بخشی از مقاله

چکیده
هدف این پژوهش تحلیل محتوای کتاب علوم تجربی پایه اول ابتدایی بر اساس تکنیک ویلیام رومی به منظور غنی سازی محتوای این کتاب درسی برای رشد و یادگیری مهارت های پژوهشی و اکتشافی در دانش آموزان است. از روش تحلیل محتوا به شکل تجزیه و تحلیل کمی استفاده شد و محتوا با روش ویلیام رومی تحلیل شد. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمام محتوای کتاب علوم تجربی پایه ی اول ابتدایی در سال تحصیلی 1395-1396 می باشد. در این پژوهش 7 فصل کتاب باروش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه مورد نظر انتخاب شده است. جمع آوری اطلاعات بر اساس مولفه های تکنیک ویلیام رومی در دو محور متن و تصویر، جهت تحلیل محتوای کتاب، که روایی و پایایی آن نیز محاسبه گردید به انجام رسیده است.

در پایان اطلاعات با استفاده از روش های آماری توصیفی مورد تجزیه و تحلیل کیفی قرار گرفت، که نتایج آن عبارتند از:

- 1 کتاب علوم تجربی پایه اول ابتدایی از لحاظ متن به روش غیر فعال و بدون توجه به مولفه های پژوهش طراحی شده است.

- 2 بررسی کتاب از زاویه ی میزان درگیری ذهنی تصاویر و نمودارهای موجود در متن، نشان می دهد ضریب درگیری ذهنی در نمودارها و تصاویر کتاب از مطلوبیت نسبتا خوب و کافی برخوردار است.

.1 مقدمه وبیان مسئله

یونسکو - - 2005 در تعریف کتاب درسی می نویسد: کتاب درسی، وسیله ی اصلی یادگیری است که برای دستیابی به مجموعه ی خاصی از نتایج آموزشی طراحی شده، و از متن، تصویر یا متن و تصویر، تشکیل شده است و به طور سنتی، مجموعه ی چاپی مجلدی است که آسان سازی توالی فعالیت های یادگیری را هدایت و راهنمایی می کند.

محتوای برنامه درسی، وسیله ای برای رسیدن به اهداف آموزشی می باشد. [2] محتوای برنامه درسی از نظر نقشی که در تحقق اهداف برنامه درسی بازی می کند از اهمیت خاصی برخوردار است.[3] هر محتوا برای ارائه به دیگران نیازمند ابزار و وسایلی است، این ابزار و وسایل را رسانه می نامند.[4] یکی از پر کاربردترین و مهمترین رسانه های آموزشی در نظام های آموزشی کشورهای مختلف جهان، کتاب درسی است.

اما متاسفانه کتابهای درسی به اندازه ی اهمیت و نقش آن در فرایند یاددهی–یادگیری مورد توجه قرار نگرفته است. همان گونه که گود - - 1993 از عدم توجه جدی معلمان به تجزیه و تحلیل کتابهای درسی انتقاد کرده و می گوید» به نظر می رسد معلم بیشترین وقت کلاسش را به کار با کتاب درسی اختصاص می دهد، ولی به ندرت اقدام به تجزیه و تحلیل مواد درسی می نماید، در حالی که این کاری ضروری است.

هریسون - 2001 - در بررسی تاثیر متون درسی بر رفتار معلم و فراگیر براین باور است که همان گونه که کتاب درسی مناسب می تواند جریان تدریس را تسهیل کند، کتاب دارای ابهام نیز می تواند در جریان آموزش و تدریس مانع فعالیت های آزاد و خلاقانه شود[6]، فتحی واجارگاه - - 1384 نیز، با استناد به پژوهش های انجام شده، بیان می دارد که بسیاری از برنامه های درسی اجرا شده در نظام آموزش و پرورش کشور در سطح اولیه برنامه ی درسی قصد شده، متوقف می شود و کمتر در رفتار و عملکرد فراگیرندگان تجلی می یابد.

به علاوه مروری بر تحقیقات انجام شده نشان می دهد که در کتابهای درسی دوره های مختلف به خلاقیت توجه چندانی نشده است و بیشتر کتابها بر حافظه ی شناختی تاکید دارند و نارسایی های زیادی نظیر نامتناسب بودن محتوا با توان ذهنی مخاطبین و غیر فعال بودن کودکان در جریان تدریس و توجه به سطوح شناختی و حفظ طوطی وار و تفکر همگرا مشاهده می شود 

پس با توجه به اینکه مهمترین مساله در آموزش کودکان خلاق، استفاده از محتوای آموزشی مناسب و روشهای گوناگون، مساله یابی، پژوهش، خلاقیت و تفکر خلاق است و کتابهای درسی از جمله علوم تجربی درزمینه ی ایجاد مهارتهای خلاق نقش بسزایی دارند

بنابراین ضرورت دارد در محتوای کتاب درسی به آموزش مستقیم، مداوم و پرورش تفکر منطقی و کسب دانش خلاق دانش آموزان تاکید نماییم. بدین سبب نیاز توجه متون درسی به موضوع تفکر و پرورش مهارت پژوهش در دانش آموزان پررنگ تر جلوه می نماید و کتاب درسی باید با رویکرد پژوهشی تدوین گردد. و از آنجایی که بسیاری از فیلسوفان و نظریه پردازان تعلیم وتربیت معتقدند که پرورش مهارتهای تفکر خلاق و پژوهش، درست مانند مهارت خواندن و نوشتن باید از سال های کودکی آغاز شودو طبق گفته صافی - - 1382 که دوره ابتدایی از جمله مهمترین دوره های نظام آموزشی است؛ زیرا زمینه شکل گیری شخصیت و رشد همه جانبه افراد در آن فراهم گردیده و مناسب ترین فرصت برای تحصیل و یادگیری و رشد استعدادهای کودک است توجه به کتب دوره ابتدایی موجه می گردد. و از جمله کتاب های درسی دوره ابتدایی که کمتر تحت تاثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی قرار می گیرند و بیشتر موضوعات آن جهانی و بین المللی است کتاب های علوم تجربی است.[

فراگیری علوم تجربی دو جنبه دارد. هم فرایند است و هم فرآورده. فرایند علوم روش یافتن اطلاعات، آزمایش نظریات و توضیح و تفسیر آنهاست و فراورده ی علوم، آرا و عقایدی است که می تواند در تجارب آتی به کار گرفته شود. چون این دو، یعنی فرایند و فراورده ی علوم، شدیداً به یکدیگر وابسته اند، بسط و پرورش آنها نیز باید همراه هم تحقق پذیرد. مثلاً آموزش مفهوم، گرما باعث افزایش حجم مواد می شود، - یک فراورده ی علم - ، باید از طریق مسیر مناسب، - فرایند علم - ، طی شود تا آموزش به واقع اتفاق افتد.

اما بررسی روند تغییر کتاب های علوم تجربی ابتدایی نتایجی به گونه ی زیر نشان داده است: علی رغم اینکه در کتاب های جدید سعی شده است تا دانش آموزان از طریق کاوشگری، آزمایش و تحقیق، مفاهیم را فرا گیرند و با شناسایی مسائل، تشکیل فرضیه ها، جست و جوی اطلاعات، و تحلیل نتایج به تفکر خلاق دست یابند. شواهد فراوانی نشان می دهند که متاسفانه این امر محقق نمی شود و بسیاری از فراگیران خردسال نمی توانند به موجوداتی فعال، خلاق و مولد تبدیل شوند.

همچنین به گفته جهانی - - 1387، هوبیز در نقد و بررسی دلایل ضعف برخی از کشورها در آزمون تیمز، نشان داد که علت آن تا حدود زیادی مربوط به کتابهای درسی بی کیفیت آنهاست.[8] و نتایج پژوهشهای بین المللی ریاضی و علوم توسط انجمن بین المللی ارزشیابی پیشرفت که در سالهای 1995، 1999، 2003 صورت گرفته است نشان دهنده ی ضعف دانش آموزان ایرانی در تولید نظریه، تجزیه و تحلیل و حل مسئله و پژوهش و عدم پرورش قوه تفکر و استدلال علمی و منطقی آنهاست.

با این وصف نگارنده در این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که کاربرد محتوای کتاب جدید علوم تجربی پایه ی اول دوره ابتدایی تا چه میزان به پرورش مبانی تفکرخلاق، فعال و پژوهشی در کودکان منجر می گردد؟ و آیا مشکلاتی در محتوای این کتاب جدید نیز وجود دارد یا خیر؟

.2 پیشینه تحقیق

در تحلیل محتوای کتابهای علوم تجربی اول و چهارم ، توسط امام جمعه - - 1377 نشان داده شده است که مسائلی مانند غلبه جنبه نظری درس و ارائه موضوعات نظری متنوع و گوناگون باعث شده است که جنبه ی عملی درس نادیده گرفته شود و در هر دو کتاب تنها یک درس از هر کتاب به ارائه ی دانش عملی بپردازد و در کتاب پایه اول تنها در سه درس و در کتاب پایه چهارم نیز تنها در یک درس به عملکرد کشف و ابداع توجه شده است.

به علاوه بررسی تطبیقی کتابهای درسی و راهنمای معلم علوم دوره ابتدایی ایران و آمریکا نشان داده است که اهداف درسی کتابهای علوم دوره ابتدایی ایران در سطح کاربستن 14 درصد بیشتر از اهداف درسی کتابهای علوم دوره ابتدایی آمریکا اعلام شده، ولی در کتاب های درسی آمریکا موقعیت های بیشتری برای عملی ساختن آموخته های فراگیران فراهم آمده و به پرورش تفکر واگرا، و تا حدود زیادی به سطوح حافظه شناختی و تفکر ارزشیابی نیز توجه شده و موقعیت های متنوع و فراوانی را برای درگیرساختن دانش آموزان در فعالیت های یادگیری امکان پذیر ساخته است.

لانزر، فلاول، شیرل و ویکن بر اساس مطالعات نشان دادند در پایه اول 70 درصد و پایه چهارم 60 درصد محتوای آموزش داده شده، کسب شده است. نتایج حاصل ناتوانی دانش آموزان ایران را در پاسخ گویی به پرسش هایی که نیاز به توصیف و توضیح، و فرآیند انجام دادن عمل تحلیل و تفسیر دارد، را نشان می دهد.

در برنامه درسی علوم تجربی، عدم پرداختن به فعالیتهای علمی، آزمایشی و نیز آموزش رویکردهای »فرایندی«، باعث ضعف در حیطه های مهارتی و نگرشی در دانش آموزان می گردد. به هر حال امروزه بر به کار بردن شیوه های فعالانه در تدریس علوم، تاکید فراوان می شود، نگاه های جدید آموزشی در تدریس علوم از رویکرد فرآورده گرایی به رویکردهای فعالیت گرایی و تحقیق گرایی تغییر پیدا کرده است. زیرا دانش آموزان بالقوه دارای استعدادها و توانایی های فراوانی هستند و امکان بهتر شدن آنان، تمام نشدنی است. پس پژوهش نیز، که ناظر بر بهسازی وضعیت این دانش آموزان است، تمام ناشدنی و همیشگی خواهد بود. تا زمانی که آموزش هست پژوهش نیز باید باشد. شعار پژوهش همراه آموزش باید شعار همه ی معلمان باشد.

در تحلیلی که توسط حج فروش - - 1380 پیرامون کتابهای علوم انجام گرفته چنین نتیجه گیری شده است که وجود پیشنهاداتی مبنی بر طرح مطالبی درباره ی پرورش مهارتها، وجود سوالات وفعالیت هایی که دانش آموزان را درموقعیت های مبهم و خلاقیت برانگیز قرار دهد، وجود سوالات یا فعالیت هایی که یافتن پاسخ و حل آنها مستلزم به کارگیری مراحل کاوشگری، پژوهش و حل مساله، تفکر نقاد، تفکر واگرا و پردازش اطلاعات باشد، نشان دهنده نیاز به مطالبی از این قبیل در کتابهای علوم تجربی دوره ابتدایی است

دیویی نیز بر پایه ی این تصور بنیادین که زندگی در جامعه و جهانی متحول به پیش می رود که در آن تغییر یک قانون ثابت است، جریان زندگی را دربردارنده مجموعه ای از وقایع و موقعیتهای پیش بینی نشده و نامعین می داند. هنگامی که فرد در معرض موقعیت نامعین قرار می گیرد، به تفکرو پژوهش می پردازد. در واقع موقعیت نامعین، خود به خود تحقیق و تجسس را بر می انگیزد.[14] پس یک دانش آموز باید در یک محیط نامعین قرار گیرد تا بتواند به انجام پژوهش بپردازد.

در نتیجه به دلیل اهمیت کتب درسی و موفق بودن درروش تدریس باید این کتب مورد تحلیل و بازنگری قرار گیرند تا هم با نیازهای فراگیران هماهنگ شود، هم با نیازهای جامعه و فلسفه اجتماعی و هنجارهای جامعه همسان باشد و هم اهداف آموزشی را فراهم آورد. بنابراین برنامه ریزان درسی وظیفه سنگینی بر عهده دارند زیرا باید در فرایند تعلیم و تربیت کوشش نمایند تا براساس نیازهای جامعه برنامه های تربیتی را طراحی کنند.

کتابهای درسی در هر سطح و هر موضوعی می توانند به عنوان ابزار اولیه برای شکل دهی به نگرشها و رفتارها عمل کنند. آنها می توانند نقش مهمی در ارتقای حقوق بشر چون عدم خشونت، برابری جنسی و عدالت داشته باشند. کتاب درسی یکی از مهمترین مراجع و منابع یادگیری دانش آموزان در هر نظام آموزشی است و در ایران نیز یکی از مهمترین نقش ها را در برنامه های درسی ایفا می کند. به عبارت دیگر، در ایران، بیشتر فعالیت های آموزشی در چارچوب کتاب درسی صورت می گیرد و بیشترین فعالیتها و تجربه های آموزشی دانش آموز و معلم حول محور آن سازماندهی می شود.

نوعی از تحلیل که برای برنامه ریزان درسی، مولفان و تصمیم گیرندگان برنامه های درسی دوره تحصیلی ابتدایی بسیار مفید و ضروری است» تحلیل محتوا « است. یعنی نوعی از تحلیل که کمک می کند تا مفاهیم، اصول، انگیزه ها، نیازها، نگرشها و کلیه اجزای مطرح شده در محتوای آموزشی و پرورشی کتابها مورد بررسی علمی و عملی قرار گرفته و با اهداف برنامه درسی مقایسه شوند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید