بخشی از مقاله

چکیده

اگر در رسانههاي فضاي سایبر، به شبکههاي خبري و شبکههاي اجتماعی به دقت نگاه کنیم، نقش گسترده آنان را در ترویج سبک زندگی غربی و در برخی مواقع برنامهریزي از طریق این شبکهها براي براندازي حکومتهایی که در برابر سبک زندگی غربی مقاومت میکنند را شاهد خواهیم بود.

جنگ نرم در سبک زندگی مقولهاي است که امروز تنها با تعاریف سیاسی قابلتعریف و توجیه است. اگر به دقت به زندگی اجتماعی ایرانیان مسلمان نگاه کنیم، تأثیر تبلیغات قطره چکانی دشمنان را که در پس واژههایی زیبا اما فریبنده مانند »زندگی متمدن بشري« و »حقوق بشر« پنهان شده است بهخوبی مشاهده خواهیم کرد.

باید توجه کنیم سهم رسانههاي دیجیتال در عصر حاضر، بیشترین سهم، براي ترویج سبک زندگی غربی است و فضاي سایبر مقام نخست این تزریق قطره چکانی را براي تسخیر قلبها و ذهنهاي افراد در جوامع داراست و ماهوارهها و رسانههاي همراه و دیجیتال دیگر نیز، ادامه این روند را بهصورت چند رسانهاي بر عهده دارند.

در این مقاله ابتدا به چیستی اجتماعی مقوله سبک زندگی میپردازیم و سپس به چگونگی نفوذ شبکههاي اجتماعی غربی در جوامع و بیان دو دیدگاه موافق و مخالف با اثرات شبکههاي اجتماعی بر سبک زندگی جوانان در بستر خانواده خواهیم پرداخت.

مقدمه

سبک زندگی مانند هویت است؛ برخی مانند چنی1  میگویند: سبک زندگی مهمترین منبع هویت است. یعنی اینکه مهم است که شما چه می پوشید، چه فرشی دارید و چه ذائقهاي نسبت به موسیقی دارید. این اهمیتش مانند تعلق شما به طبقه اجتماعی در روزگاران گذشته است.

در مجموع میتوان سبک زندگی را مجموعهاي از طرز تلقیها، ارزشها، شیوههاي رفتار، حالتها و سلیقه ها در هر چیزي از موسیقی گرفته تا هنر و تلویزیون و دکوراسیون و فرش کردن خانه و… دانست. در این مقاله درمی یابیم سبک زندگی اجزاي رفتارهاي شخصی نیست.

بیشتر مردم معتقدند که آزادانه باید سبک زندگیشان را انتخاب کنند. در بیشتر مواقع عناصر یک سبک زندگی، به شکلی در کنار هم گرد هم میآیند و شماري از افراد در یک نوع سبک زندگی، مشترکاتی پیدا میکنند. بهعبارت دیگر گروههاي اجتماعی، اغلب مالک یک نوع سبک زندگی میشوند و یک سبک را تشکیل میدهند.

مفهوم سبک زندگی، یعنی انطباق دادن یک رهیافت سبک داده شده در زندگی.[3]؛ مثلا براي فرد مهم است که مانند فلان خواننده معروف باشد حتی اگر آن خواننده غذاي هندي بخورد، دیوار خانه اش را فلان رنگ کند، یا در خانه تفریح کند نه بیرون.

آگهی، تلویزیون، روزنامهها، اینترنت و... تصویرهاي جدید سبک زندگی را دائما منتشر میکنند، بنابراین، در دنیاي ما ارتباطات از این جهت مهم هستند. سبک زندگی غربی، تبلیغات براي شیوع مصرفگرایی در جهان شرق است. بخشی از سبک زندگی، با مصرف کالاها و خدمات از انواع مختلف به دست میآید. شیوه انتخاب کالاها از سوي مردم نیز با شیوههاي تبلیغی-رسانهاي صورت میگیرد و در واقع رسانهها، نقش فریبِ آشکار افکار عمومی را براي متوجه شدن به یک سوي خاص بر عهده دارند. افراد در اجتماع، کالاهایی را خریداري میکنند تا سبک زندگیشان را نشان دهند.

در حالی که ساختن یک سبک زندگی بهوسیله کالاهاي مصرفی، یک نوع نشان دادن یا تظاهر انتخاب فرد است، در عینحال، یک الگو اجتماعی نیز هست.

 به همین خاطر نیز صنعتی ایجاد شده تا به این نیازها پاسخ دهد: یعنی مصرف اوقات فراغت، دخانیات، الکل و ... باید دقت داشت که برخی، واژه جامعه مصرفی را براي نشان دادن شیوه و سبک زندگی و شکل گیري آن استفاده میکنند؛ پس اندیشه جامعه مصرفی، هم کالاهاي اوقات فراغتی را نشان میدهد، هم تعلق خاطر اصلی در زندگی، هم اشتغالات اصلی مردم به سبکهاي زندگی.

براي ورود به شکل جدید جامعه اجتماعی، باید چند عامل مهم را بررسی کرد که به صورت خلاصه به بیان آنها میپردازیم:

-1 توسعه سبک زندگی در پهنه جامعه مدرن. رابطه مصرفگرایی و سبک زندگی؛ یعنی اینکه چطور سبک زندگی و مصرفگرایی تحقیقات زیادي را بر آن داشته تا نشان دهند، استفاده از کالاهاي مصرفی براي تمایز هویتها بهکار میرود.

-2 مرور کار نظریهپردازان اجتماعی که کوشش میکنند معناي سبک قابلِ مد در فرهنگ مدرن را توضیح بدهند.

-3  توضیح موضوعات مشخص سبک زندگی مانند احساسات و فردها و خودها.

-4 زیباشناختی شدن زندگی روزمره.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید