان ، ایجاد انگیزه در آنان و نیز متحد ساختن و متقاعد کردن آنان برای حضور در عرصه مشارکت ، مطابق اهداف خودشان است : اهدافی که خودخواسته و خود سامان بخشی از یک خاص دموکراتیک عظیم تر به شمار می آیند . این دیدگاه همین که تا حدودی به مرحله تحقق نزدیک شده است

مدیریت شهری ، به ارائه طرح ها و برنامه های مختلف برای هر جامعه شهری اقدام می نماید . لذا ، مدیریت شهری به بررسی مسایل در فضایی می پردازد که شهروندان با آن درگیر هستند . مدیریت شهری نیازمند یک سازمان خدماتی است تا به بررسی گروه ها و افراد مختلف که به شهر وارد می شوند یا از شهر خارج می شوند ، بپردازد . از این رو این سازمان جایگاه خاصی در بخص روستایی و شهری خواهد داشت تا این فضاهای مختلف را مورد توجه قرار دهد

مدیریت شهری فرایندی اجتماعی برای مشارکت گروههای مختلف است ، این مدیریت ، گروه ها را در شبکه های مختلفی که منافع آنها حکم می کند قرار می دهد و توجه به منافع آنها در جهت دهی ساختار شهر ، موثر می افتد . وسایل لازم برای دست یابی به اهداف و تعیین آزادی انتخاب ها فرآیندی را باعث می گردند که مدیریت شهری به دنبال آن است

بیان مسئله:

شهرها نیازمند ایجاد مدیریتی واحد در پیکره خود هستند و در صورت تحقق نیافتن چنین مدیریتی ، سازمانهای دخیل در مدیریت شهری کارایی لازم را در انجام وظایف خود نخواهند داشت . چنانچه سازمانهای شهری به وسیله مدیریتی واحد هماهنگ نشوند در نهایت یا رقیب هم خواهند شد و یا به موازات هم عمل نخواهند کرد . در واقع ساختار سازمانی موجود - مدیریت شهری محلی - ، نهادهای دولتی به صورت موازی با شهرداری انجام وظیفه می کنند ، بدون اینکه الزامی به هماهنگی با شهرداری و تبعیت از تصمیمات و سیاست های شورای شهر داشته باشند . در این میان جایگاه و نقش شورای اسلامی شهر در تصمیمگیری های شهری مشخص نیست .

آیا امکان دارد راههایی برای جلب نظر مجدد اکثر شهروندان به منطور مشارکت و حضور فعال در عرصه سیاستگذاری های محلی پیدا کرد ؟و و آیا این مهم مستلزم آن نیست که به دولتهای محلی ، نقش فعالتر و قدرتمندتر از آنچه طی سالیان در برخی کشورها شاهد بوده ایم ، واگذار شود ؟و در صورت تحقق چنین امری ، دولت محلی چگونه و به چه صورتی می تواند منابع و صلاحیت سیاسی و تخصصی مورد نیاز برای ایفای نقش جدید خود را کسب کند ؟و با توجه به اینکه اغلب بین شهرداریها و فعالان یا گروه های فعال محلی تضاد و تقابل وجود دارد ، چه روابطی باید میان آنان حکم فرما باشد ؟ و آیا در این خصوص دستورالعمل همگانی مشخصی وجود دارد یا کشورها و شهرهای مختلف باید راهکارهای متفاوتی را به کار گیرند ؟

اهداف تحقیق:

شامل اهداف کلی مدیریت شهری ونقش ان در شهروند سازی واینکه چه اهداف و وظایفی بر سیستم مدیریت شهری مترتب است واین اهداف چگونه و از چه طریق باید تحقق پیدا کند با چه معیارهایی می توان تحقق اهداف را اندازه گیری و تحلیل کرد بنابراین اهداف جزئی این پژوهش نیز شامل اهداف ذیل میباشد:

-    مشارکت بیشتر مردم محل در برنامه ریزی

-    افزایش دادن کثرت گرائی از رهگذر دادن حق اظهار نظر بیشتر به مردم درمدیریت شهری

-    جلب مشارکت عمومی مردم در مدیریت شهری

ضرورت تحقیق:

مدیریت شهری - urban/city management - عبارت از سازماندهی عوامل و منابع برای پاسخگویی به نیازهای ساکنان شهر است. با توجه به اینکه شهر دارای نظام باز است مدیریت شهری بیش از حیطه کالبدی شهر را در بر می گیرد. هدف کلان مدیریت شهری ایجاد محیطی قابل زندگی برای همه و همراه با عدالت اجتماعی می باشد. مدیریت شهری نوین به بسیج منابع جدید از طریق توانمندسازی اجتماعات محلی - communitie - برای اداره خود و مذاکره و شرکت بین بخشهای خصوصی و عمومی و دولتی تاکید دارد.

به عبارت دیگر جوهره مدیریت شهری احساس مسئولیت در پاسخگویی به نیازهای حال و اینده جامعه و تحقق اهداف تعیین شده است که تنهادر پرتو توازن و هماهنگی در تحولات ساختاری جامعه محقق می شود. تاکید اصلی مدیریت شهری برای اتخاذ سیاستهای مناسب در بخشهای راهبردی برای ظرفیت سازی و توانبخشی در سطوح محلی به جای پروژه های عظیم عمران شهری است. ضرورتهایی که ما را به فکر مدیریت واحد شهری می اندازد هزینه هایی است که هم اکنون بخاطر نبود این نوع مدیریت در حال پرداخت ان هستیم.

اتلاف وقت ، اتلاف منابع ، انجام کارهای موازی و عدم امکان برنامه ریزی منطقی و اصولی هزینه هایی هستند که همه روزه در شهرها پرداخت میشود. در این میان به قضاوت مردم نسبت به عملکردها فکرنشده است. مردم با دیدن چنین صحنه هایی نسبت به درایت مسئولان بی اعتماد شده اند. بنابرین دستیابی به مدیریت واحدشهری تنها یک ایده و ارمان نیست بلکه نیازی است اجتناب ناپذیر. مشارکت مردم و نظر مردم می تواند فصل الخطاب در قبال قضیه ی بر عهده گیری مسولیت مدیریت واحد شهری باشد و هم اینک مشارکت و رای مردم در شوراها متجلی شده و شوراها تبلور اراده مردم هستند این نهادها مشروعیت لازم را برای به عهده گیری این مسولیت دارد و اگر قرار باشد در مدیریت واحد شهری این مسولیت به نهاد دیگری جز شورا داده شود،شاید هیچ یک از دستگاهای اجرایی زیر این بار نروند.اخیرا مفهوم دیگری برای بخش خصوصی - متعلق به عامه مردم - بوجود امده است که بنام - com - munity sectorیاد می شود ما ممکن است در فارسی ان را بخش مردمی می نامیم.

روش تحقیق:

روش این تحقیق براساس هدف کاربردی وبراساس ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد،برای گردآوری اطلاعات وتجزیه وتحلیل فرضیات ازتکنیک هاومنابع مختلف - کتابخانه ی،اسنادی ومیدانی - وبااستفاده ازابزارپژوهش که پرسشنامه ازنوع بسته پاسخ - طیف لیکرت - می باشدانجام گرفته است.دراین راستابرای تعیین پایایی پرسشنامه تحقیق،از تحلیل آماری آلفای کرونباخ - Cronbach - - Alpha - استفاده شد که آلفای بدست آمده برابر 0/795 می باشد که نشانگر پایایی مطلوب پرسشنامه ها می باشد.

ادبیا ت تحقیق:

مفهوم مدیریت شهری:

گستردگی وپیچیدگی مسائل شهری و رشد وتوسعه روزافزون شهرها،مدیریت امور شهر را به وظیفه ای دشوار تبدیل نموده است. علاوه بر موضوعاتی همچون محیط زیست ،حمل ونقل،ایمنی و برنامه ریزی شهری یکی از عومل مهمی که تاثیر فزاینده و تعیین کننده ای بر عوامل سازنده شهری دارد،مدیریت شهری است. اگر شهر همچون سازمانی در نظر گرفته شود لازم است که در راس ان عنصری برای برنامه ریزی آینده واداره امور کنونی قرار گیرد.این عنصر را می توان مدیریت شهر نامید.مسائل بسیاری در شهرها وجود دارد که برای حل ان ها و پاسخ به در خواست های موجود در عرصه های زندگی جمعی وجود مدیریت شهری ضروری است.این موضوع به خصوص در مسائل خدماتی و عمرانی عمومی جنبه ویژه پیدا می کند.لذا اموری مانند تامین بهداشت و نظافت محیط شهر،ایجاد حفظ فضای سبز،تامیت ایمنی شهر وشهروندان و نیازمند وجود سازمانی با تشکیلات مشخص است تا مدیریت شهر به نحوه مطلوب صورت گیرد.

بدین سان مدیریت شهری عبارت از سازماندهی عوامل ومنابع برای پاسخگویی به نیازهای ساکنان شهر است - صرافی ودیگران70،-1379 - 80 وشامل کارکردهای برنامه ریزی،اجرا،نظارت،کنترل وهدایت است که برای اعمال قدرت باید بر آمده از اراده شهروندان وقراردادهای اجتماعی باشد.

ترادف مفهوم مدیریت شهری به رغم ماهیت آن با مفهوم شهرداری به عنوان سازمان مدیریت شهری ما را ناگزیر می سازد تا مفهوم شهرداری را نیز بیان نمائیم.عنصر سازمانی در نظام اداره امور شهرهای کشور سازمانی عمومی وغیر دولتی با نام شهرداری است.

در یک تعریف می توان گفت - - شهرداری سازمانی است که سکنه یک شهر با استفاده از حقوق طبیعی خود و اختیاری که قانون به آن ها اعطا نموده است،به منظور ایجاد و اداره نمودن تاسیسات عمومی،وضع واجرای نظامات شهری و تامین نیازمندی های مشترک محلی به وجود می اوردند و به آن اختیار و نمایندگی می دهند تا هزینه خدماتی را که بر عهده آن واگذار گردیده است با اسلوبی منطقی و عادلانه بین سکنه شهر و استفاده کنندگان توزیع و سرشکن نموده، از آنها وصول کند.

برابر ماده 5 قانون محاسبات عمومی کشور نیز - - شهرداری سازمانی است عمومی وغیر دولتی که دارای شخصیت و استقلال حقوقی بوده وتحت نظر شورای شهر که منتخب مردم است و نظارت دولت از طریق وزارت کشور برای انجام وظایفی که در قانون شهرداری آمده است، تاسیس شده است

با توجه به تعاریف ذکر شده می توان گفت - - تعریف مدیریت شهری با توجه به دیدگاهی که آن را مساوی با شهرداری می گیرد عبارت است از اداره سازمانی غیر دولتی که برای برآورده کردن نیازهای مشترک شهروندان در سطح شهر از طرف آن ها و مطابق با قانون تاسیس می گردد و در محدوده فعالیت خود استقلال سازمانی دارد اما انچه به عنوان مدیریت مطلوب شهری باید مد نظر قرار می گیرد مفهومی فراتر از تعریف یک نظام سازمانی و تشکیلاتی با وظایف مشخص برای اداره امور شهر در قالب شهرداری است،بلکه جهت گیری باید به سمت تحقق مدیریت واحد و شکل گیری حکومت محلی در شهر هدایت شود.

مفهوم شهروندسازی : شهروندسازی یعنی فراهم نمودن امکانات ، تسهیلات و ساز وکارهای لازم برای شهروندان تا آنها از حقوق شهروندی خویش بهره مند شوند وضمناً بتوانند به نحوی وظایف و تکالیف شهروندی خویش را در قالب جامعه محلی وشهری که در آن زندگی می کنند ، انجام دهند . لذا باید گفت وظیفه حکومتهای محلی فراهم سازی زمینه لازم برای برخورداری شهروندان از حقوق شهروندی خویش - حقوق مدنی، حقوق اجتماعی و حقوق سیاسی - می باشد .

در قبال وظایف مصرح در قانون برای مدیریت شهری که در برگیرنده حقوق شهروندی نیز میباشد، متقابلاً شهروندان درارتباط باشهر و مدیریت شهری دارای وظایف و تکالیفی هستند که عمل به این وظایف و تکالیف در ارتباط دوسویه باحقوق آنها از مدیریت شهری باعث ارتقاء فضیلت جامعه شهری ،تأمین سعادت و ایمنی و در یک کلام رفاه اجتماع شهری میگردد .

از چالشهای کنونی نظامهای برنامه ریزی و مدیریت شهری که ارتباط تنگاتنگی بویژه با ویژگیهای جامعه شهری دارد ، شکل گیری و شکل دادن به شهروند سازی در سطوح محلی و شهری ، حقوق و وظایف شهروندی و تقویت مشارکت شهروندی در اداره امور محلی وشهری می باشد .با توجه به اقتضائات جامعه شهری نظامهای مدیریت شهری، نهادهای محلی و شهری ،مقامات محلی، شوراهای شهر و به خصوص شهرداریها اهمیت و جایگاه خاصی در امور فوق دارند .

نظام مدیریت شهری در ایران بویژه در قالب شوراهای اسلامی شهر و شهرداریها لزومآ باید وارد چنین عرصه های جدید و اجتناب ناپذیر گردد . لازمه ورود به چنین عرصه ای اطلاع رسانی وآگاه نمودن شهروندان به عنوان کنشگران اصلی این عرصه می باشد ودر این بین نظام مدیریت شهری موظف و مجبور به این اطلاع رسانی از طرق مختلف می باشد تا ضمن فرهنگ سازی در بین شهروندان و بالا بردن سطح شهرنشینی آنها ، وظایف و تکالیف تعهد آور خویش را که جهت رفاه شهروندان باید انجام دهد ، به نحو احسن انجام دهد . بطور کلی رابطه میان شهروندان و نظامهای اقتصادی، سیساسی ، حقوقی وفرهنگی جامعه دو سویه می باشد بطوریکه طرفین نسبت به هم دارای حقوق و وظایف متقابل هستند . در این بین مهمترین وظیفه مقامات محلی و حکومتهای محلی - مدیریت شهری - که در راستای تقویت و بهبود اجتماع محلی و حکومتهای کارآمد و مؤثر باید انجام گیرد شهروندسازی است

حقوق شهروندی:

شهروند با توجه به جایگاه و پایگاه اجتماعی خویش درجامعه شهری دارای حقوقی میباشد.براین اساس اجمالآ حقوق شهروندی به سه دسته زیر تقسیم می گردد:

الف - حقوق قانونی ومدنی : شامل آزادیهای فردی، آزادی بیان ، حق مالکیت ، حق بهره مندی از عدالت...

ب - حقوق سیاسی : شامل حق شرکت در انتخابات ، حق مشارکت سیاسی و ...

ج - حقوق اجتماعی : شامل حق بهره مندی از امنیت ، رفاه اجتماعی، خدمات مدنی و ...

دربین سه حقوق فوق الذکرحقوق اجتماعی شهروندی دارای اهمیت خاصی به خصوص برای جوامع مدرن وتوسعه یافته غربی می باشد . بطور کلی رابطه میان شهروندان و نظامهای اقتصادی، سیاسی، حقوقی و فرهنگی جامعه دو سویه می باشد بطوریکه طرفین نسبت به هم دارای حقوق و وظایف متقابل هستند .

در این بین مهمترین وظیفه مقامات محلی وحکومتهای محلی - مدیریت شهری - که درراستای تقویت و بهبود اجتماع محلی وحکومتهای کارآمد و مؤثر باید انجام گیرد شهروندسازی است . شهروندسازی یعنی فراهم نمودن امکانات، تسهیلات و ساز و کارهای لازم برای شهروندان تاآنهاازحقوق شهروندی خویش بهره مند شوند و ضمناً بتوانند به نحوی مناسب وظایف وتکالیف شهروندیشان را در قبال جامعه محلی و شهری که درآن زندگی میکنند انجام دهند . لذا باید گفت وظیقه حکومتهای محلی فراهم سازی زمینه لازم برای برخورداری شهروندان ازحقوق شهروندی خویش - حقوق مدنی، حقوق اجتماعی و حقوق سیاسی - می باشد . از دیدگاه سیاست شهری مطالبات وتقاضاهای نامحدود شهروندان از رژیمهای شهری - مدیریت شهری - عمدتا معطوف به چند مقوله اساسی زیر است

- 1 استفاده از منابع شهری و امکانات و خدماتی که نیاز مبرم زندگی شهری می باشد .

- 2 تأثیر گذاری بیشتر بر سازو کار تصمیم گیریهای شهری.

- 3 فراهم شدن ساز وکارها و ترتیبات نهادی برای تحقق بیشتر مشارکت شهروندی در زندگی شهری.

- 4 تثبیت قانونمندانه حقوق و وظایف متقابل شهروندان و مدیریتهای شهری.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید