بخشی از مقاله
چکیده
سیستم پولی و مالی نقش کلیدی را در اقتصاد بازی میکنند به نحوی که عدم توجه و نادیده گرفتن مسائل و مشکلات این حوزه ضربات جبران ناپذیری برای اقتصاد به همراه دارد و بالعکس توجه و سازماندهی علمی آن، به بهرهوری و کارایی این سیستم منجر میشود که این خود به رشد و شکوفایی کلی اقتصاد کمک میکند.
بانکها و مؤسسات پولی که به عنوان نهادهای اقتصادی موجود در سیستم پولی و مالی مطرح هستند، در جریان فعالیتهای اقتصادی عهده دار نقش مهم و دارای وظایف متعددی از جمله، جذب و هدایت وجوه سپرده گذاران و سوق دادن - تأمین نقدینگی - آن به سمت بخشهای فعال اقتصاد مثل بازرگانی، خدماتی و تولیدی بودهاند هدف محوری این مقاله ارزیابی ساختار بانکی ایران و سنجش ضریب قدرت انحصاری بر اساس رویکرد برسنان و لئو میباشد.
در این مقاله وضعیت بازار متشکل پولی ایران که شامل 18 بانک فعال در بازه زمانی 1388-92 میباشد، مورد بررسی قرار گرفته است. با استفاده از مدل قدرت بازاری برسنان مشخص شد درجه بالایی از رقابت در بازار وام و تسهیلات برای هجده بانک فعال در صنعت بانکداری وجود ندارد. ضرایب برآوردی فرضیه وجود رقابت کامل - که هیچ نرخ بهره و نرخ وام و تسهیلات تکلیفی نداشته باشیم - برای کل بازار وام و تسهیلات بانکی را رد می کند.
.1 مقدمه
سیستم پولی و مالی نقش کلیدی را در اقتصاد بازی میکنند به نحوی که عدم توجه و نادیده گرفتن مسائل و مشکلات این حوزه ضربات جبران ناپذیری برای اقتصاد به همراه دارد و بالعکس توجه و سازماندهی علمی آن، به بهرهوری و کارایی این سیستم منجر میشود که این خود به رشد و شکوفایی کلی اقتصاد کمک میکند. بانکها و مؤسسات پولی که به عنوان نهادهای اقتصادی موجود در سیستم پولی و مالی مطرح هستند، در جریان فعالیتهای اقتصادی عهده دار نقش مهم و دارای وظایف متعددی از جمله، جذب و هدایت وجوه سپرده گذاران و سوق دادن - تأمین نقدینگی - آن به سمت بخشهای فعال اقتصاد مثل بازرگانی، خدماتی و تولیدی بودهاند. بنابراین بررسی ساختار و شرایط فعالیت بانکها و مؤسسات فعال در سیستم پولی و مالی همواره یکی از مهمترین دغدغه های سیاست گذاران و دستاندرکاران این حوزه بوده است.
در بررسی و تحلیل سیستم پولی و مالی، اندازه رقابت بین بانکها و مؤسسات فعال و رقابت پذیری آنها یکی از مهمترین فاکتورهایی است که مورد توجه قرار گرفته و محاسبه میشود. بنابراین، چگونگی وضع قوانین مالی و شکل دهی به ساختار بانکداری از اهمیت زیادی برخوردار است. به طوری که در بسیاری از پژوهشهای تجربی، وجود رابطه مثبت و قوی بین رشد اقتصادی و رقابت در صنعت بانکداری اثبات شده استٌ. قابل توجه که رقابت اهمیت حیاتی برای رفاه اجتماعی و سیاستگذاریها دارد اما در انجام بازارهای بانکی در ایران، ادبیات اقتصادی تنها اطلاعات محدودی در مورد رقابت فراهم میکند.
جدای از مشکلات اندازه گیری رقابت، آن را نیز نمیتوان مشاهده کرد به خصوص به دلیل فقدان اطلاعات کافی در مورد ساختار بازار بانک که مانع از نگاه روشن به موضوع میشود. از اینرو در این مقاله هدف محوری، سنجش ضریب رقابت و انحصار در صنعت بانکداری ایران است. بر این اساس در راستای پاسخ به این سوال پنج بخش تدوین شده است. در بخش دوم ادبیات تحقیق بررسی شده است. در بخش سوم مبانی نظری مدل برسنان و کاربرد تجربی آن در بازار وام و تسهیلات بررسی شده است. در بخش چهارم به توصیف دادهها و تخمین روش مورد استفاده شده میپردازیم و نتایج تخمین برای بازار وام و تسهیلات برای بانکهای فعال در بازار متشکل را بدست می آوریم. در بخش پنجم، به خلاصه و نتیجه گیری اختصاص میدهید.
.2 ادبیات تحقیق
سابقه و پیش زمینه های پژوهشی پایه برای اندازه گیری رقابت به دو جریان عمده ساختاری و غیر ساختاری تقسیم میشود. مباحث ساختاری، الگوهای ساختار-رفتار-عملکردٍ - - SCP ، فرضیه کاراییَ و شماری دیگر از الگوهای رسمی که ریشه در تئوری سازمان صنعتی دارند را شامل میشود. رویکرد ساختاری الگوهای SCP و فرضیه کارایی، به ترتیب به این پرسشها میپردازند که آیا تمرکز بالای بازار، به دلیل رفتار دسیسه آمیز بین بانکهای بزرگتر - که بزرگ بودن بانک از کارایی بالا در بازار نتیجه میشود - است. یا اینکه، آیا رقابت بازار در نتیجه بالا بردن کارایی به وسیله بانکهای بزرگ به وجود آمده است. در کاربرد تجربی این مدلها ساختار بازار به مثابه متغیرهای درون زا مورد بحث قرار گرفته است.
این مسئله به فرمول بندی جدید آزمونهای تجربی منجر شد که تلاش بر این داشت، یک چهارچوب تئوریکی رسمی برای سؤالهای ساختاری باشد. دیدگاه سنتی در مورد رقابت به وجود بنگاه های بیشتر نسبت داده شده است که وجود بنگاه های بیشتر با قیمتهای متفاوت، نشان دهنده رقابت زیاد و اندک بودن تعداد بنگاهها و زیاد بودن فاصله میان قیمت و هزینه نهایی بیانگر رقابت کم است. این نگرش از نظریات کلاسیک، پارادایم ساختار- رفتار- عملکرد را به وجود آورد که فرض میکند یک رابطه علی بین ساختار بازار و نحوه قیمت گذاری و قدرت بازاری، برقرار است. یعنی تعداد زیاد بنگاهها به نوعی از رقابت قیمتی میانجامد که درجه قدرت بازاری را مینیمم میکند. بطوریکه هیچکدام از بنگاهها نتواند بر قیمت اثر گذار باشد.
برسنان و لئوٌ، ایواتاٍ جزو مدلهای ساختاری هستند که در آنها از معادلات بخش عرضه و تقاضا و شرط حداکثر سازی سود به صورت همزمان جهت سنجش قدرت بازاری استفاده میشود. رقابت در بانکداری به وسیله اندازه گیری قدرت بازاری و کارایی نیز تحلیل شده است. مشهورترین رویکرد اندازه گیری قدرت بازاری را برسنان - 1982 - و لئو - 1982 - پیشنهاد دادهاند که به وسیله بیکر - 2003 - استفاده شده است. همچنین مدل ساختار - رفتار- -عملکرد - SCP - ، در فرم ابتدایی خود کارایی بازار را به مثابه نتیجه برون زای ساختار بازار مورد بررسی میداند که به شرایط پایه تقاضا و طرف عرضه آن نیز بستگی دارد و عملکرد بانکها در صنعت را شرح میدهد.
در مقاله حاضر مدل برسنان برای بازار جزئی، وام و تسهیلات در هجده بانک فعال در بازار متشکل ایران مورد برسی قرار گرفته است. چیزی که در بازار جزئی که به عنوان ماهیت نشان داده شده مورد توجه است، این که تعدادی از بانکهای رقیب تمایل به محدود شدن دارند البته به جز بانکهای اینترنتی.ُ با توجه به داده های مورد نیاز در مدل برسنان، یعنی انتخاب سپرده و وام با فرض در دسترس بودن قیمتهای اساسی در این بازارها یعنی قیمت سپرده و میزان وام دهی تعیین میشود.
.2 پیشینه تحقیق
شافرِ - 1993 - ، با استفاده از مدل تصریح معادله همزمان غیرخطی، به ارزیابی رقابت بین بانکهای کانادایی در طی سالهای 1965 تا 1989 پرداخت. نمونه وی محدود و دارای 25 مشاهده بود. مدلی که شافر بکار گرفت مبتنی بر این فرض بود که بنگاه حداکثر کننده سود در تعادل، درآمد نهایی را برابر هزینه نهایی قرار خواهد داد.یافتههای شافر نشان داد که سیستم بانکداری کانادا با رقابت کامل سازگار است و فرضیههای مبتنی بر وجود انحصار و سازش مشترک - تبانی - را رد کرد.
در رویکردی مشابه بیکر و هافّ - 2002 - ، در پژوهشی به بررسی ساختار بازار بانکی 23 کشور اتحادیه اروپا و غیراروپایی بین سالهای 1998-1988 پرداختند. آنها بدین منظور مدل پانزار-روس را مورداستفاده قراردادند.نتیجه آنها نشاندهنده حاکم بودن رقابت انحصاری برای هر کشور بهصورت جداگانه است. آنها همچنین ادعا کردند که اختلاف بین اندازه بانکها به دلیل گرفتن بازارهای جغرافیایی متفاوت است. بهویژه بانکهای بزرگ، متوسط و کوچک به ترتیب برای فعالیت در سطوح بینالمللی، ملّی و محلی در نظر گرفتهشدهاند. رقابت در بانکهای بزرگتر، بیشتر و در بانکهای کوچک، کمتر نشان دادهشده است.
لوی ییاتی و میکوْ - 2003 - ، به بررسی تکامل تمرکز و نفوذ خارجی و اثر آنها بر رقابت در بانکهای آمریکای لاتین با استفاده از دادههای 7 کشور این حوزه پرداختند.آنها به این نتیجه رسیدند که اگرچه در بسیاری از موارد تمرکز و نفوذ یا ورود خارجی افزایشیافته است ولی این به معنای کاهش رقابت در صنعت نیست و اندازه رقابت یا ثابت مانده یا بهبودیافته است. همچنین شواهدی وجود دارد که ادغام اثرات سودآوری به همراه آورده است. بنابراین آنها میگویند که ادغام بازار را نمیتوان بهعنوان شاخص زوال محیط رقابتی، در نظر گرفت. همچنین اگرچه بانکداری در کشورهای لاتین با رقابت کامل بسیار فاصله دارد ولی نتایج بهدستآمده خیلی از نتایج محاسبهشده برای کشورهای توسعهیافته دور نیست.
گوتیرزَ - 2007 - ، رقابت در صنعت بانکداری اسپانیا را بهوسیله پنزار-روس آزمون کرد. او در برای انجام این هدف از دادههای جامع بانکهای تجاری و پسانداز اسپانیایی در بین سالهای 1986 تا 2005 استفاده کرد. او بحث میکند که شکل کاربردی رویکرد پنزار - روس لگاریتم خطی توابع درآمد و هزینه نهایی است گوتیرز نتیجه گرفت که آماره بهدستآمده یک سیر افزایشی را در طول زمان داشته است و میزان رقابت بیشتری را در این دوران برای بانکهای بزرگ نشان میدهد و در آخر دهه 80 میزان رقابت بهصورت قابلتوجهی افزایش داشته است که به دلیل اجراشدن چندین سیاست آزادسازی و سازماندهی بود. او همچنین بیان میکند که نتایج مطالعهاش این فرضیه رایج که تمرکز باعث زیان یا کمتر شدن رقابت میشود را تأیید نمیکند.