بخشی از مقاله

چکیده

مقاومسازی اقتصاد موضوعی است که دیگر کشورها نیز به آن توجه ویژهای دارند. برای مقابله با انوع شوکهای اقتصادی ضرورت پیادهسازی اقتصاد مقاومتی که موجب کاهش وابستگی به دیگر کشورها است، روشن میگردد. یافتن راهبردهای مناسب برای محقق شدن سیاستهای اقتصاد مقاومتی در سطح جامعه یک وظیفه علمی است؛ اما پیادهسازی یکباره و بدون برنامه این سیاستها نیز غیر ممکن است و باید برنامه مشخصی در این خصوص تدوین شود. بر همین اساس لازم است برای تحقق آن در ابتدا به تفکیک مخاطبین بپردازیم و برای هر دسته از مخاطبین برنامه اجرایی را استخراج نماییم.

این پژوهش جامعه زنان ایرانی را به عنوان جامعه هدف خود در این زمینه انتخاب نموده است. زنان نیمی از جمعیت کشور را به خود اختصاص میدهند و در نتیجه میتوانند در موفقیت سیاستهای اقتصاد مقاومتی نقش بسزایی داشته باشند مضاف بر آنکه در نقشهای همسری و مادری نیز میتوانند موجب حرکت کل جامعه به سمت نتایج مثبت اقتصاد مقاومتی باشند.

در این مقاله از روش مصاحبه، برای جمع آوری نظرات برخی فعالان در حوزه زنان درباره تاثیر بانوان در اقتصاد مقاومتی و روش تحلیل محتوا، برای یافتن محورها و شاخصه های این تاثیر، استفاده شده است. هدف ای تحقیق یافتن پاسخ برای این سوال است که از نظر برخی بانوان فعال در حوزه های مختلف، زنان چه نقشهایی در اقتصاد مقاومتی میتوانند بر عهده بگیرند و در هر نقش تا چه اندازه میتوانند اثر گذار باشند. نتیجه این تحلیل در ابعاد مختلف آموزشی- پژوهشی، رفتاری - اجرایی، فرهنگی - اجتماعی و مدیریتی - اقتصادی، بررسی و جدول بندی شده است.

مقدمه

یکی از موضوعات مهم در هر جامعهای، تأمین نیازهای مادی آنها با استفاده از منابع محدودی است که در اختیارشان است. در طول تاریخ نیز حاکمان جوامع برای تداوم و استقلال سرزمینشان به آن توجه ویژه داشتهاند زیرا یکی از راههای تضعیف یک جامعه توسط دشمنان این بوده است که در تأمین نیازهای آن جامعه اخلال ایجاد کرده و با ایجاد فقر، قحطی و... آن جامعه را به تسلط خود وادارند. شاید اولین مورد مستند به فرمان مگارین در عصر یونان باستان بازگردد که در سال 432 قبل از میلاد صادر شد

در طول سالهای پس از انقلاب نیز یکی از مسائلی که همواره مورد توجه بوده است، استقلال اقتصادی است، که سعی شده است برای دستیابی به آن تلاش جدی در زمینههای مختلف صورت گیرد. مسئولین و بالاخص رهبری همواره بر این موضوع تاکید ویژه داشتند و راهبردهایی در این زمینه ارائه کردند. با بررسی عناوین سالهای مختلف میتوان به اهمیت مسئله اقتصاد پی برد.

اقتصاد مقاومتی دارای ابعاد مختلفی است که با توجه به سیاستهای ابلاغی که توسط رهبری در تاریخ 29 بهمن سال92 ابلاغ گردید میتوان دستهبندی از آن ارائه داد و به بخشهای مختلفی تقسیم کرد. لذا در این تحقیق برآن هستیم تا نظرات برخی فعالان حوزه زنان را درباره نقش و اثرگذاری زنان در تحقق اقتصاد مقاومتی را بررسی و تحلیل کنیم.

روش تحقیق

برای مشخص شدن ابعاد تاثیرگذاری زنان در اقتصاد مقاومتی، به تحلیل محتوای نظرات و اظهارات 18 نفر از صاحبنظران و فعالان حوزه زنان، پرداخته شده و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، ابعاد تاثیرگذاری زنان در اقتصاد مقاومتی مشخص شده است.

در این پژوهش، از تحلیل محتوای مبتنی بر استقرا، یعنی مرحله کدگذاری اولیه و جمع کردن کدهای مشابه زیر یک مقوله واحد، 20 مقوله اولیه به دست آمد. در مرحله بعدی تحقیق این مقولات با یکدیگر مقایسه شدند و تعدادی از آنها که نزدیکی بیشتری داشتند زیر مجموعه مقولات عام تری قرار گرفتند. هر یک از این مقولات میانی یا محوری، معرف یک بخش یا طبقه خاص از موضوع تحقیق میباشند. این مقولات میتوانند در ارتباط با هم قرار گیرند و در سطح بالاتری از انتزاع، ذیل یک مقوله اصلی جمع شوند.

در ادامه مرحله اول کد گذاری ارائه شده است. بعد از جمعآوری اهم نظرات، برای تجمیع دادهها در جدول، این سخنان خلاصه و به صورت گویههای مختصر در جدول ارائه شدهاند. طبق روش تحلیل محتوا سعی شده مقولههای کلی از این جدول استخراج شود. مقولههای کلی کدگذاری شده و بعد از تفسیر کدها، مرحله دوم آغاز میشود.

چارچوب نظری

مهم ترین چارچوب نظری این تحقیق، سیاست های ابلاغی رهبری در موضوع اقتصاد مقاومتی و اصلاح الگوی مصرف می باشد. که البته زاویه ورود به این حوزه، بررسی جایگاه زنان و چگونگی نقش آفرینی آنان در ابعاد مختلف این موضوع خواهد بود.

با مطالعه و تحلیل مجموعه بندهای سیاست های کلان فوق الذکر می توان موارد ذیل را به عنوان اصلی ترین محورها و ابعاد اقتصاد مقاومتی مرتبط با زن و خانواده ویژه سازی نمود که در واقع همان موضوعاتی هستند که بانوان می توانند در آن ها تاثیرگذار بوده و ایفای نقش نمایند. این محورها عبارتند از:

·    تبیین ابعاد اقتصاد مقاومتی وگفتمان سازی آن بویژه در محیطهای علمی، آموزشی و رسانهای با محوریت ارائه به زنان و تبدیل آن به گفتمان فراگیر و رایج زنان جامعه.

·    تحقق اثرگذاری زنان در مدیریت مصرف با تأکید بر اجرای سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف و ترویج مصرف کالاهای داخلی.

·    تأمین شرایط و فعالسازی امکانات و منابع مالی و سرمایههای انسانی و علمی کشور در حد توان به منظور توسعه کارآفرینی زنان و به حداکثر رساندن مشارکت بانوان در فعالیتهای اقتصادی متناسب با روحیات و نیازهای آنان با تسهیل و تشویق همکاریهای جمعی و تأکید بر ارتقاء درآمد زنان سرپرست خانوار.

·    محورقراردادن رشد بهرهوری در اقتصاد با تقویت عوامل تولید، توانمندسازی زنان به عنوان نیروی کار، تقویت رقابتپذیری اقتصاد، ایجاد بستر رقابت بین مناطق و استانها و به کارگیری ظرفیت و قابلیتهای متنوع زنان در جغرافیای مزیتهای مناطق کشور.

·    تبیین نقش زنان در تربیت فرزند و اثرگذاری آن دراقتصاد مقاومتی.

مفهوم اقتصاد مقاومتی

اقتصاد آسیبپذیر یا شکننده که نقطهی مقابل اقتصاد مقاومتی بهشمار میرود، مفهومی است که حدود دو دهه از تولد آن در ادبیات اقتصادی میگذرد و در واقع چند سال پس از تجربهی بحران مالی شرق آسیا در سال 1997 مورد توجه قرار گرفته است. بحرانی که مولود خطای راهبردی وابستهکردن بازارهای مالی به سرمایهگذاران خارجی بود و به سقوط چندسالهی اقتصادهایی منجر شد که در جهان به عنوان معجزهی آسیایی شناخته میشدند.

التفات به مسألهی آسیبپذیری یا مقاومتی بودن، نه تنها در سطح اقتصاد ملّی بلکه در همان زمان در سطح بنگاههای اقتصادی نیز جدی گرفته شد. مقالهی هامل و والیکانگاس - 2003 - در نشریهی معروف دانشگاه هاروارد با نام »نیاز به مقاوم بودن« نمونهای از پدید آمدن این هوشیاری بود. آغاز حصر غیر انسانی غزه در سال 2005 نیز بهانهی دیگری بود که مسألهی پرهیز از شکنندگی اقتصاد در شرایط حصر، به عنوان یک موضوع قابل تأمل مطرح و مقالات متعددی در اینباره نگاشته شد؛ ازجمله مقالهی صلاح رمضان محمدآغا - 2011 - پیرامون مدل مقاومسازی اقتصاد غزه که در هشتمین کنفرانس بینالمللی اقتصاد و مالیهی اسلامی ارائه گردید.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید