بخشی از مقاله
چکیده
روایت و حکایتپردازي در ادبیات فارسی جریانی است که بیشترین تجلّی آن در قالب »مثنوي« به دلیل ساختار و قالب آن بودهاست . قصیده نیز از آنجایی که به عنوان یکی از رایجترین قالبهاي ادب فارسی که داراي اجزاء و عناصري است که از یک نظر با غزل و از جنبه دیگر با مثنوي پیوند مییابد؛ بنابراین، حائز اهمیت است. از این رو، برخی از شاعران در قصیده نیز به روایت و حکایتپردازي پرداختهاند که یکی از این شاعران سعدي است. در واقع، یکی از ویژگیهاي سعدي در عرصه قصیده سرایی، بیان روایت در قالب »قصیده« است که این گونه از قصاید را »قصاید روایی « - 1 - مینامیم. در این مقاله کوشش شدهاست تا نخست، قصیدههاي فارسی سعدي طبقهبندي شود و سپس، به تحلیل ساختاري قصاید روایی او پرداخته شود.
روش گردآوري اطّلاعات این تحقیق کتابخانهاي و به شیوة تحلیلی – توصیفی است. حاصل این پژوهش چنین بوده-است: از مجموع 34 قصیدة فارسی موجود در کلیات سعدي نسخه محمد علی فروغی، 5 قصیده از نظر ساختار، تغزّلاتی هستند که به یک حکایت روایی شبیهاند؛ بنابراین، این گونه قصاید را میتوان در شمار »قصاید روایی« به حساب آورد. از این رو، قصاید روایی سعدي از نظر ساختار و عناصر روایی نظیر: شخصیت، زمان، مکان و گفتوگو، در این پژوهش مورد تحلیل قرار گرفتهاست.
واژههاي کلیدي: سعدي، قصیده، قصاید روایی، ساختار قصاید روایی، روایت.
.1 درآمد
قصیده یکی از نخستین قالبهاي شعر فارسی و در عین حال مهمترین آنها است؛ قالبی که »به جهت ساختار و تعداد ابیات و شکل، مادر قالبهاي شعر فارسی نامیده شدهاست« - گرجی، . - 150 :1385 این قالب در طول حیات شعر فارسی به عنوان یک قالب برتر مورد استقبال شاعران زیادي قرار گر فتهاست. قصیده از نظر ساختار به چهار رکن: تشبیب - نسیب و تغزّل - ، تخلّص، مدح، تأبید - شریطه - تقسیم میشود که مهمترین رکن آن از نظر اهمیت و گوناگونی مضمون، »تشبیب - « - 2 است. سعدي نیز علاوه بر هنرنمایی در آثار دیگرش - گلستان، بوستان وغزلیات - در قصیدهسرایی نیز مهارت داشتهاست.
قصیدهسرایی از قرن هفتم به بعد از نظر صورت و محتوا در مقایسه با شاعران قبل از سعدي کاملاً متفاوت است و حتّی از جهت لطافت و ظرافت موسیقی، آهنگ غزل را دارد. به همین دلیل، مشاهده میشود که »سعدي و حافظ در کنار غزلیات نغز و دلفریب خود، به نوعی قصیده-سازي تازه روي میآورند که در مقایسه با قصاید سبک خراسانی و آذربایجانی میتوان آنها را "غزل – قصیده - " - 3 نامید« - رستگار فسایی، . - 94 :1391 از این رو، گفته شده است: قصاید سعدي داراي زبان لطیف است و بسیاري از ویژگیهاي کهن قصاید فارسی قرون نخستین را ندارد. همچنین، از نظر فکري به جاي مدح واغراق، مشتمل بر اندرز و موعظه و گونهاي مضامین عرفانی مانند است.
از جهت ادبی نیز زبانی استعاري و بدیع دارد - شمیسا، . - 223 :1380 علی دشتی هم در زمینه زبان و موضوعات قصاید سعدي چنین گفتهاست: »نه تنها از حیث بلندي و رسایی زبان و انسجام ترکیب، بلکه از حیث مطالب و مواعظ سودمند شایسته است در کتابهاي درسی جوانان گنجانیده شود. در آن پند هست، حکمت عملی هست، تشویق به انصاف و مردمی هست، حتّی درس حزم و احتیاط هست« - دشتی، . - 315 :1380یکی از نتایج پیوند شعر و روایت، »پیدایش شعر روایی بود که این گونه را در کتابهاي انواع ادبی، پیشتر ویژة قالب مثنوي میدانستند . در صورتی که منطق روایت میتواند در هر قالب ادبی کارکرد داشته باشد« - روحانی و منصوري، . - 109 :1386 یکی از انواع شعرِ روایی »قصاید روایی« است که گونهاي از قصاید فارسی محسوب میشود و میتوان آن را گونهاي تازه و در عین حال دیرپا در شعر فارسی به حساب آورد.
به طور کلّی، »روایتگري از روزگار باستان در انواعی از ادبیات به ویژه شعر حماسی و تعلیمی جلوهگر بوده و جزء ساختار و عنصر اصلی شعر محسوب میشدهاست« - همان: . - 106 اشعارِ روایی، اشعاري است که وقایع تاریخی، سرگذشتها، قصهها، اوضاع و احوال را حکایت میکند . به عنوان نمونه، شاهنامه فردوسی در شمار یکی از قدیمیترین و مهمترین مجموعه اشعار روایی است. شیوة روایتگري علاوه بر اشعار فردوسی در اشعار شاعرانی نظیر: نظامی، عطّار و مولوي نیز دیده میشود که »حرکت شعر فارسی از حماسی به روایی و سرانجام به غنایی در واقع، نشانه حرکت روحیه و ذوق قوم ایرانی از اسطوره و افسانه به وصف واقعیت، احساس وعاطفه اجتماعی است« - عبادیان، - 54 :1389؛ اما آوردن داستان در میان غزل، »نخست در شعر عطّار و سپس، در اشعار مولانا به صورت گسترده مشاهده میشود که این داستانها گاهی به صورت " نقل قول" و گاهی به شیوة "گفتوگو" بیان شده است« - صبور، . - 238 - 237 :1370
سعدي نیز علاوه بر به کارگیري هنر »روایت« در گلستان و بوستان، در برخی از قصایدش نیز به فنّ »روایتگري« پرداخته و مضامین شعري و اندیشههایش را در قالب »روایت« بیان کردهاست؛ اما تاکنون به این روایتهاي سعدي پرداخته نشدهاست. از این رو، تحلیل ساختاري قصاید روایی سعدي موضوع این مقاله میباشد. قبل از معرّفی و تحلیل قصیدههاي روایی سعدي، ذکر این نکته ضروري است؛ هرچند که اصطلاح »روایت« بیشتر در حوزة ادبی ات داستانی و داستاننویسی مطرح است؛ اما پژوهشگران ادبی براي اشعار روایی زبان فارسی اعم از: غزل روایتها و قصاید روایی نیز این اصطلاح را به کار بردهاندکه از جمله این پژوهشها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
»نقد و تحلیل ساختارگرایانه غزلوارههاي انوري«، نوشته مصطفی گرجی . - 1385 - نویسندة این مقاله بیان کردهاند که: »ده قصیده از مجموع قصاید دویست و هفتگانه انوري، وجود دارد که از نظر ساختار تغزّلاتی - تشبیب - به یک حکایت روایی شبیهاند که میتوان آنها را غزل روایت یا غزلواره نامید« - گرجی، :1385 . - 149 همچنین، در این مقاله به تحلیل عناصر حکایت و روایت از جمله: گفتوگوي شخصیتها، زمان و مکان، طرح و موتیف، لحن روایت پرداخته شدهاست . »داستان بیت؛ یک قالب داستانی تازه«، نگارش حمید عبداللهیان . - 1386 - در این مقاله نویسنده حتّی بیت داستانهاي موجود در متون ادب فارسی را از نوع »روایت« دانستهاست و در آنها، شیوههاي گسترش پیرنگ، شخصیتپردازي، عمل، زمان، مکان و فضاسازي را که در داستاننویس مطرح است؛ بررسی نمودهاست. »
بررسی ساختار غزلی روایی از غزلیات شمس« نوشته شهین حقیقی و کاووس حسنلی . - 1387 - نویسندگان این مقاله اشاره کردهاند که: »مولوي در غزل یاد شده، از شخصیتپردازي و شیوة داستان در داستان بهره جستهاست. همچنین، سنّتشکنیهاي او در عرصه داستان-پردازي، روایت گنجانده در این سروده را به داستانهایی با صناعت مدرن نزدیک کردهاست.« - حقیقی و حسن-لی، » . - 59 :1387تحلیل ساختاري غزل - روایتهاي سعدي« نگارش وحدانیفر و دیگران . - 1395 - نویسندگان این مقاله به این نتیجه رسیدهاند که در مجموع، از میان 701 غزل موجود در کلّیات سعدي، تعداد 89 غزل-روایت مشاهده میشود و از نظر ساختاري در سه دسته: غزل- روایتهایی داراي ساختار »گفتوگو«، غزل - روایتهایی داراي ساختار » حکایت« و غزل- روایتهاي »وصفی« قرار میگیرند. همچنین، در مقالات : »نقد و تحلیل ساختارگرایانه غزل- روایتهاي عطّار - 1382 - « و »غزل روایی و خاستگاه آن در شعر فارسی - 1386 - « که در پیشینه تحقیق از آنها یاد شدهاست؛ نویسندگانِ آنها، این نوع غزلها را »روایت« معرّفی کردهاند. بنابراین، نگارندة مقاله حاضر نیز قصاید روایی سعدي را در شمار »روایت« به حساب آوردهاست.