بخشی از مقاله

چکیده:

فرهنگ »ایثار و شهادت« به مجموعهای متشکل درهمتنیده و همنهاده از برآیند ارزشها، هنجارها و تولیدات مادی و غیرمادی ایثارگران و شهداء و نیز روحیه ایثارگری و شهادتطلبی و همچنین کلیت نگاهکِرد به این مفهوم در جامعه اطلاق میگردد که نهادمندسازی و بازنهادی مستمر کلیت این نظام معنایی-ارزشی در بطن و متن حیات اجتماعی میتواند در موازات ایمنسازی جامعه از بسیاری از مسائل و مشکلات پیشروی آن، موجبات پیشرفت کشور را در زمینههای مثبت و موردنیاز فراهم سازد.

از سوی دیگر، حیطه علم و فناوری بهمثابه حوزهای مهم و راهبردی و بایستهای بنیادین در کلیت هر جامعه، که رشد و ارتقاء آن موجب پیشرفت و تعالی در سایر ساحات حیات اجتماعی - اقتصادی، سیاسی و فرهنگی - میگردد، خود متأثر از مجموعهای از عوامل فرهنگی و اجتماعی بوده، و بهعبارتی، نحوه، ابعاد و میزان رشد و ارتقاء آن منوط به میزان شکلگیری، عمومیتیابی و نهادینه شدن برخی ویژگیها و اسلوبهای فرهنگی و اجتماعی است.

در این میان، یکی از عوامل مؤثر بر پیشرفت و ارتقاء حیات علمی کشور، پس از پیروزی انقلاب اسلامی را میتوان عمومیتیابی و نهادینه شدن فرهنگ ایثارگری در ایران اسلامی دانست. این مطالعه در قالب روش شناسی کیفی، با نگاهی تبیینی-تحلیلی و با کاربست روش مطالعه اسنادی و روش تحلیل سند در پی آن است که به بررسی و واکاوی تأثیر فرهنگ ایثار و شهادت و بایستههای مترتب بر آن، در پیشرفت و بالندگی حیات علمی کشور با برررسی اسناد بالادستی » سند چشمانداز، سند تحول بنیادین آموزشوپرورش، سند نقشه جامع علمی کشور، سند جامع دانشگاه اسلامی و...« پرداخته و از این راه کاربستهایی را در جهت تأثیرگذاری هر چه بیشتر فرهنگ ایثارگری بر پیشرفت و ارتقاء حیات علمی کشور ارائه نماید.

.1 درآمد

تمایل درونی انسان برای فرارفتن از جوهر کالبدی خود و انگیزه وی برای رسیدن به جاودانگی و یا در قرائتی، مبدل شدن به »ابرمرد« موجب پناه بردن نسل بشر به اسطوره در طول تاریخ حیات خود شده است. اسطوره درواقع، برآیندی از واقعیت و تخیل انسان است که در فراگردی آنچنان به همتنیده میشود که بهعنوان فکتی واقعی در دیالوگ بین انسانها به منصهی ظهور میرسد. نقطه کانونی پسنای هر اسطوره آن چیزی است که انسان میخواهد به آن برسد یا بهعبارتی، تصویری است که از نهایت شدن خویش ترسیم میسازد. دیگر دوستی، دیگراندیشی، ازخودگذشتگی و به عبارتی، »ایثار « مفهومی است که در اکثر اسطورههای طول تاریخ بشر جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده و به فرهنگ یا تمدن خاصی محدود نشده و این راه تا سرمنزل »در کف نهادن جان« که اوج اعتلای ازخودگذشتگی و ایثار است، امتداد مییابد.

ایثار و شهادت به سبب گذر از ماهیت قراردادی زندگی بشری و الگوی مسلط زیست اجتماعی3 انسان که مبتنی بر یکسری قراردادهای اجتماعی - که در اوج رسمیت خود به شکل قانون ظهور مییابد- در متن و بطن تمامی فرهنگها، هالهای از تقدیس را به همراه دارد. بهعبارتیدیگر، گذشتن از یکسری سرمایههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی انسانی - که به فدا کردن جان میانجامد- نوعی الگوی کنشی است که در قالب قاعدهی مترتب بر قراردادهای اجتماعی زندگی آدمی - تکلیف و انتظار - نگنجیده و در قالب الگوی »منفعت-هزینه« و یا بهعبارتی، آنچه ماکس وبر آن را »عقلانیت صوری« مینامد، قابل دفاع نبوده و در حقیقت از مرتبهی یک قرارداد - که الگوی مسلط یک زندگی اجتماعی است- گذر کرده و تنها با اندکی اغماض در قالب آنچه لورنس کولبرگ در معنایی دیگر، »فرا قرارداد« مینامد، معنا مییابد.

نگاهی به ادبیات حماسی جوامع و فرهنگهای مختلف با تکیهبر ادبیات تطبیقی نشان میدهد که ازخودگذشتگی و ایثار و در اوج آن »مرگ درراه هدفی والا« - شهادت - وجهمشترکِ اساطیر و مترتب بر قریب بهاتفاق آنها بوده، که در قالبی قداست گونه بیان میگردد. دلالت قداست بر ایثار و شهادت در بنمایهی تمامی فرهنگها را میتوان ناشی از این ادراک از ایثار دانست که گروه یا فردی، تمامی یا بخشی از سرمایه خود را درازای زنده نگهداشتن ارزش و یا آسایش و راحتی دیگران و یا نوعدوستی و بهعبارتی، آنچه شهید مطهری آن را »انگیزههای واقعی نسل بشر« مینامد، هزینه میکند.

اصولاً ادیان به سبب ماورایی بودن، توجه ضمنی به ابعاد مختلف خواستههای بشر، نگاه مدونتر و کاملتری نسبت به مفهوم ایثار و شهادت در ابعاد مختلف آن دارند. در این میان بهجرئت میتوان نگرش اسلام به ایثار و شهادت را جامعترین و مدونترین نگرش دانست. بهواقع، نهتنها ایثار و شهادت در دین اسلام جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده، بلکه مبتنی بر آیات و روایات و سیره عملی پیامبر - ص - و ائمه اطهار - ع - میتوان استنتاج کرد که بهنوعی آن را تئوریزه نموده است.

خداوند ضمن زنده قلمداد نمودن شهداء و دادن وعده ارتزاق آنان در نزد خود، آنان را مبتنی بر آیات مصحف شریف، - مصحف شریف، آلعمران، - 169 شایسته فوز عظیم دانسته و بهعبارتی، از ایثارگران و شهداء خشنودی خود را - که بالاترین حد تقرب در دین اسلام میباشد- ابراز نموده است. بهعبارتی، دین اسلام ایثار و شهادت را از حد یک »فرا قرارداد«، فراتر برده و آن را نوعی رابطه خاص و مقدس بین خالق و مخلوق که در طی آن انسان کل داشتههای خود را با گزینشی آگاهانه درراه خشنودی و رضایت خالقش وامیگذارد و خداوند نیز در برابر این عمل او، وی را به رفیعترین درجات نائل میسازد، ارتقاء داده است.

این نوع تبیین ایثار و شهادت در نگاه فرستاده خدا نیزکاملاً مبرهن بوده و »قطره خونی که از شهید بر زمین میریزد را محبوبترین قطره خون در نزد خداوند میداند - .«حر عاملی، ج - 114 :15 این دستگاه مفهومی از ایثار و شهادت و نحوه نگرش به آن در دین اسلام در سخنان و آراء و نیز شیوه زیست پیامبر - ص - و ائمه - ع - کاملاً ملموس بوده و احادیث و روایات فراوانی در مقام والای ایثارگر و شهید، اهمیت ایثار و شهادت و به عبارتی، داشتن نگاه مثبت و ترغیبی نسبت به این امر - البته به شکل درست آن- همیشه وجود داشته است. نگرش اسلام به ایثار و شهادت از همان آغازین سالهای طلوع اسلام، کمکم نهادینهشده و الگوییهای عملی فراوانی از این نوع نگرش را در بین مسلمانان در سطوح و شئون گوناگون آن میتوان یافت.

ایثارگریها و رشادتهای علی - ع - درراه اسلام و ازخودگذشتگیها و تحمل شکنجههای سخت از یاسر و سمیه و سایر یاران پیامبر - ص - خود، نمودی بر این مدعاست. »عاشورا« بهمثابه نمود کامل نوع نگاهکِرد اسلام به ایثار و شهادت ضمن نهادینهسازی آن در بطن و متن اسلام و بالأخص فرهنگ سیاسی شیعه، موجب الگوسازی و پردازش نمودی جامع از ایثار و شهادت برای تمامی مسلمانان با هر جنس و سن و پایگاه اجتماعی و فرهنگی در این بستر تاریخی گردیده و به عبارتی، برای نوع نگاهکِرد اسلام به ایثار و شهادت بستری گفتمانی فراهم نمود.

در موازات این مبحث با پذیرش اسلام از سوی ایرانیان بهتبع، تلقی اسلام از ایثار و شهادت و نوع نگاهکِرد به آن به قاموس فکری و جهان زیسته مردم ایران راهیافته و بهسبب وجود دیدگاه »آن جهانی« و نیز وجود نمودهایی از ایثار و ازخودگذشتگی و همچنین کشته شدن درراه اهداف و آرمانهای والا و نیک در کیش زرتشت با مقتضیات فرهنگی و جهان زیسته ایرانی این نوع نگاهکِرد - تلقی اسلام از ایثار و شهادت- بهزودی با ذهن و فکر ایرانیان عجین شده و در الگوی زیسته آنها به گونهایی درونی شده که نمود آن در قیامهای ایرانیان در طول قرون متمادی و نیز شرکت آنان در قیامهای مسلمانان بعد از نهضت عاشوراکاملاً مشهود است. به طور مثال در قیام مختار، ایرانیان ساکن کوفه که به »حمراء« مشهور بودند، شرکت داشتند. برخی از مورخان تعداد آنها را 20 هزار نفر نوشتهاند 

-2طرح مسئله با پذیرش شیعه بهعنوان مذهب رسمی ایران در دوران صفوی و بهتبع آن رشد و بسط تأثیرگذاری و عمومیت یابی فرهنگ سیاسی شیعه، درسهای عاشورا و بستر گفتمانی برآمده از آن نیز در میان ایرانیان ترویج یافته و به عبارتی، جزئی از جهان زیسته و نوع نگرش مَن» ایرانی« شد. در انقلاب مشروطه و وقایع قبل و بعدازآن، مبارزه با حکومت پهلوی، قضیه »کشف حجاب« و... کارویژه های تأثیر این بستر گفتمانیکاملاً ملموس است.

اما اوج تأثیر این بستر گفتمانی در آغاز حرکت امام خمینی - قدس سره - ، قیام 15 خرداد و به عبارتی، خیز انقلابی مردم ایران، سرنگونی حکومت شاهنشاهی و بهتبع آن پیروزی انقلاب اسلامی و تأسیس حکومت برآمده از این انقلاب - جمهوری اسلامی - است. الگوگیری انقلاب اسلامی در ابعاد مختلف آن از عاشورا بر هیچکس پوشیده نیست. درواقع، انقلاب اسلامی با تأسی از نهضت عاشورا و الگوگیری از سیدالشهدا - ع - ویارانش، بستر گفتمانی عاشورا را در تمامی ابعاد آن پیاده نموده که در کلام و منش امام خمینی - ره - ، حضور همیشه درصحنه و ایثارگریهای آحاد جامعه در طول دوران خیز انقلابی و به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی و نیز پسازآن متبلور گشت. این ایثارگریها پس از انقلاب در دوران هشت سال دفاع مقدس بسط یافته و به عبارتی، تبدیل به یک فرهنگ شد.

بهواقع، فرهنگ ایثار و شهادت و عوامل مترتب بر آن را میتوان مظهر الگوگیری گفتمان انقلاب اسلامی از بستر گفتمانی نهضت عاشورا و مبین تأثیرپذیری این گفتمان از فرهنگ سیاسی شیعه دانست. در این راستا، فرهنگ ایثار و شهادت و بایستههای آن بهمثابه نقطه کانونی گفتمان انقلاب اسلامی چه در پیروزی انقلاب اسلامی، چه در دوران هشت سال دفاع مقدس و چه، در ساحات مختلف - علمی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی - در طول حیات جمهوری اسلامی بهعنوان یکی از عوامل مهم در قوام نظام اسلامی و حیات سرافرازانه آن، بسیار مؤثر بوده و نمود یابیهای فراوانی داشته است.

به سخنی دیگر، فرهنگ ایثار و شهادت بهمثابه انگارهای هویتی برآمده از مبانی ارزشی - اعتقادی، پتانسیلی است که به جنگ و دفاع، مبارزه و جانفشانی تحدید نگشته و در هر ساحتی میتواند تأثیرگذار بوده و به عبارتی امتزاجیابی این انگارهی هویتی در هر یک ساحات - علمی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی - موجب ایجاد نگاهکردی ارزشی و اعتقادی و نگرهای باورمندانه و جهادی در ساحت موردنظر میگردد.

که این نگاهکِرد ارزشی، جهادی و باورمندانه خود سبب بالندگی و ارتقاء ابعاد مختلف حیطه مزبور میشود. از سوی دیگر، حیطه علم و فناوری بهمنزله زیرساختی بنیادین و ساحتی راهبردی در رشد و پیشرفت کشور -که سایر ابعاد فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی از آن به اشکال مستقیم و غیرمستقیم تأثیر میپذیرند، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بالأخص در دو دهه اخیر بهنوبه خود از نگاهکرد ارزشی اعتقادی و نگره باورمندانه و جهادیِ منتج از فرهنگ ایثار و شهادت بسیار تأثیر پذیرفته که خود موجب شکوفایی و بالندگی و ارتقاء علمی ایران در سطوح ملی، منطقهای و بینالمللی شده است. که تأکیدات مقام معظم رهبری در سالیان اخیر مبنی برداشتن نگره جهادی در حیطه علم و فناوری خود ضرورت امتزاجیابی هرچه بیشتر فرهنگ و روحیه ایثارگری در ساحت علم و فناوری را بسیار مبرهن میسازد.

ازاینرو، ترویج و عمومیتیابی و نهادمندسازی هر چه بیشتر فرهنگ و روحیه ایثارگری و شهادتطلبی در جامعه علمی کشور میتواند راه را برای رشد و ارتقاء و بالندگی حیات علمی کشور هموار ساخته که البته با توجه به اقتضائات و شرایط خاص کنونی کشور در سطح بینالمللی ازجمله، تحریمها از یکسو و نیاز کانونی جامعه به رشد حیطه علم و فناوری و جوان بودن جمعیت کشور و نیز زیادشدن روزافزون جامعه تحصیلات تکمیلی و بهتبع آن افزایش اجتماعات علمی -البته با نگاهی فرصتگرا- از سوی دیگر، نیاز به داشتن چنین رویکردی را بسیار ضروری مینماید.

بر این اساس، در این پژوهش بر آنیم ضمن بررسی ابعاد مختلف تأثیر فرهنگ ایثار و شهادت در رشد علمی کشور با رویکردی تبیینی-تحلیلی به واکاوی ضرورتهای این امر پرداخته تا از این راه در جهت ارائه کاربستهایی برای ترویج و نهادمند سازی هر چه بیشتر این فرهنگ و روحیه در جامعه علمی کشور گام برداریم.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید