بخشی از مقاله
چکیده
پژوهش حاضر به تحلیل و انطباق سندراهبردی دانشگاه فرهنگیان با اسنادبالادستی یعنی سند چشمانداز 1404، برنامه ششم توسعه،نقشه جامع علمی کشور،سند دانشگاه اسلامی وسند تحول بنیادین آموزش و پرورش پرداخته است.روش پژوهش توصیفی وروش گردآوری اطلاعات،کتابخانهای است.
براساس یافته های پژوهش در سند مذکور انتظار میرفت بعنوان یک موسسه آموزش عالی ارزشگذاری بیشتری به روحیه تعاون وهمکاری،وجدان کاری،ایجاد انگیزه،اهتمام به زبان فارسی،کارآفرینی و... انجام می شد. دربندهای عقیدتی والتزام به نظام،ارزشهای محوری دانشگاه فرهنگیان با توجه به سندچشمانداز 1404تدوین گشته وبه علت تصویب کلیه اسناد بالادستی آموزش کشوربا همکاری دولت وشورای عالی انقلاب فرهنگی،این سند درچارچوب کلی سند چشمانداز 1404معناوتعریف میشود.
مقدمه وهدف
ارزش های محوری به عنوان اصول اساسی حاکم بر سازمان برای افراد درون سازمان ارزش ذاتی داشته و بیانگر باورهای کلی است که رفتار افراد را در همه شرایط تحت تاثیر قرار می دهند - ویلیامز،. - 2002 ارزشهای محوری هر سازمان ،اصول راهنما راهنمای جاویدان در سازمان هستند که مبنای تدوین تصمیم گیری ها و سیاست ها و ارزیابی عملکرد است . اگر سازمانی خواهان پیشرفت باشد باید به گذشته برگردد و ارزشهای خود را مجددا کشف نماید، این موضوع وابسته به بنیان های اخلاقی بوده و با روحیات شخصی کنترل می گردد. روز به روز این اعتقاد که ترویج اصول اخلاقی و تقویت فرهنگ معنوی موجب ایجاد مزیتهای راهبردی برای سازمان می گردد عمیق تر می شود
نظام جمهوری اسلامی ایران مبنای مردمسالاری دارد و از این جهت برای پیشبرد اهداف در هر حوزهای که هدف آن سربلندی ملت ایران اسلامی است، نیاز به تهیه برنامهای جامع و کامل است تا هر مسئولی با پذیرش مسئولیت با استناد به این برنامهها اهداف مورد نظر را پیش ببرد.
بنابراین برای رسمیت بخشیدن به این برنامهها و الزام اجرایی شدن آنها توسط مسئولان این برنامهها به "قوانین لازمالاجرا" تبدیل میشوند تا تخطئی از اجرای آن تخلف به شمار رود.
در حال حاضر در کشورمان اسناد بالادستی زیادی وجود دارد به طوری که در هر حوزه میتوان به اسناد بالادستی آن حوزه استناد کرد اما برخی اسناد بالادستی مهمی وجود دارد که با همت مسئولان نظام تهیه شده و اجرای آن ضامن پیشرفت کشور خواهد بود .
دانشگاه فرهنگیان در سند تحول راهبردی این دانشگاه چنین تعریف شده است:
» دانشگاه فرهنگیان در افق چشمانداز، مؤسسه ای است در گستره ملی، باهویتِ مأموریت گرای حرفه ای؛ برای تأمین، تربیت و توانمندسازی منابع انسانی نظام تربیت رسمی و عمومی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی و منطبق بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و پاسخگوی تقاضاهای اجتماعی در حوزه های مرتبط با مزیت رقابتی دانشگاه که با استفاده از همه ظرفیتهای محلی، ملی و منطقهای و بینالمللی جهت دستیابی به ویژگیهای زیر گام بر میدارد:
. 1 کانون تجلی مرتبه قابل قبولی از حیات طیبه در ابعاد فردی و اجتماعی
. 2 زمینه ساز تکوین و تعالی هویت یکپارچه اسلامی، انقلابی، ایرانی، انسانی وحرفه ای دانشجومعلمان و فرهنگیان
. 3 برخوردار از هیأت علمی، کارشناسان، کارکنان و مدیران مؤمن، متخلق، عالم، صالح، تعالی جو و تحول آفرین
. 4 برخوردار از ظرفیت جذب استعدادهای برتر در عرصه معلمی
. 5 پیشرو در توسعه شیوههای نوین آموزشی بر بستر فناوری اطلاعات و ارتباطات
. 6 برخوردار از موقعیتی ممتاز در سطح ملی، منطقه ای و بین المللی
. 7 پیشگام در پژوهش، تولید و ترویج علم و فناوری در عرصه تربیت معلم و دانش میان رشته ای آموزش در سطح ملی«
تحلیل ارزشهای بنیادین این سند تحول با اسنادبالا دستی آموزش عالی کشور - نقشه جامع علمی کشور؛ سند دانشگاه اسلامی ؛ سند چشمانداز ج.ا.ا ایران 1404 ؛ سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ؛ برنامه ششم توسعه - موضوع بررسی این تحقیق می باشد .
وابستگی »دانش«و »قدرت« عمری به درازای تاریخ تمدن بشری دارد و در دوران »مدرن« و بعد از »رنسانس« مغرب زمین ، »فرانسیس بیکن1« با عبارت » دانش یعنی قدرت« این رابطه را به صورت عقد دائم، در تمدن نوین مغرب زمین نوید داد. رابطه ای که متفکرانی چون » میشل فوکو2« در اندیشه خود، طرح بندی وصورتبندی دانش و قدرت را تئوریزه کردند
نهادهای آموزشی دوران جدید به ویژه در سطح آموزش عالی، مهمترین نمادهای وابستگی و ارتباط علم جدید و قدرت هستند و قدرتهای بزرگ با سرمایه گذاری و حمایت، علم تولید می کنند، دانشمند پرورش می دهند، توسعه »علمی« می دهند تا بتوانند حضور خود را در سراسر جهان »مشروع« جلوه دهند و البته این توسعه به همراه خود گسترش علوم و دانش را به همراه دارد. منابع انسانی با کیفیت و دانش مدار، مهم ترین منبع هر کشور است و کشورهای پیشرو با درک این حقیقت، تلاش وصف ناپذیری جهت به کارگیری بهینه این منبع کلیدی در حوزه های گوناگون به منظور تحقق اهداف خود مبذول داشته اند
امروزه قدرت کشورها بر اساس سرمایه انسانی خلاق و کارآمد سنجیده می شود، بنابراین کشورها باید بهترین برنامه ریزی را برای بهترین سرمایه خود داشته باشند
برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، الگوی تغییرات و تحولات اقتصادی و اجتماعی کشور را در سال های اجرای آن تصویر می کنند. در همین راستا برنامه ریزی ، فرایند تفکر درباره مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی است؛ جهت گیری و آینده نگری دارای اهداف و خط مشی های مشخص است
تاریخ برنامهریزیها ، تاریخ کشمکش ها، شکستها و پیروزی هاست بر این اساس، برنامه ریزی برای توسعه امری ضروری و اجتناب ناپذیر است.
در این میان نظام آموزش عالی یکی از حوزههایی است که نیازمند سیاستگذاری عمومی است
این نظام به عنوان سیستمی با روابط پیچیده، شامل عناصری است که بهدنبال پرورش افرادی است که پیچیدگیها و دشواریهای ویژه دارند اکثر صاحبنظران برنامههای توسعه، تاکید دارند که آموزش عالی یکی از ارکان و عوامل اصلی توسعه بهشمار میآید و ضروری است برنامهریزی در این بخش دقیق و مبتنی بر اصول باشد. چرا که پیشرفت علم و فناوری در زمینههای مختلف، بر پیچیدگی وظایف و ماموریتهای نظام آموزشعالی افزوده است
باید دانست بخش آموزش عالی برنامهریز، هدایتکننده و مجری فعالیتهایی است که با هدف تولید علم و تشکیل سرمایه انسانی انجام میشود. این فعالیتها توسط وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با عنوان دانشگاه و مؤسسه آموزش عالی در دو بخش دولتی و غیردولتی صورت میگیرد. بخش دولتی شامل دانشگاههای دولتی وابسته به وزارت علوم، دانشگاه پیام نور، دانشگاهها و مؤسسههای آموزش عالی وابسته به دستگاههای اجرایی و دانشگاه جامع علمی کاربردی است. بخش غیردولتی آموزش عالی نیز شامل دانشگاه آزاد اسلامی، مراکز آموزش علمی کاربردی و مؤسسه آموزش عالی آزاد است.
توجه به نقش محوری و کلیدی بخش آموزش عالی در برنامه پنجم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، که با عنوان توسعه مبتنی بر دانایی به آن پرداخته شده بود ، دارای نقش محوری است. برنامه چهارم توسعه به عنوان نخستین برنامه از چهار برنامه میانمدت پنج ساله در یک افق بیست ساله ترسیم شده است.
در »سند چشمانداز بیست ساله« سه هدف آرمانی وجود دارد که ایران آینده را در جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه آسیای جنوبغربی به تصویر کشیده است. از دل سه هدف آرمانی، سیاستهای کلی و مضامین دوازدهگانه برنامه چهارم توسعه مواردی مانند بسترسازی برای تسریع رشد اقتصادی، تعامل با اقتصاد جهانی، رقابتپذیری اقتصادی، توسعه مبتنی بر دانایی، حفظ محیطزیست، آمایش سرزمین و توازن منطقهای، ارتقای سلامت و بهبود کیفیت زندگی، ارتقای امنیت انسانی و عدالت اجتماعی، توسعه فرهنگی، امنیت ملی، توسعه امور قضایی و نوسازی دولت و ارتقای اثربخشی حاکمیت را عنوان کرده است که تأمین و تحقق همه موارد پیش گفته مبتنی بر رویکرد توسعه دانایی محور است.
توسعه دانایی از مهمترین وظایف، کارها و مأموریتهای بخش آموزش عالی است. به سخن دیگر میتوان گفت دستیابی و تحقق اهداف دوازدهگانه یادشده محقق نمیشود مگر با توجه و محوریت بخش آموزش عالی. هماهنگی و تعامل بخشهای مختلف با بخش آموزش عالی به منظور تربیت و تأمین نیروی انسانی متخصص موردنیاز در زمینههای مختلف دوازدهگانه ضرورت بیش از پیش دارد. زیرا در غیاب سرمایه انسانی، حتی به شرط فراهم بودن سایر عوامل، تحقق مضامین دوازدهگانه در سایر بخشهای برنامه قابل حصول نیست
»سند جامع علمی کشور« نیز بر این نکته تاکید میورزد که » نقشه جامع علمی کشور مجموعهای جامع، هماهنگ و پویا از مبانی، اهداف، سیاستها و راهبردها، ساختارها و الزامات تحول راهبردی علم و فناوری مبتنی بر ارزشهای اسلامی و آیندهنگر برای دستیابی به اهداف چشمانداز بیستساله کشور است. در این سند تلاش شده به مبانی ارزشی و بومی کشور، تجربیات گذشته و نظریهها و نمونههای علمی و تجارب عملی تکیه شود
و نیز براساس سند دانشگاه اسلامی » دانشگاهها و مراکز آموزش عالی هر جامعه نماد بالاترین سطح علم و فرهنگ آن جامعه محسوب میشوند؛ بنابراین آموزش عالی کشور بایستی، مبدأ تحولات علم و فرهنگ باشد. احیای هویت تمدنی و پیشرفت جمهوری اسلامی، مستلزم رشد متوازن و همه جانبه ابعاد علمی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی کشور است که در مسیر تعالی آن، آموزش عالی کشور نقش پیشران و موتور محرکه را برعهده خواهد داشت. آموزش عالی کشور رسالتهای مختلفی در ابعاد فرهنگی- تربیتی، آموزشی، پژوهش و فناوری و مدیریتی بر عهده دارد که بایستی آنها را به صورت نظام واره لحاظ نمود که مهمترین آنها عبارتند از: تربیت متخصصین متعهد، خلاق، متخلق، ماهر و کارآفرین، تولید، انتقال و انتشار علم و فناوری در خدمت نیازهای جامعه اسلامی، ساختاری کارامد و اثربخش با تعامل سازنده و اثرگذار در سطوح ملی، منطقهای و فراملی
حال با توجه به این اسناد بالادستی که در باب آن صحبت گردید ، در میان موسسات آموزش عالی، مراکز تربیت معلم و نسبت اهداف و اسناد راهبردی آن با اسناد بالادستی موضوع این پژوهش است و مهم آنکه »سند تحول آموزش و پرورش« نیز از اسنادبالادستی است که میبایست به آن توجه شود.در مقدمه این سند آمده است: