بخشی از مقاله

چکیده:

پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب فارسی پنجم ابتدایی بر اساس روش های ویلیام رومی ،گانینگ و روش مفهومی انجام شد.روش تحقیق مورد استفاده از نوع کیفی-تحلیل محتوا و از لحاظ هدف،کاربردی است؛جامعه ی مورد مطالعه در این پژوهش، کتاب فارسی سال تحصیلی1395 پایه ی پنجم بود.کل کتاب به عنوان نمونه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.کتاب درسی نیز به عنوان ابزار گرد آوری اطلاعات انتخاب شد.یافته های حاصل از این پژوهش نشان می دهدکه متن کتاب فارسی با ضریب درگیری0/0 3 متنی غیر فعال، و بیشتر در مورد حقایق و دانش بوده و دانشآموزان را کم تر به صورت فعال درگیر یادگیری می کند.

پرسش های کتاب با ضریب درگیری0/4 که نشان می دهد کتاب از نظر سوالات فعال و پویا است و همچنین تصاویر کتاب فارسی با ضریب درگیری0/1 نشان دهنده ی این است که تصاویر کتاب بیشتر در سطح دانش و حقایق بوده و غیر فعال می باشند.

سطح خوانایی کتاب فارسی پنجم نیز بر اساس شاخص گانینگ 8/6 به دست آمد که نشان می دهد این کتاب از نظر سطح خوانایی مناسب در حد پایهی بیشتر از هشتم است. و مفهوم فرهنگ و تمدن با مولفه های؛ زبان ،آیین ها و آداب سنتی،دین،دانش،معماری - شهرسازی و فن آوری بر اساس روش مفهومی و جدول خی دو در کتاب فارسی پنجم مورد بررسی قرار گرفت که با توجه به خی دو محاسبه شده که برابر با 68/54 میباشد. و بزرگتر از خی دو جدول با درجه آزادی 5 و آلفای 0 /0 5 که برابر با 11/07 است تفاوت معناداری بین خی دو محاسبه شده با خی دو جدول وجود دارد. به این معنا که مولفه های فرهنگ و تمدن در کتاب فارسی پنجم ابتدایی به صورت مساوی و مورد انتظار به کار برده نشده اند.و از میان مولفه ها بیش ترین تاکید بر مولفه های دانش و زبان، به ترتیب با فراوانی های 43 و 34 ، و کمترین تاکید بر مولفه های فن آوری و معماری - شهرسازی به ترتیب با فراوانی های 1 و 1 می باشد.

مقدمه و بیان مسئله:

از نظر متخصصان،آموزش و پرورش بستر توسعه انسانی است و توسعه انسانی کلید توسعه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است. دست اندرکاران حکومت و رهبران فکری جامعه باید بر این ، نکته باور داشته باشند و برای رسیدن به توسعه انسانی برنامه ریزی هدف صحیح و علمی و هدفدار و اقدامات عملی انجام دهند .این هدف تحقق پیدا نمی کند مگر با تقویت نظام آموزشی، به ویژه آموزش و پرورش. نقشی که کتاب درسی، برنامه تربیتی مدارس و معلمان می توانند، در تأمین هدف، هویت آفرینی و هویت باوری فرزندان این سرزمین ایفا کنند بسیار بزرگ و مهم خواهدبود

کتاب درسی یکی از مهم ترین دروندادهای آموزشی است با وجود تنوع و گوناگونی منابع و فناوری های آموزشی، کتابهای درسی هنوز یکی از عناصر مهمی هستند که در فرایند یادگیری ،معلم و دانش آموز از آن بهره می برند حتی برخی از نویسندگان پا را فراتر گذاشته اند و ادعا کرده اند که تنها دلیل فوق العاده برای توضیح دادن یک علم در یک زمان معین،مقدمه ای از کتابی است،که در هر رشته عرضه شده است و این خود از اهمیت محتوا و متن کتابهای درسی حکایت دارد؛ و از همه مهم تر ویژگی های عصر کنونی ایجاب می کند تا برنامه ها ومحتواهای آموزشی به گونه ای سازماندهی شود تا با بهره گیری از آنها ،توانایی های شناختی و شخصیتی دانش آموزان رشد کرده،توانایی های لازم برای رویارویی با تحولات جدید را کسب کنند و فعالیت های دانش آموزان را متناسب با هدف های درسی ،در مسیر صحیح پیش ببرند بنابراین مهم، نیاز به تحلیل محتوای کتابهای درسی بیش از پیش احساس می شود.

سالانه چندین عنوان کتاب درسی، توسط آموزش و پرورش برای استفاده کودکان، نوجوانان و جوانان این مرز و بوم پس از طراحی، تدوین، تغییرواصلاح منتشر میشوندکه در فرایند تولید و انتشار آنها از معیارهای مختلفی استفاده میشود اما بهنظر میرسد اغلب این معیارها کیفی و کلی بوده و از شفافیت کافی برخوردار نیستند .تعدادی از این نوشتهها توسط معلمین باتجربه و تعدادی دیگر به وسیله نویسندگان معتبر که تحصیلات و تخصص و مهارت نظری و فنی دارند نگارش میشود .

در این بین پرسش اساسی این است که در تدوین آنها از چه معیارهایی میتوان استفاده کرد؟ و چگونه می توان این معیارها را کمی کرده، قضاوت در مورد محتواها را عینی کرد؟ و پشتوانه تغییرات و تجدید نظرها با این همه هزینه مستقیم و غیر مستقیم را مبتنی بر یافتههای عینی و واقعی تحقیقات قرار داد

بررسی ها مشخص کرد شاخصهایی برای تحقق این مهم وجود دارد که شاید با مطالعه،جرح وتعدیل و استاندارد سازی و اعتبار بخشی بتوان از آنها ،در این زمینه سود جست. ارزیابی محتوای کتابهای درسی، علاوه برکمک به افزایش کارایی و اثر بخشی آنها، میتواند تحقق مطلوب اهداف آموزشی را به دنبال داشته باشد .شناخت نقاط ضعف و قوت متون و محتوای کتابها درسیستم متمرکز آموزشی کشور ما، مطابق شاخصها وتکنیکهای علمی و تجربی و مبادرت به اصلاح، تعدیل، تکمیل، تجدید نظر و طراحی مجدد ساختار آنها ، نقش اساس در فرایند سیستماتیک آموزش و یادگیری فراگیران و معلمین خواهد داشت .از طرف دیگر توجه به کارایی شاخصها، ارزیابی ضمنی،اثر بخشی و دادن اعتبار و درجه قابل قبول به آنها، و استاندارد سازی برای تعمیم دادن معیارها برای قضاوت در مورد محتواهای درسی به نظر یک ضرورت اجتناب ناپذیراست.

کتاب درسی در نظامهای متمرکزآموزش وپرورش از اهمیت ویژه ای برخوردار است و معلمان عمده ی فعالیتهای آموزشی خود را بر محور کتاب درسی ودرجهت تحقق اهداف آن متمرکز کرده وفرایند یادگیری را هدایت میکنند بنابراین ضرورت دارد کتابهای درسی بر اساس موازین یاددهی-یادگیری تدوین و بر مبنای اصول تحلیل محتوا مواد و محتوای مطلوب را گزینش وبه شیوه مناسب ارائه نمایند. با توجه به اهمیت زبان و نقش آن در اجتماع باید سعی گردد با آموزش منطقی و انتخاب محتوی مناسب نگرشی مثبت در دانش آموزان ایجاد نموده و با استفاده از روشهای تدریس متناسب با محتوی کتاب فارسی - بخوانیم و بنویسیم - به اهداف مطلوب تعین شده نائل آییم

در این میان نخستین مظهر فلسفه، در آموزش و پرورش برنامه درسی و مدارس است که نقش کلیدی را در تربیت دانش آموزان بر عهده می گیرند.برنامه درسی شامل اساسی ترین خط مشی اجرایی برای دستیابی به هدف های آموزش و پرورش هستند.بدین جهت باید در تهیه و اجرای آنها نهایت مراقبت و دقت نظر اعمال شود تا به نحو مطلوب با ویژگی های شهروند مطلوب مطابقت داشته باشد.

در پژوهشی که بر اساس میزان توجه به سازه ی انگیزه ی پیشرفت انجام گرفته بود، کتاب های ریاضی و علوم تجربی،بیش از سایر کتب درسی به سازه ی انگیزه ی پیشرفت توجه نموده اند،کتاب های فارسی و دینی تا حدودی به آن پرداخته اند و کتاب های تعلیمات اجتماعی در توجه به این سازه ضعیف تر بوده اند

در یک پژوهش،رویکتاب های اجتماعی و فارسی بخوانیم به برخی نمادها مثل جغرافیا و مکان طبیعی B مشاهیر ایرانی و فرهنگ در حدنسبتاً مناسب توجه شده است. برخی نمادها مثل پرچم، سرود ملی ، قومیت ، تقویم رسمی، ادبیات، اساطیر ایرانی مکان تاریخی و ملی و هنر ایرانی کم توجه شده است. و بهبرخی نمادها مثل دین اصلا توجه نشده است طبق نتایج این پژوهش محتوای کتاب متن و تصویر های اجتماعی و فارسی بخوانیم به طور متعادل و متوازن به موضوع نمادهای هویت ملی نپرداخته است

در پژوهشی دیگر نتایج حاصل از تحلیل محتوا نشان داد که میزان توجه کتاب های علوم به شاخص های تخیل متفاوت بوده است. در خصوص مقایسه ی شاخص های تخیل در کتاب های علوم، بیشترین توجه به شاخص مفاهیم منعطف و کمترین به ترتیب به تخیل مشارکتی/ عینی و تفکر شهودی بوده است، به طوری که در این میان سهم کتاب های علوم پایه سوم و چهارم از همه کمتر و در حد صفر بوده است

در این مطالعه ارزیابی و تحلیل محتوای کتاب فارسی پایه پنجم ابتدایی بر اساس فرمولهای ویلیام رومی،گانینگ و روش مفهومی است. تا شاید علاوه بر معرفی شاخصها، برای استفاده معلمان و کارشناسان، بازخوردهای مناسبی در راستای ارتقاء بیش از پیش و تأثیرگذاری بهتر مطالب درسی در اختیار مؤلفان و برنامهریزان درسی قرار گیرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید