بخشی از مقاله
چکیده:
پژوهش حاضر باهدف تحلیل محتوای مقایسه ای بین کتاب علوم جدید وقدیم پایه پنجم براساس تکنیک ویلیام رومی است.روش مورد استفاده دراین پژوهش تحلیل محتوا به روش ویلیام رومی است .جامعه آماری پژوهش کتاب علوم پایه پنجم ابتدایی سال های 1393و1394است.نمونه آماری سه فصل به صورت تصادفی ازهرکتاب است .که براساس این تحلیل ضریب درگیری فراگیران بامحتوا درسه مولفه»متن»«پرسش«وتصویرهای کتاب براساس مقوله های معین شده درهرمولفه مورد توجه قرار گرفته است.
درتحلیل متن علوم پنجم قدیم ضریب درگیری ./5 وعلوم پنجم جدید ضریب درگیر1/2می باشد وبیانگراین است که کتاب چاپ جدید نسبت به علوم قدیم فعال ومناسب می باشد. درقسمت تحلیل محتوای تصاویر ضریب درگیری درکتاب علوم قدیم ./3تعیین شده ودرکتاب علوم جدید 1/3به دست آمده ،بیانگر این است که تصاویر درکتاب های چاپ قدیم مناسب نبوده ودرگیری دانش آموزان درمحدوده مشخص شده نمی باشد.ولی درکتاب های چاپ جدید ضریب درگیری مناسب وفعال است.
درقسمت تحلیل سوالات ضریب درگیری یادگیرندگان درکتاب علوم پنجم قدیم ./5وعلوم پنجم جدید 1/4می باشد که نشانگراین است که سوالات مطرح شده درمحتوای کتاب های چاپ قدیم وجدید فعال ومناسب است . یافته ها درکل نشان می دهد که کتاب علوم پنجم جدید نسبت به کتاب علوم پنجم قدیم به شیوه فعال تری تالیف شده است وفراگیران را درگیریادگیری می کند.
مقدمه:
کتاب درسی یکی از مهم ترین منابع و در برخی موارد تنها منبع یادگیری دانش آموزان در نظام آ.پ ایران محسوب می شود به همین دلیل است که محتوای کتاب درسی باید بگونه ای طرح ریزی شود که امر یادگیری برای دانش آموزان متناسب با سن آنها سخت و دشوار نباشد همچنین به گونه ای نباشد که برای دانش آموزان بسیار آسان و پیش پا افتاده باشد از همین جهت می توان گفت بهترین محتوا برای یک دانش آموز خصوصا دانش آموزان دوره حساس ابتدایی مطالبی هستند که به لحاظ درک و یادگیری متناسب با سن کودکان آنها را به فعالیت و یادگیری وادار کنند.
به همین منظور و با توجه به اهمیت زیاد محتوای کتب درسی در نظام آموزشی کشور کتاب درسی علوم تجربی پایه پنجم ابتدایی - جدید وقدیم - را طبق دیدگاه ویلیام رومی1 از نظر مقوله های فعال و غیر فعال مورد تحلیل و بررسی قرار داده ام تا میزان درگیری دانش آموزان را با این محتوا مورد ارزیابی قرار دهم.
از تحلیل محتوا تعاریف گوناگونی ارائه شده و هریک از صاحب نظران این علم متناسب با دیدگاه خود تعاریفی ارائه داده اند که در اینجا به برخی از این تعاریف اشاره می کنیم.
تحلیل محتوا تکنیکی پژوهشی است که به منظور استنباط تکرار پذیری و معتبر از داده ها در مورد متن آنها به کار می رود، هدف این تحلیل همانند سایر تکنیک های پژوهشی فراهم آوردن شناخت، بینش نو، تصویر واقعیت و راهنمای عمل میداند
لورنس باردن نیز به نقل از لانذری می گوید تحلیل محتوا فنی است که توصیف های ذهنی و تخمینی را تلطیف و تصفیه می کند و ماهیت و قدرت نسبی محرک هایی را که به شخص داده می شود به صورت عینی آشکار می سازد.
تاریخچه تحلیل محتوا:
تحلیل محتوای کتب تاریخچه ای بسیار قدیمی دارد. در گذشته با استفاده از این روش کتب و سرودهای مذهبی را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دادند.
به تدریج تحلیل محتوا بصورت یک روش تحقیق در آمد و با آغاز قرن 20 محققین زیادی در کشورهای مختلف مثل انگلستان، شوروی، آلمان و آمریکا به این روش روی آوردند.
از جمله مطالعات گسترده ای در مورد رسانه های گروهی در جنگ جهانی دوم انجام گرفت. شایعات رسوایی های مالی، نوع فرهنگ و سیاست داخلی یک کشور و مسائل دیگری که در رسانه های جمعی منعکس می شود و زمینه تحقیق دانشمندان و پژوهشگران علوم ارتباطات را آغاز قرن 20 به بعد اختصاص داد و از سال 1930 به بعد محدوده تحلیل محتوا از روزنامه به رادیو، تلوزیون، کتاب، شعر و تبلیغات گسترش یافت.
تحلیل محتوا چیست؟
فن پژوهش عینی، اصولی و احتمالا کمی در محتوا به منظور تفسیر آن را تحلیل محتوا می گویند. تفکر بنیادی تحلیل محتوا عبارتست از قرار دادن اجزای یک متن - کلمات، جملات، پاراگراف ها و امثالهم بر حسب واحد هایی که انتخاب می شوند - در مقولاتی که از پیش تعیین شده اند البته تحلیل محتوا تنها محدود به متن و نوشته نمی شود، بلکه می تواند شامل سایر مطالب از جمله تصاویر، نقشه ها و نقاشی هاو نمودارها نیز باشد.
تحلیل محتوا از نظر بارکوز :4 وی معتقد است که تحلیل محتوا عبارتست از تحلیل علمی، جامع، دقیق و منظم پیام های ارتباطی است.
چرا محتوا را تحلیل می کنیم؟
پاسخ این سوال در یک جمله می تواند چنین باشد: یافتن نسبت بین اهداف و محتوا به منظور بهبود محتوای موجود، علت اصلی تحلیل محتوا خواهد بود اما موضوع به همین جا ختم نمی شود چنانچه در تعاریف مختلف از محتوا نیز مشاهده شد. محتوا دارای عناصر متعدد و پیچیده ای است ضمن آنکه جنبه های مختلفی را نیز در بر دارد. از این رو یکی از دلایل تحلیل محتوا تشخیص این عناصر و آن جنبه هاست. مسلما در صورتی که اجزای مختلف محتوا شناخته شده و دسته بندی گردد درک آن ساده تر و انتقال آن مقدورتر خواهد بود.