بخشی از مقاله
چکیده
ادبا، گلستان را نوعی مقامه دانستهاند؛ چراکه سعدی در پرداخت گلستان به مقامه های پیش از خود توجه داشته است. درواقع سبک نویسندگی سعدی در گلستان اقتباسی از شیوه مقامهنویسی پیش از وی بوده است؛ اما بااینوجود سعدی در نوشتن گلستان ضمن اقتباس از مقامات، نوآوریهای قابلذکری داشته است که آن را متفاوت با مقامات پیش از خود کرده است.
در این نوشتار ضمن بیان این تفاوتها در پی اثبات این موضوع هستیم که سعدی ضمن شناخت و احترام به سنتهای مقامهنویسی پیش از خود نویسندهای سنت آفرین و خلاق نیز بوده است. ازجمله تفاوتهای سبکی گلستان با مقامه های پیش از خود میتوان به تفاوت در شیوه سجع پردازی، ایجاز و اطناب، ساختار و عناصر داستانی، شیوه بیان روایت، واقعنمایی اجتماعی و... اشاره کرد. سعدی ضمن احترام به سبک و سنت مقامهنویسی تکلفهای زیاد آن را از صافی قدرت بیان و حکایتپردازی عبور داده و متنی منقح و ویراستهتر ازلحاظ بیانی و داستانی نسبت به مقامه های پیش از خود به دست داده است.
مقدمه
هر محققی ضمن مطالعه مقامات فارسی متوجه میشود که فن مقامهنگاری پس از مدتی بهطور ناگهانی تحول کلی یافته است، این تحول در فن مقامهپردازی نخستین بار به دست شیخ اجل »سعدی« انجامگرفته و او با تألیف گلستان خود نهفقط سبک نگارش را در مقامات تغییر داده بلکه طرز تفکر و طرح داستانسازی را نیز بهطورکلی تغییر داده و آن را از هرچه قیدوبند بیفایده است، آزادکرده است. ازجمله اینکه سعدی بهیکباره موضوع کدیه و شحاذه را از مقامات برانداخته و در عوض جنبه عاطفی و تربیتی را که در مقامات سابق ضعیف بوده، تقویت کرده است.
سعدی وصف حال فقیر و درویش را جز برای حس ترحم و احسان در اغنیا، موضوع حکایت قرار نداده است. همچنین سعدی از التزام مصرانه صنایع لفظی بهکلی چشمپوشی کرده و با تناسب دلپذیری که در این شیوه بهکاربرده درواقع تعلیم انشا داده و شرایط انشاء خوب را گوشزد کرده است. گلستان سعدی که ممکن بود »مقامات سعدی« نامیده شود، از بدو تألیف جای مقامات حمیدی را گرفته است.
درواقع شیخ اجل با آنکه نظر به مقامات حمیدی داشته، بهطور کامل از آن پیروی ننموده؛ بلکه طرح نویی در مقامهنویسی به وجود آورده است. سعدی برای بیان مقصود و تعلیم ترسل، نوشتههای خود را بهصورت داستان درآورده و به آنها حکایت نام نهاده است. آنچه موجب امتیاز معنوی گلستان از مقامات سابق شده است جنبه عرفانی و عشقی حکایات آن است؛ بهطوریکه میتوان گفت شیخ درواقع مقامات به معنی خاص را با مقامات به مقصود اقوال مشایخ، درهمآمیخته است.
پیشینه پژوهش
در ارتباط با موضوع این مقاله کتابها و مقالاتی نوشتهشده که به پارهای از آنها اشاره میکنیم ازجمله: مقاله »مقامهنویسی در ادبیات فارسی« از فارس احمد . - 1343 - با همین نام - مقامهنویسی در ادبیات فارسی - فارس ابراهیمی - 1383 - کتابی ترتیب داده است. »بدیعالزمان همدانی و مقامهنویسی« از علیرضا ذکاوتی قراگزلو - 1364 - و »بررسی تطبیقی سبک ادبی مقامات حریری و حمیدی« از حسن دادخواه تهرانی و همکار . - 1386 -
تعریف، تاریخچه و سبکشناسی مقامه ها
مقامه در لغت به معنای »مجلس« است، - مجلس گفتن - و در اصطلاح بر گونهای از نثر فنی مسجّع و ترکیب یافته از کلمات و عبارات تکلف یافته و غریب اطلاق میشود که محتوای آن بیان حکایات و نکات اخلاقی است؛ به زبان امروز نوعی از داستان کوتاه است که در پیرامون قهرمانی خیالی دور میزند و سرگذشت و اتفاقاتی که برای او میافتد را با سبک و سیاق مصنوع و آکنده از صنایع بلاغی حکایت میکند.
این داستانها دو شخصیت ممتاز دارند که یکی »قهرمان اصلی« و دیگری »راوی« است. مقامه در قالب زبان عربی آغاز شد و سپس وارد زبان فارسی گردید که ازنظر زبانی، طرز بیان و پردازش داستانی از سایر انواع ادبی متمایز میشودعمدتاً. »مقامه قصهای است که در آن بیشتر به عبارت-پردازی و سجعسازی و صنایع لفظی توجه بشود و قصه بر محور درونمایه یا مضمون - تم - واحدی بگردد.به طور کلی از تعاریفی که برای مقاله ذکر کردهاند، بهطور خلاصه چند نکته استنباط میشود:
• مقامه در انجمن بهصورت سخنرانی یا قصهگویی خوانده میشد.
• مقصود نویسنده از ابداع آن این است که بتواند با فراغ بال هرچه بیشتر صنعتپردازی کرده و مهارت خود را در سجعآرایی و ترکیبسازی و لغتپردازی ارائه کند.
• قهرمان مقامهها فردی است سخت حیلهگر که تمام همتش مقصور به کسب توشه و نانی است که از هر راهی ممکن است به دست آورد.
• همانگونه که در قرن سوم گدایان و نیازمندان مطلوب خود را بهصورت مسجع بیان
میکردند تا ضمن عرضِ نیاز، توجه مخاطب را بیشتر به خود جلب کنند، شالوده مقامه نیز بر پایه لفّاظی و سجع سازی و صنایع لفظی بوده است.
• قهرمان مقامه ها بهصورت شخصی ناشناس در فضای داستان ظاهرشده و پس از سلسله حوادثی ناپدید میشود و باز در داستان دیگری با صورت و هیئتی جدید آشکار میشود.
مهمترین ویژگیهای یک مقامه به شرح زیر است:
- 1 وحدت مکانی قصه: باید حوادث مقامه در یک مجلس واحد اتفاق بیفتد.
- 2 راوی: در هر مقامه یک راوی وجود دارد که به نقل حوادث مقامه میپردازد.
- 3 قهرمان و شخصیت: هر مقامه یک قهرمان و چند شخصیت دارد.
- 4 قصه: هر مقامه بهخودیخود از یک وحدت داستانی و روایتی برخوردار است.
- 5 موضوع: موضوعات مقامه متعددند: موضوعات ادبی، فقهی، فکاهی، حماسی، اجتماعی، اخلاقی و خمری و... از آن جمله است.
- 6 عنوان مقامه: معمولاً نام مقامه برگرفته از شهری است که مجلس مقامه در آن تشکیلشده و گاهی نام مقامه از موضوعی برگرفته میشود که مقامه حول محور آن گردآمده و شکل گرفته است.