بخشی از مقاله

چکیده

هدف از پژوهش کاربردی حاضر که از نوع تحقیقات توصیفی تحلیلی بوده، بررسی و تبیین نابرابری منطقه ای در بهرهمندی از شاخصهای توسعه روستایی و ارائه برنامه ریزی استراتژیک در راستای تعادل منطقه ای بوده که به صورت موردی در بین 9 شهرستان استان کردستان انجام گرفته است. دادههای مورد نیاز از دو منبع مستندات مرکز آمارو پرسشنامه بین 30 نفر از کارشناسان توسعه روستایی - مرحله اول برای وزندهی به شاخصهای 27 گانه پژوهش و مرحله دوم برای برنامه ریزی استراتژیک توسعه روستایی - ، جمع آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از مدلهای 1آ اچ پی،2تاپسیس،تحلیل خوشهای و 3سووات استفاده گردید.

نتایج پژوهش نشانگر عدم تعادل منطقهای در بین شهرستانهای استان کردستان بوده که در این میان شهرستانهای سنندج و دیواندره به ترتیب با ضریب اولویت 0/625 و 0/205، برخوردارترین و ضعیف ترین شهرستان های استان بودهاند. نتایج تکنیک تحلیل خوشهای نشان داد 5 شهرستان، به لحاظ بهره مندی از شاخصهای توسعه روستایی، در سطوح محروم و بسیار محروم واقع شده اند، نتایج مدل سووات نشان دادفرصت هاباوزن نهائی 3/43،برتری محسوسی را بر دیگر نقاط مورد بررسی - نقاط قوت، ضعف و تهدیدها به ترتیب با وزن نهایی 2/91، 3/11 و - 2/96، داشته اند. در نهایت با توجه به قابلیت ها و محدودیت های توسعه روستایی در استان کردستان، استراتژی تهاجمی - SO - ، به عنوان مناسب ترین استراتژی در شهرستان های استان کردستان شناسایی گردید. در نهایت با توجه به نتایج پژوهش، راهکارهای متعددی در جهت توسعه متوازن روستایی در استان کردستان ارائه گردید.

مقدمه و طرح مسأله

هدف کلی توسعه، رشد و تعالی همهجانبه جوامع انسانی است، از اینرو در فرایند برنامهریزی برای دستیابی به توسعه و قرار گرفتن در مسیر آن، شناخت و درک شرایط و مقتضیات جوامع انسانی و نیازهای آنان در ابعاد مادی و معنوی از جمله اقدامات ضروری در این زمینه است.[17] عدم توازن در جریان توسعه بین مناطق مختلف موجب ایجاد شکاف و تشدید نابرابری منطقهای میشود که خود مانعی در مسیر توسعه است .

[28] از طرف دیگر، دستیابی به توسعه پایدار، توسعهای که نیازهای کنونی را بدون کاهش تواناییهای نسلهای آتی برآورده نماید، نیازمند تعادل و برابری در توزیع شاخصهای مختلف توسعه است.[9] به عبارتی توسعه پایدار زمانیتحقّق خواهد یافت که اصول و ره یافته ای توسعه پایدار، به عنوان اصلی اساسی در مطالعات توسعه منطقهای به کار گرفته شود و توزیع بهینه خدمات و امکانات به گونهای هدایت شود که به نفع تمامی اقشار و گروههای اجتماعی جامعه بوده و عدالت اجتماعی و فضایی تحقّق یابد. با این وجود در حال حاضر نابرابری و عدم تعادل منطقه ای یک امر طبیعی است و از بین بردن آن اگر اغراق نباشد، غیرممکن است؛ ولی میتوان آن را به حداقل ممکن رساند.[29]

با توجه به مطالب عنوان شده و اهمیت تعادل منطقه ای در دستیابی به توسعه پایدار، محققان در پژوهش حاضر سعی دارند ابتدا به تبیین و تشریح نابرابری بین نواحی روستایی استان کردستان، که مشتمل بر 9 شهرستان است، در برخورداری از شاخصهای توسعه بپردازد. در ادامه پس از تبیین شکاف و نابرابری بین نواحی روستایی استان و شناسایی نواحی محروم و ضعیف به لحاظ برخورداری از شاخص ها توسعه، با تکیه بر نظرات کارشناسان و متخصصان توسعه استان و با توجه ویژه به توان-های طبیعی و انسانی مناطق روستایی، به ارائه راهبردهای عملی در راستای کاهش شکاف و نابرابری منطقه ای و تقویت نواحی محروم و به عبارتی کلی تحقق عدالت منطقهای در نواحی روستایی استان کردستان بپردازند.

پیشینه تحقیق

مروری بر مطالعات صورت گرفته در ارتباط با توسعه روستایی نشان میدهد محققان در تحقیقات خود به بعد خاصی از توسعه از جمله ابعاد آموزشی، بهداشتی درمانی، زیرساختهای گردشگری و اشتغال توجه کردهاند و در اغلب موارد به اولویتبندی و شناسایی نواحی محروم و نهایتاً در اولویت قرار دادن نواحی محروم در برنامه های توسعه اکتفا کردهاند. پژوهش حاضر از مطالعات صورت گرفته در زمینه بررسی سطح توسعه یافتگی مناطق یک گام فراتر رفته و به طبقه بندی نواحی روستایی در سطح مختلف توسعه بسنده نکرده و سعی دارد پس از شناخت وضع موجود نواحی روستایی استان کردستان به لحاظ برخورداری از شاخص-های توسعه، با تکیه بر نظرات متخصصان و کارشناسان استان، به شناسایی استراتژی و ارائه راهکارهای عملی در راستای تعادل منطقهای و در نتیجه تحقق عدالت فضایی در سطح شهرستانهای استان کردستان بپردازد. همچنین، بررسی سوابق تحقیق نشان میدهد تاکنون تحقیقی به سبک فوق در کشورمان انجام نگرفته است لذا، پژوهش حاضر به لحاظ تکمیل نتایج پژوهشهای پیشین و ارائه روشی نوین در مطالعات منطقه-ای، دارای نوآوری میباشد.

نتایج پژوهشهای تقدیسی و همکاران - 1392 - ، قدیری معصوم و همکاران - 1393 - ، نوری و همکاران - 1392 - ، صیدائی و همکاران - 1393 - ، قنبری - - 1390، کریمی و احمدوند - 1393 - ، محمدی و همکاران - 1391 - ، داداش پورو همکاران - 1392 - ، کرمی و عبدشاهی - 1392 - ، قنبری و همکاران - 1393 - ، سلیمی و منصوری - 1392 - ،فتاحی اردکانی - 1392 - ، توکلی و همکاران - 1393 - ، آزادی و بیگ محمدی - 1391 - ، تقوایی و همکاران - 1390 - ، تقوایی و صالحی - 1392 - ، صدرموسوی و طالب زاده - 1392 - ، شکورو همکاران - 1392 - و سوزا1 و همکاران - 2003 - ، شارما - 2004 - 2 و آلریچ - 2004 - 3 ، راماتو وژینشن4 - 2007 - و قنبری و همکاران - 2012 - و دهها مطالعه دیگر نشان از شکاف و نابرابری بین نواحی مختلف به لحاظ برخورداری از شاخصهای توسعه بوده است. مبانی نظری پژوهش نابرابری و عدم تعادل از بارزترین ویژگی های جهان کنونی است که ما در آن زندگی میکنیم و تلاش برای کاهش نابرابریهای موجود، آرمان نظام برنامهریزی در مقیاسهای مختلف جهانی، ملی، منطقه ای و محلی است.

در کنفرانس هابیتات در سال 2001، کاهش نابرابری در سطوح مختلف، یکی از مهمترین مؤلفه ها و رئوس اصلی دستیابی به توسعه پایدار معرفی گردید.[5] همچنین، بسیاری از نظریهپردازان توسعه، مانند میردال و تودارو، بر کاهش نابرابری و رفع دوگانگیهای اقتصادی و اجتماعی به مثابه یکی از مهمترین اهداف توسعه تأکید دارند. نبود توازن میان مناطق گوناگون در جریان توسعه به ایجاد شکاف و تشدید نابرابری منطقه ای می انجامد، که خود مانعی در مسیر توسعه است.[2]

ارائه استراتژی ها و راهکارهای توسعه روستایی اغلب توسط نظریه-پردازان، برنامهریزان، مجریان حکومتی، کارشناسان و متخصصین توسعه روستایی انجام میگیرد.[3] بررسیها نشان میدهد از نظر برخی از محققان، از مهمترین راهبردهای توسعه روستایی توجه به بخش کشاورزی است. بخش کشاورزی به مثابه اساسی ترین واحد زیستی و معیشتی روستاها به ایفای نقش در کلیت سرزمین میپردازد و با برقراری ترکیبی از پیوندهای همزمان، توأمان و مکمل عوامل درونی و بیرونی در ساختار تعریف شده عرضی، طولی، افقی و عمودی، زمینه یکپارچگی و همبستگی اجتماعی، اقتصادی، محیطی فضایی، و نهادی در جوامع روستایی را فراهم میسازد.

[11] عده دیگری از محققان در راستای توسعه روستایی بر توسعه و گسترش کارآفرینی در نواحی روستایی به عنوان یکی دیگر از راهبردهای توسعه در این نواحی تأکید میکنند. از نظر این دسته از محققان کارآفرینی و کارآفرینان به عنوان نماد تلاش و موفقیت و همچنین، منشأ تحولات بزرگ در زمینههای تولیدی، خدماتی، تجاری و نیز، موتور محرک توسعه، پیشرفت اقتصادی، ایجاد شغل و اصلاح اجتماع محسوب میشوند - اوربانو اتال و و همکاران1، . - 2010 از نظر گروهی دیگر از محققان، گردشگری از مهمترین راهبردهای توسعه نواحی روستایی است.

از نظر این دسته از صاحبنظران امروزه گردشگری بزرگترین و سریعترین صنعت در دنیا است که دارای رشدی پایان ناپذیر و فزاینده است [19]و.[34] از دیگر راهبردهای توسعه جوامع روستایی، توسعه و گسترش صنایع در نواحی مذکور است که در اغلب کشورهای جهان مورد توجه واقع شده است. اقدام در جهت توسعه صنایع روستایی میتواند به افزایش رفاه عمومی و کاهش فقر و ایجاد اثرات تکاثری در دیگر ابعاد توسعه، زمینه ایجاد فضای زیستی مناسب در ابعاد محیطی، اجتماعی و فرهنگی روستاییان را فراهم کند..[12]

مروری بر مبانی نظری در ارتباط با موضوع پژوهش نشان میدهد عدم توازن و تعادل منطقهای در همه نواحی و بهویژه در نواحی روستایی چالشهای متعددی را بههمراه داشته و برخلاف اهداف و شرایط توسعه و توسعه پایدار در نواحی روستایی میباشد. در راستای رفع مشکلات جوامع روستایی برنامهریزان و متخصصان امور روستایی سعی دارند با اتخاذ استراتژیها و راهکارهای متعددی، بهویژه در بخشهای کشاورزی، صنعت، گردشگری، کارآفرینی و ..، مشکلات و چالشهای جوامع روستایی را با نگاهی به برقراری تعادل منطقه ای، به حداقل ممکن برساند.

معرفی محدوده مورد مطالعه

استان کردستان، شمال 9 شهرستان - شهرستانهای سنندج، کامیاران، قروه، بیجار، سقز، بانه، مریوان، سروآباد و دیواندره - ، با 1493645 نفر جمعیت در قسمت غربی کشور قرار گرفته است، که از طرف شمال با استان آذربایجان غربی، از طرف شمالی شرقی با استان زنجان و از طرف شرق و جنوب شرقی با استان همدان، از طرف جنوب به استان کرمانشاه و از طرف غرب با کشور عراق هم مرز است - شکل . - 1 از کل جمعیت استان حدود 34 درصد - معادل 507771 نفر - ، در نواحی روستایی زندگی میکنند.

این استان دارای 1618 نقطه ی روستائی بوده که در این میان بیشترین و کمترین تعداد روستاها بهترتیب به دو شهرستان سقز - با 276 واحد روستایی - و سروآباد - با 77 واحد روستایی - تعلق دارد. در ارتباط با وضعیت فعالیت نقاط روستایی استان کردستان، بررسیها نشان میدهد از کل جمعیت فعال روستایی این استان حدود 81 درصد شاغل میباشند. همچنین، بررسیها نشان میدهد از میان شاغلان این استان حدود 61 درصد در بخش کشاورزی، 21 درصد در بخش صنعت و 17 درصد در بخش خدمات مشغول به فعالیت میباشند.

روش تحقیق

با توجه به ماهیت و روش پژوهشهای علمی، مطالعه حاضر به لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر روش، از نوع تحقیقات توصیفی تحلیلی میباشد. جهت گردآوری اطلاعات از دو شیوه مطالعات اسنادی و میدانی - مصاحبه با کارشناسان و تکمیل پرسشنامه - استفاده شده است. با توجه به هدف صلی پژوهش، تبیین نابرابری منطقه ای در شاخصهای توسعه روستایی و برنامه ریزی استراتژیک در راستای تعادل منطقهای در استان کردستان، ابتدا 27 شاخص مؤثر در توسعه روستایی که مستخرج از مستندات مرکز آمار کشور بود ساخته شد.

در ادامه با استفاده از مدل تاپسیس، که یکی از پرکاربردترین مدلها جهت اولویتبندی مکانهای بر اساس شاخصهای توسعه میباشد، شهرستانهای استان کردستان اولویتبندی شدهاند. لازم به ذکر است جهت وزن دهی به شاخص های 27گانه پژوهش در مدل تاپسیس، از نظرات 30 نفر از کارشناسان و متخصصان توسعه روستایی استان کردستان و با استفاده از مدل آ اچ پی1 محاسبه گردید. در ادامه با استفاده از تکنیک تحلیل خوشهای، شهرستان-های استان بر اساس ضریب اولویت نهایی که در مدل تاپسیس به خود اختصاص داده اند، در 4 گروه طبقه بندی شده اند.

در ادامه محققان با توجه به توانمندی های و محدودیتهای توسعه روستایی در استان کردستان، اقدام به طراحی پرسشنامه کارشناسان جهت بررسی نقاط قوت، ضعف، تهدیدها و فرصتهای توسعه روستایی در محدوده مورد مطالعه نمودهاند. پرسشنامه مذکور در دو قسمت ویژگی های شخصی کارشناسان و مولفه-های مرتبط با توسعه روستایی در استان کردستان در قالب طیف پنج قسمتی لیکرت =1 - اهمیت خیلی کم، =2 اهمیت کم، =3 اهمیت متوسط، =4 اهمیت زیاد، =5 اهمیت خیلی زیاد - ، طراحی گردید.

اطلاعات حاصل شده از 30 کارشناس توسعه روستایی استان با استفاده از مدل سووات2 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نهایت با توجه به پاسخهای کارشناسان مذکور، استراتژی مناسب جهت توسعه روستایی شهرستان-های استان کردستان شناسایی گردید و با توجه به ماهیت استراتژی شناسایی شده، راهکارهای عملی در راستای توسعه نواحی روستایی استان کردستان و ایجاد تعادل منطقه ای ارائه شد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید