بخشی از مقاله
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی روابط هوش اخلاقی، هوش معنوی را با انطباقپذیری مسیر شغلی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونهی آماری شامل 189 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان اصفهان در سال 92-91 بودند که به روش خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامههای شایستگی اخلاقی - - 2005 و انطباقپذیری مسیر شغلی - - 1390 و هوش معنوی کینگ - . - 2008 نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد بین هوش اخلاقی و تمام ابعاد آن به جز صداقت، هوش معنوی و ابعاد آن با انطباقپذیری مسیر شغلی رابطهی مثبت و معنادار وجود دارد. نتایج نشان داد از بین متغییرهای مذکور ابعاد دلسوزی و گذشت هوش اخلاقی میتوانند انطباقپذیری مسیر شغلی را پیشبینی کنند.
مقدمه
انطباقپذیری مسیر شغلی اولین بار توسط سوپر و نازل - 1994 - 1 مطرح شد. بریزی - 1990 - 2 و سوپر و نازل - 1994 - انطباقپذیری مسیر شغلی را توانایی انتخابهای شغلی و انطباق با مسیرهای شغلی تعریف میکنند. ساویکاس - 2005 - 3 انطباق-پذیری مسیرشغلی را برخورداری از نگرشها، صلاحیتها و رفتارهایی میداند که باعث میشود افراد خودشان را به بهترین وجه با زمینهی کاری هماهنگٌنمایند.
راهبردهای خودتنظیمی و انطباقپذیری مسیرشغلی افراد را قادر میکند تا به طور موثر خویشتن- پندارهی خود را در نقشهای شغلی به کار گیرند و به این ترتیب زندگی کاری خود را خلق کنند و مسیرهای شغلیشان را بسازند. انطباقپذیری مسیرشغلی مزایای زیادی از جمله باعث رضایت از زندگی - هرشی1، - 2009؛ سازگاری با سازمان - ایتو و برودریج2، - 2005؛ یافتن کیفیت کاری - کوهن20103 ؛ زیکیک4، - 2010 و موفقیت شغلی کمک میکند.
انطباقپذیری مسیرشغلی دارای چهار بعد دغدغه، کنترل، کنجکاوی و اعتماد است. دغدغه مسیر شغلی از آینده، احساس واقعی میسازد و به فرد کمک میکند تا گذشته شغلی را به خاطر داشته باشد، به وضع فعلی شغلی توجه کند و آیندهی شغلی را پیشبینی نماید. ساختار مسیر شغلی در وهلهی اول با درک این نکته که وضعیت فعلی از گذشته نشات گرفته و از طریق موقعیت فعلی با آینده مطلوب نیز مرتبط میشود، تقویت میگردد.
اعتقاد به تداوم تجربه به افراد اجازه میدهد تا فعالیتهای فعلیشان را به آرزوهای حرفهای آیندهشان وصل کنند و نشان میدهد چگونه تلاشهای امروز موفقیت فردا را میسازد - ساویکاس، . - 2008 افراد دارای انطباقپذیری مسیر شغلی اهمیت استقلال و کنترل خود برای مسئولیتهای فردی و تامین آینده را میدانند - هارتونگ،پروفلی و وندراسک5 ، . - 2008 نگرشهای جراتمندانه و مصمم باعث میشوند تا افراد ادارهکنندهی خویش باشند و در وظایف رشد شغلی و گذارهای حرفهای پیش رو مشارکت کنند، نه آنکه در خصوص آنها اهمال کنند و یا ار آنها فرار نمایند.
کنجکاوی مسیرشغلی به علاقه زیاد به دانستن دربارهی خود و دنیای کار و هماهنگی بین آنها اشاره دارد.کنجکاوی در عمل باعث توجه به آگاهی در تصمیمگیری و تناسب خود با محیط میشود - ساویکاس و پورفلی6 ، . - 2010 اعتماد به نفس پیشآیند موفقیت در روبهرویی با چالشها و غلبه بر موانع است - روزنبرگ ، . - 1989 انتخابهای مسیر شغلی به حل مشکلات پیچیده نیاز دارد و برای تسلط بر این مشکلات اعتماد لازم است. از آنجا که انطباقپذیری مسیر شغلی در موفقیت شغلی دانشجویان موثر است، این پژوهش بر آن بود تا همبستههای جدیدی از این متغییر را در این پژوهش بررسی نماید. و از این رو با توجه به اهمیت هوش اخلاقی، هوش معنوی و خوشبینی به بررسی این متغییرها با انطباقپذیری مسیر شغلی پرداخت.
نخستین بار اصطلاح هوش اخلاقی توسط بوربا در روانشناسی وارد شد. وی هوش اخلاقی را ظرفیت و توانایی درک درست از خلاف، داشتن اعتقادات اخلاقی قوی و عمل به آنها و رفتار در جهت صحیح و درست تعریف میکند - بوربا1،. - 2005 هوش اخلاقی به معنی توجه به زندگی انسان و طبیعت، رفاه اقتصادی و اجتماعی، ارتباطات باز و صادقانه و حقوق شهروندی است. لنیک و کییل - 2005 - 2 هوش اخلاقی را ظرفیت روانی برای تعیین اینکه اصول کلی یا جهانشمول انسانی چگونه باید در ارزشها، اهداف و عملکردهای فرد به کار گرفته شوند، میدانند.
آنها معتقدند که همه افراد مقید به اخلاقگرایی هستند که مبنا وگسترهی حوزهی اخلاقیات آنها را مشخص میکند. لنیک و کییل چهار اصل صداقت، مسئولیتپذیری، دلسوزی و گذشت را که برای نیل به موفقیتهای سازمانی و فردی لازم و ضروری است، را از ابعاد هوش اخلاقی میدانند. هوش معنوی به فرد دیدی کلی در مورد زندگی و همه تجارب و رویدادها میدهد و او را قادر میسازد به چارچوببندی و تفسیر مجدد تجارب خود پرداخته، شناخت و معرفت خویش را عمق بخشد - سیسک3 ، 2008، ولمن4 ، . - 2001 ابعاد هوش معنوی کینگ - 2008 - 5 عبارتند از: الف - تفکر انتقادی وجودی:6 آمرام - 2005 - 7 تفکر انتقادی وجودی را "توانایی برای ایجاد معنا بر اساس درک عمیق از پرسشهای وجودی و آگاهی و توانایی جهت استفاده از سطوح مختلف آگاهی در حل مساله" توصیف میکند.
مسائل وجودی موضوعاتی مانند مرگ و مسائل پس از آن و همچنین بررسی منشا و هدف از زندگی را شامل می شود. ب - ایجاد معنای شخصی: 8 ایجاد معنای شخصی توانایی استفاده از تجارب فیزیکی و روحی جهت ایجاد معنا و هدف شخصی است - کینگ ، . - 2008 زمانی که فرد با یک تنگنا مواجه میشود، تولید معنای شخصی میتواند به حل معنی پایه کمک کند و بنابراین به عنوان یک روش حل مساله هم عمل میکند. ج - آگاهی متعالی:9 آگاهی متعالی ظرفیت تشخیص بعد متعالی خود، دیگران و جهان مادی از طریق هوشیاری است - کینگ، . - 2009 د - توسعه موقعیت هوشیاری:10 آخرین مولفه از هوش معنوی است که به توانایی ورود و خروج از حالتهای بالاتر معنوی هوشیاری به صلاحدید خود فرد تعریف میشود.
افرادی که از هوش معنوی بالا برخوردارند، موقعیتهای اوج هوشیاری را تجربه کرده و جهت حل مسائل از منابع معنوی بهره میبرند و فضایل اخلاقی از قبیل تواضع، حق-شناسی و گذشت را در آنان به وضوح میتوان دید - اسمیت ، . - 2005 تاکنون پژوهشهای زیادی به مطالعهی انطباقپذیری مسیر شغلی پرداختهاند: یوسفی، عابدی، باغبان، اعتمادی و عابدی - 2011 - در پژوهشی میزان انطباقپذیری شغلی را با متغییرهای فردی و محیطی و همچنین علایق شغلی بررسی کردند.
در این پژوهش علایق شغلی، انطباقپذیری - اهداف شغلی، کشف شغلی، خوداکتشافی، تصمیمگیری و خودگردانی - ، جهتگیری هدف - یادگیری، عملکرد اجتنابی، عملکرد نزدیکی - و حمایت اجتماعی - خانواده، دوستان و نزدیکان - را مطالعه کردند. نتایج نشان داد علایق شغلی، یادگیری و عملکرد نزدیکی از جهتگیری هدف مهمترین نقش را در پیشبینی انطباقپذیری شغلی دارند. هرشی - 2012 - طی مطالعهای محتوا، واقعبینی و ثبات آرزوهای مسیر شغلی و ارتباط آن با انطباقپذیری مسیر شغلی را بررسی کرد.
نتایج پژوهش نشان داد ثبات و واقعبینی آرزوها با انطباقپذیری مسیر شغلی پیشبینی میشود. در این مطالعه وی طرحمندی وکشف را شاخص انطباقپذیری مسیر شغلی در نظر گرفت. روسر و زکا، استافر، ماگیوری و داوالدر - 2012 - در پژوهشی میزان انطباقپذیری را با عوامل شخصیت و مدیریت شغلی بررسی کردند. انطباقپذیری با عوامل شخصیت همبستگی داشت. در مدیریت-شغلی، انطباقپذیری روایی چشمگیری با عوامل شخصیت داشت.
آنها دریافتند انطباقپذیری میانجی رابطهی بین شخصیت و مدیریت شغلی میباشد. از آنجا که انطباقپذیری مسیرشغلی و ارزشهای اخلاقی و معنوی از عوامل موثر بر موفقیت آیندهی شغلی دانشجویان هستند و موجب کارآیی بیشتر و احساس رضایت دانشجویان از آیندهی شغلی خویش میشوند و با توجه به این-که افرادی که از شغل خود رضایت دارند، کارآیی بیشتر دارند؛ این پژوهش میتواند به مدیران و مسئولان دانشگاهها کمک کند تا عواملی که باعث افزایش انطباقپذیری شغلی و توجه به ارزشهای اخلاقی و معنوی دانشجویان میشود را شناسایی کرده و اگر مشکلی وجود دارد درصدد رفع آن برآیند. لذا پژوهش حاضر بر آن بوده است تا رابطهی هوش اخلاقی و هوش معنوی را با انطباق-پذیری مسیر شغلی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد واحد خوراسگان بررسی کند.