بخشی از مقاله

چکیده

نگرش سیستمی، چارچوبی منطقی و علمی ارائه میدهد که چند بعدی بوده و چارچوبی برای در نظر گرفتن عوامل محیطی، داخلی و خارجی سیستم به عنوان یک کل متشکل ارائه داده و به پدیدههای اطراف بصورت یک کل به هم پیوسته مینگرد. تحلیل هر سیستم و یا موضوعی در قالب نگرش سیستمی و ارائه الگوی سیستمی آن باعث فهم راحت تر و دقیق تر آن خواهد شد. هدف این تحقیق ارائه الگوی سیستمی از مرحله طراحی برنامه درسی بود. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی بود.

جامعه تحقیق کتب و مقالات حوزه برنامه ریزی درسی و تجزیه و تحلیل سیستمی بود نمونه تحقیق کتب و مقالات در دسترس محقق بود. در این تحقیق نخست مراحل برنامه ریزی درسی بررسی و مرحله طراحی برنامه درسی به تفصیل تشریح شد. ضمن ارائه چارچوب مفهومی سیستم تطبیق عناصر طراحی برنامه درسی و عناصر اصلی سیستم انجام و عناصر الگوی طراحی برنامه درسی در قالب الگوی سیستمی ارائه شد. با توجه به ویژگیهای الگوی سیستمی، ارائه هر موضوعی در قالب الگوی سیستم باعث فهم راحتتر، دقیق تر و عمیق تر آن شده و با توجه به اینکه کلیه ویژگیهای سیستم را با خود دارد در نتیجه تجزیه و تحلیل آن راحتتر و دقیق تر انجام شده و آموزش آن به دانشحجویان و علاقه مندان راحت تر میشود.

واژه های کلیدی: تجزیه و تحلیل سیستمی، برنامه ریزی درسی، طراحی برنامهدرسی

مقدمه

واژه سیستم مفهومی نسبتاً انتزاعی را بیان می کند. تعاریف سنتی آن مانند مجموعه ای از اجزاء یا عناصر که با تاثیر متقابل بر یکدیگر به طرف هدفی مشترک حرکت می کنند . برخی از سیستم ها خود را تعریف می کنند. دوچرخه با اجزاء بسیار روشن - چرخها، رکابها، زنجیر، دسته ها و ... خود یک سیستم است. اغلب افراد درباره مقصود یا هدف دوچرخه - وسیله ای برای حمل و نقل - و اجزاء اصلی آن با هم توافق دارند .

ولی فرد می تواند دوچرخه را به منزله جزیی از سیستم بزرگتر برای مثال نظام فرد ماشین که هدف آن افزودن برکارایی تبدیل انرژی فرد به حرکت دوچرخه است و یا حتی سیستم بزرگتر از آن دوچرخه یک جزء در سیستم حمل و نقل شهر است که شامل اتومبیلها ، کامیونها ، قطارها، اتوبوسها ، جاده ها و ... است.در نظر بگیرد. به همین ترتیب چرخ دنده عقب  خودروی عقب دوچرخه - خود می تواند یک سیستم در درون نظام دوچرخه در نظر گیرد.

بطور کلی هر سیستم خود می تواند در درون یک سیستم بزرگتر قرار گیرد و یا چند سیستم کوچکتر در درون آن قرار گیرد که هر سیستم با سیستم دیگر می بایست با یکسری اطلاعات و فعالیت بوسیله مرزی که نگارنده آن را در این مقاله بصورت شرح وظایف معرفی کرده است از هم تفکیک و متمایز می شوند. حال هدف و مقصود هر سیستم بستگی به سیستم کلان بالاتر خود و یا در ارتباط با خرده سیستم های مجاور خود و یا با در نظر گرفتن خرده سیستم های درونی آن طراحی ، برنامه ریزی و اجرا می گردد.

در هر صورت هر سیستم چه سیستم آموزشی و چه سیستم کاری و کارگری، یکسری اطلاعات، منابع، امکانات، تجهیزات و ... را بصورت درون داد به سیستم خود راه داده و در درون « in put » خود با فرآیندی که از قبل طراحی و برنامه ریزی شده است در نهایت بصورت خروجی یا out put با تغییرات صورت گرفته بصورت بازده تحویل می دهد . اولین گام در تجزیه و تحلیل سیستمی تعریف سیستم مورد نظر، مرزهای آن و درون دادها و برون دادهای اصلی آن در روی این مرزها است. بیان کمی درون داد و برون داد هدف و تا حدود زیادی کارایی سیستم را تعیین می کند. در این مقاله سعی شده است سیستم ، تجزیه و تحلیل ، طراحی و سیستم در برنامه درسی مورد بررسی قرار گیرد .

سیستم مجموعهای است از اجزای به هم وابسته که به علت وابستگی حاکم بر اجزای خود کلیت جدیدی را احراز کرده از نظم و سازمان خاصی پیروی مینماید و در جهت تحقق هدف معینی که دلیل وجودی آن است، فعالیت میکند. سیستمها بیشمار هستند. برخی از نمونههای سیستم عبارت است از: ملکولها؛ سلولها؛ نباتات؛ حیوانات؛ انسانها؛ جوامع؛ ماشینها و دیگر نظامهای مکانیکی؛ منظومههای کیهانی؛ نظامهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی؛ سیستم اطلاعات؛ کامپیوتر؛ نظامهای تولیدی، آموزشی، تامین اجتماعی، خدمات درمانی، ارتباط جمعی، حسابداری، بایگانی، نظام حقوق و دستمزد، باز نشستگی، ارزشیابی کارکنان و کنترل؛ خطی که با آن مینویسیم زبانی که با آن تکلم می کنیم و..در این مقاله، مفاهیم نظام و سیستم، مترادف گرفته شده اند .

دروندادها یا دادهها عبارتاند از کلیه آنچه که بهنحوی وارد سیستم میشود و تحرک و فعایت سیستم را سبب میگردد. دروندادی که به سیستم وارد میشود، طبق برنامه سیستم، در جریان تغییر و تبدیل قرار می گیرد. مثال: در نظام دانشگاهی، دانشجو که یکی از دادههای سیستم است، در فرآیند تبدیل قرار میگیرد و ذهن او با مفاهیم، واژهها و مطالب علمی آشنا میشود و در نگرش او تغییراتی پدید می آید. دادههایی که در فرآیند تیدیل قرار می گیرند، طبق نظم و سازمانی که بر سیستم حاکم است، به صورت کالا یا خدمت، از سیستم به محیط صادر می شوند.

دانشجوی فارغ التحصیل، تحقیق و پژوهش، برخی از ستادههای نظام دانشگاهی هستند . بازخور فرآیندی دورانی هستند که در آن، قسمتی از ستاده، به عنوان اطلاعات به درونداد پس خورانده میشوند و به این ترتیب سیستم را »خود کنترل« میسازد. محیط سیستم را عواملی تشکیل می دهد که در خارج از سیستم قرار می گیرند. تشخیص آن ساده نیست چون مرز ظاهری نیست. محیط را از سیستم متمایز و جدا می سازد. ویا مشخص می نماید چه چیزی جزء سیستم هست و چه چیزی جزء آن نیست.

تجزیه تحلیل سیستم عبارت است از شناخت جنبه های مختلف سیستم و آگاهی از چگونگی عملکرد اجزای تشکیل دهنده سیستم و بررسی نحوه و میزان ارتباط بین اجزاء آن؛ به منظور دست یابی به مبنایی جهت طرح واجرای یک سیستم مناسب تر. تجزیه و تحلیل به ما کمک میکند تا موقعیت فعلی سازمان را به خوبی درک کنیم، از جریان کار مطلع شویم و آن را مورد ارزیابی قرار دهیم و برای رفع نارسائیها و مشکلات، بهترین راه حل را انتخاب و توصیه کنیم .

یکی از مهمترین وظایفی که برای مدیران برشمردهاند، وظیفه ایجاد تغییر است. مدیران موظفند در عین حال که تعادل سازمان خود را حفظ میکنند، همگام با آخرین تغییرات وتحولاتی که در جهان رخ میدهد، تغییرات لازم را در سازمان خود به وجود آورند و از جدیدترین روشها و شیوه های انجام کار، در اداره امور سازمان خود بهره گیرند . مدیران باید خود، از عوامل ایجاد تغییر باشند و این اصل را باور داشته باشند که سرعت در پذیرفتن افکار و روشهای نو، به موفقیت سازمان مطبوعشان کمک میکند.

آنها باید از همکاران خود بخواهند که در جریان تغییرات، مشارکت موثر داشته باشند و نظرات سازنده و اصلاحی خویش را برای ایجاد تغییرات، مطرح سازند. هرجا که افراد، در فرآیند تصمیم گیری سهیم باشند، همکاری بیشتری در اجرای تصمیم و تغییر نشان میدهند هر چه آگاهی افراد از تغییرات و پیامدهای آنها بیشتر باشد، مشارکتشان فزونتر، و مقاومتشان در برابر تغییر، کمتر خواهد بود . سازمانی پویا و ماندنی است که هدفهای خود را با شرایط و نیازهای متغییر محیطی تطبیق دهد و انعطاف لازم را برای تغییر در ساختار درونی خویش به نحوی که با تغییرات محیطی سازگار باشد، نشان دهد.

با کمک تجزیه تحلیل سیستمها و روشها و شیوههای انجام کار، میتوان اولا: بررسی دوبارهای از هدفهای سازمانی به عمل آورد؛ ثانیا: با نحوه انجام کارها در وضع موجود آشنا شد؛ ثالثا: به کمبودها، نقایص و مشکلات پیبرد؛ رابعا: با استفاده از روشهای علمی، راهها و شیوههای بهتری را انتخاب کرد و به مرحله اجرا گذارد. چنانچه متخصصین، از خارج سازمان برای تجزیه تحلیل سیستمها و روشهای سازمانی دعوت شوند به علت این که با مشکلات سازمانی خو نگرفتهاند، بهتر خواهند توانست به نقایص موجود پی ببرند و کمبودها را تشخیص دهند. به علاوه، این افراد با تجربه و مهارتی که در کار خود احراز کردهاند، با دید علمیتری نسبت به بررسی سیستمهای سازمانی اقدام خواهند کرد.

از طرف دیگر، عدهای از صاحبنظران معتقدند که تجزیه تحلیل امری دائمی و مستمر است و بهتر خواهد بود که واحدی در سازمان برای این منظور دایر شود و این وظیفه مهم را به طور مداوم بر عهده گیرد. به علاوه، شاید کارکنان سازمان چندان مایل نباشند که کارشان توسط افرادی خارج از سازمان مورد نقد و بررسی قرار گیرد. ترکیب سیستم را شامل اجزاء چهارگانه زیر معرفی کرده استدرونداد :آنچه بنحوی وارد سیستم می شود و سبب تحرک سیستم می شود. -2 فرایند تبدیل : جریان تغییر و تبدیل آنچه وارد سیستم می شود.برونداد : آنچه از تغییر و تبدیل از سیستم - به شکل کالایا خدمات - خارج می شود.بازخورد فرایندی دورانی که قسمتی از ستاده به عنوان اطلاعات به درونداد پس خورانده می شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید