بخشی از مقاله

چکیده
خانه ای پایداراست که بتواند با طبیعت محیط زیست خود سازگارترباشد. همانطوری که می دانیم با انقلاب صنعتی و پیشرفتهای فنی- تکنولوژی در عرصه معماری،معماری بومی اقصی نقاط دنیا که با توجه به طبیعت و محیط پیرامون خود شکل می گرفت و همساز با اقلیم سربرمی افراشت به دست فراموشی سپرده شد. نوشتار پیش رو قصد دارد تا به بررسی مسکن روستایی بومی این منطقه وضرورت توجه به دانش بومی در توسعه پایدار به عنوان الگوی توسعه، این نوع مساکن را مورد توجه قرار دهد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات، روش کتابخانه ای و مطالعات میدانی گسترده می باشد . لذا در راستای حرکت در مسیر توسعه پایدارلازم است، قانونمندی های حاکم بر مسکن روستایی شناخته شده تا نتایج اینگونه مطالعات مبنایی برای طراحی و برنامه ریزی پایدار قرار گیرد.

واژه های کلیدی
مسکن ،روستا، دانش بومی ،پایداری، گرجی محله.

مقدمه
فرهنگ های بومی اغلب انسان ها و طبیعت را به عنوان یک مجموعه و سیستم خلاق درک می کنند و از روش سیستمی استفاده می کند. هدف اساسی در این روش درک کلی سیستم است و آثار ناشی از روابط متقابل اجزا و عوامل را بررسی می کند .بنابراین دانش بومی بیش از علم در فرهنگ جای گرفته است .[1] دانش سنگ بنای توسعه است؛ ولی متأسفانه دانش بومی تا این اواخرمفاهیم "واپسگرایی" و " ایستایی" به ذهنها متبادر می کرد که آن هم ناشی ازافکار، رویکردها و نظریه های کلاسیک توسعه ازجمله نوسازی و رهیافتهای انتقال فناوری به کشورهای در حال توسعه بود. اما می توان گفت که با بروز مشکلات ناشی از فناوریهای نسنجیده، دانش ها و مهارت ها مردم روستایی و ظرفیتهای محلی آنها مورد توجه متخصصان امور قرار گرفت.[13]
اساس سکنی گزیدن رسیدن به آرامش و امنیتی است که از آشنایی با مکان و محیط و طبیعت بر می آید.[23]مسکن سنتی با همه سادگی یک عامل مهم هویت فرهنگی ایران و اقوام ایرانی است.نکته ای که می توان گفت این است که چون ایران یکی از کشورهای مهمی است که با انقلاب فرهنگی خود در جستجوی هویت فرهنگی اسلامی و ملی خویش است و قصد دارد در مقابل تجاوزفرهنگی غرب دفاع کند می بایست به نقش فرهنگی مسکن بویژه مسکن روستایی توجه ویژه ای داشته باشد؛ زیرا مسکن در درجه اول یک پدیده فرهنگی و سپس یک پدیده رفاهی و اقتصادی است .[9]

مسکن روستایی به عنوان کانون متمرکز و تبلور کالبدی ارزش های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی حاکم برزندگی روستاییان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در بعد کلان، عملکرد مسکن در توسعه اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی به ویژه از نقطه نظرنقش آن در ایجاد اشتغال و جریان سرمایه و نهایتاً ایجاد رفاه و آسایش روانی و فکری جامعه اهمیت خاصی یافته و در بعد خرد نیز دستیابی به مقوله عمران - شهری و روستایی - به عنوان عنصری مهم از پیکره اقتصادی کشور،لزوم توجه به مسکن روستایی را ضروری می سازد .[31]تحولات دهه های اخیردر کشورها با رشد سریع شهرها و عواملی چون افزایش جمعیت، فناوری به ظاهرمقهورکننده طبیعت، انباشت سرمایه و تمرکزتولید، رشد صنایع و مناسبات بازرگانی سوداگرانه و درنهایت تحرک و پویایی رو به افزون حیات شهری، تعادل پایدار نظام سکونتگاهی قدیمی را ناپایدار ساخته است .[19]

با گذشت زمان، اغلب فضاهای روستایی بر اثر نفوذ شهرنشینی به دلیل میل بشر به دستیابی به مناطق بکر و خوش آب و هوا، خاصیت روستایی خود را رفته رفته از دست داده و رو به شهری شدن می روند .این اتفاق در ابتدا با فروش و تفکیک زمین به عنوان کالای با ارزش و به دنبال آن، تغییر شغل ساکنان از کشاورزی و دامداری به شغل های دیگر و سپس بر اثر نفوذ ساکنان غیر بومی، تغییر رفتار و فرهنگ و معیشت ساکنان اتفاق می افتد. در این تغییرات برنامه ریزی نشده، مشکلات بسیاری چون : بافت و معابر ارگانیکی که برای مجتمع ها و جمعیت زیاد طراحی نشد ه اند، عدم تقسیم بندی و تفکیک مناسب زمین و الگوی ساخت و ساز واحد، عدم تطابق فرهنگ ساکنان بومی و غیر بومی و مشکلات اجتماعی آن و ... دارد . این مشکلات سیمای طبیعی و ارگانیک بافت را بر هم زده و نتیجه آن تولید فضاهایی نامناسب و ظاهری بی شکل و دارای هرج و مرج بصری خواهد بود .[40] بنابراین باید برای برخورد با مسکن
 
روستایی پایدار، الگویی مناسب اندیشیده شود.مواردی که لزوم توجه به مسکن روستایی پایدار را ضروری می کند، عبارت است از: نیاز مبرم انسان برای بازگشت و پیوند با طبیعت، لزوم حمایت از منابع طبیعی، لزوم جلوگیری از تخریب بافت های ارگانیک و طبیعت زیبای روستایی.

پیشینه تحقیق
مساکن روستایی در واقع از پیوستگی انسان و محیط بوده که به منظورادامه آسایش و ادامه زندگی و فعالیت خانواده های روستایی، ایفای نقش می کند. خصوصیات فرهنگی،وضع رفاه و امکانات اجتماعی و اقتصادی ساکنان روستا برروی شکل ظاهری،مصالح ساختمانی غالب و معماری مسکن با توجه به شرایط محیطی آن ناحیه تأثیر سازنده ای داشته اند. در اینجا می توان به نقش مشارکت اولین جغرافیدانان دوره جدید - جغرافیای علمی - نظیر ریتر و ماتیزن آلمانی در قرن نوزدهم اشاره نمود. ریتر در بررسی روستاشناسی خود،به گونه شناسی خانه های روستایی اعتبار داده و آن را نتیجه از روابط پیچیده انسان و محیط تلقی می نماید. ماتیزن در اثر معروف چهارجلدی خود درمورد سکونت گزینیهای روستایی در آلمان - - 1895، به ارائه گونه های از خانه های روستایی متداول و غالب در آلمان می پردازد وبه نقش فرهنگ و عوامل قومی در طرح و معماری این خانه ها اهمیت می دهد. جغرافیدانان فرانسوی و بلژیکی مانند برون،دومانژن،لفور و لوبونیز هر یک به بررسی و گونه شناسی خانه های روستایی اروپائی پرداخته اند.کریستیان برومبرژه به بررسی مسکن و معماری در جامعه روستایی گیلان پرداخته و به نقش عوامل طبیعی و انسانی در طرح و معماری خانه ها اهمیت می دهد.[11] کوهن1 جغرافیدان آمریکایی به مطالعه جغرافیای روستایی از نقطه نظر تغییرات شکلی و نقشی روستاها و متعلقات ساختمانی آنها در طول زمان اهمیت می دهد. به اعتقاد وی تغییرشکل ظاهری مساکن در رابطه با تغییرات تکنولوژی در طول زمان اتفاق افتاده است.[11] در زمینه تغییرات فضایی و کالبدی سکونتگاههای روستایی که به برخی ازپایان نامه انجام شده در ذیل به آنها اشاره می شود:

- سلیمانی، پریوش، 1385 درپایان نامه کارشناسی ارشد به بررسی روند تغییرات فضایی-کالبدی سکونتگاههای روستایی بخش مرکزی شهرستان رود بار در سالهای 65-82 با تأکید برزلزله پرداخته است.که وقوع زلزله در سال 1369 در تغییر نقش و عملکرد سکونتگاههای روستایی و بعلاوه در تغییر نوع نگرش نسبت به زندگی در روستاها شده و در نتیجه این امر موجب بهبود شرایط کمی و کیفی مسکن و ساخت خانه ها به سبک مدرن در روستاها شده است و در نتیجه تعریض جاده ها روستاها نقش کشاورزی خود را از دست داده و به روستاهای توریستی تفریحی مبدل گشته اند.

-    سلیمان پور، سمیه، 1387، در پایان نامه کارشناسی ارشد به تغییرات کالبدی سکونتگاههای دهستان کلاردشت با تأکید بر برنامه ریزی طی دهه اخیراشاره نموده است. طبق مراحل تحقیق به این نتیجه رسیده است که موقعیت خاص جغرافیایی، افتتاح راه ارتباطی کلاردشت به چالوس-تهران، افزایش تعداد گردشگربه عنوان خریداران زمینهای کشاورزی و تبدیل اراضی به مناطق تفرجگاهی، عدم کنترل صحیح ساخت و سازها شروع مراحل گوناگونی از تحولات در محدوده مورد مطالعه بوده است.

-    امیله، مریم، 1383، پایان نامه کارشناسی ارشد به روند تغییرات روستاهای حاشیه شهررشت - دهستان پیربازار - اشاره نموده است.نتایج مورد بررسی بیانگر افزایش ارتباط با شهرو افزایش درآمد بدنبال تغییر در نحوه بهره برداری از زمین، رواج روابط پولی در تغییر نقش زراعت به باغداری، نزدیکی روستا به شهر رشت و دسترسی امکانات موجب جمعیت پذیری روستاها گردیده و فضاهای مسکونی روستاهای همجوار با شهر به جهت توسعه شهر رشت دچار تغییر و دگرگونی شده اند.

اهداف تحقیق
-بررسی ویژگیهای معماری روستا؛ -شناخت عوامل تأثیرگذاربر معماری روستا وعوامل تغییرات آن؛

-توجه به دانش بومی در توسعه پایدار معماری روستایی؛

روش تحقیق
در راستای اهداف در نظرگرفته شده از روش تحقیق تلفیقی شامل تاریخی و توصیفی- تحلیلی استفاده نموده که در این تحقیق جهت شناخت وارزیابی وضع موجود از روش توصیفی و جهت تجزیه و تحلیل از روش توصیفی وتحلیلی استفاده می شود.

روش گردآوری اطلاعات:
- روش اسنادی و کتابخانه ای؛-روش مطالعات میدانی؛

بزار گردآوری اطلاعات:
ابزار گردآوری اطلاعات شامل کتابها   مقالات - مجلات-مصاحبه - مشاهده میدانی- عکس و...می باشد.

ادبیات تحقیق مفاهیم وتعاریف:

- توسعه پایدار:2کمیسیون برانتلند توسعه پایدار را توسعه ای می داند که در عین برآورده نمودن نیازهای نسل کنونی، حقوق نسل های آینده در دستیابی به منابع محدود ننماید. تعریف دیگرکه وسیعترازتعریف فوق می باشد، توسعه پایدار" نوعی فعالیت بشری است که رضایت خاطرکل اجتماعات روی زمین را بطور دائمی حفظ می نماید.[3]

- مسکن روستایی:3
مسکن روستایی به محلی گفته می شود که خانواده روستایی را در خود پناه داده، از عوامل گزند محیطی حفظ نموده و امکان کارو فعالیت تولیدی و فرآوری محصولات را به خانواده عرضه نموده و در گاهی اوقات امکان تعامل و روابط اجتماعی ساکنان خانه را فراهم می کند .[33]
- معماری روستایی:4

معماری روستایی هنرخلق فضاها در ارتباط با کارکردها با تکیه برپشتوانه فرهنگی، مذهبی، اجتماعی و با استفاده از مصالح پیرامونی و    در دسترس می باشد .[28]

-    دانش بومی:5
عبارت از مجموع تجربه و دانشی است که یک جامعه در برخورد با مشکلات شناخته شده و ناآشنا به دست آورده و آن را اساسی برای تصمیم گیری ها و چالش های خود قرار داده است . دانش بومی ریشه در تجربیات قرن های گذشته دارد و تا وقتی که جامعه پابرجاست ، به عنوان پایه ی فرهنگی و فنی آن به تکامل خود ادامه می دهد. دانش بومی دانشی است که مردم به آن اعتقاد دارند و آن را در طول زمان در جامعه ی خود توسعه و بهبود بخشیده اند.[1]

برای آشنائی با عواملی که دارای نقش مهمی در به وجود آمدن شکل کلی معماری روستایی هستند لازم است با نظریه های مختلفی آشنا شویم که در باره شکل کلی معماری سکونتی وعلل بوجود آمدن آن ارائه شده است. در ابتدای راه باید خاطرنشان کرد که یک بنا نشان دهنده کنشهای متقابل عوامل متعدد و رابطه پیچده آنهاست و اگرتنها یک عامل در بوجود آمدن شکل کلی مسکن ومجتمع های مسکونی مهم تلقی شود و برای آن نقش بنیادی و جبری قائل گردیم،در دام جبرگرائی گرفتار شده و راه را به خطا رفته ایم.اکثرمعماران و نیز آنهایی که به مطالعات جغرافیای انسانی اشتغال دارند،بطور گسترده نقش مسلط و جبری آب و هوا و شرایط اقلیمی را در بوجود آمدن شکل کلی سکونتگاه پذیرفته و روی آن اصرار می ورزند. عده ای نیز بر این عقیده اند که مواد اولیه ای که در محیط یافت می شود نقش تعیین کننده در شکل کلی سکونتگاه دارند . عده ای نیز نظام اجتماعی و نیاز مبرم به تأمین امنیت کل جامعه در مقابل بیگانگان و نطم وآرامش در امور اجتماعی را مد نظر قرار می دهند و شکل کلی سکونتگاه روستایی را در ارتباط با آن تشریح و توجیه می کنند.عده ای نیز که اقتصاد و صرفه جویی در شکل کلی سکونتگاه سنتی و بومی نقش قاطع و تعیین کننده دارد. و عده ای نیز بر این عقیده اند که منظر عمومی و چشم انداز نقش تعیین کننده در شکل کلی سکونتگاه روستایی و معماری آن دارد. عامل دیگری نیز وجود دارد که بسیارپیچیده تر بوده و در ارتباط مستقیم با جهان معنوی است. این عامل مذهب می باشد که در تحلیل نهایی برای خانه و مسکن یک سرشت مذهبی قائل شد و آن را یک معبد انگاشت .[20] مبانی نظری هر تحقیق از جایگاه مهمی برخوردار است.

نظریات و دیدگاههای مربوط به تغییرات و کارکرد خانه های روستایی مورد بررسی در این مقاله به شرح ذیل می باشد: نگرش سیستمی درتحقیق مورد نظر از آنجایی که در ایجاد تغییر و تحولات مساکن روستایی مجموعه ای از عناصر دخالت دارند که باید به این عناصر بصورت کلی و سیستمی نگریسته شود لذا نگرش سیستمی، از مهمترین نگرش هایی است که برای دست یافتن به نتایج مورد مطالعه بسیار حائزاهمیت می باشد . سیستم عبارت است از ترکیبی از اجزاء و قسمتهای مختلف یک مجموعه که به یکدیگر وابسته اند و روابط متقابل میان آنها به شکل خاصی سازمان یافته است که بین این اجزاء و عناصر،ارتباط محکمی برقراراست. دگرگونی در هر یک از این اجزاء و عناصر، برسایراجزاء و عناصرسیستم تأثیر می گذارد و تغییراتی را در مجموعه سیستم بوجود می آورد.[24] لذا در بررسی تغییر و تحولات خانه های روستایی محدوده مورد مطالعه شناخت عوامل طبیعی و انسانی در کنار هم و تحولات فضایی و کالبدی در ارتباط با مجموعه های دیگر سیستم می باشد در نتیجه بررسی این مجموعه در قالب یک سیستم که عوامل مختلفی در آن دخالت داشته ما را به هدف نزدیکتر می کند.

نظریاتی پیرامون راه و توسعه روستایی:
از دیدگاه اقتصاددانان، اجرای طرحهای روستایی موجب بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی در نقاط روستایی و در نهایت کل یک ناحیه می شود، چرا که موجب تبدیل کشاورزی معیشتی به تجاری شده و ازسوی دیگر افزایش ارتباطات ، خود تغییرات اجتماعی را به دنبال دارد.[9] در محدودهمورد مطالعه به دلیل دسترسی به راه ارتباطی باعث تخریب زمینهای زراعی که در مسیر راه ارتباطی وجود دارد، شده است و دیگر اینکه شبکه ارتباطی امکان فراهم آوردن خدمات زیربنایی و روبنایی در محیط روستا را بیشتر فراهم می کند که در نهایت شاهد دیگر تحولات فضایی در منطقه خواهیم بود.

مدلهای کارکردی:

مدلهای کارکردی بر این اساس کلی استوار است که شهر و روستا نه تنها با یکدیگر ارتباط دارند بلکه به هم وابسته اند. مدلهایی که در این چهارچوب قرار می گیرند عبارت است از مدلهای مبتنی بر نظریه مکان مرکزی که مطابق آن شهر در مقابل روستا، مکان مرکزی خوانده می شود و روستا حوزه نفوذ یا حومه؛ بنابراین در ارتباط با مدل مکان مرکزی که در آن شهر به عنوان مرکز تأمین نیازهای روستایی مطرح است .[22] با توجه به تزدیکی روستا به مرکز شهرستان حوزه تآثیرگذاری آن در درجه اول بوده، چرا که بیشتر روستاییان برای تآمین مایحتاج خود به شهر مراجعه می

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید