بخشی از مقاله
چکیده
امروزه صنعت گردشگری در دنیا یکی از منابع مهم درآمدزایی کشورها ویکی از ارکان اصلی اقتصاد تجاری جهان محسوب میشود. الگوهای نوین توسعه بر مدار توسعه محلی و بهرهگیری از تنوع مکانی فضایی استوار هستند؛ بنابراین شناسایی ظرفیتها و توانمندیهای مختلف در سطوح خرد فضاهای جغرافیایی در کانون توجه برنامهریزان توسعه قرار دارد. تحقق اهداف سیاست توسعه گردشگری مستلزم اقدماتی چند است که مرحله گزینش فضاهای واجد ارزش، جهت زیرساختهای توسعه گردشگری از جمله مهمترین این اقدامات به شمار میرود.
بی شک این کار، مستلزم برنامه ریزی و اولویتبندی است. فقدان برنامه ریزی نظامند در تعیین جایگاه مکانی و فضایی کانونهای جاذب گردشگری و بالطبع توزیع نامناسب تأسیسات و تجهیزات از جمله کاستیهای بنیادی و مشهود در مطالعات و طرحهای توسعه صنعت گردشگری در کشور و بویژه در بخش مورد مطالعه شهرستان لنگرود است. محدوده مورد مطالعه برخوردار از توانمندیهای بالقوه در توسعه گردشگری می باشدکه به دلایل مختلف از جمله عدم مطالعه جامع، به فعلیت نرسیده است.
پژوهش حاضر به دنبال بررسی تواناییهای طبیعی، تاریخی، فرهنگی و برنامه ریزی توسعه گردشگری بوده است.بدون شک بهرهمندی از منابع و جاذبههای گردشگری موجود، در پیدایش و توسعه گردشگری نقش اساسی را ایفا میکند .مقاصد گردشگری نیازمند مدیریت و برنامهریزی میباشد چرا که با توجه به منابع محدود، خواستهها برای بهرهمندی از آنها بسیار میباشد، در صورتی که برنامهریزی و مدیریت خردمندانهای در بهرهمندی از منابع و جاذبههای گردشگری وجود نداشته باشد، زمینههای بهرهمندی از این منابع کاهش مییابد و در برخی موارد موجب اتلاف منابع میشود.
به همین دلیل ضروری است که شناخت عمیق و مبتنی بر واقعیت در رابطه با جاذبهها و منابع گردشگری داشته باشیم .در این پژوهش ابتدا با مطالعه مقدماتی، فضاهایی با قابلیت گردشگری در شهرستان شناسایی ، وضعیت جاذبههای با هدف جذب توریست و نوع پراکنش فضایی مراکز اقامتی و پذیرایی شهرستان لنگرود مشخص گردیدو سپس بابهرهگیری از روشهای میدانی، بر اساس مشاهده و مصاحبه با افرادی که به موضوع اشراف داشته و به محدوده مطالعاتی نیز آشنا بودند به تحلیل فضاهای گردشگریپرداخته شد.
و در نهایت با توجه به اطلاعات بدست آمده، برنامه ریزی وارائه راهکار برای توسعه گردشگری در کانونهای گردشگری شهرستان لنگرود شده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که قلمرو تحقیق از تنوع جاذبهها برخوردار است.
طبیعت گردی و گردشگری در مناطق ساحلی - شهر ساحلی چاف و چمخاله - از اولویت اول گردشگری برخوردارند اما توزیع خدمات و تأسیسات در کانونهای جاذب نامتعادل و نامتناسب با جایگاه مکانی فضایی هر یک بوده است وهمچنینپراکنش فضایی مراکز اقامتی و پذیرایی در این منطقه باعث شده است گردشگران بیشتر به این محدوده هجوم بیاورند که در صورت سرمایهگذاری و برنامهریزی علمی و هدفمند و بهکارگیری شیوههای نوین تبلیغات میتوان گردشگری را در دیگر بخش های جلگه ای و کوهستانی نیزسوق داد.از این رو در جهت توسعه ساختار و سازمان فضایی حاکم بر فضاهای گردشگری پیشنهادهایی ارائه گردید.
واژگان کلیدی : برنامه ریزی، گردشگری ، جاذبه های گردشگری ،فضاهای گردشگری،شهرستان لنگرود
مقدمه
در حال حاضر، گردشگری یکی از ارکان اصلی اقتصاد تجاری جهان است. منابع و جاذبههای گردشگری در تمامی بخشهای برنامهریزی و مدیریتی صنعت گردشگری ازاهمّیت بالایی برخوردار است و ویژگیها و مشخصههای منابع و جاذبهها در یک کشور یا منطقه اساس کار توسعه گردشگری را مهیا میسازد بدون شک بهرهمندی از منابع و جاذبههای گردشگری موجود، در پیدایش و توسعه گردشگری نقش اساسی را ایفا میکند، بهکارگیری منابع گردشگری نیز مستلزم نگاهی همه جانبه و علمی به این مقوله میباشد.
مقاصد گردشگری نیازمند مدیریت و برنامهریزی میباشد چرا که با توجه به منابع محدود، خواستهها برای بهرهمندی از آنها بسیار میباشد، در صورتی که برنامهریزی و مدیریت خردمندانهای در بهرهمندی از منابع و جاذبههای گردشگری وجود نداشته باشد، زمینههای بهرهمندی از این منابع کاهش مییابد و در برخی موارد موجب اتلاف منابع میشود. به همین دلیل ضروری است که شناخت عمیق و مبتنی بر واقعیت در رابطه با جاذبه ها و منابع گردشگری داشته باشیم و به منظور تصمیمگیری مناسب در بهرهگیری از منابع، تمامی فاکتورهایی که در تصمیمگیری مؤثر هستند را دخالت دهیم. اصالت و منحصر به فرد بودن منطقه یکی از مهمترین امتیازات رقابتی آن نسبت به مقاصد دیگر بشمار میآید. این مهم هم برای منطقه گردشگر فرست و هم گردشگر پذیر واجد اهمیت است.
افزون بر این، بسیاری از برنامهریزان و سیاستگذاران توسعه نیز از صنعت گردشگری به مثابه رکن اصلی توسعه پایدار یاد میکنند. در این راستا، میتوان با برنامهریزی اصولی و مناسب و شناسایی مزیّتها و محدودیتهای گردشگری ، در توسعه مناطق شهری روستایی و در نتیجه تنوّعبخشی به اقتصاد ملّی و توسعه ملّی نقش مؤثّر برعهده داشته باشد.
بر این اساس لازم است تا گردشگری در یک نگرش منطقه ای مورد توجه قرار گرفته و در برنامهریزی منطقهای به عنوان رهیافتی مؤثّر در توسعه منطقهای مدنظر قرار گیرد گردشگری به عنوان پارامتری برای توسعه منطقهای، توسعه بر پایه جلوهای از شناختن استعداد و توان منطقه و گسترش خردمندانه برای مناطقی که باید از استانداردهای ویژه توسعه گردشگری بهرهمند باشند را در بر میگیرد که در چارچوب منطقهبندی فضاها برای تعیین کاربری زمین اعمال میشود.
با منطقهبندی گردشگری ، توسعه فضاهای ویژه و مناسب انجام میپذیرد و در نتیجه اولویت بندی در این مناطق با استاندارها گسترش شکل میگیرد. فقدان رتبهبندی علمی و اولویتبندی نظاممند در تعیین جایگاه مکانی فضایی کانونهای جاذب گردشگری و بالطبع توزیع نامناسب تأسیسات و تجهیزات از جمله کاستیهای بنیادی و مشهود در مطالعات و طرحهای توسعه صنعت گردشگری در کشور وبالطبع نقاط جاذب گردشگری شهرستان لنگرود است.
از این رو در راستای خط مشی توسعه گردشگری این مقاله با رویکردی جامع و نظاموار، ضمن شناخت و ارزیابی توانها و تنگناهای محیطی موجود در کانونهای مستعد و جاذب گردشگری در شهرستان لنگرود به این مهم پرداخته است. . بنابر این شناخت پتانسیلها و و تواناییها و شناساندن این توانها و برنامهریزی استراتژیک از ضروریات اساسی محسوب میشود. بر این اساس در برنامهریزی به منظور بهرهبرداری از جاذبههای توریستی میبایست سیاستهای کلان دولت و خواستههای مردم محلی مورد توجه قرار گیرد. شهرستان لنگرود به عنوان بخشی از سرزمین پهناور ایران به لحاظ تاریخی دارای سابقه درخشان و دارای عرصههای تاریخی و یادمانی و جاذبه های طبیعی و بکر بسیار غنی است.
تاریخ بسیار کهن و آثار و نشانههای متنوعی که از سیر تکوینی فرهنگ و تمدن به جا مانده میتوانند به عنوان جاذبههای توریستی مورد استفاده قرار گیرند. و این شهرستان قادر خواهد بود سهم بیشتری از صنعت گردشگری داشته باشد. در واقع شناخت وبررسی فضای توریستی این شهرستان می تواند نقش مؤثری درساماندهی وبرنامه ریزی فضاهای توریستی متناسب باشرایط اجتماعی،طبیعیوفرهنگی واستفاده ازظرفیتهای موجودداشته باشد و این شهرستان با بهرهگیری از انواع جاذبهها میتواند به عنوان یکی از قطبهای گردشگری مورد توجه قرار گیرد.
بنابراین شناخت پتانسیلها و تواناییها و شناساندن این توانها و برنامهریزی استراتژیک از ضروریات اساسی محسوب میشود. بر این اساس در برنامهریزی به منظور بهرهبرداری از جاذبههای توریستی میبایست سیاستهای کلان دولت و خواستههای مردم محلی مورد توجه قرار گیرد.