بخشی از مقاله
چکیده
روند پرشتاب شهرنشینی در کشورهای در حال توسعه علاوه بر رشد اقتصادی، مسائل و مشکلات زیادی را به همراه داشته است. یکی از مهمترین مسائل، توزیع فضایی نامتوازن شهرهاست که موجب شده است تلاش برای تعیین اندازه بهینه یا طیف بهینه شهرها به یکی از دغدغههای مهم مدیران و برنامهریزان شهری تبدیل شود. به رغم وجود دیدگاهها و نظرات مختلف هنوز اجماع کاملی بر سر آن به وجود نیامده است. بهطوریکه با گذشت چندین دهه از شروع این بحث همچنان عدهای موافق وجود اندازه بهینه و عدهای دیگر در مخالفت آن اظهارنظر مینمایند. هدف اصلی پژوهش پیش رو شناخت رابطه میان اندازه شهر و درآمد شهرداری در استان مازندران است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از یک سو رابطه مسنقیم و معناداری بین این دو متغیر وجود دارد. از سوی دیگر ضریب همبستگی میان این دو متغیر در شهرهای 25 تا 100 هزار نفر بیشتر از سایر سطوح سلسله مراتبی است. همچنین متغیرهای پیش بین کننده، توانایی تبیین %97 از تغییرات اندازه شهر را دارا میباشند، که در این میان سه کد اول از میان کدهای هفت گانه منابع درآمدی، با تأثیر گذاری معنادار، به ترتیب 36 ، 41 و 32 درصد از تبیین تغییرات اندازه شهر را بر عهده دارند.
.1 مقدمه
جهان در ابتدای قرن بیستم با نرخ بی سابقه شهرنشینی روبه رو شده است. بین سال های 1950 تا 2007 متوسط نرخ رشد سالانه شهرنشینی 2/6 درصد بود. به عبارت دیگر سطح شهرنشینی از 29 درصد در سال 1950 به 49 درصد در سال 2007 رسید. این روند همچنان ادامه دارد و انتظار می رود تا سال 2025 شهرنشینی از 70 درصد نیز فراتر رفته و به بیش از 6/4 میلیارد نفر برسد - مجیدی فر. - 50:1391 شهرنشینی سریع در کنار رشد اقتصادی و اثرات مثبت، مسائل و مشکلات عدیده ای از جمله تمرکز بیش از حد جمعیت و فعالیت در شهرهای بزرگ، توسعه ناموزون، افزایش تفاوت ها و نابرابری های منطقه ای را در بر داشته است. در این میان کشورهای در حال توسعه از روند توسعه فضایی سکونتگاههای خود ناراضی بوده و تلاش هایی را برای انجام اصلاحات مورد نیاز به کار گرفته اند. مسائل و مشکلات ناشی از رشد فزاینده شهرهای بزرگ باعث شده، دولت ها برای مقابله با این معضلات راهکارها و سیاست های متفاوتی را اتخاذ و به اجرا درآورند. یکی از راهبردهای ضروری، توزیع مطلوب شهرها و تلاش برای تعیین اندازه بهینه شهر است. موضوعی که از دیر باز دغدغه بسیاری از دولت ها، اندیشمندان و متفکران شهری بوده است. مسأله اندازه بهینه شهر از دهه 1950 و همزمان با شتاب نرخ شهرنشینی در دنیا بیشتر مورد توجه قرار گرفته و تاکنون بحث ها و جدل های علمی فراوانی را به همراه داشته است. اما به رغم سابقه طولانی در طرح این موضوع و ارائه دیدگاه های مختلف از سوی صاحب نظران، اجماع مورد قبولی بر سر اندازه و یا طیف بهینه به وجود نیامده است، و متفکران شهری همچنان با روش های گوناگون و بر اساس دیدگاه ها و استدلال های علمی مختلف به دنبال شناسایی اندازه یا اندازه های کارآمد هستند. طرفداران شهرهای کوچک این گونه شهر ها را بهینه می دانند و طرفداران شهرهای میانی و شهرهای بزرگ نظر دیگری دارند. در این میان سوالی که مطرح می شود این است که آیا با توجه به ویژگی های هر منطقه می توان به اندازه بهینه شهر و یا طیف مطلوبی از شهرهای کارآمد رسید ؟ آیا بین درآمد شهرداری ها و اندازه شهرها رابطه معنی داری وجود دارد؟ در این صورت، در کدام یک از سطوح سلسله مراتب شهری همبستگی بیشتری دیده می شود؟ و چه منابعی بیشترین تأثیر را بر اندازه شهر دارند؟
.2 مبانی نظری تحقیق
-1-2 اندازه شهر و بررسی نظریه های مربوط به اندازه بهینه شهر:
اندازه شهر همچون خود شهر و شاید بیش از آن تعریف روشن و کوتاهی ندارد. عوامل متعددی در اندازه یک شهر موثر است که توصیف آنها و نقشی که هرکدام بر عهده دارد، به تعریف اندازه شهر کمک میکند. به طور خلاصه این عوامل عبارتند از : -1تعداد جمعیت -2 توان اقتصادی شهر - درآمد کل شهر، یا درآمد سرانه یا متوسط درآمد خانوار - -3 اندازه فیزیکی شهر - وسعت - -4 تراکم - واسطه بین تعداد جمعیت و مساحت شهر یا به عبارت دیگر شدت استفاده از زمین - .در مطالعات مربوط به اندازه شهر اغلب عامل جمعیت- بنا به دلیل متعدد- به عنوان عامل نشان دهنده اندازه شهر به کار گرفته شده است. چرا که دسترسی به اطلاعاتآن معمولاً سهلالوصلتر از بقیه عوامل است. از طرف دیگر با توجه به اینکه توان اقتصادی شهرهای پرجمعیت و بزرگ در کشورهایی با درآمد سرانه پایین، کمتر از توان اقتصادی شهرهای متوسط کشورهایی با درآمد سرانه بالاتر میباشد. بنابراین توان اقتصادی نمیتواند ملاک مناسبی برای اندازه شهر باشد. همچنین تراکم و اندازه فیزیکی شهر - با اینکه در نمایش بزرگی شهر موثر میباشند- اگر همراه با سایر عوامل نیایند نمیتوانند عامل موثری باشند . - Alonso ,1971 - بنابراین جمعیت به عنوان بعد اصلی مقیاس یا اندازه شهر در مطالعات شهری به شمار میآید. هرچند که محققان شهری معیارهایی چون نیرویکار فعال شهر، تعداد خانوار، ارزش افزونه کلیه فعالیتهای تولیدی شهر ومساحت شهر را استفاده نمودهاند .
- Reiner and parr,1980 - موضوع اندازه بهینه شهر از دیرباز مورد توجه بوده و میتوان در نوشتههای قدیمی چون افلاطون و ارسطو نیز آن را مشاهده نمود: مثلا افلاطون بر این باور است که جمعیت شهری فراتر از 5040 نفر، امکان ایجاد اجتماع همگانی و تصمیمگیری برای مداخله مردم در سرنوشت خویش و اداره مناسب شهر را از بین می برد - زنجانی . - 18:1371 ارسطو معتقد است، وقتی تعداد افراد زیاد باشند. طیف وسیعتری از تنوعهای فردی به وجود میآید، اختلافها و تفاوتهای بالقوه بین آنها نیز بیشتر خواهد شد؛ لذا صفات و ویژگیهای فردی، مشاغل و حرفهها، زندگی فرهنگی و عقاید اعضای یک جامعه شهری در قطبهای متفاوتی شکل میگیرد و تغییر مییابد - . - Wirth,1996,191 لوییز مامفورد معتقد است اگر شهر بسیار کوچک باشد، یک دهکده بوده و صرفههای یک شهر را ندارد و اگر هم خیلی بزرگ باشد توان تامین مسکن مناسب، خوراک و اداره و صرفه های اقتصادی را نداشته، دچار مضار و یا عدم صرفههای مقیاس میشود - . - Mamford 1996,184 بعد از دهه 1930 مطالعات متعددی در مورد اندازه شهر و ارتباط آن با هزینههای شهروندی، در قالب نظریهای اقتصادی صورت گرفت. که غالباً هدف آنها پیدا کردن اندازهای از شهر بود که در آن هزینه آمادهسازی خدمات عمومی در حداقل ممکن باشد و در عوض حداکثر کارایی تامین شود. فیلیپس در سال 1942 ضمن مطالعه 12 شهر در اندازههای جمعیتی گوناگون و مقایسه هزینه خدمات آموزشی، پارکها، بزرگراهها، پلیس، روشنایی عمومی، فاضلاب و آتشنشانی دریافت که در مجموع شهرهایی که به طور متوسط بین 100 تا 250 هزار نفر جمعیت دارند از نظر او کارایی شهری در موقعیت بهتری نسبت به سایر شهرها قرار گرفتهاند - زبردست،. - 16:1383 در سال 1942 لومکس با مطالع مشابهی در انگلستان به این نتیجه رسید که هزینه سرانه، تابع جمعیت است و شهرهای بزرگتر با عدم صرفه مقیاس مواجه هستند و کارایی آنها در حال تنزل است. در حالیکه شهرهای دیگر از کارایی بالاتری برخوردارند.
او شهرهای بین 50 هزار تا 100 هزار نفر جمعیت را بهینه میداند » . - Brennan,1949 - گبلر« بر اساس سه متغیر اندازه، تراکم و نرخ رشد جمعیت بر هزینه آمادهسازی و ارایه خدمات شهری به این نتیجه رسید که سرانه هزینه خدمات شهری در شهرهای بزرگتر بیشتر است و شهرهای بزرگتر مقرون به صرفه نبودن مقیاس را تجربه میکنند. بنابراین اندازه بهینه هر شهر فقط با درک جامع ویژگیهای آن شهر و روابط متقابل آن در منطقهای که واقع شده قابل تعیین است . - Shindman,1959 - ریچاردسون در مورد نظریه بهینه شهری این سوال را مطرح میکند که اگر شهرها با یکدیگر متفاوت هستند اندازه بهینه شهرها نیز ممکن است بر اساس ویژگیهای شهرها متفاوت باشد، در نتیجه چرا باید انتظار داشته باشیم نقطه بهینهای برای همه شهرها در یک سطح جمعیتی یکسان، اتفاق بیفتد. بهتر آن است که به جای جستجوی اندازه بهینه برای یک شهر به دنبال اندازه بهینه برای هر یک از سطوح در نظام سلسله مراتب شهری باشیم. او معتقد است به دلیل پیچیدگی های عملکردی نظام شهری معاصر ، سیاست منعطف دستیابی به کارایی در درون دامنهای شاید از اندازه شهری مختلف عملیتر و مفیدتر باشد . - Richardson,1972 - پرودوم مفهوم اندازه شهر بهینه شهر را مفهوم مناسبی نمیداند. او معتقد است نگرشهای سنتی به اندازه شهر که عمدتاً هزینهها و فوائد شهری را تابعی از اندازه شهر میدانند عامل مهمی را در نظر نمی-گیرند و آن مدیریت شهری است. از نظر وی هزینهها و فوائد شهری تنها تابعی از اندازه شهر نیستند بلکه تابعی از مدیریت شهری هستند. از آنجا که مدیریت میتواند به طور مداوم منحنیهای هزینه و فایده را جابجا کند، بنابراین اندازه شهر نیز تحت تاثیر مدیریت شهری تغییر خواهد کرد » . - Prudhomme, 1996, 1-9 - پرودوم و لی« در مورد بهرهوری شهری و اندازه معتقدند مدیریت شهری میتواند باعث تعدیل منحنی درآمد و هزینه شود، به نظر آنها همه شهرها به یک اندازه خوب مدیریت نمیشوند. توکیو بزرگترین شهر جهان احتمالاً آنقدر بزرگ به نظر نمیرسد که هست، زیرا به طرز معقول و مناسبی مدیریت میشود ولی در برخی از قسمتهای جهان شهرهایی با جمعیت 200هزار نفر وجود دارند که قطعاً بسیار بزرگ مینمایند زیرا مدیریت بسیار ضعیفی دارند. از نظر آنها مدیریت خوب شهری میتواند و باید منحنی هزینه نهایی را کاهش دهد و آن را به حالت برساند، همچنین باید با افزایش منحنی سود نهایی، آن را به حالت تغییر دهد. نقطه تلاقی این دو منحنی یعنی نقطه اندازه بهینه جدید شهر است. بنابراین مدیریت خوب شهری می تواند باعث افزایش اندازه بهینه شهر به طور نامحدودی باشد - پرودوم و لی . - 25:1380 باتوجه به دیدگاههای متفاوت و گاه متضاد اندیشمندان و در نظر گرفتن ملاحظات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مرتبط با آن، نظریات مربوط به اندازه بهینه شهر را در 5 گروه میتوان تقسیم و طبقهبندی نمود:
گروه اول: دانشمندانی که اندازه مشخصی را به عنوان اندازه بهینه شهر پیشنهاد کردهاند و معتقدند که با تعیین اندازه شهر میتوان جلوی پیشروی بیش از حد شهر را به دلیل ایجاد مضادهای اقتصادی و اجتماعی و آسیبهایی که به محیط زیست و فرهنگ اجتماعی وارد می-شود گرفت. آنها تعیین اندازه بهینه شهر را حداقل شاخص یا ملاک تصمیمگیری میدانند. دامنه تغییرات اندازه بهینه برای این افراد از 10 هزار نفر پیشنهادی برنان در سال 1949 تا 8 میلیون نفر پیشنهاد گودمن در سال 1960 متفاوت است - . - Balchin and Kieve,1995
گروه دوم : اندیشمندانی که به مفهوم اندازه بهینه شهر اعتقادی نداشته و معتقدند این موضوع یک اقدام تجربی بدون پشتوانه نظری است - - Mill,1993، چرا که شهر ها متفاوت از یکدیگر بوده و عملکردهای مختلفی دارند - Henderson,1996 - و - Speare and . - White,1990 از نظر آنها هزینه ها و فواید شهری تابعی از عامل مهمتر یعنی مدیریت شهری هستند . - Word Bank,1979 -
گروه سوم : اندیشمندانی که معتقدند باید به اندازه شهر در قالب سلسله مراتب شهری نگریست. به نظر آنها مفهوم اندازه بهینه شهر نمی تواند پایه ای مناسب برای تنظیم سیاستهای شهری باشد. بنابراین بهتر است به پیدا کردن دامنه ای از اندازه های شهری مختلف در سلسله مراتب شهری فکر کنیم . - Appelbaum,1976 - بر اساس نظریه های این دسته از دانشمندان به جای اندازه بهینه شهر باید به اندازه موثر فکر کرد که عمدتا به نوع و نحوه تولیدات شهرها ونیز همکاری شهر در درون نظام شهری بستگی دارد - Cappello and . - Camagni,2000