بخشی از مقاله
چکیده
دنیای ارتباطات یعنی روندی مداوم از تبادل اطلاعات، عقاید، تجربیات میان افراد که در دو سطح خودآگاه و ناخودآگاه ایجاد میشود، این دنیا امروزه دچار تغییرات شگرفی شده و فضای جدیدی از روابط اجتماعی را بهوجود آورده است، که با توجه به 1فرهنگها، نژادها و شرایط محیطی متفاوت در دنیای درونی افراد، خواسته یا ناخواسته دنیای ارتباط را در معرض خطر قرار داده، و در سایه - بعد حیوانی شخصیت - فرو میبرد. که با نظارت یک سیستم آگاه با دیدی روانشناسانه و بر مبنای مدیریت فناوری اطلاعات در این دهکدهی جهانی، میتواند، به درمان بسیاری از بحرانهای هویتی که ارتباط را دچاراختلال کرده، و از سوی این بحرانها به جرایم - سایبری - منجر شده، کمک نماید.
این مقاله بر آن است تا از نظریهی سایه یونگ که با عدم کنترل آن باعث بحران هویت فرد، خصوصا در شبکهی مجازی می شود را مورد بررسی قرار دهد. فضای مجازی به نوعی از بحران هویت فرد و ناهمگونیهای آن که باعث تغییرات اساسی در ساختار شخصیت میشود و در واقع آن را دچار تغییر نامطلوب میکند یا به نحوی باعث عدم تعادل هویت شخصیتی فرد می شود، مبرا نیست. و از آنجا که در دیدگاه یونگ به طور کلی فاصله گرفتن از سایه، انسان را دچار بحران هویت میکند؛ پس با در نظر گرفتن ویژگی شبکه های مجازی، که هر کدام از افرادی بدون نام یا با استفاده از تصاویر غیرواقعی در آن فعالیت میکنند، در معرض بحران هویت قرار گرفته، یا با نزدیک شدن به سایهی خود و حل تعارضات از بحران هویت فاصله میگیرند.
واژگان کلیدی: نظریه سایه یونگ، فضای مجازی، هویت، بحران هویت، شبکههای اجتماعی
-1 مقدمه
فضای شبکههای مجازی هویت و شناخت موقعیت اجتماعی فرد را وارد مرحلهی نوینی میکند و در واقع ابزاری برای نشان دادن شخصیت فرد در پناه سایههای گم شده در این دنیا میباشد، گرچه در این فضا عرصهی وسیعی از ارتباطات ایجاد میشود که اشخاص با استفادهی درست از این شبکهها در ساخت هویت خود و فاصله گرفتن از سایه ها - بعد حیوانی - دچار بحران شخصیت نشده و در تقابل با این فضا میتواند به تکامل هویت خود بپردازند. این افراد با برخورد منطقی و نظاممند بر مبنای هویت سالم شخصیتی در صدد جستجوی راههای مسالمتآمیز زندگی در تقابل با شبکههای مجازی میباشند، که برآمده از تمدن و در واقع قبول زندگی شهرنشینی است و ارتباط از نوع خاص با تکنولوژی پیشرفته در دهکدهی جهانی، با ارزشهای جهان، که برآمده از تمدن همهی انسانهاست. اما از طرفی هم خیل کثیری از اشخاص در این شبکهی مجازی با یک برخورد غیرصحیح دچار هرج و مرج شخصیتی میشوند. و هویت خود را متزلزل میبینند و به نوعی دچار استرس و دوری از هویت واقعی خود میشوند، گرچه شبکههای مجازی در رابطه با این تقابل میتواند بعضا تاثیرات مخربی در ساختار هویت فرد بگذارد.
-2 ادبیات پژوهش
-2-1 دیدگاه یونگ در رابطه با سایه
کهن الگوها با تکرار شدن در زندگی نسلهای پی در پی، بر روان ما نقش بستهاند و در رویا و خیالپردازیهای ما آشکار میشوند. قهرمان، مادر، کودک، خدا، مرگ، قدرت، و پیرفرزانه از جمله کهن الگوهایی هستند که یونگ مطرح کرد، تعدادی از این کهنالگوها کاملتر از دیگران رشد کردهاند. این کهن الگوهای اصلی عبارتند از پرسونا، آنیما و آنیموس، سایه و خود. سایه، غرایز ابتدایی و بدوی را شامل میشود، و از این رو، ریشههای آن از تمام کهن الگوهای دیگر عمیقتر است.رفتارهایی که جامعه، اهریمنی و غیراخلاقی میداند در سایه قرار دارند. این جنبه تیره ماهیت انسان باید رام شود. ما باید این تکانههای ابتدایی را مهار کنیم، بر آنها چیره شویم، و از خود در برابر آنها حفاظت کنیم، اگر این کار را نکنیم، احتمالا جامعه ما را تنبیه خواهد کرد، سایه نهتنها منبع اهریمنی است، بلکه منبع شادابی، خلاقیت و هیجان نیز هستند. اگر از سایه به طور کامل جلوگیری شود، روان کسلکننده و بیروح خواهد شد، وظیفه خودego است که این غرایز را سرکوب یا امکان ابراز کافی