بخشی از مقاله
چکیده :
نابرابری چیست ؟ چه مشخصه هایی دارد ؟ در شهرها و نواحی گوناگون می توان آن را شناسایی کرد ؟ پیچیدگی مفهوم نابرابری ،همانند سایر مفاهیم فلسفی ، باعث شده است که فلاسفه وصاحب نظران در کمترین آن اتفاق نظر نداشته باشند و از این رو تعریف واحدی ارائه نشده است.
نابرابری در ابعاد و مقیاس مختلف نظیر نابرابری در سطح جهانی ، ملی ، ناحیه ای ، شهری ، روستایی و جزء آن ظهور می کند و هدف این رساله با توجه به پیامدهای رشد شابان شهرنشینی و توسعه فیزیکی شهرهای کشور در دهه های اخیر از هم پاشیدگی نظام توزیع مراکز خدماتی شهری بوده که زمینه ساز نابرابری اجتماعی شهروندان در برخورداری از خدمات شده است .
در این مقاله با توجه به 20 شاخص کاربری مهم در شهری در زمینه های رفاه اقتصادی و اجتماعی شهروندان در برخورداری از این کاربری ها با استفاده از مدل تاپیسیس 4 منطقه ای شهری قزوین یک ماتریس تشکیل شده است و سپس با استفاده از نرم افزار Enpertchoice و نیز مدل تحلیل سلسله مراتبی در قالب مدل تاپیس وزون دهی و مراحل شش گانه رتبه بندی انجام شده است که نتایج حاصله نشان دهنده که کاربری خدماتی در برخی از مناطق مطلوب تر و سازماندگان شهری به نفع گروه های خاصی این کاربری های توزیع شده اند .
با توجه به ویژگیها و خصوصیات موضوع مورد مطالعه، چند رویکرد عمده روش شناسی بر فرایند تحقیق حاکم است.نخست رویکرد تفسیری که عمدتا متکی بر روش های غیر آماری و مبتنی بر تجزیه و تحلیل کیفی است.این رویکرد بر فصول اولیه تحقیق حاکم است.رویکرد دیگری که این تحقیق از آن بهره می برد،اثبات گرایانه نامیده می شود که عمدتا بر روش های آماری بوده است و مبتنی تجزیه و تحلیل کمی می باشد.برای آگاهی یافتن از میزان سرانه خدمات شهری از روش فوق استفاده می گردد.به علت اهدافی که بر این رساله مر تبت است از روش تحقیق علی یا پس از وقوع نیز استفاده می شود.
مقدمه :
در بررسی مسائل شهری در قالب توسعه پایدار قرض بر این است که چنانچه هزینه ای بدون در نظر گرفتن مکانیزم های برابری ، صرف توسعه زیر ساخت ها ، تجهیزات و خدمات شهری شود ، خود باعث تشدید نابرابری بین اقشار مختلف جمیعت شهری می گردد . در کشورهای صنعتی تمام تسهیلات رفاهی اساسی با هزینه ای مناسب در دسترس ساکنین شهری است . اما در مقابل اکثریت شهروندان در کشورهای در حال توسعه دسترسی مناسبی به خدمات اساسی ندارند . در بسیاری از نواحی دارای رشد شهرنشینی شتابان در کشورهای جهان سوم ، تقاضا برای خدمات عمومی خیلی بیشتر از ظرفیت عمومی و امکانات خصوصی موجود است .
برای این اساس می توان استدلال کرد که در بعضی از شهرها وضعیتی بحرانی به سرعت در حال وقوع است که این امر علاوه بر کمبود منابع ، نتیجه رشد برنامه ریزی نشده و الگوی نامناسب توزیع خدمات است .امروزه بحث از عدالت اجتماعی در کانون مطالعات شهری در تمامی رشته های مرتبط قراردارد . تحقق عدالت اجتماعی در شهرها در نهایت به رضایت شهروندان از شیوه زندگی خود منجر شده و به ثبات سیاسی و اقتدار ملی کمک شایانی خواهد نمود . از نقطه نظر جغرافیایی عدالت اجتماعی شهر مترادف با توزیع فضایی عادلانه امکانات و منابع بین مناطق مختلف شهری و دستیابی برابر شهروندان به آن ها است زیرا عدم توزیع عادلانه آنها به بحرانی های اجتماعی ومشکلات پیچیده فضایی خواهد انجامید
از طرف دیگر وجود نابرابری در کیفیت زندگی ، گروه های محروم را متوجه گروه های مرجع نموده و مشکلات دیگری را ایجاد می کند - جاجرمی و کلته ، 1385 ، - 7 بنابراین مهمترین رسالت برنامه ریزان و مدیران شهری در این زمینه تلاش برای دستیابی به آرمان - فرصت های برابر - در دسترسی گروه های مختلف جامعه شهری به خدمات شهری و از بین بردن تضاد در تامین فرصت های آموزشی ، بهداشتی ، خدماتی و مانند آن است و در راستای رسیدن به چنین هدفی رعایت اصل برابری و دستیابی برابر به فرصت های زیست شهری از اولویت های اساسی است . از آنجا که قزوین دارای منطقه ای شهری می باشد و یکی از شهرهای مهاجر پذیر در منطقه می باشد که در این پژوهش سعی شده است که ببینیم آیا امکانات وخدمات شهری به نحو بهینه در همه مناطق شهری توزیع شده اند و بین مناطق شهری یک رابطه معنادار از نظر توزیع کاربریها وجود دارد .
بیان مساله
برابری از مهمترین ابعاد و بلکه اصلی ترین معنای عدالت است.معنای برابری این است که همه افراد صرف نظر از ملیت،نژاد،و مذهب در ازای کار انجام شده از حق برابر به منظور استفاده از نعمت های مادی ومعنوی موجود در جامعه برخوردار باشند.
توزیع تسهیلات و خدمات و کیفیت آنها به طور تفکیک ناپذیری با رفاه اجتماعی پیوند دارند آنها را نمی توان از موضوعات حاشیه ای همچون نابرابری شهروندان و آزادی های شخصی تفکیک کرد.باید به خاطر داشته باشیم که حتی زیباترین مکانها و بهترین آنها از لحاظ موقعیت دسترسی و زندگی اگر با فقدان یا ضعف و دسترسی به منابع و امکانات مواجه باشد، نمی توان برای رفاه ساکنان لذت بخش و مفید باشد.توزیع رفاه موضوع حال حاضر نیست بلکه تحت تاثیر اعمال گذشته قرار دارد،همان طور که رفاه آینده از اعمال امروز ما متاثر خواهد بود. اساس نظریه عدالت اجتماعی بر این است که نابرابری اقتصادی و اجتماعی جامعه بر سازمان فضایی آن تاثیر دارد و نیز هر گونه تغییر در ساز مان فضایی در روابط اجتماعی - اقتصادی و توزیع در آمد در جامعه اثر مستقیم دارد.
عدالت فضایی توزیع عادلانه نیاز های اساسی ،امکانات، تسهیلات و خدمات شهری در میان محلات و مناطق مختلف شهر است به طوری که هیچ محله یا منطقه ای نسبت به منطقه یا محله دیگر از نظر بر خورداری برتری فضایی نداشته باشد.و اصل دسترسی برابر رعایت شده باشد در عمل به علت تفاوت های ناشی از زیر ساخت های طبیعی نوع تصمیم گیریها و الگوی برنامه ریزی فضایی شاهد فضاهای نابرابر شهری هستیم به علاوه نابرابری سیمایی فیزیکی محلات شهراز نظر ساخت ،بافت،شبکه معابر،مساکن وتسهیلات ودسترسی به خدمات گوناگون بر ناهمگون فضایی محلات شهری می افزاید.
با نگاهی به تحولات جمعیت شهر قزوین در دهه های اخیر و رشد فزاینده جمعیت در این شهر ،محلات مختلفی در سطح شهر قزوین شکل یافته اند که از حیث خدمات رسانی شهری و توزیع فضایی آنها مشکلاتی به چشم می خورد.که در این پژوهش از منظر عدالت اجتماعی مورد ارزیابی و بر رسی قرار می گیرند.
ضرورت و اهمیت تحقیق
ازآنجاکه یکی از راه های تحقق عدالت اجتماعی در سطح شهرها توزیع بهینه ومنطقی خدمات شهری می باشد در رسیدن به این هدف ازطریق سیاستگذاری ها وتصمیم گیری مدیران ومسئولان شهری تحقق می یابد. در این پژوهش سعی می گردد رویکردتجسم سازی عدالت از طریق نقشه های برابری بطور صریح وآسان وضیعت جهت گیری تخصیص منابع ومنافع عمومی در ارتباط با توزیع خدمات شهری در شهر قزوین رامورد توجه قرار می دهد.
تاکنون پژوهش های بسیارکمی در محافل علمی ودانشگاهی کشور به انجام رسیده است وجای خالی چنین موضوعی در رساله های دکتری و حتی کتا ب ها و مقالات علمی احساس گردید.تلاش این پژوهش درشناخت فرایندهای مهم شهری،استفاده ازنظریه - عدالت اجتماعی - در تحلیل مسائل شهری است.
زیرا بدون استفاده از نظریه اجتماعی مناسب و کارامد در تحلیل های جغرافیایی از جمله جغرافیای شهری،هر چند از ابزار و تکنیک های مدرن استفاده شود از سطح توصیف پدیدارهای شهری منجر نخواهد شد.از آنجائیکه تحقیق از نوع بنیادی -کاربردی می باشد،راهبردهای در قالب اصلاح سیستم شهری ارائه میگردد،لذا سعی می شود بستر مناسبی برای کار کرد های جدید جغرافیای تعریف،طراحی و ترسیم گردد.