بخشی از مقاله
چکیده
گسست در ساختار فضایی محلّههاي شهري و از بین رفتن هویت کالبدي آنها، سبب از بین رفتن ساختار اجتماعی پیوسته میان ساکنان و کاهش ارتباطات چهره به چهره و رودررو گشته و باعث جایگزینی روابط ثانویه بهجاي روابط گرم و صمیمی افراد شده است، بهگونهاي که روابط انسان ها در قالب رسمی، کاري و اداري تعریف میشود. هدف پژوهش علاوه بر شناخت مؤلفههاي سرمایه اجتماعی، تلاش براي معطوف ساختن نگاه برنامه ریزان شهري به جنبههاي غیر کمی در برنامهریزي شهري و بازتعریف ساختار محلّهاي جهت بسط و گسترش مفاهیم اجتماعی توسعه پایدار در رویکرد توسعه پایدار محلّهاي است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی - تحلیلی بوده و ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه محقق ساخته میباشد جامعه آماري پژوهش شامل محلات 22 گانه شهر بابلسر میباشد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 382 نفر به دست آمد. براي تجزیه و تحلیل داده هاي به دست آمده از تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون و آزمون آماري ANOVA و در قالب نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد میان سرمایه اجتماعی ساکنان محلات 22 گانه توسعه پایدار محلّهاي در فرضیه اول با توجه به اینکه ضریب همبستگی پیرسون - 0/583 - و سطح معناداري - Sig - برابر با 0/000 است، بنابراین میتوانیم بگوییم رابطه مثبت و معناداري در سطح اطمینان 99 درصد بین دو متغیر وجود دارد. همچنین ، نتایج فرضیه دوم حاکی از آن است که باتوجه به آزمون ANOVA رابطه بین سن و میزان سرمایه اجتماعی، رابطه بین سطح تحصیلات و میزان سرمایه اجتماعی و رابطه بین محل سکونت و میزان سرمایه اجتماعی با سطح معناداري - Sig - برابر با 0/005 است، بنابراین میتوانیم بگوییم رابطه مثبت و معناداري بین سه متغیر وجود دارد.
واژه هاي کلیدي: سرمایه اجتماعی، محلّه شهري ، توسعه پایدار محلّهاي، آزمون ANOVA ، SPSS
-1 مقدمه
تا چند دهه پیش در اغلب شهرها، محلّهها از اعتبار و نقش و جایگاه ویژهاي در نظام روابط و تعاملات اجتماعی برخوردار بودند و اکثر ساکنان نیازهاي خود را در محلّه تأمین میکردند. روابط چهره به چهره، احساس تعلق، روابط اجتماعی و ... از ویژگیهاي خاص این محلّهها بود که از آن با عنوان سرمایه اجتماعی یاد میشود. اما در چند دهه اخیر با توجه به پدیده جهانیشدن و عصر ارتباطات جهانی ما شاهد کاهش روابط در این سطح هستیم - ربانی خوراسگانی و همکاران، . - 2 :1388 ازهمگسیختگی روابط اجتماعی در شهر، شهرنشینی، کاهش همکاري و تعاون، ضعف در حمایتهاي اجتماعی جامعه ي محلّهاي در برنامههاي عمران شهري، رکود و ضعف در امنیت اجتماعی و رسیدگی ........
به امور انتظامی و حفاظت و امنیت و خلاصه عدم مشارکت شهروندان در برنامهریزيهاي توسعه اقتصادي و اجتماعی، در بسیاري از شهرهاي ایران، بهویژه کلانشهرها موجب ائتلاف سرمایههاي مادي و معنوي و تشدید مشکلات و ناهنجاريهاي شهري گردیده است - شماعی، . - 118 : 1383 الگوها و ابتکارات توسعه شهري میباید توانایی شهروندان را در جهت اهداف، کنترل جامعه و اشخاص، سودمندي سیاسی، کیفیت زندگی بهبودیافته جامعه و عدالت اجتماعی ارتقاء دهد. اما این نوآوريها بستر و ظرفیت لازم براي دست یابی به اهداف موردنظر ایجاد نکرده و در توسعه قابلیتهاي استفادهنشده جوامع محلی موفقیتی کسب نکردند. پژوهش انجامشده در خصوص روند توسعه اجتماعی - فضایی شهرهاي معاصر ایران حاکی از این است که عدم توجه بایسته به مسائل محلّهاي و جوامع محلی، معضلات عدیدهاي را در شهرها به دنبال داشته و سبب ایجاد مانع براي توسعه عمومی کشور شده است - پیر بابایی، . - 61 :1383
سرمایه اجتماعی را میتوان یکی از مشخصههاي عمده » توسعه محلی« تلقی کرد. امروزه در مباحث نظري، میزان و نحوه تعاملات اجتماعی کنش گران، سرمایه اجتماعی به شمار میآید و یکی از مهمترین موضوعات موردبررسی جامعه شناسان است. در دنیاي مدرن، زندگی شهري با کاهش روابط اجتماعی همراه بوده است بهنحويکه شبکه ارتباطی افراد نسبت به دورههاي پیشین زندگی اجتماعی فرسودهتر به نظر میرسد. این مسئله موجب گسترش انزواي اجتماعی در سطح محلّهها شده است. شهرنشینان امروز، هم چون گذشتگان خود با خویشاوندان، همسایگان، همکاران و دوستان خود روابط صمیمانه و نزدیک ندارند، به عبارتی کمیت و صد البته کیفیت روابط اجتماعی تنزل شدیدي یافته است. بنابراین کاهش روابط اجتماعی افراد و پیامدهاي آن به یک مسئله اجتماعی تبدیلشده است.
سرمایه اجتماعی مانند منبعی، ریشه در ساختار اجتماعی دارد - ملاحسنی، . - 328 : 1383 درمجموع یکی از بسترهاي شبکهاي که سرمایه اجتماعی میتواند در آن تحقق عینی پیدا کند، اجتماع محلّهاي میباشد و به عبارتی اجتماع محلّهاي همان سرمایه اجتماعی میباشد که در کالبد فضاي مشخص و محدوده مکانی، تعیین مییابد و به شکل مدرن خود - یعنی آگاهانه، انتخابی، داوطلبانه و پایدار - به فعلیت میرسد و وجود سطحی از تمامی ابعاد سرمایه اجتماعی - اعم از اعتماد، هنجار، انسجام، مشارکت - براي تشکیل اجتماع محلّهاي لازم و ضروري مینماید - زند رضوي، . - 10 :1388 محلّهها و واحدهاي همسایگی بهعنوان محیطی که بیشترین وقت افراد در آنها سپري میشود؛ پلی بین جنبه اجتماعی و زیستی زندگی آنها است و تأثیر بسیار عمیقی بر سلامت جسمانی و روانی دارند.
بسیاري از محلّههاي شهري معاصر با ویژگیهاي جسمی و روانی ساکنان خودسازگاري کافی ندارند؛ محدودیت سرانهي فضاهاي سبز و باز و دیگر فضاهاي عمومی، محدودیت کمی و کیفی خانههاي مسکونی، کیفیت پایین محیط شهري، آلودگی هوا و مدیریت نامناسب ضایعات شهري، آلودگی صوتی و دیگر مشکلات محیطی عوامل تهدید سلامت انسان شهري امروزي را تشکیل می دهند. علاوه بر این سبک جدید زندگی و تغییرات اقتصادي نیز به این مشکلات دامن زده و منجر به کمرنگ شدن نقش محلّهها در زندگی روزمره افراد از طریق وابستگی به اتومبیل، عضویت در جوامع مجازي، صرف وقت بیشتر به رایانه و تلویزیون و کاهش تعاملات اجتماعی چهره به چهره و ناپایداري اجتماعی شده است - شیعه و همکاران، 2 :1392 و . - 3 مفهوم توسعه محلّهاي، با محوریت مقیاس جغرافیایی محلّه، تحلیل جغرافیایی عوامل سرمایه اجتماعی در سطح محلّههاي شهري .. 499
مفاهیمی چون نیازهاي اقتصادي ساکنان، حمایت و حفاظت از محیطزیست محلهاي، تقویت و پایداري اجتماعات انسانی در محلّهها، مشارکت ساکنان در مدیریت محلّه و تأمین نیازهاي خدماتی مانند آموزش، بهداشت و درمان و نظایر اینها را بر مبناي امکانات محلّهاي شامل میشود. مفهوم » برنامهریزي محلّه - مبنا « که بر همین اساس مطرحشده است، مبتنی بر مهندسی اجتماعی است، و بهجاي نگرش کلان و مقیاسهاي ذهنی به ابعاد مشخص فضا، زمان در مقیاس محلی و خرد میپردازد و بهجاي پرداختن به توده مکانیکی و مدیریت ناپذیر کلان شهري بهاندازه هاي قابل مدیریت و واحدهاي ارگانیکی مشخص - محلّههاي شهري - میاندیشد. درواقع این الگو در پیشناخت سرشت ویژه و خاص هر محله شهري است، که با فرضیههاي قراردادي کلان و شهر مقیاس متوقف، پنهان و یا بهراحتی فراموششده است. در این رویکرد، نگاه برنامهریزي و مدیریت از پایین به بالا و مبتنی بر توانمندسازي است و رویکرد آن دارایی - مبنا با تأکید بر منابع انسانی، سرمایههاي اجتماعی و مشارکت جمعی ساکنان محلّههاست - رضازاده و سلسله، . - 15 :1389 ازاینرو بررسی ارتباط مؤلفههاي کالبدي، اجتماعی، اقتصادي و زیست محیطی محلّه با سلامت ساکنان و توجه و تأکید بر نقش محلّه در سیاستهاي برنامهریزي شهري و توسعه پایدار از ضرورتهاي انجام این تحقیق است.
هدف این پژوهش علاوه بر شناخت محلّه، در نظر دارد تا ضمن معطوف کردن نگاه برنامه ریزان به توجه به سرمایه اجتماعی و جنبه هاي غیر کمی در برنامهریزي شهري، به بازتعریف ساختار محلّهاي جهت بسط و گسترش مفاهیم توسعه در رویکرد توسعه محلّهاي و بازشناسی ساختار فضایی محلّههاي شهري بهعنوان هستههاي اصلی شکلدهنده به زندگی شهري از طریق تعاملات و ارتباطات اجتماعی در سطح محلّه بپردازد. و از دیگر اهداف این پژوهش که در چارچوب اهداف کلی قرار می گیرند عبارتاند از:
- شناخت نقش مؤلفههاي سرمایه اجتماعی در توسعه پایدار محلّهاي
- شناسایی عوامل محدودکنندهي سرمایه اجتماعی در بین افراد
- ارائه راهکارهایی در جهت افزایش سرمایه اجتماعی در محلّه
- فرضیهها:
- به نظر میرسد میان مؤلفههاي سرمایه اجتماعی ساکنان محلّه با شکلگیري توسعه پایدار محلّهاي در محلات شهر بابلسر ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد.
- به نظر میرسد میان میزان سرمایه اجتماعی با عواملی مانند سن، تحصیلات و محل زندگی افراد در محلّههاي مختلف ارتباط وجود دارد.
در پژوهش حاضر هدف ما بررسی مؤلفههاي سرمایه اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن جهت توسعه پایدار محلّهاي در سطح تمامی محلات شهر بابلسر میباشد. این مؤلفهها شامل اعتماد، انسجام، مشارکت و آگاهی، و کیفیت بافت کالبدي - زیستمحیطی، بهداشتی - درمانی، اجتماعی - فرهنگی و اقتصادي محلّه میباشد.
-2 مبانی نظري تحقیقسالها تجربهي برنامهریزي شهري در جهان نشان داده است که در این حوزه نیز انسان و منابع انسانی حتی بیش از منابع مالی اهمیت و ارزش دارند؛ تا آنجا که بیتوجهی به این امر سطح بالاي