بخشی از مقاله
چکیده
تحلیل فضایی-مکانی مدیریت بحران های طبیعی با هدف شناسایی مناطق بحران خیز مشهد،بررسی شیوه های مدیریت بحران و ارائه راهکارهایی جهت مقابله با بحران های طبیعی انجام شده،روش انجام پژوهش توصیفی-تحلیلی است،از طریق پرسشنامه و مصاحبه از مسئولین،با استفاده از مدل ANP و SOWT تحلیل شده و نقشه ها با نرم افزار GIS تهیه شده.نهایتا فرضیات مورد آزمون قرار گرفتند: -1با توجه به مدل ANP از میان چهار معیار اصلی،معیار "طبیعی"الویت داشت،موثرترین زیر معیاردر معیار طبیعی"توپوگرافی" شناخته شد،بنابراین فرضیه اثبات شد.-2با توجه به مدل SOWT "گذر خط گسل بینالود از مناطق8 و "9در الویت قرار گرفت بنابراین فرضیه اثبات شد.
.1مقدمه
فعالیت و حرکات سازمان یافته انسان همیشه با فرصت و زمان کافی و مطابق روال عادی به انجام نمی رسد و گاهی بدون آمادگی قبلی و شناخت، شرایطی پیش می آید که برنامه های پیش طرح شده کارائی خود را از دست می دهد و اقدامات دیگری ضرورت می یابد. لذا اگر پیش بینی های قبلی توازن جواب گویی ندارد در این مورد مدیریت خاصی لازم است که اصطلاحاً» مدیریت بحران« نامیده می شود.
بلایای طبیعی به عنوان برخی از واقعیت های گریز ناپذیر محسوب می شوند که عمدتا کنترل وقوع آنها خارج از عهده ی بشر است.براساس آمار سازمان ملل متحدد بلایای طبیعی هرساله حدود100 هزار نفر از مردم را به کام مرگ فرستاده وحدود300 میلیارد دلار خسارت مالی بر جای می گذارد. از سال 1970تا 1977 حدود 75 درصد بلایای طبیعی در آسیا وحوزه اقیانوس آرام اتفاق افتاده است. ایران ششمین کشور از 10کشور اول حادثه خیز جهان است،% 70 سرزمین ایران در معرضخطر زلزله،% 50 در معرض خطر سیل ،800 شهر کشور در مسیر رودخانه ها واقع هستند،% 86 جمعیت شهری کشور روی گسل ها قرار دارند.
ایران بدلیل قرار گرفتن در منطقه خاص تکتونیکی کره ی زمین همواره شاهد وقوع زمین لرزه های شدید بوده وهمچنین از وقوع سیل های مخرب،خشکسالی وسایر بلایا نیز در امان نبوده است.از سوی دیگر در زمان وقوع خطرات به دلیل ساختار اقتصادی،اجتماعی وفرهنگی حاکم ونیز عملکرد نادرست نیروهای مردمی در شرایط بحرانی،خسارتهای ناشی از این خطرات نیز تشدید شده است.با نگاهی به آمار خسارات وتلفات حوادث طبیعی در سالهای گذشته مشخص می گردد که با وجود تعدد وقوع بلایای طبیعی هنوز اقدامی اساسی برای مقابله با بحران ها صورت نگرفته است وسطح آسیب پذیری بالایی در کشور وجود دارد.عدم توجه به تحقیقات وروشن نبودن نظام مدیریت بحران باعث آشفتگی در زمان وقوع حوادث شده ومشکلات فراوانی را دامن می زند.
ایران از نظر موقعیت تکتونیکی و اقلیمی وهمچنین شرایط مورفولوژیکی در پهنه ای از پر خطر ترین نواحی کره ی زمین واقع شده است .کشور ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی آن که بر روی کمربند زلزله خیز آلپ قرار دارد،از جمله کشورهای آسیب پذیر جهان است،بطوری که در طول یکصد سال گذشته حدود 3500 زلزله با بزرگی بیش از 4 درجه در مقیاس ریشتر رخ داده است،و خطرات جانی و مالی زیادی به دنبال داشته است.
کلان شهر مشهد با جمعیتی بالغ بر 2/5 میلیون نفر سالانه پذیرای 19 میلیون زائر می باشد،که برنامه ای جامع در خصوص مدیریت شهری و به ویژه مدیریت بحران توسعه فیزیکی شهر مشهدطی دهه های اخیر بدون توجه به شرایط محیط طبیعی وبا تراکم زیاد در توزیع کاربری ها صورت گرفته است.وجود گسل های فعال در دو طرف دشت مشهد و در فاصله اندک از شهر نشان دهنده پتانسیل زیاد خطر زمین لرزه در این منطقه است.مهم ترین گسل های فعال ناحیه مشهد گسل های توس، کشف رود، شاندیز، بینالود و جنوب مشهد است که در این بین سه گسل کشف رودوتوس در شمال وگسل جنوب مشهداهمیت بیشتری دارد.
شناخت گسل های شهرمشهد در برنامه های پیشگیرانه و مقاوم سازی بسیار اهمیت دارد؟شهر مشهد در نیمه ی جنوب غربی دشت کشف رود به علت گسترش بر سطح دشت تراکمی ومخروط افکنه های آبرفتی تحت تاثیر شرایط توپوگرافی،شیب و زهکشی ضعیف همیشه در اثنای بارشهای شدید با سیلابهای ناگهانی یا آب گرفتگی بافت مواجه بوده است.گسترش شهر به سمت جنوب وغرب وتسخیر اراضی شیب دار پایکوه،ضمن آسیب پذیری بیشتر شهر در برابر سیلابهای توده ای،بر حجم سیلابهای حاصل از سطوح مذکور نیز افزوده است. چنین به نظر می رسد گسترش شهر وتبدیل کاربری طی 4دهه ی آخر علاوه بر تغییر شرایط میکروکلیمایی باعث تغییرات شدیدی در مورفولوژی حوضه های آبریز شده که این تغییرات بر شدت وحجم رسوب سیلابهای ناگهانی افزوده است و به تبع آن بحران های محیطی را افزایش داده است.
.2اهداف
هدفی کلی که در این که مقاله پی گرفته می شود،تحلیل فضایی-مکانی مدیریت بحرانهای طبیعی در مناطق 3، 8 و 9 شهرداری مشهد است و اهداف مقطعی پژوهش عبارتند از:شناسایی مناطق بحران خیز شهر مشهد در برابر بلایای طبیعی،بررسی شیوه های مدیریت بحران در سطح شهر وشناسایی نقاط قوت وضعف آنها و ارائه راهکارهایی جهت مقابله با بحران های طبیعی ونیز اصلاح شیوه های مدیریت بحران؟
.3تئوری و پیشینه تحقیق
"بلایای طبیعی عملی از طبیعت است با چنان شدتی که وضعی فاجعه انگیر ایجاد میکند و در این وضع شیرازه زندگی روزمره ناگهان گسیخته شود و مردم دچار رنج و درماندگی شوند و در نتیجه به غذا، پوشاک، سرپناه، مراقبت های پزشکی و پرستاری و سایر ضرر و زیان زندگی به محافظت در مقابل عوامل و شرایط نامساعد محیط محتاج گردند".
با توجه به این که تحقیق حاضر به زلزله وسیل پرداخته، بنابراین به بیان تعریف این دو بلای طبیعی بسنده می شود:
زلزله عبارت است از حرکات ولرزش های ناگهانی وگذرا در زمین که در ناحیه محدودی منشا می گیرد واز آنجا در تمام جهات منتشر می شود.زلزله را می توان به عنوان تکان های ناشی از عوامل طبیعی زمین تعریف کرد.[4]
فرو رفتن ناحیه ای از خشکی در زیر آب، سیل نام دارد، سیل عادی ترین بلایای طبیعی در جهان است و در مناطق مختلفی از خشکی جاری می شود. اما سیل، بیشتر در زمین های هموار و پست، یعنی مناطقی که رودخانه ها و دریاها منتهی می شوند، روی می دهد. وقتی آب یک رودخانه یا دریا بالا می آید، طغیان می کند در نتیجه آب، اراضی پیرامون خود را در بر می گیرد
از نظر سازمان ملل متحد بحران یعنی وقفه کامل یا بخشی از فعالیت های گروه یا جامعه که همراه با ضایعات جانی،خسارات مالی وآسیب های محیطی گسترش یافته وجامعه مربوطه با منابعی که در اختیار دارد،قادر به جبران آن نمی باشد
مدیریت بحران فرایند عملکرد و برنامه ریزی مقامات دولتی،دستگاه های اجرایی،شهرداری و سازمان های عمومی و غیر دولتی است که با مشاهده و تجزیه و تحلیل بحران به صورت یکپارچه،جامع،هماهنگ و با استفاده از ابزارهای موجود تلاش می کند تا ازبحران پیشگیری نماید یا در جهت وقوع آن در جهت کاهش آثار،ایجاد آمادگی لازم،امدادرسانی سریع و بهبود اوضاع تا رسیدن به وضعیت عادی و باز سازی تلاش کنند
مدیریت بحران دارای چهار رکن اصلی شامل کاهش خسارت ها،آمادگی،واکنش و بازسازی است
اشتباهی که به سادگی در مدیریت بحران روی می دهد این است که تصور می شود برای همه بحران ها یک راه حل وجود دارد،در حالی که چون بحرانها از مثالهای گوناگون ناشی می شود وعوامل متعددی در وقوع آنها نقش داردپس برای کنترل آنها طرح هاو بر نامه های متفاوتی باید اجرا کرد.
میزان آسیب ها وصدمات،از ناسازگاری فرآیندهای طبیعت زمین با مردم حاصل می گردد وبه طور مستقیم وغیر مستقیم به وضعیت نامطلوب برنامه ریزی شهری بستگی دارد. دامنه خسارات ناشی از این خطرات وآسیب پذیری سکونتگاههای انسانی تنها به قدرت ویرانگری آنها بستگی ندارد بلکه محصول کارکردهای انسانی نظیر وضعیت سازه ها،میزان تمرکز جمعیت وگسترش سکونتگاههای فقیر نشین می باشد. بلایای طبیعی به خودی خود نتایج نامطلوبی در بر ندارند.آنچه این پدیده را به فاجعه تبدیل می کند، عدم پیشگیری از تاثیر بلایای طبیعی وعدم آمادگی جهت مقابله با عواقب آن بوده است.تراکم ورشد بالای جمعیت،مهاجرت بی رویه روستاییان به شهرها وشهرسازی بدون برنامه ریزی،تخریب محیط زیست وضعف مدیریت در بهره برداری از منابع طبیعی وتغییرات آب وهوایی از دلایل تشدید بروز این بلایا می باشد