بخشی از مقاله

چکیده:

عدم تعادل و فقدان توازن در توسعه سکونتگاهها و سلسله مراتب شهری امروزه یکی از عوامل بروز معضلات اجتماعی و اقتصادی در شهرها در سطوح مختلف شناخته شده است. تلاش در جهت ساماندهی این وضعیت مستلزم مطالعه وضع موجود و بررسی روند طی شده در این دوره می باشد. از این رو در پژوهش حاضر شبکه شهری استان ایلام بر اساس تئوری مرتبه - اندازه و مرتبه - اندازه تعدیل شده ونیز منحنی لورنز در دوره 1375 تا 1390 مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که: بین اندازه و مرتبه جمعیت شهرهای این استان تناسب و تعادلی وجود ندارد. وجود الگوی اولیه شهر نشینی - نخست شهری - که ویژگی کشورهای جهان سوم و کشور ما است، در این استان نیز مشاهده میشود و نتایج حاصل از محاسبه ضریب جینی نشان داد که توزیع جمعیت همواره به سمت عدم تعادل پیش می رود. شهر ایلام به عنوان مرکز اداری - سیاسی استان ایلام با جذب خدمات اداری، سیاسی، آموزشی و... عامل جذب و زهکشی منابع و نیروی انسانی از کل استان گشته است. اختلاف جمعیتی این شهر بیانگر تراکم جمعیتی بالا در این شهر نسبت به شهر های دیگر استان می باشد.
-1 بیان مسأله:

از اواخر نیمه دوم قرن بیستم، تغییر مداوم جمعیت جهان به جمعیت شهری و افزایش حرکات جمعیتی از روستاها به شهرها صورت گرفته است. در حال حاضر نرخ سکونتگاههای شهری کشورهای در حال توسعه، پنج برابر سریعتر از رشد سکونتگاههای شهری کشورهای صنعتی است - حسینی، - 18 :1389 ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای در حال توسعه توزیع فضایی شهرها در آن به دلایل مختلف از نظم قابل قبولی برخوردار نبوده و عدم ت عادل و توازن از خصیصه های اصلی شبکه شهری آن محسوب می شود. - ضرابی، درکی، - 66 که این عدم تعادل ناشی ازعدم تعادل در توزیع خدمات و امکانات و عدم توجه به برنامه ریزی منطقه ای در طرح های توسعه شهری می باشد.

استان ایلام در غرب کشور با جمعیت 577هزار نفر و تعداد 10 شهرستان و 21 شهر بنظر می رسد شبکه شهری آن از تعادل فضایی برخوردار نبوده و از تئوری رتبه -اندازه تبعیت ننموده است. به طوری که ازتعداد 15 شهر در سال 1375 به تعداد 21 شهر در سال 1390رسیده است. که عمدتاً ناشی از تبدیل روستاها به شهر طی دوره مذکور می باشد و از طرفی دیگر فاصله جمعیتی زیادی بین شهر نخست با شهر دوم وجود دارد که ناشی از عدم توجه به برنامه ریزی منطقه ای ومسأله تمرکز امکانات در مرکز استان بوده است بنابراین پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل شبکه شهری استان ایلام با تکیه بر تئوری رتبه -اندازه و ترسیم میزان تعادل فضایی آن با استفاده از منحنی لورنز پرداخته است.

-2 اهمیت موضوع:

عدم تعادل در توسعه سکونتگاههای شهری علت بسیاری از معضلات اجتماعی و اقتصادی شهرها شناخته شده است. مطالعه شبکه شهری از اهمیت ویژه ای در برنامه ریزی ملی و منطقه ای برخوردار بوده است. بررسی سازمان فضایی شبکه شهری بیانگر بسیاری از مسایل نظیر علل و چگونگی جابجایی نیروی انسانی و سرمایه ها در بین شهرها و تمرکز آنها در یک منطقه یا ناحیه شهری است - مستوفی الممالکی، . - 12 :1380 سازمان فضایی شبکه شهری باید به گونه ای سازمان یابد که شبکه شهری به صورت همگون و منظم در یک نظام سلسله مراتبی عمل نماید. از آنجایی که شبکه شهری استان ایلام به سمت عدم تعادل پیش رفته و قانون نخست شهری در آن حاکم است، بنابراین بررسی شبکه شهری آن و جایگاه و رتبه جمعیتی شهرها می تواند الگوی مناسبی در اختیار برنامه ریزان و نهادهای شهری قرار دهد تا بتواند طرح های شهری را در تعادل بخشی شهرها هدایت نماید.

-3 اهداف:

بررسی و شناخت روند شهرنشینی و توسعه فضایی شهرهای استان ایلام طی سال های 5731-59 بررسی میزان تعادل فضایی و میزان تبعیت شهرهای استان ایلام از تئوری رتبه اندازه ارزیابی شبکه شهری استان ایلام با استفاده از روش های کمی از جمله تئوری رتبه اندازه و منحنی لورنز

-4 فرضیات:

بنظر می رسد شبکه شهری ایلام از تئوری رتبه اندازه تبعیت ننموده و توزیع جمعیت شهرهای آن نامتعادل می باشد.
-5 روش تحقیق:

روش پژوهش ، کمی ، تحلیلی و اسنادی است به این معنا که علاوه بر استفاده از منابع کتابخانه ای، آمارنامه ها و اینترنت، جهت تحلیل اطلاعات از مدل های رتبه اندازه و مدل رتبه اندازه تعدیل شده و منحنی لورنز بهره گرفته شده است.
-6 مبانی نظری:
-1-6 شبکه شهری:

شبکه شهری را آرایشی از شهرها می دانند که در یک فضای معین در ارتباط با همدیگر از طریق تحرک های جمعیتی، جریان کالا، افکار و عرضه خدمات گسترده شده و سامان می یابد. جریان کالا، افکار و تحرک های جمعیتی و عرضه خدمات، نیروی حیاتی و محرک سیستم شهری است و آن را پویا می سازد. - رضوانی، . - 93 :1373

-2-6 تئوری رتبه اندازه:

اولین تجزیه و تحلیل جغرافیایی توزیع اندازه شهرها در نظامهای شهری به اوایل قرن بیستم برمیگردد. فلیکس اوئرباخٌ، جغرافیدان آلمانی در سال 1913 قانون مرتبه B اندازه شهری را ارائه داد که بین اندازه شهرها و رتبه آنها رابطه معکوس وجود دارد. بعدها توسط کسانی همچون لوتکاٍ - - 1924، گودریچ - - 1926 و سینگر - - 1936 مورد استفاده قرار گرفت. بالاخره در سال - 1949 - این نوع بررسی در شهرها توسط جورج زیپف به صورت کامل فرمولبندی و مورد عمل و بررسی واقع گردید - حکمتنیا و موسوی، . - 191 :1385

=P1 جمعیت شهراول    P - N - 1        p    
= Pn جمعیت آخرین وکوچکترین شهر    1    n        

 =N ردیف یارتبه                

با توجه به دیدگاه تئوریکی این مدل، این گونه تشریح می شودکه در یک شبکه شهری متعادل و همگن همه گروههای شهری ازجمله شهرهای کوچک، ازرتبه وجایگاه متناسب باجمعیت خود، درمیان سایر شهرهای منطقه برخوردارند. به این ترتیب که جمعیت دومین شهرمنطقه، 12 جمعیت اولین شهر وجمعیت سومین شهر، 13 جمعیت اولین شهر و 12  جمعیت دومین شهر خواهد بود و الی آخر. این مدل قابلیت لازم درتشریح خصیصه های نظام شهری تمام مناطق را ندارد و به این دلیل آسیب پذیر می باشد، اما به لحاظ واضح نمودن نظام یابی و استقرار شهرها، می تواند جایگاه و رده بندی تعادلی یا عدم تعادلی استقرار شهرهای مختلف را درسطح منطقه وکشور مشخص کند - فنی، . - 64 :1382 به دنبال این تئوری مطالعات مختلفی درنواحی گوناگون جهان شروع شد. اما این رابطه درکشورهای مختلف نتایج متفاوتی داشت درکشورهای پیشرفته این رابطه همبستگی بیشتری داشت ولی درکشورهای درحال توسعه مثل ایران سلسله مراتب شهری با مدل رتبه- اندازه انطباق چندانی ندارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید