بخشی از مقاله
چکیده
هم در آثار عرفانی طراز اول و هم در آثار برجستهي حماسی جهان، سفر از مکان و موطن خویش به سرزمینهاي دور، برخورد با موانع، رنجها و خطرها و سپس بازگشتن به وطن اصلی، موضوع و به تعبیري، درونمایهاي مشابه و مکرر است . داستان شیخ صنعان، داستانی تمثیلی و تمثیلی رمزي است. شیخ صنعان که پیر عهد خویش است، مکرر در خواب میبیند که در روم بر بتی سجده میکند. همراه با چارصد مرید معتبر خویش به روم میرود.
درآنجا شیفتهي دختري ترسا میگردد و ترك دین میکند و زنار میبندد؛ تا اینکه سر انجام با دعاي یکی از مریدان خاصش از این دام میرهد و به کعبه بازمیگردد. داستان اولیس نیز کم و بیش داستانی است اساطیري و پر رمز و راز و شباهتهایی ساختاري و محتوایی با داستان شیخ صنعان دارد. اولیس نیز البته به دلیلی دیگر از دیار خود سفر میکند و براي نبرد با ربایندگان تروایی هلن به سپاه عظیم یونان میپیوندد.
پس از ده سال جنگ طاقتفرسا و کسب پیروزي، به قصد بازگشت به راه میافتد: اما خشم خدایان بویژه پوزئیدون او را ده سال دیگر دچار رنج و سرگردانی میکند و سرانجام به راهنمایی و یاري زئوس و آتنه به وطن و نزد خانوادهي خویش باز میگردد.در این مقاله، بر آن شدیم که این دو داستان را که از دو سرزمین و دو فرهنگ و زبان بیگانه و دور از هم برخاستهاند، با هم مقایسه کنیم. نتایجی که به دست آمد از این قرار است: ساختارهاي کلی و خطوط روایی دو کتاب، شباهتهاي نظرگیري با هم دارند. روند سفر و رنجها و مشقتهایی که اولیس و شیخ صنعان طی سفر متحمل میشوند، کم و بیش شباهتس هایی دارد؛ مضامین، موتیفها و بنمایههاي مشترك یا مشابهی میان داستان شیخ صنعان و داستان اولیس وجود دارد.
کلیدواژهها: شیخ صنعان، اولیس، منطق الطیر، اودیسه، ساختار روایی
مقدمه
شیخ صنعان که ظاهراً پیش از عطار هم در برخی منابع آمده است، داستانی داستانی تمثیلی و به تعبیري، رمزي است و ازآنجا که قهرمان آن به جنگ با دیو نفس میرود و به قصد گدر از عقبه خوشنامی که دشوارترین عقبه در این راه است، پا در راهی پر آفت و خوف و خطر مینهد، میتوان آن را حماسهاي عرفانی نامید چنانکه برخی آن را اودیسهاي روحانی خواندهاند برخی با تعبیر حماسهي صوفیانه از آن یاد کردهاند و برخی، حماسهي روحانیاش خوانده این داستان، طولانیترین حکایت منطقالطیر است و عطار نیشابوري، عارف والامقام قرن ششم و هفتم هجري.آن را در 409 بیت در آن کتاب آورده است تا به واسطهي آن، مرغان را از یکی از مخوفترین واديهاي طریق سیمرغ یا همان مسیر مرغان تا رسیدن به حقیقت و اصل خویش-یعنی وادي عشق آگاه کند.
فروزانفر بر آن است که عطار در سرودن آن به رسالهالطیر احمد غزالی و ابن سینا نظر داشته است. به تعبیر شفیعی کدکنی: »زبان عارف که دریچه اي است به جهان درونی او، از عناصري بی نهایت متنوع و رنگارنگ شکل می گیرد. لذا نه تنها داستان شیخ صنعان، بلکه کل منطقالطیر، منبعث از جهان درونی عطار، هم تمثیلی و رمزي است و هم حماسی.؛ و بنا بر این » می توان آن را منظومه اي حماسیآ عرفانی دانست.
از این حیث، شباهتهاي بسیاري با داستانهاي حماسی بویژه حماسه هاي اساطیري و طبیعی دارد و بسیاري از بنس مایههاي موجود در این کتاب با بنمایههاي آثار حماسی از جمله شاهنامه مشترك است. عطار در عرفان همان مبارزه، مجاهده و تکاپویی میبیند که فردوسی در حماسه؛ و بر این اساس، براي شناساندن موضوعات، عقبهها و مراحل عرفانی، از موضوعات و بن مایه هاي حماسی بهره میبرد. او تحت تاثیر شاهنامه، از بسیاري از عناصر و مفاهیم حماسی در تبیین مفاهیم عرفانی استفاده میکند؛ چنانکه سیمرغ و هفت وادي عطار، سیمرغ و هفت خوان فردوسی را تداعی میکنند.
در این مقاله، داستان شیخ صنعان را که حماسهاي عرفانی است با داستان اولیس که حماسهاي اساطیري است مقایسه میکنیم. در این مقاله بر آنیم که به این مسأله بپردازیم که ساختارهاي روایی این دو داستان چه شباهتهایی با هم دارد؟ و دیگر آنکه چه موضوعات و بنمایههاي مشترکی بین دو داستان وجود دارد؟ در این تحلیل اودیسه ترجمهي سعید نفیسی و منطق الطیر تصحیح محمدرضا شفیعی کدکنی را معیار قرار می دهیم و در موارد معدودي نیز از منطقالطیر تصحیح سیدصادق گوهرین استفاده میکنیم.
خلاصهي داستان وسرگذشت شیخ صنعان
شیخ صنعان که پیر عهد خویش است، مکرر در خواب میبیند که در روم بر بتی سجده میکند. این رؤیاي مکرر را اشاره و فرمانی گریزناپذیر و لازم الاطاعه میداند و به مریدانش میگوید باید به روم بروم. همراه با چارصد مرید معتبر خویش عازم روم میشود. درآنجا شیفتهي دختري ترسا میگردد. دختر ترسا او را به میخواري، ترك دین و خوکبانی میگمارد. او ترك دین میکند و زنار میبندد و خوکبانی میکند ؛ تا اینکه سر انجام با دعاي یکی از مریدان خاصش از این دام میرهد و پس از اسلامآوردن و درگذشتن دختر ترسا، به کعبه بازمیگردد.
اولیس، پادشاه ایتاك و از جنگاوران ترواست. بعد از نبرد تروا، به خاطر کینه اي که پوزئیدون، خداي دریاها نسبت به وي دارد، او و یارانش آواره ي دریاها و سرزمین هاي مختلف می شوند ولی او در طی مسیر رسیدن به ایتاك یاران یکدله اش را از دست می دهد و در جزیره ي اوژیژي اسیر الهه اي به نام کالیپسو می شود که قصد دارد اولیس را وادار به ازدواج با خود کند. تا این که خدایان اولمپ نشین در نبود پوزئیدون تصمیم می گیرند اولیس را به ایتاك رهنمون شوند. بنابراین آتنه که الهه ي عقل و خرد است به راهنمایی وي براي رسیدن به ایتاك می آید.
اولیس موفق می شود با یاري وي به ایتاك برسد. اما در نبود وي تعدادي از اشراف به خواستگاري پنلوپ، همسر وي آمده اند ولی او نسبت به اولیس همچنان وفادار مانده است. تا این که اولیس با راهنمایی و پشتیبانی آتنه موفق می شود خواستگاران را در قصر خود به هلاکت رساند.
مقایسهي اودیسه با داستان شیخ صنعان
شیخ صنعان مهمترین حکایت منطقالطیر است. »منطق الطیر شامل 192 حکایت فرعی است و فقط چهار حکایت بلند دارد که شیخ صنعان با 409 بیت بلندترین آنها است. از میان حکایات منطق الطیر، داستان شیخ صنعان بسیار با داستان اولیس همخوانی دارد. »عطار با شیخ صنعان، ما را به روم با تمام معانی نمادین آن از قبیل دنیا، حیات نفسانی و اسفل سافلین وجود آدمی که مبدأ و منشأ کفر و شرك است می برد و البته دوباره به شرق یا کعبه که مقام توحید است، بازمی گرداند.
داستان آن از این قرار است که:
شیخ صنعان پیر عهد خویش بود در کمال از هر چه گویم بیش بود شیخ بود او در حرم پنجاه سال با مریدي چارصد صاحب کمال هم عمل هم علم، با هم یار داشت هم عیان هم کشف هم اسرار داشت قرب پنجه حج به جاي آورده بود عمره عمري بود تا می کرده بود پیشوایانی که در پیش آمدند پیش او از خویش بی خویش آمدند. وي به خاطر خوابی که می بیند با مریدانش به سوي روم سفر میکند و در آنجا عاشق دختري میشود و براي رسیدن به او خواريهاي زیادي می کشد. شیخ خلوت ساز کوي یار شد با سگان کوي او در کار شد.
آن دختر براي آن که شیخ را سر داده و با او ازدواج نکند چند شرط برایش می گذارد که برابر با کفر ورزیدن است. آن شروط عبارتند از: سجده کردن در پیش بت، قرآن سوختن، شراب نوشیدن و دیده از ایمان دوختن. شیخ ابتدا از این کارها امتناع می کند و تنها به خوردن شراب بسنده می کند.