بخشی از مقاله
چکيده
نابرابری فضايي، تجلي مکاني تمايزات و نابرابریهاي اجتماعي در دستيآبي به رفاه و بهروزي است. تحليل و تببين ايجاد نابرابری فضايي تهران از این رو اهميت دارد که نقش مهمي در توليد و باز توليد و ادامه حيات بافتهاي مسألهدار شهري و از جمله بافتهاي فرسوده، ريشه در ساختارها و سازوکارهاي مولّد نابرابری دارند. با عنايت به سطوح گوناگون کارکردي شهر تهران از سطح محلي تا فراملي و دامنه اثرگذاري و اثرپذيري نظام شهري آن، تببين و تحليل ايجاد نابرابری فضايي در اين شهر، نيازمند تلفيق دادههاي اجتماعي و مکاني و بهرهگيري از چارچوب نظري و روششناسي پيچيدهاي است. نظريه پايه و هدايتکننده اين تحقيق مبتني بر ديدگاه اقتصاد سياسي فضا بوده و انجام تحقيق نيز بر اساس راهبرد پژوهشي پسکاوي - گذشتهپژوهي - صورت گرفته که بر پارادايم چند سطحي رئاليسم انتقادي استوار است. مقاله حاضر از دادههاي حسابهاي منطقهاي و «ماتريس گروههاي عمده شغلي و وضعيت شغلي در سرشماريهاي رسمي نفوس و مسکن» و نيز توابع توصيفي
æ تحليلي سيستم اطالعات جغرافيايي بهره گرفته است. براساس نتايج بدست آمده، حاکميت ساختار تمرکزگرا و اتخاذ راهبردهاي توسعه قطبي در سده اخير بر بستر جغرافياي ناهمگون طبيعي و انساني ايران، دست به دست هم داده و ناموزوني در توسعه سرزميني کشور را شکل دادهاند. جريان پيشگفته که بر مدار تمرکز مکاني سرمايههاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي در شهر تهران مبتني بوده، به نوبه خود زمينه ايجاد و گسترش نابرابری اجتماعي فضايي در تهران را فراهم آورده است. طي سده اخير، اين شهر به «مرکز ثقل جمعيت و کار و فعاليت»
æ بزرگترين کانون سکونت اقشار اجتماعي فرادست و مرفه و نيز اقشار کارگري و فرودست جامعه و نيز مهمترین کانون «نابرابریهاي اجتماعي فضايي» و «تضاد ثروت و فقر» در کشور تبدیلشده است. به علاوه، اليهبندي اجتماعي شهر تهران، تمايزات توپوگرافي، ميکرو اقليمي و اکولوژيکي را به خدمت گرفته است. در نتيجه اقشار اجتماعي فرادست و متوسط اغلب در پهنه شمالي که از کيفيت محيطي غالباً مطلوبي برخوردار است، سکونت گزيدهاند.اين در حالي است که اقشار کارگري و فرودست که توان مالي کمتري براي انتخاب محل سکونت خود دارند؛ در مناطق مرکزي و جنوبي که اغلب کيفيت محيطي نامطلوبي دارد و احتمال مخاطرات ناشي از آسيبپذيري کالبدي و اجتماعي در آنها بيشتر است، ساکن شدهاند. به اين ترتيب ميتوان، تمرکز جريان توليد بافتهاي پرمخاطره فرسودهشهري در مناطق مرکزي و جنوبي شهر تهران را در رابطه مستقيم با سکونتگزيني اقشار اجتماعي کم درآمد بهویژه اقشار اجتماعي کارگري و فرودست در اين مناطق، دانست.
.1 مقدمه
نابرابریهای اجتماعی در صریحترین بیان، تجلی شکاف میان ثروتمندان و فقرا یا تفاوت میان «فرادستان21 و فرودستان»22 جامعه هستند. نابرابری فضایی، تجلی مکانی تمایزات و نابرابریهای اجتماعی در دستیابی به رفاه و بهروزی است - Budd Gottdienerand.2005;65 - که به توزیع ناهمگون درآمد و سایر متغیرهای رفاهی در عرصه مکانهای متفاوت مربوط میشود . - etc and Kanbur.2006;2 - نابرابری اجتماعی و فضایی دارای ارتباط متعاملی هستند. به این معنا که نابرابریهای فضایی اگر چه خود تجلی نابرابری اجتماعی هستند، اما پس از ایجاد، بر نابرابریهای اجتماعی نیز تأثیرگذارند - شکل . - 1-1 وجود فضاهای نابرابر در گستره شهر موجب میشود تا فرصتهای برابر در اختیار ساکنان محلههای شهری قرار نگیرد. چنین فرآیندی در یک چرخه بازخوردی، تضادهای اجتماعی را تشدید میکند و به نوبه خود منجر به تعمیق شکاف طبقاتی میشود - حاتمی نژاد،. - 1 :1380 چنانچه در بسیاری از شهرها، جدایی فضایی، عامل ایجاد یا تشدیدکننده مشکالت اقتصادی اجتماعی است - دانشپور، . - 35 :1378
شکل : الگوی شکلگیری نابرابری فضایی و روابط متعامل آن با نابرابری اجتماعی
نابرابریاجتماعي فضا دسترسيهاینابرابرفرصتهاوامکانات نابرابر
نابرابریفضايي
امروزه بسیاری از مسائل ناشی از تمرکز جمعیت و الگوی توسعه ناموزون فضایی در شهر تهران مشاهده میشود - دانشپور،. - 34-57 :1378 برخی از این مسائل که به ویژه در بافت کالبدی تهران دیده میشوند - نظیر بافتهای فرسوده، سکونتگاههای غیررسمی و خودرو، محلههای مسکونی با کیفیت نامطلوب محیطی و... - ، به رغم دهها سال از ایجادشان، هنوز به حیات خود ادامه میدهند یا به عبارتی کماکان تولید و بازتولید میشوند. وجود مسائل مذکور، این سؤال را پیش میآورد که ریشه ادامه حیات مشکالت فضایی و بافتهای مسألهدار را بایستی در وجود چه ساختار و سازوکارهایی جستجو کرد. از آنجا که بافتهای موصوف نماد فضایی نابرابریهای اقتصادی - اجتماعی میباشند، به نظر میرسد که ادامه حیات جلوههای نابرابریها و ناموزونیهای فضایی، میتواند ریشه در وجود ساختارها و سازوکارهای نابرابریزایی داشته باشد که به رغم گذشت زمان در خور توجه، هنوز هم با قوت به عملکرد خود ادامه میدهند. از اینرو مقاله حاضر، ساختارها و سازوکارهای موجد نابرابری فضایی در شهر تهران در کانون توجه 21 -Advantaged 22 -Disadvantaged 493 مجموعه مقاالت همایش تمرکززدایی و ساماندهی پایتخت خود قرار داده و ساختارها و سازوکارهای تمرکزگرا و تمایزات اقتصادی- اجتماعی ناشی از تراکم اقشار فرادست æ فرودست را موجد نابرابری فضایی در شهر تهران میداند.
2. راهبرد و شاخصهای انجام تحقیق
در این پژوهش، نقش ساختارها و سازوکارها - از سطح فراملی تا محلی - در راستای ایجاد و گسترش نابرابریهای فضایی در شهر تهران بررسی شدهاند، تحقیق حاضر، در چارچوب «راهبرد پژوهشی پسکاوی» بوده است. راهبرد پژوهشی مذکور، بر رئالیسم انتقادی مبتنی بوده که برخی صاحبنظران آن را به عنوان یکی از پارادایمهای اصلی تحقیق در جغرافیا معرفی کردهاند . - Jones and Gomez.2010;24-9 - با توجه به مقیاس کارکردی چند الیه نظام حیات کالنشهر تهران، در این تحقیق تالش شده است که ایجاد و گسترش نابرابری فضایی در شهر تهران در ارتباط با ساختارها و سازوکارهای مرتبط در مقیاسهای از سطح محلی تا فراملی مورد توجه قرار گیرد. در این ارتباط جدول 1 و2، طبقهبندی نظریههای پایه و هدایتکننده، مدلهای بکار رفته و نیز معیارها و شاخصهای انجام تحقیق را نشان میدهد.
معیارهای فرعی و شاخصهای مرتبط
خصلتهای انبساطی و ناموزونیزای نظام سرمایهداری، بسط سرمایهداری پیرامونی در ایران، تمرکز در ساختار سیاسی و فضایی و شهرنشینی و الگوی توسعه نامتوازن حسابهای منطقهای - از طریق توزیع فضایی شاخصهای محصول ناخالص داخلی و ارزش افزوده در پهنه سرزمین - ، مهاجرپذیری تهران، تمرکز فرادست و فرودست جامعه در تهران - از طریق توزیع فضایی شاخصهای گروههای عمده شغلی و وضعیت شغلی - توزیع فضایی اقشار اجتماعی در هر دوره - از طریق توزیع فضایی شاخصهای گروههای عمده شغلی و وضعیت شغلی - در مقاله حاضر برای تحلیل توسعه نامتوازن منطقهای در کشور از توزیع محصول ناخالص داخلی و ارزش افزوده استفاده شده است. حسابهای منطقهای مجموعهای از اطالعات آماری است که به صورت جامع و هدفمند، مطالعهی کمی و منظم فعالیتهای اقتصادی یک منطقه مشخص را برای یک دورهی زمانی معین