بخشی از مقاله

چکیده

در قسمت جنوبی مشهد توده های گرانیتی با روند کلی شمال باختری - جنوب خاوری وجود دارد. این توده گرانیتی به علت مجاورت با خ مفصل پالئوتتیس از یک سو و تاثیر گسل های امتداد لغزی راستگرد مربوط به دگرشکلی شکنا در کوههای بینالود از سوی دیگر مکانی مناسب برای توسعه ساختارهای شکنا است. کلیه عناصر ساختاری موجود در این ناحیه بر ساخت های به وجود آمده در یک پهنه برشی راست گرد شرقی غربی تا شمال غربی B جنوب شرقی منطبق هستند.

در این سیستم موقعیت محور کوتاه شدگی منطقه شمال باختری B جنوب خاوری و محور طویل شدگی دارای راستای شمال خاور - جنوب باختر می باشد. عملکرد این سیستم برشی موجب چرخش های درونی در ساختارها و جهت گیری آنها نسبت به محورهای تنش شده است و از جمله آن می توان به جهت گیری ورقه های میکا اشاره کرد. که با بیشینه 60 درجه انحراف نسبت به محور 1 و در جهت عقربه های ساعت در بخش میانی این پهنه مشاهده می شوند.

کلید واژه ها: توده ی گرانیتی، پالئوتتیس، خ   مفصل، بینالود، پهنه برشی

مقدمه

در جنوب و جنوب غربی مشهد توده های نفوذی متعددی دیده می شوند که به صورت باریکه ای طویل به طول 40 کیلومتر و عرض 10 کیلومتر گسترش دارند. این توده های گرانیتی در زمان تریاس پسین B ژوراسیک پیشین شروع به جای گیری در داخل سنگ های دگرگونی و آذرین با سن پالئوزوئیک کرده اند با توجه به اینکه توده گرانیتی جنوب مشهد در مجاورت خ مفصل پالئوتتیس بوده و تحت تاثیر فازهای تکتونیکی مختلف قرار گرفته است، لذا ساختارهای شکنا در آن گسترش یافته است.

در زمان مزوزوئیک پسین گسل های راندگی سبب رانده شدن این توده گرانیتی بر روی رسوبات نئوژن شده است ز جمله این گسل ها می توان گسل سنگ بست Bشاندیز را نام برد که دارای حرکت امتدادلغز راست گرد با مولفه راندگی است و جهت راندگی آن شمال B شمال خاور به سوی جنوب B جنوب باختر است که در اثر عملکرد این گسل شکستگی های متعددی در گرانیت های جنوب مشهد ایجاد شده است.

چهار دسته شکستگی سیستماتیک را برای گرانیت خواجه مراد عنوان کرده است و ضمن تحلیل دینامیکی بر روی گسل های منطقه خواجه مراد تغییر شکل کلی حاکم بر این منطقه را از نوع کششی با مولفه امتداد لغزی راست گرد معرفی کرده است. وجود رگه ها و ساختارهای پرمانند را در گرانیت خواجه مراد دال بر کششی بودن شکستگی ها عنوان کرده است . همچنین وی عنوان کرده است که توازی گسل ها و درزه های کششی و آثار خش لغزش و وجود پله ها و جابجائی رگه ها بیانگر این است که این گسل ها ابتدا به فرم شکستگی کششی بوده و در اثر چرخش احتمالی میدان تنش به فرم گسل فعال شده اند که حرکت روی این گسل ها عمدتا راست رو بوده است.

بحث

توده گرانیتی جنوب مشهد با موقعیت جغرافیایی 59 30 تا 59 45 طول شرقی و 36 00 تا36 15 عرض شمالی در قسمت جنوبی شهر مشهد و در شمال کوههای بینالود قرار گرفته است به لحاظ قرار گیری این توده در مجاورت گسل های راندگی از یک سو و مجاورت آن با خ مفصل پالئوتتیس از سوی دیگر به تحلیل ساختارهای مرتب با دگرشکلی شکنا شامل درزه ها، رگه های پرشده و آثار گسلش و تعیین جهت برش در پهنه برشی با استفاده از جهت یابی رگه های کششی و برگوارگی ها و ... در بخش های مختلف آن خواهیم پرداخت.

گرانیت های مطالعه شده در این تحقیق از نقطه نظر ترکیب سنگ شناسی و سن سنجی عبارت است از : گرانیت و گرانودیوریت خواجه مراد با رگه های پگماتیتی و آپلیتی - gr1 - تورمالین B مسکوویت گرانیت های سد طرق - gr2 - لوکوگرانیت های خلج - gr2 - انواع قدیمی یا گرانیت های پورفیروئید گسترش و بیرون زدگی این گرانیت ها بیش از انواع دیگر است. این گرانیت ها بیش تر از نوع بیوتیت B مسکوویت گرانیت می باشد که در مناطق خواجه مراد و قشلاق گسترش دارد. از لحاظ شیمیایی و کانی شناسی بین این گرانیت و گرانیت های کوهسنگی و طرقبه قرابت نزدیکی وجود دارد.

دایک های پگماتیتی در منطقه خواجه مراد فراوان بوده و ضخامت آنها از 0.5 الی 4 متر متغیر است و دارای تنوع کانی شناسی می باشند رگه های آپلیتی موجود اغلب چین خورده و یا توس رگه های دیگر قطع شده است. این مسئله نشان دهنده ی فازهای مختلف آپلیت زائی در منطقه است.

انواع جدید یا لوکوگرانیت ها 

این توده به ابعاد 10در 15 کیلومتر بوده و در جنوب مشهد بیرون زده اند به علاوه در درون گرانیت های - gr1 - نیز تزریق شده اند بنابراین جوان تر از آن است از نظر شیمیایی گرانیت های خلج نسبت به گرانیت های منطقه خواجه مراد دارای سیلیس بیشتری می باشند.

تحلیل جنبشی پهنه برشی گرانیت جنوب مشهد

جهت تحلیل جنبشی و تعیین سوی برش در این پهنه از شاخص هایی نظیر رگه های کششی و چرخش آنها در یک دستگاه برش ساده و نوارهای برشی سیگموئیدال، بررسی درزه های کششی و رگه های پرشده ،بررسی آثار گسلش و جهت یابی برگوارگی ها استفاده شده است.

براساس جهت یابی رگه های کششی

رگه های کششی پس از تشکیل در اثر ادامه برش چرخیده و در راستای محور کوتاه بیضوی استرین متحمل چین خوردگی متقارن و در راستای محور بزرگ بیضوی استرین متحمل کشش و بودین شدگی متقارن می شوند . چنان په این رگه ها در کنار هم باشند می توان سوی برش و حتی میزان چرخش را بدست اورد. در گرانیت های خواجه مراد این رگه ها به وفور قابل مشاهده است و راستای کلی آنها اکثرا شمالی جنوبی می باشد.

براساس نوارهای برشی سیگموئیدال

رگه های نردبانی سیگموئیدال رگه هایی هستند که در یک پهنه برشی ساده از نوع شکل پذیر B شکننده شکل می گیرند و نوک آنها در طی دگرریختی پیشرونده رشد می کند. با استفاده از این رگه ها می توان جهت برش را تعیین نمود.با بررسی رگه ها در گرانیت های سد طرق که عمدتا کوارتزی می باشند، شاهد قطع شدگی رگه ها و حالت های s شکل و خمیده در آنها بودیم، شکستگی های داخل رگه خیلی بیش تر از سنگ میزبان است و تشکیل رگه سبب جابجائی ظاهری شکستگی ها شده به نحوی که در بعضی قسمت ها حوضه ی شکل گرفته است.

این موضوع نشان می دهد که رژیم فشارشی حاکم سبب ایجاد یک زون برشی در گرانیت ها شده و بدین ترتیب فضایی را در داخل گرانیت فراهم کرده است، سپس دانه های کوارتز به علت فشارش از سنگ میزبان به داخل رگه ها تزریق شده است. همچنین بررسی نوارهای برشی s,c در گرانیت ها جهت راست بر را برای دیواره های پهنه برش نشان می دهد.

بررسی درزه های کششی و رگه های پرشده

درزه های موجود در این توده گرانیتی را می توان به چهار دسته درزه سیستماتیک تقسیم بندی کرد که دارای راستای شمالی B جنوبی، شرقی B غربی، شمال غربی B جنوب شرقی و شمال شرقی B جنوب غربی می باشند.درزه های کششی عمود بر 3 و در صفحه ی 1 و 2 و به موازات 1 تشکیل می شوند در برخی از ایستگاه ها نظیر ایستگاه خلج شواهدی از پرشدگی شکستگی ها توس کوارتز وجود دارد که در جهت عمود بر دیواره های درزه تشکیل شده اند. در نتیجه راستای فشارش را می توان توس آن پیش بینی نمود. اکثر رگه ها در این منطقه راستای شرقی B غربی دارند.

رگه های پرشده در منطقه خلج بیشتر حاوی کوارتز کلسیت و آراگونیت بوده که رشد آنها از دیواره ها به سمت مرکز رگه است.در بعضی از قسمت ها جهت گیری میکا در درون گرانیت بسیار واضح بوده و راستای این جهت گیری عمود بر راستای رگه ها بخصوص رگه های پگماتیتی است، این مسئله حکایت از این دارد که بر اثر مولفه ی 1 کوارتز از بین دانه ها خارج شده و رگه های باز شده را پرکرده است و میکاهای به جای مانده دچار یک چرخش مکانیکی شده و نسبت به 1 جهت یابی کرده اند.

بررسی آثار گسلش

در منطقه طرق صفحه گسلی با موقعیت N110,50 و خش لغز با روند و پلانژ 40'076 با سازوکار نرمال چپ گرد اندازه گیری شد که حرکت چپ گرد این گسل سبب ایجاد فضایی برای پرشدگی رگه شده است، همچنین در این صفحه گسلی کانی زایی تورمالین به چشم میخورد.در قسمت های جنوبی تر صفحه گسلی با جابجائی پله ای قائم دیده می شود موقعیت صفحه گسل N80,87 و موقعیت خش لغز روی آن 70,025می باشد.

در ایستگاه سد طرق یک شکستگی اصلی به همراه شکستگی های فرعی دیده می شود که بصورت sharp بوده و یک ساختار دم اسبی را ایجاد کرده است. به نحوی که ساختارهای c موجود درآن به موازات صفحه گسل و ساختارهای s با آن زاویه کمی ساخته است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید