بخشی از مقاله

چکیده

هدف اصلی این پژوهش، تحلیل کتاب درسی فارسی پایه سوم دوره ابتدایی می باشد. پژوهش حاضر در صدد بررسی سطوح خوانایی کتاب فارسی پایه سوم دوره ابتدایی می باشد. جامعه آماری پژوهش کتاب فارسی پایه سوم دوره ابتدایی چاپ سال 1396 و معلمان این کتاب می باشد. نمونهگیری به صورت هدفمند و نمونهگیری تصادفی ساده بوده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی بوده و از ابزار پرسشنامه و روش تحلیل محتوا برای گردآوری و تحلیل داده ها بهره گرفته است.یافته ها نشان داد که میزان خوانایی کتاب در سطح مطلوبی می باشد. همچنین از دیدگاه معلمان، متن و تصاویر کتاب برای آموزش به دانش آموزان از تناسب لازم برخوردار می باشد.

مقدمه

برنامه و محتوای کتاب درسی، یکی از عناصر مهم نظام آموزش و پرورش است و در تحقق اهداف آموزش و پرورش نقش اساسی دارد. کتاب درسی یکی از مهمترین مراجع و منابع یادگیری دانش آموزان در هر نظام آموزشی است و در ایران نیز یکی از مهمترین نقش ها را در برنامه درسی نظام آموزش و پرورش ایفا می نماید. به عبارت دیگر، در ایران بیشتر فعالیت های آموزشی در چارچوب کتاب درسی صورت می گیرد و بیشترین فعالیت ها و تجربه های آموزشی دانش آموز و معلم بر محور آن سازماندهی می شود

هر ساله کتاب های مختلفی در پایه های مختلف نوشته می شوند که بعد از بازبینی متخصصان، معلمان و اصلاح اشتباهات برای تدریس کل کشور آماده می شوند. علیرغم همهی این توجهات و اصلاحات، کتاب ها دارای اشکالاتی نیز هستند

با توجه به این که دوره ابتدایی بیشترین تاثیر را در طول دوران تحصیلی فرد دارد، بنابراین پرداختن به تحلیل محتوایْ کتاب های این دوره از اهمیت و ضرورت خاصی برخوردار است. به همین دلیل، در این پژوهش کتاب فارسی پایه سوم دوره ابتدایی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. از زمان تشکیل مدارس به سبک نوین، به مرور آموزش رسمی مهارت های زبانی به منظور کسب سواد مطرح شد و پایگاه آن به مدارس انتقال یافت 

بخش بزرگ این امر مهم بر عهده آموزش و پرورش است. از آنجا که آموزش دوره ابتدایی به عنوان مبنا و اصل همه آموزشها مطرح می شود و در واقع سنگ زیر بنای نظام آموزشی به شمار می آید، توجه اساسی به این دوره، اهمیت ویژه ای دارد، محتوای کتاب های این دوره در ذهن دانش آموزان، اولین نقش هایی هستند که بر لوحی صاف و سفید نقش می بندد

با نوجه به وسعت کشور، تنوع و تعدد اقوام و مشکلات ناشی از آن مثل دو زبانه بودن دانش آموزان، رشد سریع علوم و فنآوری، تغییر سریع در هنجارها و ارزش های اجتماعی، ضرورت دارد که کتاب های درسی با دقت کافی و در حد امکان، عاری از هر عیب و نقص و مطابق با اهداف تعیین شده و اصول علمی تالیف شوند

به همین دلیل تهیه کنندگان کتب درسی و برنامه ریزان برای دستیابی به الگوهای بهتر در تدوین کتاب های درسی، موضوع تحلیل محتوای درسی را به عنوان روشی در بررسی کتاب های آموزشی پذیرفته اند تا بر اساس آن بتوانند معیارهای مطلوب کتاب درسی را مشخص نمایند و نارسایی های کتاب درسی تهیه شده را معین سازندو از تحقیقات انجام شده در مطلوب تر ساختن کتاب های درسی بهره جویند

شیخ زاده - 1387 - پژوهشی به بررسی سطح خوانایی کتاب فارسیچهارم ابتدایی و مقایسه آن با کتاب پنجم ابتدایی پرداخته است .برای این منظور از تکنیک تحلیل محتوای سطح خوانایی گانینگ استفاده کرده است .نتایج تحقیق نشان داد که سطح خوانایی در بین بخشهای اول و وسط کتاب چهارم تفاوت محسوسی دارد و هر دو متن در سطحی بالاتر از سطح توانایی دانش آموزان قرار دارد .به علاوه بین سطح خوانایی بخش دوم و سوم کتاب پنجم هم تفاوت وجود داشت و هر دو متن از نظر سطح خوانایی بالاتر از سطح توانایی دانش آموزان پنجم بود.

هدف تحلیل محتوا مانند همه تکنیکهای پژوهشی فراهم آوردن شناخت، بینش نو، تصویر واقعیت و راهنمای عمل است.

یکی از روشهای پژوهشی که برای برنامه ریزان درسی، مؤلفین و تصمیم گیرندگان برنامه درسی بسیار مفید و ضروری است، تحلیل محتوایی است. این نوع تحلیل ها کمک می کنند تا مفاهیم، اصول، نگرشها، باورها و کلیه اجزا مطرح شده در قالب دروس کتاب مورد بررسی عملی قرار گرفته و با اهداف برنامه درسی، مقایسه و ارزشیابی شوند .همچنین میتوان از طریق تحلیل محتوا گرایشها و جانبداریهای پنهان و آشکار را در متون برنامه تعیین کرد

از طریق تحلیل محتواست که می توان به ویژگی های یک کتاب درسی پی برد و ضعف ها را در محتوای کتاب های درسی شناسایی و معرفی نمود .از سوی دیگر، با توجه به این که نظام آموزش و پرورش ایران از نوع متمرکز است، اغلب وقت کلاس به کتاب درسی اختصاص پیدا می کند و همه آموخته های دانش آموزان بر اساس کتاب درسی سنجیده می شود؛ پس در کشور ما به لحاظ اهمیت وجایگاه کتاب درسی، تحلیل محتوا ضرورت بیشتری پیدا می کند. از آنجا که دانش به سرعت رو به افزایش است، موضوع درسی مورد استفاده در مدرسه به تندی می تواند متروک شود؛ بنابراین باید در انتخاب محتوا دقت شود و لازم است محتوا متناسب با تغییرات علم، تغییر کند .همچنین محتواهای مهم و با اهمیت در کتاب های درسی لحاظ شوند

محتوای آموزشی یکی از ارکان و عناصر اصلی در فرایند یادگیری در نظام آموزشی است که به منزله حلقه ارتباطی بین اهداف غایی آموزشی، که با تصمیم برنامهریزان در گروه های مختلف آموزشی به محتوای درسی تبدیل میشود، و مجموعهای از دانش، بینش، و مهارتهایی است که فراگیران در طول یک پایه تحصیلی در کلاسهای درس از معلمان خود می آموزند . لذا اهمیت این مسئله بسیار زیاد است به ویژه در نظامهای آموزشی متمرکز که از کتاب های درسی یکسان و به طور همزمان برای همه دانش آموزان مناطق مختلف کشور و در ابعادی وسیع استفاده میشود. از این رو نقد، بررسی، و تحلیل شدن کتاب درسی از زوایا و ابعاد گوناگون و با اهداف و مقاصد متفاوت زیر نظر افراد و گروههای مختلف، از هنگام تدوین و آمادهسازی تا مرحله تدریس و ارزیابی، به منزله الزام مطرح است

ازجمله رحمنی - 1390 - در پژوهشی با نام تحلیل محتوای کتاب فارسی - بخوانیم و بنویسیم - پایه اول ابتدایی به این نتیجه رسید که محتوای این کتاب بیشتر به سطح حافظه شناختی توجه کرده و بین سطوح گوناگون خلاقیت گیلفورد تعادل مناسبی وجود ندارد. بنابراین لازم است در کنار بررسی جنبه های گوناگون محتوای کتاب ها، میزان یا سطح خوانایی8 آن نیز مورد تحلیل و بررسی علمی قرار گیرد. بدین منظور در این پژوهش در صددیم که میزان سطح دشواری محتوای کتاب که به صورت ضریب یا سطح خوانایی با استفاده از یرخی تکنیک ها تحلیل محتوا - روش کلوز9،ابزار پرسشنامه - مشخص می شود، تعیین نماییم.

-1 متن کتاب فارسی سال سوم ابتدایی در چه سطحی از خوانایی قرار دارد؟

-2 تصاویر کتاب فارسی سال سوم ابتدایی تا چه میزانی از خوانایی برخوردار است؟

-3 از دیدگاه معلمان کلاس سوم ابتدایی، متن کتاب در چه سطحی از خوانایی است؟

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید