بخشی از مقاله
چکیده
بهره گیري از تمثیل و بیان رمزي جهت انتقال معنی در میان شعرا و نویسندگان از اهمیت ویژه اي برخوردار است. شاید بتوان اوج چنین شیوه اي را در میان کتابهاي عرفانی سراغ گرفت. عارفانی که دست به نگارش و تألیف بردهاند، بنا بر اقتضاي موضوع، تمثیل هایی را خلق کرده اند که در اغلب موارد، بدیع و بی سابقه است. شاید سهم مولانا در آفرینش تمثیل و بهره گیري اش از رمز در القاء معنی، بیش از سایر عرفا باشد.از موارد قابل توجه در میان تمثیلات مثنوي، تمثیل و نماد پرندگان است. در تمثیلات مثنوي که با بهره گیري از پرندگان شکل گرفته است، مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی طرح می شود. مطب شایان ذکر این است که خود مولانا در پاره اي از موارد، به گره گشایی از این تمثیلات می پردازد. آن گونه که مولانا بیان می دارد، گاهی قصهها و تمثیلها نمی توانند مفاهیم عمیق عرفانی را برتابند؛ به همین جهت وي از عجز تمثیلات و داستانهاي مطرح شده، اظهار شرمساري می کند. ما در این مقاله تمثیل پرندگان را از کتاب شریف مثنوي استخراج و هر تمثیل را تحت مدخل جداگانهاي مورد بررسی و تحلیل قرار دادهایم.
کلیدواژهها: رمز، تمثیل، نمادگرایی، داستان هاي تمثیلی، رمز و تمثیل پرندگان
مقدمه
بخش قابل توجهی از میراث ادبی ما، بهیادبات عرفانی اختصاص دارد. این نوعیادبات گاهی وسیله تعلیم حقایق و معارف عرفانی است و گاهی آینه تجارب عارفانه و احوال و عواطف عاشقانه شخصی مرد عارف است. بخش تعلیمی آن، چنانکه ظرفیت و حال مخاطب و غرض تعلیمی گوینده اقتضا می کند، زبانی صریح و روشنگر دارد؛ اما بخش غنایی آن، بنا به نقش عرفانی و یماهت تجارب عارفانه، از زبانی تمثیلی و پررمز و راز برخوردار است. - مشتاق مهر، - 109 : 1379 از آنجایی که کاربرد رمز و تمثیل در مثنوي بسیار گسترده و چشمگیر است، ما در ادامه به تبیین معنی و مفهوم این دو می پردازیم.
- رمز
» رمز کلمه اي است عربی که در زبان فارسی نیز به کار می رود. معنی آن به لب یا به چشم یا به ابرو یا به دهن یا به دست یا به زبان اشارت کردن است. این کلمه، همچنانکه در زبان عربی، در زبان فارسی نیز به معنی هايگوناگون به کار رفته است. از جمله: اشاره، راز، سرّ، ایما، دقیقه،نکته، معما، نشانه، علامت، اشارت کردن، اشارت کردن پنهان، نشانه مخصوصی که از آن مطلبی درك شود، چیز نهفته میان دو یا چند کس که دیگري بر آن آگاه نباشد و بیان مقصود با نشانه ها و علائم قراردادي و معهود است.آنچه در تمام معنی هاي فوق، مشترك است، عدم صراحت و پوشیدگی است. - « پورنامداریان، - 1 :1364 کلمه رمز به به عنوان اصطلاحی خاص نیز مورد نظر قرار گرفته است. قدامه بن جعفر - وفات: 337 ه - از اولین کسانی است که دربارة رمز به عنوان یک اصطلاح سخن گفته است. - همان جا - وي در نقدالنثر می نویسد:
» گویندگان آن گاه که می خواهند مقصود خود را از کافه مردم بپوشانند و فقط بعضی را از آن آگاه کنند، در کلام خود رمز به کار برند. بدین سان براي کلمه یا حرف، نامی از نامهاي پرندگان یا وحوش و اجناس دیگریا حرفی از حروف معجم را رمز قرار می دهند و کسی را که بخواهد مطلب را بفهمد، آگاهش می کنند. پس آن کلام در میان آن دو مفهوم و از دیگر مرموز است. - « همان: 3-4؛ به نقل از نقد االنثر، ص - 69 این کلمه دو معنی اصطلاحی دیگر در علم بیان و تصوف دارد. در علم بیان، رمز یکی از انواع کنایه محسوب شده است و در تعریف آن گفته اند:
» رمز کنایه اي است که وسایط آن اندك باشد و معنی پنهان و احتیاج به قدري تأمل داشته باشد. در این کنایه چون وسایط اندك است، دلالت کنابریه مکنّی عنه واضح تر است. بنابراین این نوع را در در مقابل تلویح، که کنایه بعید است، کنایه خفی خوانده اند. - « رجائی، - 332 :1379 در آثار متصوفه نیز گاهی رمز به عنوان یک اصطلاح تعریف شده است:
» رمز عبارت از معنی باطنی است که مخزون است تحت کلام ظاهري که غیر از اهل آن بدان دست نیابند. - « پورنامداریان، - 4 :1364 شایان ذکر است که » رمز امري عرضی و تحمیلی بر بیان نیست؛ بلکه با معنی پیوندي ذاتی دارد؛ خواه از آن جهت که بیان وسیله تعبیر از معنایی شده باشد که از تجارب روحی غیر حسی و غیر عقلی مایه گرفته باشد، و خواه تجربه با همان کلمات که بیان شده است، در عرصه ادراك شکوفا شده باشد. - « همان، مقدمه: نه - رمز به لحاظ پیوندي که با بینش و تجربه دینی و عرفانی دارد، دقیق ترین و مناسب ترین زبان براي بیان تجارب روحانی و حقایق عرفانی است. - مشتاق مهر، - 109 :1379
-تمثیل:
زبان براي بیان معناهاي بیشتر، ناگزیر از داشتن مهارت هایی است و هر چه بیشتر از توانهاي ذاتی خود سود جوید، بیشتر به پیچیدگی می گراید و از مخاطب خود، تأمل و دقت افزون تري می طلبد. یکی از استعدادهاي مزبور، سودجویی از » تمثیل « می باشد. تمثیل از اصل یونانیAlegoria به معنی نوع دیگري از صحبت کردن، روایتی است به شعر یا نثر که مفهوم واقعی آن از طریق برگرداندن اشخاص و حوادث به صورتهایی غیر از آنچه در ظاهر دارند، به دست می آید. بدین معنی که شاعر یا نویسنده، قهرمان حوادث و صحنه داستان را طوري انتخاب می کند که بتواند منظور خود را که معمولاَ دقیق تر از روایت ظاهري داستان است، به خواننده انتقال دهد. - ر.ك:خیالی خطیبی، - 23 :1381 شمس قیس در رابطه با تمثیل می نویسد:و »آن هم از جمله استعارات است، الّا آنکه این نوع، استعارتی است به طریق مثال، یعنی چون شاعر خواهد که به معنیی اشارتی کند، لفظی چند که دلالت بر معنیی دیگر کند، بیاورد و آن را مثال مقصود سازد و از معنی خویش بدان مثال عبارت کند و این صنعت خوشتر از استعارت مجرد باشد. - « امامی، 60 :1381؛ به نقل از المعجم، ص - 319
- رمز و تمثیل در مثنوي
» از عناصر اصلی شاعري مولانا بهره گیري وي از رمز و تمثیل براي بیان مطالب دشوار است. تمثیل هاي مثنوي از نوع تمثیل هاي فکري است که در آن شخصیت ها مظهر مفاهیم انتزاعی هستند و پیرنگ اثر چنان چیده شده است که آموزه یا عقیده اي را در مسائل عرفانی، حکمییا اخلاقی و اجتماعی بیان می کند. استعاره هاي نهفته در این تمثیل ها، جداي از آن که قدرت تفهیم مسائل عرفانی را براي مخاطبان و به ویژه براعاميه بالا می برد، نویسنده نیز مجال می یابد فارغ از مشکلات زمانی، مکانی و اجتماعی، به طور مستقیم اندیشه هاي خود را بیان کند. - « ذوالفقاري، - 333 : 1386 کثرت» و تنوع این تمثیلات در مثنوي، در عین حال تصویري از کثرت و تنوع معانی غیر حسی در مثنوي است. - « زرین کوب، - 253 :1378 مولانا مفاهیم ژرف و عمیق عرفانیرا در قالب قصه ها و حکایات شیرین بیان می کند. حکایات شیرین مثنوي گاه از زبان جانوران و حیوانات بیان می شود و شخصیتهاي داستان، حیوانات اهلییا وحشی هستندتمثیل. پرندگان بخش قابل توجهی از تمثیلات مثنوي را تشکیل میدهد. از این جهت ما در این مقاله بر آنیم که به بررسی این تمثیلات بپردازیم.
-1 باز:
باز در ادبیات فارسی اغلب سمبل بلندپروازي و انسانهاي وارسته و شجاع و دلیر است. لیکن مولانا در مثنوي، اغلب باز و شهباز را تمثیل عارفان باالله و انسانهاي کامل و بندگان محبوب حق گرفته است و در مواردي اندك نیز باز سمبل شیطان و یا همان پرندة بلندپرواز است.