بخشی از مقاله

چکیده

جامعهشناسی ادبیات، یکی از شاخههاي جامعهشناسی است که به بررسی، ژرفکاوي و تمرکز مطالعه در محتواي ادبیات به عنوان »هنر کلام« و شناخت جوهر اجتماعی آن میپردازد؛ چرا که آثار ادبی، به طور نامحسوس، تصویر هنرمندانه از واقعیتهاي اجتماعی هر ملّتی را نشان میدهند و با تحلیل و نقد جامعهشناختی این آثار میتوان تا حدودي به وضعیت اقتصادي، فرهنگی و... هر دورة تاریخی، آگاهی پیدا کرد.

در این پژوهش که به شیوة تحقیقات بنیادي نظري و به روش تحلیلی توصیفی انجام گرفته، اشعار سید اشرفالدین گیلانی، معروف به »نسیم شمال« از دیدگاه نقد جامعهشناختی مورد بررسی قرار گرفتهاست. در پژوهش حاضر، مضامین اشعار نسیم شمال در دو دسته اقتصادي و فرهنگی طبقهبندي شدهاست.

نسیم شمال در محتواي اقتصادي به موضوعاتی چون: فقر و فاصله طبقاتی، مشاغل، کسادي بازار، فساد مالی، وابستگی اقتصادي به غرب سخن میگوید. اشعار وي پر است از دغدغههاي اقتصادي به ویژه وابستگی شدید ایران به غرب که باعث فقر عامه مردم روزگارش شده که وي این را، نتیجه بیلیاقتی حاکمان و پادشاهان قاجار میداند.

نسیم شمال در محتواي فرهنگی نیز به موضوعاتی نظیر: مسائل مربوط به زنانبویژه معضل تعدد همسر، ذکر آداب و رسوم در ایام مشهور، غربزدگی، بی سوادي، رواج خرافه و نادانی می-پردازد و با زبانی ساده و روشن همگان را دعوت به مبارزه با جهل، خرافه، بیسوادي و غربزدگی مینماید.

-1 مقدمه

جامعهشناسی ادبیات بخشی از جامعهشناسی هنر است که مطالعات خود را روي محتواي اثر و جوهر اجتماعی آن و روابط متقابل ادبیات و جامعه متمرکز میسازد. دانش مزبور با معتبر شمردن قواعد و قراردادهاي زیباشناختی، با بررسی خردهفرهنگ و پایگاه اجتماعی هنرمند، میکوشد تأثیراتی را که فعالیتها و آثار هنري در روند امور و نهادهاي اجتماعی و سیاسی و فرهنگی برجاي میگذارد و همچنین تأثیراتی که هنر و فعالیتهاي هنري متقابلاً از آنها میپذیرد، روشن سازد و نقش مهمی را که ساختار اجتماعی در این میان ایفا میکند نشان دهد.

در حوزهء جامعهشناسی، اوضاع و احوال اخلاقی،اقتصادي،فرهنگی جامعه در ارتباط با ادبیات مورد بررسی قرار میگیرد.آثار ادبی به طور نامحسوس و غیرمستقیم، آرمانها، تفکرات و شیوهء زندگی هر ملت را در طول تاریخ نشان میدهد و تصاویري هنرمندانه از واقعیات اجتماعی عرضه میدارد. نگاه جامعهشناختی به ادبیات میتواند وضعیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هر دوره را تا حدودي نمایان سازد.

دورهء مشروطه یکی از دورههاي پر فراز و نشیب تاریخ ایران است. تقریباً همه چیز، در حال دگرگونی و تغییر است و بعضیاز ارزشها فرو ریخته و ارزشها و موضوعات جدید تبلیغ میشود تا در فرهنگ جامعه ایرانی جاي خود را باز کند.

با افزایش روابط ایران با دولتهاي اروپایی، آرا و اندیشههاي روشنفکران و آزاديخواهان آن سرزمینها، اهل قلم و اندیشه ایران را تحت تأثیر قرار داد.آنها با اعتقادات جدید که استبداد سلطنتی، محافظهکاري سیاسی را مردود میشمردند و اصول برابري و آزادي و برادري را میستودند، آشنا شدند. از طرفی دیگر نفوذ اقتصادي اروپا و بیکفایتی پادشاهان قاجار منجر به آشفتگی اقتصادي و اجتماعی ایران شد.

بیان مسأله:

یکی از مهمترین ویژگیهاي ادبیات و شعر مشروطه، تأثیرپذیري آن از جریانات اجتماعی و سیاسی است که تحت تأثیر اوضاع و شرایط حاکم بر جامعه، شعر وارد حوزهء زندگی مردم میشود و نحوه ء زندگی ملت را به تصویر میکشد. جامعهءایران در حال و هواي انقلاب در حال تغییر و تحول اساسی است و روشنفکران تلاش دارند، سنتهاي جدید، جایگزین سنتهاي کهنه گردد. در این راستا نیز ادبیات اعتراض یا »انتقاد« شکل میگیرد که خصیصهء بارز آن جامعهگرایی و واقعگرایی است.

از رهگذر بررسی اشعار این دوره به راحتی میتوان اوضاع جامعهء آن زمان را ترسیم نمود و افق فکري شاعران و نوع تلقی آنان را نسبت به مسائل اجتماعی،اقتصادي و فرهنگی جویا شد.تاریخ پرفراز و نشیب ایران، سرشار از جنگ و صلح، ظلم و عدالت، شادي و اندوه و امید و ناامیدي است. در فراخناي این تاریخ، مردمانی زیستهاند که همواره با اسلحه و یا با اندیشه و قلم خود به مقاومت و مبارزه پرداختهاند.

سید اشرفالدین حسینی گیلانی - نسیم شمال - ستارهاي در دورهء مشروطیت – یکی از حادثهترین دورهء تاریخی سرزمین ما – طلوع کرد و خوش درخشید و از پرتو نور خود دلهاي مردم ستمدیده را به تصویر کشید. اشعارش که از احساسات و عواطف شدید میهندوستانه و مردمگرایانه به خصوص قشر فقیر و ستمدیده سرچشمه گرفته بود، بیتردید در بیداري تودهها و آشنایی آنان با حقوق خود، تأثیر ژرف داشت.

دیوان »نسیم شمال« از آن جهت انتخاب شد که تصور میشود با توجه به کمسوادي غالب ایرانیان در آن زمان، مردم اشعاري را که آهنگین بوده و به خصوص سبک محاورهاي داشته بهتر به حافظه سپرده و تحت تأثیر اندیشهءآن قرار میگرفتند.سیداشرفالدین گیلانی از میان مردم و از خطهءشمال برخاسته بود، تمام عمر با مردم و در میان مردم زیست واز احوال و دغدغههاي زندگی آنان اطلاع کامل داشت و به همین دلیل بهخوبی توانست با آنان ارتباط برقرار نماید. 

-2-1 پیشینهء تحقیق: جامعهشناسی ادبیات یکی از پیچیدهترین علوم میانرشتهاي است که در اواخر قرن19 توسط منتقدانی مانند مادام دواستال و ایپولیت تن و، فیلسوفانی مانند هگل و مارکس شکل گرفت و درقرن 20 بااندیشه بزرگانی چون جورج لوکاچ، لوسین گلدمن، تئودور آدورنو، اریش کوهلرو میخاییل باختین گره خورده و پیوندهاي خود را با فلسفه،فرهنگ، هنر و اقتصاد محکم کرده است.با این همه، نخستین بار جورج لوکاچ مجارستانی بود که توانست جامعه شناسی ادبیات را به علمِ اثباتی تبدیل کند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید