بخشی از مقاله

چکیده

محیط های شهری امروزه نیازمند سیستم مدیریتی پیچیده، پاسخگو و مناسب می باشند ؛ به طوری که هدف آن همکاری و مشارکت جامعه ی مدنی، دولت و شهروندان در اداره ی امور شهری باشد. این مقاله با هدف سنجش شاخصهای حکمرانی خوب شهری - پاسخگویی، عدالت محوری، مشارکت، توافق جمعی، مسئولیت پذیری و قانونمندی - است نوع تحقیق کاربردی و روش مطالعه توصیفی- تحلیلی می باشد.

روش جمعآوری اطلاعات، پیمایشی از طریق پرسشنامه بود و تجریه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت. حجم نمونه تحقیق با استفاده از جدول مورگان 384نفر محاسبه گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد که وضعیت شاخصهای حکمرانی خوب در شهر مریوان برای شاخصهای مشارکت و مسئولیت پذیری در حد متوسط و برای شاخصهای عدالت محوری و توافق جمعی مناسب نیست. این نتایج نشان می دهد که وضعیت شاخصهای پاسخگویی و قانونمندی مناسب است.

.1 مقدمه

براساس برآورد بانک جهانی تعداد فقرای شهری تا سال 2025 تقرباًی به بیش از 1500 میلیون نفر خواهد رسید. حداقل 600 میلیون نفر که بیشتر آنها را فقرا تشکیل میدهند در شرایط تهدیدآمیز بهداشتی در محیطهای شهری آلوده به سر میبرند. یک سوم ساکنان شهری در مسکن غیراستاندارد زندگی میکنند. حداقل 250 میلیون ساکن شهری هیچگونه دسترسی فوری به آب لولهکشی سالم ندارند و 400 میلیون نفر از امکانات بهداشتی مناسب برخوردار نیستند. همچنین بسیاری از مراکز شهری در محاصره مشکلاتی چون افزایش جرم و جنایت و بزهکاری، فساد و رشوه خواری و جرائم سازمان یافته، قاچاق مواد مخدر، فحشا و نظایر آن قرار دارند.

در دهه های اخیر، بسیاری از سازمانها و نهادهای مدیریت و برنامه ریزی بر ترویج نوعی نگرش مشارکتی برای تشویق مدیریت و برنامه ریزی از پایین به بالا و تأ کید بر اجتماعات محله ای به منظور توانمندسازی آنها و نظارت بر اقدامات توسعه ای تأ کید داشته اند. از همین رو برنامه ریزی برای مشارکت دادن، حضور آگاهانه و معنادار شهروندان در عرصه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و رفاهی و محلی، یکی از مهمترین دغدغه ها و ضرورت های مدیران شهری است

مفهوم حکمروایی که در مقیاسهای گوناگون محلی، شهری، ملی و حتی بین المللی به کار می رود بر همیاری دولت و جامعه ی مدنی مبتنی است. این مفهوم بر این اصل بنیادی استوار است که دولت ها به جای آنکه به تنهایی مسئولیت کامل اداره ی جامعه را در تمام سطوح آن بر عهده گیرند و به تعبیر دیگر حکومت کنند، باید در کنار شهروندان، بخش خصوصی و مردمی به عنوان یکی از نهادها یا عوامل مسئول اداره ی جامعه محسوب شوند.

با این تعبیر دولت نقش تسهیل کننده و زمینه ساز توسعه ی جامعه را در سطوح ملی، محلی و شهری ایفا می کند. با ورود شهروندان یه به مفهوم سازمان یافته تر آن، جامعه ی مدنی، به عرصه ی تصمیم گیری و سیاست گذاری، فرآیند اداره ی شهر از یک نظام اقتدارگرا و آمرانه به فرآیندی مردم سالار و مشارکتی تبدیل خواهد شد. با توجه به اینکه شهرها عرصه ی اصلی زندگی امروزی به شمار می آیند و بخش عمده ی پویشهای اجتماعی در شهرها روی می دهد، مفهوم حکمروایی در مقیاس شهر اهمیتی ویژه می یابد

در مجموع حکمروایی خوب شهری را میتوان شیوه و فرایند ادارهی امور شهری با مشارکت و تعامل سازندهی سه بخش دولتی، خصوصی و مدنی به منظور نیل به شهر سالم، باکیفیت و قابلیت زندگی بالا و توسعه پایدار شهری تعریف کرد. از سوی دیگر باید متذکر شد، موضوع و دغدغهی حکمروایی خوب شهریصرفاً مدیریت کارآمد نیست، بلکه دارای ابعاد سیاسی مرتبط با دمکراسی، حقوق بشر و مشارکت مدنی در فرایندهای تصمیمگیری است

هدف تحقیق حاضر بررسی وضعیت حکمرانی خوب شهری در شهر مریوان بر اساس شاخصهای مشارکت، پاسخگویی، قانونمندی، عدالت محوری و ... در سال 1395 است. سوال اصلی تحقیق عبارت است از : آیا وضعیت شاخصهای حکمرانی خوب شهری در مریوان مطلوب است یا خیر؟

.2 مبانی نظری تحقیق

واژگان حکمرانی و حکومت، دارای مفاهیم محض و تخصصیبوده که بعضاً فارغ از مفهوم، معمولا جایگزین یکدیگر به کار می روند، اما قدمت حکمرانی به تاریخ تمدن بشری برمی گردد. واژه ی حکمرانی از لغت یونانی - Kybernan - و - Kybernetes - گرفته شده و معنی آن هدایت کردن و راهنمایی کردن و یا چیزها را در کنار هم نگهداشتن است. در حالی که مفهوم حکومت دلالت بر واحد سیاسی برای انجام وظیفه ی سیاست گذاری داشته و برجسته تر از اجرای سیاست هاست؛ پس می توان گفت واژه ی حکمرانی اشاره به پاسخگوبودن هم در حوزه ی سیاستگذاری و هم در حوزه ی اجرا دارد

حکمرانی طی دهه ی 1990 میلادی، به یکی از واژه های محوری علوم اجتماعی، به ویژه در حوزه ی نظریه ی سیاسی، علوم سیاسی و جغرافیای انسانی تبدیل شده است، بنابراین حکمرانی را می توان کنش، شیوه یا سیستم اداره دانست که در آن مرزهای بین سازمان ها و بخش عمومی و خصوصی در سایه ی یکدیگر محو می شوند. جوهره ی حکمرانی به وجود روابط متعامل بین و درون حکومت و نیروهای غیرحکومتی اشاره دارد

بانک جهانی در مطالعات سال 1989 دریافت که حکمرانی، شیوه ی مدیریت اداره کشور یا رابطه ی شهروندان با حکومت کنندگان با موضوع محوری توسعه است. پس از ان سازمان ملل در دومین کنفرانس مربوط به سکونتگاه انسانی - هابیتات - 2 در سال 1996 در استانبول تأکید کرد که دولت ها در جهت استقرار حکمرانی شهری در شهرهای جهان قدم بردارند و شعار خود را» فعالیت جهانی برای حکمرانی شهری پسندیده« قرار دهند

با توجه به مفهوم حکمرانی، تعاریف متعددی ارائه شده که در هر تعریف به جنبه های خاصی از آن مفهوم بیشتر توجه می شود؛ بنابراین هرچند در بکارگیری این مفهوم، مقصود و منظور واحدی مدنظر همگان است؛ توجه به تفاوت ها و جنبه های مختلف، سطح و گستردگی حوزه ی این مفهوم را نشان می دهد که خود می تواند مبانی برای سیاست گذاری و اقدام بهینه باشد

-    حکمرانی اعمال اقتدار در حوه های سیاسی، اقتصادی و اجرایی در مدیریت امور کشوری در همه ی سطوح است

-    حکمرانی به روابط بین دولت و جامعه مدنی، حکمرانان و حکمرانی شوندگان، حکومت و حکومت شوندگان مربوط می شود

- حکمرانی اعمال اقتدار اداری، اقتصادی، سیاسی در راستای مدیریت امور کشور در تمام سطوح بوده و سازوکارها، فرآیندها و موسساتی را در بر می گیرد که از طریق آنها شهروندان و گروه های جامعه منافع خود را به هم پیوند زده، حقوق خود را پیگیری، تعهدات خود را ادا و اختلافات خود را حل و فصل می نمایند.

پس حکمرانی موضوعی است که بر نحوه ی تعامل دولت ها و سایر سازمان های اجتماعی با یکدیگر، نحوه ی ارتباط با شهروندان و نحوه ی اتخاذ تصمیمات در جهانی پیچیده تمرکز داشته و فرایندی است که از آن طریق جوامع و سازمانها تصمیمات خود را اتخاذ و به واسطه ی آن، مشخص می کنند که چه کسانی در این فرایند درگیر و چگونه وظیفه ی خود را به انجام برسانند

در واقع حکمرانی به افراد و سازمانهایی می پردازد که در فرایند تصمیم گیری و اجرای تصمیمات نقش دارند - هامدینگر، - 2004 و لازم به توجه است که حکمرانی وجود قدرت در داخل و خارج از اقتدار نهادهای رسمی و غیر رسمی را به رسمیت می شناسد و گروه های اصلی از بازیگران دولتی، بخش خصوصی و جامعه مدنی را شامل و نیز در برگیرنده ی فرایند شناسایی و تشخیص تصمیماتی است که در آن مجموعه پایه ریزی شده اند

با توجه به مفهوم حکمرانی زمانی که صفت خوب را به این واژه اضافه می کنیم مبحثی با بار معنایی آغاز می شود. حکمرانی مطلوب در مقابل حکمرانی نامطلوب قرار می گیرد. اضافه کردن صفت ارزشی به واژه ی حکمرانی می تواند مناقشه برانگیز باشد.چنانکه افراد گوناگون، سازمانهاف دولت ها، ایدئولوژی ها و مدیریت شهر هر یک حکمرانی خوب ا مطابق منافع و تجربیات شخصی خود تعریف می کنند.

با در نظر گرفتن این نکته که دولت ها همواره در طول تاریخ نقشی انکار ناپذیر در شکوفایی و سعادت و یا انحطاط و نابودی ملت ها داشته اند؛ در خلال اجرای طرح هایی مانند برنامه ی اسکان بشر و برنامه هایی برای ریشه کنی فقر و از بین بردن اشکال تبعیض علیه زنان و کودکان و دستیابی به توسعه ی پایدار و ضرورت تضمین اجرایی این برنامه ها، توجه صاحب نظران به نقش دولت ها در حل مسائل انسانی معطوف شده است. بر این اساس معیارهای حکمرانی خوب از سوی محققین و سازمانهای مختلف مورد بررسی قرار گرفته و تحت عنوان معیارها و شاخصه های حکمرانی خوب مطرح شده است

با توجه به نتایج تخمین های صورت پذیرفته تا سال 2015 حدود 54 درصد جمعیت جهان در شهرها ساکن خواهند بود. پس آیند بشر در فضاهای شهری رقم خواهد خورد و آنگاه این شهرها خواهند بود که جلوه گاه برنامه ها و طرح های مختلف در خصوص مدیریت مطلوب خواهند شد. بنابراین حکمرانی خوب شهری تلاشی است در جهت ارائه ی مدلی از مدیریت مطلوب و سازوکارهایی ایده آل برای دولت ها به منظور رسیدن به جایگاهی که می توان آن را آرمانشهر انسانی لقب داد

بنا بر منشور Habitat سازمان ملل متحد حکمرانی خوب شهری اصول به هم وابسته پایداری، برابری، کارآمدی، شفافیت و پاسخگویی، امنیتف فعالیت های مدنی و شهروندی را توصیف می کند - UN-Habitat - و زمانیکه برنامه اسکان در جریان دستور کار خود ا چالش نحوه ی اجرا و دستگاه ها و نهادهای ذی ربط در سطح شهرها رو به رو شد دو شیوه برای مواجه با این چالش مطرح کرد که عبارتند از:-1 اقدام برای دستیابی به هدف ایجاد سرپناه برای همه،-2 حرکت به سمت مدیریت مطلوب شهری در جهت نیل به توسعه ی پایدار شهری که در واقع عملیاتی کدن هدف اول را تضمین می کرد

بدین ترتیب راهبردهای مطرح شده برنامه در سال های پایانی قرن بیستم به تایید مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز رسید و با این هدف که تا سال 2015 میلادی، فقر مطلق در سطح جهان به نصف تعداد موجود برسد، حکمرانی خوب به عنوان پیش فرض مطرح گردید. در همین راستا در بیانیه نشست دوربان آفریقای جنوبی در سال1999 میلادی بر اهمیت مدیریت مطلوب در سطح محلی تاکید گردید. همچنین دپارتمان توسعه بین المللی بریتانیا در پیش نویس سند راهبردی خود اعلام می دارد که مدیریت مطلوب در سطح محلی مهمترین نقش را در کاهش فقر دارد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید