بخشی از مقاله
چکیده
مهمترین شاخص الگوی پایه پیشنهادی، اجماعی ،ابداعی و نخبگانی اسلامی ایرانی پیشرفت امیدواری به رسم العین بودن آن برای نظام جمهوری اسلامی به عنوان دستور کار قطعی و قابل اجرا و تحقق بودن ان است. هرچند رسالت الگوی موردنظر حیاتی ،سرنوشت ساز و تعیین کننده برای اینده جامعه می باشد وبنای آن به قصد ساختن ایرانی اسلامی، سربلند و توسعه یافته در تمام عرصه های تربیتی، فرهنگی ،اجتماعی ،اقتصادی،سیاسی در پنجاه سال اتی می باشد اما تجربه پنج سال گذشته الگو در عرصه طراحی ،تدوین و تحلیل نشان می دهد که الگوی در حال تکامل نیازمند نقد و بررسی های علمی و تطبیقی بیشتر و عمیقتری می باشد.
در این پژوهش سند الگوی پایه پیشرفت اسلامی ایرانی در پنج سطح ،افق،تدابیر،رسالت ،مبانی و نظام ارمان ها براساس اسناد بالادستی تحولی وبه طور خاص سند تحول بنیادین آموزش و پرورش مورد بررسی تحلیلی وتطبیقی قرار می گیرد و پیشنهاداتی جهت تعمیق و تکمیل الگوی موردنظر ارائه خواهدشد.
مقدمه:
الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت که در پنج سال اخیر به همت نخبگان علوم انسانی و با هدف طراحی ، تدوین و اجرای نقشه ای کامل برای توسعه اجتماعی در تمام ابعاد و بالندگی افراد جامعه در حال تکوین و تکامل می باشد بخش های مهم و زیر ساخت های انسانی و اجتماعی را نشانه گرفته است و به دنبال ایرانی اسلامی و الگوی کامل در پنجاه سال اینده و در گذر تحولات می باشد.
بنابراین قصد و نیت طراحان و حامیان الگوی مورد نظر هدفمند ،آگاهانه و قابل تقدیر می باشد اما از منظری دیگر و از انجا که محور و زیربنای تمام برنامه ها و الگوهای اجتماعی ، نظام های تربیتی و به طور خاص نظام آموزش و پرورش رسمی وعمومی می باشد در تمام مراحل الگو از طراحی ،تدوین ،اجرا و ارزشیابی نقش متخصصان تعلیم و تربیت و برنامه ریزان درسی تعیین کننده می باشد و از آغاز تا انجام الگو و سایر سیاست گذاری های کلان و خرد نخبگان تربیت مورد مشورت قرار می گیرند و طراحی و اجرای الگو با پایش و اجماع نخبگان تربیت صورت بندی می گردد.
بررسی تحلیلی و تطبیقی الگوی پایه پیشنهادی با سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نقاط قوت و ضعف را به خوبی به تصویر می کشد و انعکاس اسناد بالادستی تحولی و اسناد بنیادین آموزش و پرورش در این الگو به تکمیل و تعمیق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت کمک شایان توجهی خواهد کرد.
بررسی تحلیلی وتطبیقی محور مبانی:
در الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت به مبانی خداشناختی ، جهان شناختی ، انسان شناختی ، جامعه شناختی ، ارزش شناختی ،دین شناختی و ویژگی های هرکدام از منابع اشاره شده است.اما تحلیل و تطبیق الگوی مورد نظر با مبانی نظری سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نشان می دهد مبانی معرفت شناختی به عنوان یکی از مهمترین مبانی که به ماهیت و چگونگی کسب دانش یا معرفت می پردازد،مغفول مانده است.در واقع معرفت شناسی - epistemology - قلمرویی از دانش فلسفی است که به بررسی معرفت می پردازد.پرسش هایی مانند امکان و ماهیت معرفت ،حدود شناخت،ارزش شناخت، انواع و ابزار شناخت وملاک صدق قضایا،محور اصلی آن را تشکیل می دهد
مبانی سیاسی تربیت رسمی وعمومی آن دسته از گزاره های مفروضی هستند که از یک سو جایگاه تربیت را در نظام سیاسی کشور جمهوری اسلامی ایران نشان می دهند واز دیگر سو چگونگی دخالت وتاثیر نظام سیاسی را در حوزه تربیت بیان می کنند
بنابراین یکی از حوزه های مغفول در الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت ،عدم توجه به مبانی سیاسی الگوی پیشنهادی می باشد با این شرح وتوضیح که نسبت الگوی مورد نظر با نظام سیاسی جامعه ، کمیت وکیفیت ارتباط و دخالت نظام سیاسی در الگو ومتقابلا اثرگذاری الگو بر نظام سیاسی ، نقشهای سیاسی ، تربیت سیاسی ، مردم سالاری از نوع دینی مشخص نشده است.
مبانی حقوقی تربیت به این مسئله می پردازد که همه انسان ها صاحب حق و حقوقی هستند که باید توسط همگان رعایت شوند .زیرا به همان اندازه که در نگاه دینی مکلف بودن انسان اهمیت داردصاحب حق بودنش نیز درخور توجه است واین دو موضوع ،دو روی یک سکه اند. به سخن دیگر ، بین حق و تکلیف آحاد اجتماع ، موازنه برقرار است. اگر در جایی حقی هست تکلیفی نیز وجود دارد
بنابراین در الگوی پایه پیشنهادی توجه به نسبت حقوق و تکالیف افراد جامعه و به طور خاص نظام اموزشی ، دانش آموزان ومعلمان قابل توجه و تامل می باشد. و اینکه حقوق وتکالیف والدین و خانواده ها ، حق مشارکت ، مشورت و نظارت و حق برای کیفیت اموزش و تربیت براساس قوانین مختلف وقانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در الگوی مورد نظر مدنظر قرار گیرد.
مبانی روان شناختی ، تربیت رسمی عمومی به دلیل پوشش دادن به متربیان در سنین خاص - دوره های کودکی و نوجوانی - ناگزیر است با مباحث علمی مربوط به مراحل رشد و خصوصیات هر دوره سروکار داشته باشد، زیرا شناخت واقعیت های روان شناختی متربیان موجب تجویز سازوکارهای مناسب وعقلانی در تربیت رسمی و عمومی خواهد شد. دانش روان شناسی ، که دانشی تجربی است ،تصویر روشن تری از چگونگی حیات آدمی را - در بعد روان شناختی - ارائه می دهد
در الگوی پایه پیشنهادی توجه به دستاوردهای نوین روانشناختی به ویژه در سند تدابیر تربیتی مهم و قابل توجه می باشد .همچنین توجه به نسبت جسم و روح ، وراثت و محیط ، طبیعت ، فطرت و اجتماع ، کرامت ذاتی یا تکوینی ،توجه به تشابهات و تفاوت ها در آموزش و یادگیری در ذیل سند تدابیر قابل تامل خواهد بود.
در حال حاضر نظام رسمی آموزش و پرورش به دلیل کم توجهی به آموزش مهارتهای اساسی زندگی متعادل و متعالی ،فقدان کارایی در ارتقای فرهنگ عمومی و خرده فرهنگ های رایج جامعه و کم توجهی به بسط و توسعه عدالت تربیتی و اجتماعی ،عدم انعطاف پذیری لازم برای پاسخگویی به تحولات وتغییرات اجتماعی پیرامونی ،توجه افراطی به حافظه محوری و تکرارتربیت بانکی منسوخ ، مدرک گرایی و رقابت ناسالم در عرصه ارزشیابی اموزشی و بی توجهی به تربیت اخلاقی ، ارزشی و هویت جنسیتی مورد نقد و محل چالش منتقدین نظام اموزشی معاصر می باشد.
عدم توجه به نقش و تعامل سازنده دولت و جایگاه خانواده ،رسانه ها ، نهادها و سایر سازمان های غیر دولتی در ذیل سند تدابیر دیده می شود.از انجا که طراحی ، تدوین و اجرای یک الگو ،ان هم از این نوع الگوها که فرابخشی می باشد عوامل و متغییر های متعددی در توفیق ان نقش خواهد داشت سهم و نقش خانواده ، رسانه ها و سازمان های مردم نهاد در مرحله طراحی ، اجرا و ارزشیابی تعیین کننده می باشد.
کم توجهی به فرهنگ و تمدن ایرانی در الگوی پیشنهادی ؛با این شرح و بسط که مقتضیات فرهنگی ، تاریخی ، ملی ،سیاسی و اقتصادی ،زبان و ادب فارسی وهویت ملی و ایرانی در الگوی پیشنهادی مورد دقت و تاکید قرار گیرد.