بخشی از مقاله

چکیده

ملک الشعراي بهار شاعر بزرگ عصر بیداري و از نوابغ ادبی ایران است. فعالیتهاي سیاسی و اجتماعی بهار تأثیر فراوانی در درونمایه اشعار وي داشته است و پیرو آن به دلیل اوضاع نابسامان زمان شاعر، آشفتگیهاي درونی و ذهنی جزو جدانشدنی شعر این شاعر تواناست. در این پژوهش سعی شده بر اساس نظریات روانشناسی جدید از جمله از نگاه کارن هورناي و آبراهام مازلو ، به تحلیل روانشناختی قصاید بهار پرداخته شود. بهار در بسیاري از قصاید خود از رنجهاي تبعید، زندان، ظلم و بیعدالتی و دخالت بیگانگان سروده است. از نگاه روانشناختی دو مکانیزم مهرطلبی و انزواطلبی بیشترین بسامد را در شعر بهار داشته است. در مقابل ، رقبا و حاسدان در کلام شاعر با برتري طلبی قصد رنجاندن خاطر وي را دارند. در روانشناسی انسانگرا از نظر مازلو، ملکالشعراي بهار نماینده خودشکوفایی است و با وجود سختیها و اوضاع نابسامان اجتماعی دست از تلاش و اصلاح ناراستیها بر نمیدارد. روي آوردن به نیازهایی همچون محبت و تأیید، خودبسندگی و محدود کردن زندگی از دیدگاه هورناي زمینه تأمین آرامش روانی فرد است که در قصاید بهار مصادیق بیشمار آن را میتوان یافت.

کلیدواژه: ملک الشعراي بهار، تحلیل روانشناختی، کارن هورناي، مازلو، روانشناسی انسانگرا.

مقدمه

بعدشخصیت - Personality - یکی از اساسیترین بحثها در نقد روانشناختی به شمار میآیدشخصیت را شاید بتوان اساسیترین موضوع علم روانشناسی دانست؛ زیرا محور اساسی بحث در زمینههایی مانند یادگیري، انگیزه، ادراك،تفکّر، عواطف، احساسات، هوش و مواردي از این قبیل است - شاکري، - 56 :1394 یکی از تحلیل هاي جدید شخصیت، نقد روانکاوانه است. سه معنا براي نقد روانکاوانه در ادبیات قائل شدهاند: اول تلاش براي قراردادن ادبیات بر اساس نظامهاي روانشناسی، دوم روانکاوي ادبیات؛ سوم کشف مسائل روانشناسی در متون ادبی - هوشنگی، . - 2001 :1392 کارن هورناي و آبراهام مازلو دو روانشناسی هستند که با نظریات جدید پس از فروید و یونگ سعی در ریشهیابی رفتار و شخصیت افراد داشتهاند.

پیشینه پژوهش

محمدتقی بهار نه تنها شاعر توانایی بوده است بلکه آثار تحقیقی وي نیز جزو آثار ارزشمند فارسی است. در زمینه بررسی آثار وشخصیت وي تاکنون کتب و مقالات زیادي به چاپ رسیده است؛ ولی هنوز هم این موضوع پژوهشهاي بیشتري میطلبد. تاکنون در زمینه تحلیل روانشناختی اشعار ملکالشعراي بهار اثر جامعی منتشر نشده است؛ در این پژوهش به دلیل ارتباط عمیق شعر بهار با اجتماع و فرهنگ برآن شدیم به موضوع تحلیل روانشناختی قصاید بهار از منظر اجتماع بپردازیم.

-1ملکالشعراي بهار

محمد تقی صبوري ملقب به ملکالشعراي بهار - 1330-1265ه.ش - فرزند محمد کاظم صبوري بود. وي از کودکی ذوق ادبی سرشاري داشت و در جوانی به دلیل نبوغ فراوان، پس از فوت پدر فرمان ملکالشعرایی آستان قدس رضوي را از مظفرالدین شاه دریافت کرد. - بهار، . - 5 :1344 اشعار اولیه بهار بیشتر در ستایش بزرگان خراسان و مدح و منقبت اولیاي دین در رثاي پدر، مدح مظفرالدین شاه و پیامبر اکرم - ص - و ائمه دین بود و پس از مشروطه قصاید را با انواع تازهاي از شعر خود به امر انقلاب و آزادي اختصاص داد.

فعالیتهاي سیاسی بهار از جمله نمایندگی مجلس و انتشار روزنامه، سبب مخالفت حکومت، تبعید و طرح نقشه ترور وي به وسیله حکامی همچون سردار سپه گردید. بازتاب این ناملایمات در شعر بهار قابل مشاهده است و نشان از آشفتگی درونی وي از تجربه این وقایع تلخ است. شعر مشروطه به سبب تعهد به واقعیتهاي اجتماعی بیش از پیش بازتاب مقتضیات زمان بوده تا آنجا که رسالت شعر در این دوره بیداري مردم و بیان حقایق اجتماعی و سیاسی است. درنتیجه تغییري که در ساختار حکومت مشروطه به وجود آمد، مفاهیم تازه اي چون: آزادي، قانون، مجلس، انتخابات و غیره در برابر مدح شاهان مستبد به شعر راه یافت.

-2نظریه کارن هورناي

کارن دانیلسین - 1885-1952 م - هورناي در دهکدهاي نزدیک هامبورگ آلمان متولد شد. او فرزند دوم خانواده بود و به برادر بزرگترش برنت حسادت میکرد در حالیکه هورناي باهوشتر و سرزنده تر بود - شولتز، - 167 :1377 هورناي در اصل از پیروان فروید بود ولی بسیاري از نظریات او را تغییر داد. او پس از سالها مطالعه به این نتیجه رسید که انگیزه اصلی رفتار انسان »احساس امنیت« است. وي معتقد است اگر فرد در رابطه با اجتماع و به خصوص کودك در رابطه با خانواده احساس امنیت خود را از دست بدهد به »اضطراب اساسی« دچار میشود.

توجه عمده هورناي بر روي »اضطراب« است. »به نظر من اضطراب حکم تنه درختی را دارد که ده ها شاخ و برگ و مسأله فرعی از آن میروید. شخص عصبی براي تسکین اضطراب و جلوگیري از غلیان آن، دست به یک سري تلاشها و حیلههاي دفاعی میزند که خود این تلاش ها بر وخامت مسأله میافزاید - «هورناي، . - 9 :1365 این اضطراب ارثی نیست بلکه حاصل فرهنگ و پرورش ماست - لاندین، . - 296 : 1378 هورناي تصور میکرد که نیاز ایمنی بر کودکی حاکم است که منظور وي از آن نیاز رهایی از ترس بود - شولتز، . - 170 :1377 در تعریف اضطراب، مقایسه اي با ترس بیان شده است: »ترس واکنشی است متناسب با خطري که شخص با آن روبروست، در حالیکه اضطراب واکنشی است بی تناسب با خطر یا اصولا خطري واهی و تصوري - «هورناي، . - 38 :1365

بر خلاف فروید که عوامل بیولوژیک و فیزیولوژیک را علت و محرك عصبیت میداند از نظر هورناي عوامل تربیتی، فرهنگی و اجتماعی در این زمینه تأثیر بیشتري دارد. نشانه یک فرد عصبی از نظر هورناي این است که: اولاً همه چیز از درون بر شخص دیکته و تحمیل میگردد و دوماً اینکه اشکالات و موانع درونی، مانع شکوفایی و بهکارگیري استعدادهاي فرد است - همان: . - 20 سه روش در اجتماعات امروز براي مصون بودن از اضطراب اساسی مطرح است: -1 جلب محبت؛ -2کسب قدرت؛ -3عزلتگزینی.

.2-1مهرطلبی

همه افراد انسانی نیازمند محبت هستند؛ اما در نظریه کارن هورناي در رواننژندان این تقاضاي محبت با دیگران متفاوت است، بهگونهاي که آنان از همه درخواست محبت دارند و اگر از کسی بیمحبتی ببینند احساس بیچارگی و درماندگی میکنند. از نظر کارن، احتیاج عصبی به محبت چیزي است شبیه یک نیاز کودکانه و علامت مشترك این دو احساس عجز و ناتوانی است. تفاوت نیاز کودکانه به محبت و شخص مهر طلب در این است که ناتوانی کودك منشأ جسمی و روحی دارد درحالیکه شخص مهرطلب به دلیل اضطراب، نفرت، احساس ناخواستنی بودن و احساس بیکسی به محبت روي میس آورد - هورناي، . - 124 :1365

یکی از خصوصیات بارز تیپ مهرطلب این است که دایما میل دارد مورد سرزنش و ملامت قرار گیرد، حتی در مواردي که به نحو بارزي انتقاد و شماتت دیگران نسبت به وي بیجاست، همینطور چشمبسته انتقاد و ملامت آنهارا میپذیرد. علاوه بر قدرتطلبی، پرستیژطلبی و ثروتطلبی نیز به وسیله افراد براي جبران ضعفها مورد استفاده قرار میگیرد. کسب قدرت باعث میل به تسلط و جبران ناتوانی؛ کسب پرستیژ باعث میل به تحقیر دیگران و جبران حقارت و کسب ثروت میل به محرومساختن دیگران وجبران فقر مادي و معنوي است - همان: . - 203

.2-2برتري طلبی

همانطور که نیاز به محبت همیشه نشانه عدم سلامت روحی نیست، توجه به قدرت نیز همه جا دلیل عصبیت نیست بلکه وقتی فردي دچار ضعفهاي مختلف باشد و براي پوشاندن ضعف خود از قدرت استفاده کند، حجتی بر برتري طلبی شخص است. از نظر هورناي »اضطراب اساسی« ترکیبی است از احساس عجز و ناتوانی، احساس بیارزشی و حقارت، احساس خشم و نفرت، عدم ابراز وجود. پس تلاش براي کسب قدرت و برتري طلبی در حقیقت، تلاشی است براي پوشاندن و ترمیم این ضعفها - هورناي، . - 177 :1365 برتري طلبی ممکن است در سه شکل مختلف در فرد ایجاد شود: عطش قدرت، پرستیژ و

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید