بخشی از مقاله

نقش دانش بومی در بومی سازی فرایند برنامه ریزی توسعه پایدار روستایی

چکیده

تجربه نظام برنامه ریزی کشور ما نشان می دهـد، فراینـد برنامـه هـای توسـعه روسـتایی کشـور طـی شصـت سـال سابق برنامه ریزی اغلب توس دولتی ها، از طریق راهبرد بالا به پایین و با تأثیرپذیری از نظریه نوسازی صورت گرفتـه است. بطوریکه روستاییان کمتر نقش واقعی در امر توسعه پایـدار و مشـارکت در امـر برنامـه ریـزی را ایفـا نمـوده انـد. نتایج سال ها تجرب نظام برنامه ریزی تمرکزگرا بدون توجه به دانش بومی و مشارکت مردم روسـتا بیـانگر هـدر رفـتن امکانات و شکست فرایند برنامه ریزی توسع روستایی است. بنابراین با توجـه بـه مشـکلات ناشـی از تجـارب برنامـه های موجود در عرصه روستایی، بهبود در روش برنامه ریزی و توجه به شیوه های نـوین در جهـت شـناخت عمیـق تـر نسبت به مسائل روستا و روستایی به منظور جهت دهی صحیح و سرعت بخشی به فرایند توسعه پایـدار روسـتایی از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر مطالعه اهمیت و ضرورت توجه بـه مشـارکت بومیـان و اسـتفاده از دانش بومی آنها در انجام موفق فرایند برنامه ریزی برنامه ها و طرح های توسعه روستایی و ارائه راهکار بـه منظـور افزایش مشارکت مردم و بکارگیری دانش بومی آنها در فرایند تهیه، اجرا و ارزیابی برنامـه هـا اسـت. روش تحقیـق بـه صورت توصیفی است که اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی جمع آوری شده اسـت. نتـایج بدسـت آمـده نشـان مـی دهد در مقول توسع روستایی مشارکت و توانمندسازی مردم محلی و توجه ویـژه بـه دانـش بـومی غنـی آنهـا دارای اهمیت فراوانی است. موفقیت برنامه ها و طرح های توسعه پایدار در گرو مشارکت بومیـان در کلیـه مراحـل از جملـه طراحی، برنامه ریزی، اجرا و ارزیابی طرح ها اسـت و در ایـن راسـتا بهتـر اسـت کـه نظـام هـای دانـش بـومی مبنـای تصمیم گیری باشد چرا که نظام های دانش بومی شالود اولی توسعه پایدار محسوب می شود. یکـی از روش هـای نوین برای افزایش مشارکت مردم در فرایند برنامه ریزی روستایی و دستیابی بـه اطلاعـات ارزشـمند نهفتـه در دانـش بومی آنها بکارگیری رهیافت توسعه مشارکتی است. از مشارکت همواره به عنوان وسیله ای بـرای بهبـود کیفیـت برنامه ها و افزایش احتمال اجرای موفقیت آمیز آن نام برده می شـود و بـا مشـارکت و سـهیم شـدن مـردم در فراینـد برنامه ریزی احتمال تناسب برنامه با نیازها و شرای محلی و مسئولیت پذیری عموم مـردم بیشـتر خواهـد شـد. و بـا تحلیل عمیق دانش بومی و آشنایی نزدیک با شیوه نگرش و شناخت مسـائل و مشـکلات روسـتا از طریـق گفتگـو بـا مردم محلی شکاف گسـترده و عمیـق بـین کارشناسـان و پژوهشـگران بـا مـردم روسـتایی کـه یکـی از عمـده دلایـل شکست برنامه های توسع روستایی است، کاهش می یابدل واژگان کلیدی: دانش بومی، بومی سازی، توسعه مشارکتی، برنامه ریزی توسعه پایدار روستایی، ایران.


مقدمه

مطالعات نشان می دهد علت عدم موفقیت برنامه های توسعه در برخی کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه نادیده گرفتن توسـعه درون زا که ناشی از عدم مشارکت مردم در برنامه هاست می باشد (بورن، 1379، .(19 که این موضوع در کشور ما نیز به خوبی مشهود است.

برنامه های توسعه در ایران، اعم از برنامه های عمرانی قبل از انقـلاب و برنامـه هـای بعـد از انقـلاب علارغـم تمـامی تـلاش هـا بـرای تغییـرات و اصلاحات تاحدود زیادی متأثر از نظریه های توسعه از برون نظیر، نظریه نوسازی و راهبرد برنامه ریزی از بالا به پایین بـوده اسـت. بـه همـین دلیـل برنامه های اتخاذ شده در زمینه توسعه روستایی در ایران با وجود سرمایه گذاری های فراوان تاکنون با موفقیت چندانی همراه نبوده است چراکه هر چه میزان مشارکت مردم در فرایند برنامه ریزی برنامه ها و طرح های توسعه روستایی محـدودتر شـود امکـان اجرایـی شـدن و کارآمـدی آنهـا کاهش و در مقابل هزینه اجرا، نظارت و ضریب آسیب پذیری سیاست ها و طرح ها افزایش می یابد (رضوانی، 1390، .(125

در واقع عدم توجه به مشارکت مردم در فرایند برنامه های توسعه روستایی در ایـران سـبب فاصـله گـرفتن برنامـه ریـزان و مـردم روسـتایی شـده است، به طوری که هیچ یک از دو طرف زبان یکدیگر را نمی فهمند و دانش بومی روستاییان در فرایند برنامه ریزی توسعه روستایی نادیـده گرفتـه می شود (ازکیا و ایمانی، 1387، .(283 این در حالیسـت کـه تجربـه نشـان داده اسـت کـه موفقیـت طـرح هـای توسـعه پایـدار روسـتایی در گـرو مشارکت بومیان و به کارگیری دانـش بـومی آنهـا نـه فقـ در مرحلـه طراحـی برنامـه هـا بلکـه در همـه مراحـل برنامـه ریـزی از جملـه مطالعـات، هدفگذاری، سیاستگذاری، ارزیابی، تأمین منابع، اجرا، نظارت و ارزشیابی استل آنچه که ضرورت دانش بومی را فراهم آورد، فراتر از حل معضلات بومی و منطقه ای است، بلکه مسئله یک چالش جدی اسـت کـه میـان جهـانی

شدن علم مدرن و بوم های فرهنگی روی داده است و ضرورت دانش بومی را آشکار ساخته است (میرباقری، 1389، .(172

دانش بومی به معنای دانش ضمنی ( نهفته ) تجربی، غیررسمی و کدگذاری نشده، حاصل تجربه های زیسته در یک موقعیت خاص محلی است و علم جهانی تنها از طریق کنش متقابل با آن است که می تواند هم توسعه پیدا کند و هم به کار رفع نیازهای واقعی محلـی در اطـراف و اکنـاف جهان و به ویژه در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه، بربیابد (فراستخواه، 1386، 197 به نقل از ،2002،pattinari چرخه دانش وقتی در دو سطح جهانی و محلی توسعه پیدا می کند که جوامع در حال گذار بتوانند دانش جهانی را جذب، فهم، تفسیر و ارزیـابی

بکنند و با نیازهای محلّی تطبیق دهند و در این راستا سهم و مشارکتی نیز در تولید بومی دانش و محلی کـردن دانـش جهـانی داشـته باشـند ( فراستخواه، 1386 ، 198 به نقل از ).ف بنابراین اگر دانش بومی را برآمده از درون جامعه بدانیم که تأثیر بیرونی در آن ملاحظه نمی شـود و بـومی سـازی را انطبـاق الگوهـا و روش هـای

بیرونی توسعه با شرای درونی جامعه محلی و تقویت الگوها و روش های بومی متناسب با جریان توسعه بـدانیم، پیشـرفت و توسـعه ای کـه در نتیجه این گونه علم ورزی در جامعه پدید می آیـد، پیشـرفت و توسـعه ای برخاسـته از درون اسـت کـه ایـن امـر مـی توانـد گـام مـؤثری در جهـت توانمندسازی جامعه محلی و توسعه روستایی در کشورهای جهان سوم باشد (جمعه پور، 1389، .(156

هر جامعه ای که در صدد است تا به توسعه ای پایدار و موفق دست یابد، ناگزیر باید مشارکت فعال افراد جامعه اش را بپذیرد و به مردمش فرصت دهد تا توسعه ی جامعه خویش را تحقق بخشد. مردم باید در شناسایی نیازهای توسعه، مسئله یابی ها، برنامه ریزی ها و اجرای آن مشارکت و کنترل داشته باشند. زیرا ساکنان هر محل شرای محی خود را بهتر از هر فرد خارجی ( کارشناسان ) مـی شناسـند (مطیعـی لنگـرودی، 1388، .(20

با توجه به این توضیحات در این مقاله سعی بر آن است تا اهمیت و ضرورت توجه به مشارکت بومیان و استفاده از دانش بومی آنها در انجام موفق فرایند برنامه ریزی برنامه ها و طرح های توسعه روستایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و به راهکارهای نوین با هدف افزایش مشـارکت مـردم در فرایند تهیه، اجرا و ارزیابی برنامه در سطح محلی اشاره شود. ف


روش تحقیق

روش مطالعه پژوهش حاضر به صورت توصیفی است که اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی جمـع آوری شـده اسـت. بنابراین با توجه به اهداف پژوهش ابتدا مفهوم و ویژگی های دانش بومی و سپس فرایند نظام برنامه ریزی روسـتایی در ایران طی سال های قبل و بعد از انقلاب و میزان مشـارکت مـردم و بکـارگیری دانـش بـومی آنهـا در تهیـه، اجـرا و ارزیابی برنامه ها بررسی و سرانجام رهیافت توسعه مشارکتی و روش های اجرای آن بعنـوان راهکـاری نـوین بـرای افزایش مشارکت روستاییان در چرخه مطالعه و برنامه ریزی برنامه هـا و طـرح هـای توسـعه روسـتایی مـورد تجزیـه و تحلیل قرار گرفت. ف


نتایج

اکنون اشتباه سیاستمداران در نامناسب پنداشتن دانش بومی اثبات شده و مشخص گردیده است توسع روسـتایی پایدار از طریق توسعه زیرساخت ها و برنامه ریزی های متمرکز و از »بالا به پایین« محقق نخواهد شد، زیرا ایـن گونـه برنامه ها بدون توجه به دانش ها، نیازها و خواسته های واقعی بهره برداران انجام می گیرد. در برنامـه هـای توسـعه روستایی باید به مردم (زنان و مردان) و دانش آنها در مورد مسائلی که به خود آنان مربوط مـی شـود اجـازه و فرصـت اظهار نظر داد و آنها را به فعالیت های مشارکتی تشویق نمود. به گفته کوئیروز (1994)، »توسعه روستایی پایدار« با حفاظت از منابع طبیعی، تنوع زیستی، نظام های دانش بومی، تنوع فرهنگی، توجه به جنسیت و احتـرام بـه حقـوق مالکیت معنوی ایجاد می شود ( بوذرجمهری، 1385، .(100 به نظر می رسد دست یابی بـه توسـعه پایـدار، در توجـه


مجدد به نظام های دانش بـومی مسـتتر اسـت، بـا ایـن اعتقـاد کـه ایـن نظـام هـا ممکـن اسـت مبنـایی بـرای ایجـاد راهبردهای توسعه پایدارتر باشند، چراکه آنها کار را از جایی آغاز می کنند که مردم در آن قرار دارنـد، نـه از جـایی کـه مایل اند، مردم در آن قرار داشته باشند. نظام های دانش بومی اگر به درستی بیان گردند، مبنایی برای افزایش بهـره وری، ایجاد راهبردهای معیشتی کارآمدتر و تشویق ترتیبات جایگزین خواهند بود. به ایـن دلیـل کـه دهقانـان، عشـایر، بومیان و زنان برای قرن ها هماهنگ با طبیعت بقای خود را حفظ کرده اند، آنها آشـکارا راهبردهـای قابـل تنظیمـی بـه وجود آورده اند که لازم است بازیابی گردیده و به عنوان مبنایی برای برنامـه ریـزی آینـده بـه کارگرفتـه شـود؛ چـرا کـه دهقانان و فقرا یعنی موضوعات معمول کمک های توسعه، تصـمیم گیـران آگـاهی هسـتند کـه مـی داننـد چـه چیـزی کارساز است و چه چیزی نیست، آنان آن گونه که معماران نظریه نوسازی به ما باورانده اند، سنت گرایان غیرمسـئول و محافظه کار نیستند، دانش محلی نیز بازمانده بی ربـ مردمـان عقـب مانـده ای نیسـت کـه هنـوز بـه مدرنیتـه گـذر نکرده اند، بلکه سرچشمه ای حیاتی و منبعی است که گزینه های آتـی بایـد بـر اسـاس آن سـاخته شـود (مارسـن، .(1385

دانش فنی بومی هرچند دیر زمانی است که یکی از موضوعات مطالعات مردم شناسی اسـت، امـا اخیـراً اهمیـت آن به منظور دست یابی به اهداف توسعه مورد توجه قرار گرفته است. به هر حال هـم اکنـون نمونـه هـای خیلـی کمـی وجود دارد که دانش فنی بومی K)صم) به طور مستقیم در برنامه ها و پروژه های توسـعه دخالـت داده شـده باشـند و برنامه ریزان توسعه همچنان به نگاه از بالا به پایین خود ادامه می دهندل جوامع در حال توسعه که اغلب بـه پیـروی از سیاست های توسعه جهانی مشغولند، به دلیل عدم انطبـاق بـا نیازهـا و دانـش مـردم بـومی خـود در اکثـر مـوارد بـا شکست طرح ها و برنامه های خود مواجه می شوند و در ایـن رابطـه بـا بسـیاری مشـکلات اجتمـاعی و اقتصـادی و فرهنگی و زیست محیطی دست و پنجه نرم می کنندل به این ترتیب، لازم است جهت دستیابی به توسـعه ای همـه جانبه و پایدار توجه ویژه ای به دانش و اطلاعات چند هزار ساله مردم که می تـوان آن را مـادر دانـش رسـمی قلمـداد کرد،داشت (ازکیا، ایمانی، 1387، .(284

به اعتقاد محمدحسین عمادی،دانش بومی، دانش محلی است؛ دانشی که در ایجاد فرهنگ و جامعه منحصر به فـرد است. این دانش اصطلاحاً به دانشی اطلاق می شـود کـه از حـوزه جغرافیـایی خاصـی سرچشـمه گرفتـه و بـه طـور طبیعی تولید شده باشد. اما معرفت روستاییان از طریق دانش حوزه جغرافیـایی خـارج از روسـتا نیـز تحـت تـأثیر قـرار می گیرد. دانش مذکور بخشی از سرمایه های ملی هر قـوم اسـت کـه باورهـا، ارزش هـا، روش هـا، ابـزار و آگـاهی های محلی آنان را در برمی گیرد و این همان دانشی است که به وسیله آن در طـی سـده هـا، اقـوام گونـاگون روزی خود را از محی شان جسته اند، پوشاکشان را تهیه کرده اند، خود را در سـرپناهی اسـکان داده انـد، فرزنـدان خـود را تربیت کرده اند، جامعه شان را سامان داده و سلامت خود و دام های خویش را حفظ نموده اند ( عمادی، 1378، .(1 مرتضی فرهادی، دانش جدید و دانش بومی را دنباله رو و مکمل هم می داند و معتقد است که دانش بومی بخشـی از فرهنگ و معارف عـوام اسـت کـه بـه سـرعت عینـی و آزمـوده شـده، شـکل گرفتـه و مجموعـ تجربیـات نانوشـته و شفاهی اجتماعات بومی در خصوص محی طبیعی و اجتماعی خاص خود است و دانش جدید نیز همان شکل مـنظم شده، برنامه ریزی شده، نوشته و کامل شد آن تجربیات است (فرهادی، 1379، .(13

جایگاه دانش بومی در نظریه های توسعه روستایی

با مطالعه متون توسعه و نظریه های توسعه روستایی در ارتبـاط بـا دانـش بـومی، در مجمـوع دو دسـته پـارادیم هـای قدیم و جدید توسعه روستایی مشاهده مـی شـود. پـارادایم هـای قـدیم ( نظریـه هـای توسـعه تکـاملی و نوسـازی) عموماً طرفدار توسعه برون زا در چارچوب نظریه های نوسازی و راهبردهای برنامه ریزی »بالا به پایین« و ساختارهای »مرکز- پیرامون« می باشند. بنابراین با دانش های بومی و مشارکت های مردمی مخالف بـوده و آنهـا را »نابخردانـه« می پنداشتند در صـورتی کـه نظریـه هـای جدیـد توسـعه روسـتایی (نظریـه توسـعه پایـدار، توانمندسـازی روسـتایی، توسعه ظرفیتی، امرار معاش پایدار روستایی، توسعه مشارکتی) که مبتنی بر عوامـل و نهـاده هـای درونـی اسـت از مردم و دانش های بومی آنان حمایت می کند ( بوذرجمهری، 1384، .(26


نقش دانش بومی در دستیابی به توسعه پایدار روستایی
اگر برنامه های توسعه ای که قرار است گامی برای بهبود وضعیت اسفبار جامعه روستایی باشد بر اسـاس شـناخت ارزش ها، دیدگاه ها، نگرش ها و انگیزه های مردمی تدوین نشود، نمی تـوان بـه تحقـق اهـداف چنـین برنامـه هـایی امید داشت و شکست آنها، بدیهی است ( احمدرش، 1390، .(144 بسیاری از برنامه ها و طرح هـای کـه بـه منظـور توسعه روستایی در کشور ما توس کارشناسان مربوط تنظـیم و مقامـات زیـرب آنهـا را تصـویب و ابـلاغ مـی کننـد بـه سختی قابل اجرا و انسجام هستند. دلیل آن نبود زمین اجرایی فرهنگی، اقتصـادی و اجتمـاعی اسـت. برنامـه هـای زیادی هم به اجرا در می آیند ولی چون در طرح و تدوین آن مردم مشارکت نداشته اند و خواسـت و نیـاز آنـان در نظـر گرفته نشده است، هیچگونه کارایی و ثمره ای برای اعضای جامعه روستایی ندارد و متأسـفانه نتیجـ آن فقـ اتـلاف وقت و سرمایه است (شمسایی، 1380، .(134 با فراهم کردن زمینه های لازم برای مشارکت جمعیـت روسـتایی در امور مربوط به خود، می توان راه دستیابی به توسعه روسـتایی را آسـان تـر کـرد. چنانچـه روسـتاییان در برنامـه هـای عمرانی، سیاسی و اجتماعی مرتب با روستا شرکت کنند، نه تنها می توان از همیاری آنان در امور مربوط بهـره بـرد، بلکه در طی اجرای برنامه های مذکور از واکنش منفی آنان در مقابل طرح های جدید روسـتایی کاسـته خواهـد شـد. بنابراین متخصصان و کارشناسان توسعه بـا شـناخت اهمیـت نقـش جوامـع روسـتایی در فراینـد توسـعه، راهبردهـای مشارکتی را در برنامه ریزی و اجرای پروژه ها لحاظ کردند. این راهبردها عموماً شامل »آموزش و عمل مشارکتی« یا ف فت0فصف و »ارزیابی مشارکتی روستایی« یافت0صغففمی باشد. رویکرد مشارکتی به عنوان رویکـرد جدیـدی کـه بـر پایـه پارادایمی که مفهوم توسعه را شکل داده است بنیـان نهـاده شـد، بـر روی انقـلاب جدیـد و ظهـور مهـارتی کـه دانـش بومی نامیده می شود برای دستیابی به توسعه پایدار تمرکز دارد (بوذرجمهری، 1382، .(15

به قول رئیس بانک جهانی جیمز ولفن سون، دانش بومی یک بخش جامع از فرهنگ و تاریخ جوامع محلـی اسـت و مـا نیاز به آموختن از جوامع محلی برای تقویت فرایندهای توسعه داریم. آنچه در مورد توسعه و بومی سـازی صـدق مـی کند این است که توسعه مبتنی بر بـومی سـازی و متکـی بـر دانـش بـومی بـه توانمنـد سـازی جامعـه و توانبخشـی اجتماعی کمک می کند. تراپ معتقـد اسـت کـه بـرای کمـک بـه جوامـع فقیـر، روسـتایی و بـومی کشـورهای در حـال توسعه، پرداختن به دانش بومی و احیاء و رشد دانش بومی مناسب و کارآمـد، قـدم بزرگـی در توانبخشـی محرومـان است. بـا توانمنـدی بیشـتر اهـالی، در آینـده شـاهد پـذیرش و کـاربرد سـنجیده و مناسـب بخشـی از فـن آوری هـای غیربومی نیز خواهیم بود. وجود شواهد بی شمار در سطح جهان و ملی مبین آن اسـت کـه دانـش بـومی دیـر یـا زود تمامی کشورها از جمله جهان سوم را در بر خواهد گرفت. بر اساس نظر بسیاری از اندیشمندان معاصـر، ایـن نـوع از دانش باید یکی از عوامل زیربنایی در برنامه های توسعه باشد. پس می توان آن را به مثابه سـازه ای مـوثر در برنامـ توسعه کشور منظور نمود (فرهادی،.(1373ف به هر حال، در عین پذیرش این اصل که دانش بومی نیـز، همچـون هـر دانـش بشـری دیگـر خـالی از اشـکال نیسـت،

توجه به این نکته ضروریست که اگر به دنبال توسعه هستیم، که هستیم، باید بپذیریم به همان اندازه کـه توسـعه آن نیز اهمیت دارد و اگر به دنبال »پایداری« ضروریست توسعه پایدار هستیم، می بایسـت بپـذیریم بـه جـای در حاشـیه قرار دادن مردم باید به آنان فرصت داد و امکان مشارکت آنها را در تصمیم گیری های مربوط به خودشان فـراهم کـرد و به دانش آنان به عنوان یک سرمای ملّی احترام گذاشت (پاپ زن، افشارزاده، 1389، .(478
نظام برنامه ریزی کشور و میزان توجه به مشارکت و دانش بومی جامعه محلی

هرچند بحث برنامه ریزی مشارکتی در نواحی روستایی از رهیافت های نـوین در توسـع روسـتایی مـی باشـد، ولـی همان گونه که بیان شد با توجه به این که این رهیافت هم از دیدگاه های گذشته و هم رایـج اسـتفاده میکنـد مـروری بر برنامه های توسعه پیش از پیروزی انقلاب و پس از انقلاب اسلامی، بیانگر واقعیت هایی از شیوه برخورد با توسـعه روستایی و برنامه ریزی منطقه ای بوده و به ما در شناخت مفروضات توسعه ی روستایی کشور نـزد سیاسـتگزاران و تبیین هر چه بهتر برنامه ریزی مشارکتی در مناطق روستایی کمک خواهد کردل

ف برنامه های توسعه پیش از انقلاب

مجموع نکات دارای اهمیـت در هـر یـک از برنامـه هـای عمرانـی و توسـع کشـور در ارتبـاط بـا مسـایل و برنامـه ریـزی روستایی و مشارکت مردم به شرح زیر می باشد، در برنام نخست عمرانی (1327-33) ارتقای سطح زندگی و افزایش رفاه اجتماعی و... اهداف کلی برنامـه بـوده کـه

بازتاب فضایی و منطقه ای نداشته اند که به جزء پایه گذاری نخستین قطب کشاورزی جهت تعـادل منطقـه ای اقـدام چشمگیر دیگری صـورت نگرفـت. بنـابراین، هرچنـد در ایـن برنامـه توجـه بـه ارزیـابی منـابع طبیعـی و زیسـت محیطـی همچنین پـروژه هـای عمرانـی در روسـتا بـه عنـوان اهـداف طـرح هـا بـوده، ولـی عـدم توجـه بـه مسـایل اجتمـاعی و مشارکت مردم از تنگناهای آن می باشدل


برنام دوم عمرانی (1334 -41) با ورود درآمد نفت به اقتصاد داخلی موجب شـد کـه محتـوای برنامـه از یـک مجموعـه طرح های فیزیکی و زیربنایی که توس بخش دولتی تامین اعتبـار و اجـرا میشـد، تشـکیل گـردد. بـا وجـود تاکیـد ایـن برنامه به توزیع عملیات عمرانی بین اسـتان هـا و شهرسـتان هـای کشـور همچنـان تحـول مهمـی جـزء شـروع طـرح توسعه منطقه ای خوزستان درآن جامه عمل نپوشیدل بنابراین در این دوران توجـه زیـاد بـر روی عامـل بـرون زا (نفـت) در اقتصـاد کشـور بـدون توجـه بـه عامـل درون زا یعنـی

توانمندسازی مردم موجب مصرف درآمدهای دولت و عدم اجرای طرح های مطالعاتی گردید و اثری نابهینه بر سـرمایه گذاری نوپای بخـش خصوصـی گذاشـت و همـراه بـا آن تـنش هـای سیاسـی و اجتمـاعی سـال هـای 1340 و 1341 موجب رکود اقتصاد و افزایش بیکاری شد. به گونه ای که گزارش بازنگری برنامه دوم در یک دید انتقادی نسبت به ثمـر
بخشی الگوهای مخارج عمرانی توس دولت، عدم توجـه بـه بخـش هـای اجتمـاعی و عـدم توجـه روابـ اقتصـادی را
مهمترین چالش این برنامه می داندل برنامه سوم عمرانی (1341-66) تقریباً به صورت جامع و پیوسته تهیـه و بـا دیـدی گسـترده تـر بـه شـالود اجتمـاعی توجه شد. در این برنامه توجه بیشتری به منطقه ای کردن برنامه ملی شد و در حالی کـه تـوجهی بـه منـاطق عقـب مانده ابراز میشد، اما هدف یافتن نواحی مستعد و قطب کشاورزی با بازده بالای اقتصادی بود از این رو سازمان هـای عمران ناحیه ای دردشت قزوین، گرگان، جیرفت و... تاسیس شد. مسئل دیگر شروع برنام اصلاحات ارضـی بـود کـه اقتصاد کشاورزی ایران در راستای اقتصاد سرمایه داری قرار گرفت (صـرافی، .(1377 در مجمـوع ایـن برنامـه براسـاس تئوری روستو مبنی بر انتقال منابع از بخش کشاورزی به بخش صنعت پایه گذاری شده بـود مراحلـی از آن بـه صـورت ناقص در این دوران اجراء شد. در این برنامه از راه سیاسـت اصـلاحات اراضـی و همچنـین قـانون تشـکیل انجمـن ده و عمران دهات حضور دولت در روستا پر رنگ تر و بیشتر شد. هر چند به وسیل همین قـوانین تـا حـدودی بـه مشـارکت مردم در انجام برنامه ریزی و عمران روستایی توجه شد، ولی دیری نپایید که مشارکت مـردم بـه دلیـل تاکیـد بـیش از اندازه به رویکردهای نوسازی تکنـوکرات گـرا از یـاد رفـت و برنامـه ریـزان در ایـن دوره کمـک مـردم در انجـام طـرح هـای عمرانی (برنامه ریزی مشارکتی و برنامـه ریـزی بـا مـردم) را موجـب تـاخیر در انجـام طـرح هـا مـی دانسـتند (عفتـی، .(1371

برنامه چهارم عمرانی (1347-51) هم زمان با شروع طرح دیدگاه های دسته دوم توسعه (انقلاب وابستگی و برنامـه ریزی فضایی) در کشورهای گوناگون برای نخستین بار به مسئله برنامه ریزی منطقـه ای بـه عنـوان یـک فرآینـد ملـی نگاه شد و نخستین برنامه منطقه ای که کشـور را بـه 11 کـلان منطقـه، 30 منطقـه و 140ناحیـه تقسـیم بنـدی کـرد توس گروه بتل تهیه شدل برنامه پنجم عمرانی (1352-56) که مقارن با ده 1970 که هنوز دیدگاه های وابستگی در اوج خود بود، باعث گردیـد

در اهداف این برنامه بر ایجاد تعادل منطقه ای و هماهنگی لازم بین برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی، فیزیکـی تاکید داشته و مشارکت هر چه بیشتر مردم در تهیه و اجرای برنامه و توزیع عادلانه درآمد ملی پیش بینی شـده بـود، اما در عمل چنین مسئله ای محقق نشد (صرافی، (1377 و افزایش ناگهـانی قیمـت نفـت ناهمـاهنگی را بـین رشـد بخش های گوناگون اقتصادی و مناطق کشور به وجود آورد که این مسئله نه تنها مشارکت مردم را در برنامـه محقـق نساخت بلکه باعث مهاجرت های بی سابق روستائیان به شهرهای بزرگ و تشدید دوگـانگی اقتصـادی، اجتمـاعی و عدم تعادل های منطقه ای و نابرابری روستا- شهری گردیدل

برنامه های توسعه پس از انقلاب

در مجموع می توان گفت برنام نخست و دوم توسعه اجتماعی - اقتصادی و فرهنگی کشور که طـی دو مقطـع -74) (1368 در کشور اجرا شد، توجیه و تلقی مستقل از مقوله توسع پایدار روستایی به شکل تاکیـد مسـتقل نداشـته و فعالیت های اقتصادی و عمرانی صورت گرفته با دیدگاه تسل بخشی و تمرکز گرایی شکل گرفت. اگر حجـم سـرمایه های هزینه شده در این مقاطع با تاکید و توجه ویژه بـر پیـاده کـردن اصـول توسـعه پایـدار (تعمـیم عـدالت اجتمـاعی و تسـهیل در دسترسـی اقشــار فقیـر بــه منــابع و امکانـات برابــر) صــورت مـی گرفــت مـی توانسـت موجــب عــدم ایجــاد نابسامانی های اجتماعی - اقتصادی و فرهنگی موجود که کشور در سـال هـای اخیـر بـا آن دسـت بـه گریبـان بـوده، گرددل در برنام سوم توسعه (1379-82) به ضرورت توسع بخش خصوصـی و عمـومی و توسـع سیاسـی - اجتمـاعی کـه

اجزای از تئوری نوین رشد اقتصاد و همچنین توسعه پایدار اسـت مـورد تاکیـد بـود، ولـی مهمتـرین چـالش در دسـتگاه حکومتی نبود یک تئوری مشخص برای اداره اقتصاد کشور است (نیلی، (1382 که همین مسئله موجب می شود که اجرای بهترین برنامه ها نیز ناممکن می شودل رویکرد در برنام چهارم توسعه (1384 -88) به لحاظ توجه ویژه به بحث مشارکت های مردمـی و ، آمـایش منطقـه ای

متفاوت با سایر برنامه ها می باشد که این امر در مواد 71، 95، 98، 102 به خـوبی لحـاظ شـده اسـت و در مـاده 71 فصل آمایش سرزمین و توازن منطقه ای وظایف شـورای برنامـه ریـزی و توسـع اسـتان هـا را کمـک بـه سـاماندهی و توسعه مشارکت های مردمی و همچنین برنامه هـای توسـع مشـارکت زنـان و جوانـان در فعالیـت هـای اقتصـادی و اجتماعی و تنظیم سیاست های اجرای مربوطه نام برده شده است. همچنـین در مـاد 95 بـه بحـث توانمندسـازی و مشارکت محلی براساس الگوی نیازهای اساسی و تشخیص نیاز توس جوامع محلی بـرای ارائـ خـدمات اجتمـاعی اشاره شده است. در ماده 98 به تدوین طـرح جـامع مشـارکت و نظـارت مـردم، سـازمان هـا و نهادهـای غیردولتـی و شوراهای اسلامی در توسعه پایدار از راه سیاست هـای تشـویقی پرداختـه شـده اسـت (سـازمان مـدیریت و برنامـه ریزی .( 1383 وزارت جهاد کشاورزی نیز در سند توسعه بخش کشاورزی و منابع طبیعی با تاکید بـر توسـعه اقتصـادی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید