بخشی از مقاله

چکیده

از جمله ویژگیهای بارز سیرهی عالم آل محمد - ص - در کنار همهی صفات برجستهی اخلاقی آن امام همام، مناظرات ایشان با نمایندگان ادیان و مذاهب گوناگون برای مقابله با برخی شبههافکنیها بود که هم به لحاظ محتوایی و هم شگردهای مناظره حاوی نکات آموزنده و راهبردی بسیار است. مقالهی حاضر قصد دارد به این مناظرات از منظر گفتمانی بپردازد. از این رو، سعی میشود با ارایه مختصاتی از نظریهی گفتمانی لاکلاو و موفه به عنوان چارچوب نظری بحث، محتوای مناظرههای مربوطه مورد بررسی قرار گیرد و عناصر گفتمانی آن تبیین گردد.

سئوال اصلی پژوهش حاضر از این قرار است که نشانههای گفتمانی مناظرات امام چه بودند و چگونه موفق شدند هژمونی گفتمان حاکم را با مفصلبندی خاص خود به چالش بکشند. فرضیهای که به آزمون گذاشته میشود حاکی از آن است که مناظرات امام - ع - با مفصلبندی دالهایی چون حقانیت نبوت رسول اکرم، برگزیدگی و عصمت عترت حول دال مرکزی امامت توانست خود را در قالب گفتمان رقیب که پاسخی شایسته برای تقاضاهای اجتماعی دارد مطرح کند و با برهم زدن انسجام و وحدت گفتمان عباسی آن را دچار بحران، تزلزل و بیقراری نموده و در نهایت هژمونی آن را به چالش بکشد.

واژگان کلیدی:امام رضا - ع - ، مناظرات، تحلیل گفتمانی لاکلاو و موفه، منازعات معنایی، هژمونی.

مقدمه

لحظه لحظهی زندگانی اهل بیت علیهم السلام اگر نیک نگریسته شود سرشار از مضامین متعالی و بلندی است که میتواند به مصداق چراغ هدایت و کشتی نجات در همهی اعصار و زمانها به کار پژوهندگان و اندیشمندان بیاید و آنان را در کوره راه مصائب زمانه یاری دهد. وجود نازنین ائمه در برابر مشکلات و مشقاتی که بر آنان روا میداشتند از راهبرهای مختلفی استفاده میکردند تا رسالت خود را به نحو احسن به انجام برسانند. امام علی - ع - که زمانی از وحشت ضربات شمشیرش پشت هر عربی به لرزه درمی آمد.

بیست و پنج سال صبر و خانه نشینی را اختیار میکند، امام حسن - ع - صلح با یکی از رذلترین انسانهای تاریخ را به مثابه نرمشی قهرمانانه میپذیرد، امام حسین - ع - راه شهادت را برای زنده نگاه داشتن دین خدا و سنت جدش برمیگزیند و ... . وجود پربرکت و نورانی امام علی ابن موسی الرضا - ع - نیز در این راستا توانست با انجام مناظرات فراوان با گروهها و افراد مختلف حقانیت اسلام و اهلبیت را اثبات نماید و علاوه بر پاسخگویی به بسیاری از پرسشهای زمانه، شبههافکنیهایی را که از سوی برخی مغرضین به قصد تضعیف جایگاه علمی و دینی ایشان صورت میگرفت خنثی نماید.

شکی نیست که زندگانی امام رضا ابعاد مختلفی دارد که یکی از ابعاد مهم آن بعد فرهنگی و پاسداری از حریم عقاید اسلامی در برابر امواج سهمگین حملات مکاتب و فرق مختلف به اصول و فروع اسلام در شرایط خاص عصر آن حضرت است. متن مناظرات امام که سرشار از استدلالهای محکم، ادلهی قوی و به دور از متشابهات است در کتب مختلف ثبت گردیده و اندیشمندان مختلف به فراخور حوزهی مطالعاتی خود از زاویهی خاصی بدان نگریسته و مورد تجزیه و تحلیل قرار دادهاند. آنچه در این میان شاید مغفول مانده تحلیل مناظرات مزبور در قالب نظریههای جدید علوم انسانی است که میتواند دریچهای جدید به روی مطالعات دینپژوهانه بگشاید و پرتو تازهای بر حوزهی شیعه شناسی بیافکند.

پژوهش حاضر در این راستا قصد دارد از منظری گفتمانی به بررسی این مناظرات بپردازد و در این خصوص با کاربست نظریهی گفتمانی لاکلاو و موفه میکوشد ویژگیها و خصایص مناظرات ایشان را مورد بررسی قرار داده و نقش ایشان را در به چالش کشیدن هژمونی حاکم پررنگ نماید.

چارچوب نظری؛ نظریهی گفتمانی لاکلاو و موفه

در سالهای اخیر نظریهی گفتمان و تحلیل گفتمان در حوزههای مختلف علوم انسانی کاربرد وسیعی یافته است. شاید بتوان مهمترین دلیل رشد این نظریه را نارضایتی از پوزیتیویسم، به خصوص در رشته هایی چون علوم سیاسی و جامعهشناسی دانست. رشد این نظریه همچنین تحتتاثیر چرخش زبانی در دهه 1970 و نظریههای هرمنوتیک، نظریه انتقادی و پساساختارگرایی در دهه 1960 و 1970 قرار داشته است.

اندیشمندان بسیاری از جمله سوسور، استروس،آلتوسر، فوکو و .. در تکامل نظریهی گفتمان نقش داشتهاند و از جمله مهمترین نظریههای گفتمانی میتوان به نظریهی گفتمانی وندایک، فرکلاف و لاکلاو و موفه اشاره کرد. در حوزهی علوم سیاسی لاکلاو و موفه مهمترین نظریه گفتمانی را ارایه کردهاند.از دیدگاه لاکلاو و موفه گفتمان جهان اجتماعی را در قالب معنا می سازد. این ساختن از طریق زبان که ماهیتی بیثبات دارد انجام میشود. زبان، هم در ایجاد واقعیت و هم در بازنمایی آن نقش اساسی دارد. تغییر در گفتمانها سبب تغییر در کل نظام اجتماعی میشود.

از این روی، نزاع گفتمانی به ایجاد، تغییر و بازتولید واقعیت اجتماعی منجر میشود. هدف روش تحلیل گفتمان لاکلاو و موفه این است که چگونگی پیدایش، بسط و تحول اندیشه ها را به عنوان یک گفتمان که سازندهی معانی و کنشهای سیاسی است، تبیین و تحلیل نماید، چرا که بر اساس این نظریه، معانی واژهها، اشیاء و فعالیتها در صورتی قابل فهماند که در حوزهی گفتمانی خاصی قرار گیرد. یک گفتمان از طریق برجسته سازی مرکزیت بخشیدن حذف و طرد و جداسازی میتواند موجب مرکزیتیابی و استقرار یک الگوی هویتی خاص شود. 

به اعتقاد لاکلاو و موفه مهمترین نقش و کارکرد نظریه گفتمان را باید در حوزهی سیاست به ویژه در مفهومپردازی قدرت دید  از نظر لاکلاو و موفه گفتمان حوزهای است که مجموعهای از نشانهها در آن به صورت شبکهای درمیآیند و معنایشان در آنجا تثبیت میشود. هر نشانهای که وارد این شبکه میشود و در آن جا به واسطه عمل مفصلبندی با نشانه های دیگر جوش میخورد یک وقته خواهد بود. معنای نشانههای درون یک گفتمان دراطراف یک نقطه مرکزی به طور جزیی تثبیت میشود. نقطه مرکزی، نشانه برجسته و ممتازی است که نشانه های دیگر در سایه آن نظم پیدا میکنند و باهم مفصلبندی میشوند. تثبیت معنای یک نشانه در درون یک گفتمان از طریق طرد دیگر معانی احتمالی آن نشانه صورت میگیرد. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید