بخشی از مقاله

خلاصه
مطالعه ی حاضر به بررسی و تحلیل نقش توسعه ی سرمایه انسانی و مخارج سلامت بر بهره وری نیروی کار در 32 کشور منتخب OECD در بازه ی زمانی 2002 تا 2009 با استفاده از روش پانل دیتا می پردازد. نتایج بدست آمده از برآوردها نشان می دهد که شاخص توسعه انسانی تاثیر مثبت و معنی داری بر بهره وری نیروی کار داشته است. همچنین لازم به ذکر است که مخارج سلامت، درجه بازبودن اقتصاد، شاخص سرمایه فیزیکی و ارزش افزوده ی تولید نیز تاثیر مثبت و معنی داری بر بهره وری نیروی کار داشته است.

1.    مقدمه

نقش سرمایه انسانی و نیروی کار در صحنه های اقتصادی از اهمیت زیادی برخوردار است؛ به طوری که می توان گفت با تکیه بر نیروی کار کارآمد، می توان فرآیند رشد و توسعه را سرعت بخشید. در این رابطه، مقوله بهره وری نیروی کار به موجب اثرات، تبعات و پیامد های اقتصادی که از خود به جای می گذارد، از جمله موضوعاتی است که باید مورد توجه قرار گیرد. بنابراین در همه کشورها مسئله بهره وری و به طور خاص بهره وری نیروی کار از مهم ترین اهداف برنامه ریزی های به شمار می رود به طوری که می توان گفت هیچ برنامه ای بدون توجه به مسئله بهره وری نیروی کار نمی تواند نتیجه مطمئنی را به همراه داشته باشد.

در همه ی جوامع نیروی کار از مهم ترین عوامل تولید به شمار می رود و درآمد حاصل از آن همیشه بخش بزرگی از درآمد ملی هر کشور را تشکیل می دهد.

با توجه به این که منابع طبیعی، منابع انسانی، سرمایه و تکنولوژی از جمله عوامل موثر در رشد اقتصادی هستند و اغلب صاحب نظران اقتصادی معتقدند که آنچه که در نهایت خصوصیت و روند توسعه اقتصادی و اجتماعی را تعیین مینماید منابع انسانی یک کشور میباشد نه سرمایهها و یا منابع مالی آن کشورها، لذا توسعه همه جانبه بدون استفاده موثر و کارآمد از نیروی انسانی ممکن نیست. از طرفی درجه توسعه یافتگی کشورها از بعد اقتصادی وابسته به میزان بهره گیری مطلوب و بهینه از امکانات موجود در جهت نیل به اهداف اقتصادی آنها دارد. همچنین سیاستها و راهبردهایی که منجر به بهبود شاخصهای سرمایه انسانی گردند باعث رشد اقتصادی و بهبود سطح استانداردهای زندگی خواهند گردید

آنچه که اهمیت بهرهوری نیروی کار را دو چندان مینماید این است که افزایش بهرهوری نیروی کار میتواند بهرهوری سایر عوامل تولید را افزایش دهد و در نتیجه امکان استفاده بهینه از سایر عوامل و منابع دیگر را فراهم میسازد. از طرفی امروزه در رویکردهای توسعهای، تنها ایجاد کردن ظرفیتهای جدید کارساز نمیباشد، بلکه افزایش کارآیی و ارتقای بهرهوری ظرفیتهای موجود و به بیانی دیگر رویکرد ترکیبی و یا به تعبیری دیگر ارتقای همزمان نهادهها و بهرهوری آنها به عنوان مدل اصلی برنامه توسعه مورد استفاده قرار گرفته و نقش موثری در تسریع روند رشد و توسعه اقتصادی دارد، از این رو مهمترین راهبردی میباشد که در چند دههی اخیر به عنوان عامل مهم در رشد و پیشرفت اقتصادی مطرح شده است.

به هر حال حصول به افزایش تولید از دو راه امکان پذیر می باشد: در روش اول میتوان با افزایش عوامل تولید به افزایش تولید دست یافت و در روش دوم میتوان از طریق افزایش بهره وری عوامل تولیدی به افزایش تولید رسید. اما با توجه به محدودیت منابع، میتوان ثروت واقعی را با ارتقای بهرهوری نیروی کار، بهره وری سرمایه و به طور کلی با ارتقای بهره وری کل عوامل تولید افزایش داد.

به همین منظور مطالعه حاضر در تلاش است تا به بررسی نقش توسعه سرمایه انسانی و مخارج سلامت بر بهره وری نیروی کار بپردازد.

2.    مبانی نظری و مطالعات انجام یافته

بهره وری موضوعی بوده است که که از ابتدای تاریخ بشر و در کلیه نظام های اقتصادی و سیاسی مطرح بوده است. اما تحقیق درباره چگونگی افزایش بهره وری به طور سیستماتیک و در چارچوب مباحث علمی تحلیلی از حدود 230 سال پیش به این طرف به طور جدی مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. واژه بهره وری برای نخستین بار به وسیله فرانسوا کنه1 ریاضیدان و اقتصاددان طرفدار مکتب فیزیکراسی به کار برده شد. کنه با طرح جدول اقتصادی2، اقتدار هر دولتی را منوط به افزایش بهره وری در بخش کشاورزی می داند.

در سال 1883 فرانسوی دیگری به نام لیتره3، بهره وری را دانش و فن تولید معرفی کرد. با شروع دوره نهضت مدیریت علمی در اوایل سال های 1900، فردریک وینسلو تیلور4 و فرانک و لیلیان گیلبرت5 به منظور افزایش کارایی کارگران، درباره تقسیم کار، بهبود روش ها و تعیین زمان استاندارد، مطالعاتی را انجام دادند. کارایی به عنوان نسبتی از زمان واقعی انجام کار به زمان استاندارد از پیش تعیین شده تعریف شد. به طور مثال از کارگری در 8 ساعت کار انتظار 100 واحد محصول را داشته باشیم اما عمل کارگر مزبور 96 واحد تولید کند گفته می شود کارایی آن کارگر 96 درصد است.

در سال 1950 سازمان همکاری اقتصادی اروپا - OECD - 6 به طور رسمی بهره وری را چنین تعریف کرد: بهره وری حاصل کسری است که از تقسیم مقدار یا ارزش محصول بر مقدار یا ارزش یکی از عوامل تولید بدست می آید. بدین لحاظ می توان از بهره وری سرمایه، مواد اولیه و نیروی کار صحبت کرد.

سازمان بین المللی کار7 بهره وری را نسبت ستاده به یکی از عوامل تولید - زمین، سرمایه،نیروی کار و مدیریت - تعریف می کند. در این تعریف مدیریت به طور ویژه یکی از عوامل تولید در نظر گرفته شده است. نسبت تولید به هر کدام از این عموال معیاری برای سنجش بهره وری محسوب می شود. در سال 1958 آژانس بهره وری اروپا8 بهره وری را درجه و شدت استفاده موثر از هر یک از عوامل تولید تعریف کرد. همچنین این سازمان اعلام داشت که بهره وری یک نوع طرز تفکر و دیدگاهی است بر این پایه که هر فرد می تواند کارها و وظایفش را هر روز قبل انجام دهد. اعتقاد به بهبود بهره وری یعنی داشتن ایمان راسخ به پیشرفت انسان ها.

سازمان ملی بهرهوری ایران بهرهوری را یک فرهنگ، یک نگرش عقلائی به کار و زندگی بیان کرده است که هدف آن هوشمندانه کردن فعالیتها برای دست یابی به زندگی بهتر و تعالی است. از طرفی سازمان بین المللی کارچنین مطرح کرده که محصولات مختلف در نتیجه ادغام ترکیبات چهار عامل اصلی تولید میشوند: این چهار عامل عبارتند از؛ زمین، سرمایه، نیروی کار و مدیریت - ساماندهی - که نسبت هر یک از این عوامل معیاری برای سنجش بهرهوری میباشد.

در اطلاعیه تشکیل مرکز بهره وری ژاپن در سال 1955 در ارتباط با اهداف ناشی از بهبود بهره وری چنین بیان شده است: حداکثر اشستفاده از منابع فیزیکی، نیروی انسانی و سایر عوامل به روش های علمی به طور که بهبود بهره وری به کاهش هزینه های تولید، گسترش بازارها، افزایش اشتغال و بالا رفتن سطح زندگی همه آحاد ملت، منجر شود. از دید مرکز بهره وری ژاپن، بهره وری یک اولویت و انتخاب ملی است که مجر به افزایش رفاه اجتماعی و کاهش فقر می گردد. مرکز بهره وری ژاپن از زمان تاسیسش در سال 1955 نهضت ملی افزایش بهره وری در این کشور را تحت سه اصل رهنمون ساز افزایش اشتغال، همکاری بین نیروی کار و مدیریت و توزیع عادلانه و برابر ثمره های بهبود بهره وری در میان مدیریت، نیروی کار و مصرف کنندگان به جلو هدایت نموده است

افزایش قابل توجه بهره وری در برخی کشور ها در دهه های اخیر موجب شده است که ارتقاء سطح بهره وری ملی به عنوان یک اولویت در سطح کشورها مطرح باشد. به طور مثال در دوره زمانی 1967-1974 کشور ژاپن بهره وری ملی خود را 99/6 درصد افزایش داد در حالی که در همان مدت بهره وری ملی در کشورهای آلمان و آمریکا به ترتیب 43/3 و 29/25 درصد افزایش یافت.

از اوایل شروع دهه 1970 بهره وری یکی از مهم ترین موضوعاتی بوده است که در سطح کشورها توجه ویژه ای را به خود جلب کرده است. مقدار نرخ رشد بهره وری در هر کشور تاثیر بسزایی بر روی سطح زندگی، تورم، بیکاری، سلامت اقتصادی جامعه و رقابت پذیری در سطح جهانی دارد. کندریک1 در موضوع بهره وری در بیان اهیمت بهره وری می گوید که شرکت ها و سازمان هایی که بهره وری آنها از متوسط بهره وری صنعت بالاتر باشد، معمولا از حاشیه سود بالاتری برخوردارند.

کندریک و کریمر - 1993 - 2 بهره وری را در نگرشی اقتصادی یعنی تولید سرانه یا میزان ناخاالص داخلی به ازاء هر نفر ساعت کار می دانند. سومانتث - 1988 - 3 نیز چهار تعریف اساسی برای بهره وری ارائه داد و بهره وری را به بهره وری جزئی4، بهره وری کلی عوامل تولید5، بهره وری کلی6 و بهره وری چند عامل7 طبقه بندی کرد.

بر این اساس می توان از بهرهوری نیروی کار، بهرهوری سرمایه و به طور کلی از بهرهوری کل عوامل تولید که ترکیبی از نیروی کار و سرمایه میباشد بحث نمود. لذا به طور کلی شاخصهای بهرهوری به دو دسته شاخصهای بهرهوری جزئی و شاخص بهرهوری کل عوامل تولید تقسیم بندی میگردد. در شاخصهای بهرهوری جزئی ارتباط ستانده با یک نهاده مورد توجه قرار میگیرد و در شاخص بهرهوری کل عوامل تولید، ارتباط ستانده با مجموعهی عوامل تولید در نظر گرفته میشود.

.1.2 عوامل تاثیر گذار بر میزان بهره وری

بهرهوری تا حدود زیادی به شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و سایر شرایط زیر بنایی که بر اثر بخشی و نیز فرایند تصمیم گیری بخشهای اقتصادی تاثیر میگذارد بستگی دارد. از جمله تاثیر تحصیلات و آموزش را می توان در مهارتها و رفتار کارکنان مشاهده نمود. همچنین هر فعالیت اقتصادی میتواند پیشرفتهای فنی، تحقیق و توسعه را نیز از طریق نیروی کار ماهر، تحصیلات و مدیریت بهتر تحقق بخشد. عوامل محیطی از قبیل باز بودن اقتصاد کشور به بازارهای بین المللی، شرایط سیاسی و اجتماعی، صرفه جوییهای ناشی از مقیاس، قوانین زیست محیطی و مسائل مربوط به بازار سرمایه و غیره از طریق انواع روابط مستقیم و غیر مستقیم بر فرآیند تولید و بهرهوری تاثیر میگذارد.

.1.2.2 شاخص توسعه انسانی

شاخص توسعه انسانی یک شاخص ترکیبی است که متوسط برخورداری یک کشور را در سه زمینه اصلی مدت و سلامت زندگی - که با شاخص امید به زندگی در بدو تولد اندازه گیری می شود - ؛ دانش - که با شاخص های نرخ با سوادی بزرگسالان و نرخ ثبت نام در مقاطع تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و متوسطه سنجیده می شود - و سطح استاندارد زندگی - که با شاخص تولید ناخالص داخلی بر حسب قدرت خرید به دلار آمریکا اندازه گیری می شود - از توسعه انسانی را اندازه گیری می کند. پس به طور کلی شاخص توسعه انسانی از ترکیب وزنی سه شاخص امید به زندگی در بدو تولد - سال - ، شاخص آموزش - درصد - و شاخص تولید ناخلص داخلی سرانه با شاخص برابری قدرت خرید - دلار - محاسبه می شود.

.2.1.2 درجه باز بودن اقتصاد
سادهترین معیار برای درجه باز بودن اقتصاد بر مبنای جریانات تجاری است که در آن نسبت مجموع صادرات و واردات بر تولید ناخالص داخلی است. باز بودن اقتصاد میتواند به صورت کانالی برای انتقال تکنولوژی عمل کند و اثرات سرریز تکنولوژی را به بخشهای مختلف اقتصادی منتقل نماید.

.3.1.2 مخارج سلامت و بهداشت

سلامت و سلامتی مقوله ای است که ارتباط نزدیکی با پیشرفت و توسعه همه جانبه، از جمله رشد و توسعه اقتصادی دارد. افراد جامعه سالم از یک سو با نشاط تر و شاداب تر و با انگیزه بیشتری تلاش و فعالیت دارند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید