بخشی از مقاله
چکیده: سالخورده شدن جمعیت یک فرایند جهانی است. جمعیت جهان با سرعتی زیاد در حال پیر شدن است. بر اساس پیش بینیهای جمعیتی سازمان ملل متحد سهم جمعیت 60 ساله و بیشتراز آن از حدود 840 میلیون نفر کنونی یا حدود 12 درصد، تا نیمه قرن بیست و یکم به حدود 2 میلیارد نفر و یا 21 درصد خواهد رسید. این پدیده فراگیر و جهانی است و همه کشورها را در بر میگیرد. آمار و ارقام موجود حاکی از این است که ایران نیز در شرف ورود به جامعه سالمندی بوده و عدم مدیریت مناسب جمعیت کشور، فقدان برنامه ریزی و توسعه امکانات رفاهی و جمعیتی ممکن است، باعث آسیب های اجتماعی به قشر سالمندان و روحیه جمعی جامعه وارد کند. بر این اساس در جامعه، سالمندان در لوای کناره گیری از سیاست اجتماعی با بحران طرد اجتماعی، بی هویتی، از خودبیگانگی، نامیدی، بی اعتمادی و احساس حقارت مواجه خواند شد.
مقدمه و بیان مساله:
فزایش جمعیت سالمندان و روند رو به رشد و در حال گسترش پدیده سالمندی در بسیاری از کشورها ازجمله ایران، دولتها را با مشکلات و چالشهایی مواجه کرده است. بر اساس آخرین گزارشها و آمارهای منتشر شده از منابع رسمی، در حال حاضر جمعیت بالای 60 سال نزدیک به 8/4 درصد از کل جمعیت کشور را به خود اختصاص داده است یعنی حدود 6 میلیون نفرسالمند هستند. از طرفی، به علت عواملی همچون طولانی شدن عمر، افزایش امید به زندگی، کاهش زاد و ولد، پیشرفتهای پزشکی و... هر روز به تعداد سالمندان کشور افزوده میشود، بدون آنکه از سوی متولیان امور نسبت به نیازها و مطالبات جمعیت سالمند برنامهای تدارک دیده شده باشد یا آنکه در سیاستگذاریها و برنامه ریزیهای فصل رفاه اجتماعی جایی برای سالمندان در نظر گرفته شده باشد.
به اعتقاد کارشناسان و تحلیلگران حوزههای اجتماعی، در دورههای گذشته به دلیل تصمیم گیریهای غیر کارشناسانه و برنامه ریزیهای نامناسب، نبود آمارهای مستند و معتبر، ضعف و نارسایی بانکها و منابع اطلاعاتی جامع از شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی سالمندان کشور برنامه مشخص و مدونی برای این قشر طراحی و تدوین نشده است و همین امر باعث شده تا امروزبسیاری از سالمندان برای سپری کردن دوران سالمندی با کمبودها و نارساییهایی مواجه باشند.
لذا ضروری است برنامه ریزان و متولیان، با تبیین اولویتها وسیاستگذاری اصولی وساماندهی رفاه و سلامت سالمندان و در نهایت بهبود و ارتقای شاخصهای زندگی، به نحوی سیاستگذاری و برنامه ریزی کنند تا جمعیت سالخوردگان و پیران بتوانند دوره سالمندی را بدون دغدغه و با آرامش و آسودگی خاطر بگذرانند. موضوع سالمندی امروزه در حال تبدیلشدن به یکی از مسائل جدی اجتماعی است و کمتر دورهای از تاریخ را میتوان سراغ داشت که موضوع سالمندی همانند امروز برجسته بوده باشد.
از آنجا که سالمندی یک فرایند مداوم در طول زندگی انسان است، این سؤال مطرح میشود که چه زمانی یک فرد سالمند یا پیر تلقی میشود؟ در واقع سن تقویمی، شاخص مناسبی برای سالمندی فیزیولوژیک نیست. اما در اغلب جوامع شهری افراد در سن 60 سالگی بازنشسته میشوند؛ به همین دلیل افراد 60 ساله و بالاتر به عنوان سالمندان یک کشور شناخته میشوند. سالخورده شدن جمعیت یک فرایند جهانی است. جمعیت جهان با سرعتی زیاد در حال پیرشدن است. بر اساس پیشبینیهای جمعیتی سازمان ملل متحد سهم جمعیت 60 ساله و بیشتر از آن از حدود 840 میلیون نفر کنونی یا حدود 12 درصد، تا نیمه قرن بیست و یکم به حدود 2 میلیارد نفر و یا 21 درصد خواهد رسید.
این پدیده، فراگیر و جهانی است و همه کشورها را در بر میگیرد و کشورهای در حال توسعه سهم مهمی در این افزایش جمعیت سالمند دارند در حالیکه در حال حاضر به نظر میرسد موضوع سالمندی جمعیت بیشتر متعلق به کشورهای توسعهیافته است . با این حال کشورهای در حال توسعه نیز به سرعت به این سمت حرکت میکنند. برآوردهای جمعیتی واقعیتهای متفاوتی را پیش روی ما قرار میدهد. بر این اساس انتظار میرود که تا اواسط قرن حاضر از هر 10 نفر سالمند روی کره زمین حدود 8 نفر در کشورهای در حال توسعه زندگی خواهند کرد. این به معنی تغییر وضعیت جغرافیایی جمعیت سالمند در آینده است. بر طبق نظریات سازمان جهانی بهداشت دو دلیل عمده برای سالمند شدن جمعیتها وجود دارد:
-1 میزان مرگ ومیر در اغلب کشورها کاهش پیدا کرده است; در نتیجه افراد عمر طولانی تری دارند. امید به زندگی در بدو تولد، در کلیه کشورها افزایش یافته است. امروزه در اغلب کشورها یک فرد 60 ساله میتواند انتظار داشته باشد که حداقل برای 15 تا 20 سال دیگر زندگی میکند.
-2 کاهش میزان تولد یکی دیگر از دلایل افزایش پدیده سالمندی جمعیتها است. بطوریکه امروزه در مقایسه با ده سال قبل، نوزادان کمتری به دنیا می آیند. بطور کلی میتوان گفت تعداد سالمندان به علت بهبود شرایط اجتماعی - اقتصادی، کاهش میزان مرگ و میر و ابتلا و نیز افزایش میزان امید به زندگی رو به افزایش است. شایان ذکر است که تقریباً در کلیه کشورهای دنیا شاهد افزایش جمعیت سالمندی هستیم ولی این مساله بیشتر در کشورهای در حال توسعه و با شدت بیشتری بویژه در سالهای آتی به چشم میخورد.
به طوریکه در سال 2002تقریباً 400 میلیون نفرازسالمندان بالای 60 سال درکشورهای درحال توسعه زندگی میکردند. این در حالی است که این جمعیت درسال 2025 تقریبابه 840 میلیون نفرافزایش مییابدکه حدود 70 درصدکل سالمندان جهان خواهدبود. بطوریکه با ظاهر شدن آثار کنترل جمعیت از سال 1370 به بعد بتدریج از نسبت افراد کمتر از 15 سال کاسته و بر نسبت افراد میانسال 15-64 - سال - افزوده شده است.
استمرار این وضع در آینده میتواند ترکیب سنی جمعیت را تغییر داده و جمعیت کلیه استانهای کشور را بسوی سالخوردگی سوق دهد. پیشبینیمیشود که در فاصله 20 ساله 1385 تا 1405 به میانه سنی جمعیت کشور 10 سال افزوده شود - شیخی، . - 35 :1386 این در حالی است که شدتسالمندیجمعیتکشور ازسال 1415 بهبعدخودنمائیخواهدکرد. به طوری که نسبتسالمندان 60 سالوبالاترازحدود 7 درصد کنونی به 14/5 درصد در سال 1415 و 22 درصد در سال 1425 خواهد رسید.
بر اساس تعریفسازمان ملل متحد، کشوری که بیش از 7 درصد کل جمعیتش سالمند باشند، کشور سالمند یا پیر بهحساب میآید. بنابراین زنگ خطر برای ایران زده شده است. در 5 تا 10 سال آینده، جمعیت سالمند کشور افزایش مییابد و مسئله مهم ما، مسئله سالمندی خواهد بود، که البته دفتر سلامت سالمندان وزارت بهداشت در این زمینه فعالیتهایی را آغاز کرده است - احمدی و دیگران، . - 24-21 :1389 یکی از بزرگترین آسیبهای پیش روی سالمندان و شاید بزرگترین آسیبها، فقر است. آمار دقیقی در این زمینه نمیتوان ارائه داد، اما بر اساس مطالعات میدانی با افزایش جمعیت سالمند بار هزینه خانوار نیز افزایش مییابد.
اگر تمهیدات لازم و حمایتی مانند برخورداری از حقوق بازنشستگی و یا ایجاد درآمدی ثابت و مستمر و بیمه درمانی پایه پیشبینی نشده باشد، سالخورده شدن سرپرست خانوار آن را در معرض فقر قرار میدهد. موضوع فقر سالمندی علاوه بر عواملی همچون کاهش قوای جسمانی به مسائل دیگری همچون داشتن سواد یا بیسوادی نیز ارتباط پیدا میکند . بر اساس آمارهای فعلی دو سوم سالمندان کشور بیسواد هستند. علیرغم تلاشهای زیادی که برای گسترش حمایتهای اجتماعی صورت گرفته است هنوز جمعیت بسیاری از آنها از نظام تامین اجتماعی برخوردار نیستند . این موضوع زنگ خطری است که باید به آن توجه کرد.
بویژه در حاشیه شهرها چهره توامان فقر و سالمندی نمایش تلخی را پیش روی هر ناظری قرار میدهد . این یک واقعیت است که فقر ناشی از تحولات اجتماعی در حاشیه شهرها در حال انباشته شدن است. کم نیستند روستاییانی که به امید برخورداری از موهبتهای بیشتر شهری تن به مهاجرت دادهاند و اکنون به فقیرانی در حاشیه شهرها تبدیل شدهاند. اما موضوع فقر سالمندی تنها مربوط به مهاجرت و حاشیهنشینی نیست. تحولات نامطلوب اقتصادی و آثار زیانبار ناشی از تحریم یا اعمال سیاستهای اقتصادی نامتوازنکننده بسیاری از کارگران فصلی و دهکهای پایین درآمدی را نیز به شکل منفی متاثر کرده است.
این موضوع استراتژیهای کاهش فقر را با چالش بزرگی روبرو میکند. از مهمترین اهداف اداره سلامت سالمندان از اجرای برنامههایی نظیر بهبود شیوه زندگی سالم و برنامه مراقبت ادغام یافته سالمندی؛ کاهش بیماریها و معلولیتها و کاهش مرگ و میر زودرس در سنین سالمندی است. در نتیجه سالمندی دوران حساسی از زندگی بشر است که طی آن سالمندان در معرض تهدیدات بالقوهای نظیر افزایش ابتلا به بیماریهای مزمن، تنهایی و انزوا و عدم برخورداری از حمایت اجتماعی بوده و به دلیل ناتوانیهای جسمی و ذهنی، در موارد زیادی استقلال فردیشان مورد تهدید قرار میگیرد.
از سویی با افزایش جمعیت سالمندان شیوع ناتواناییهای روانی افزایش مییابد و این مهم سیستمهای مراقبتی، بهداشتی و اجتماعی را که هم اکنون تحت فشارهای مادی هستند، نگران ساخته است - 1 - ؛ لذا توجه به مسائل و نیازهای این مرحله از زندگی یک ضرورت اجتماعی است . بنابر آمار ارائه شده توسط سازمان بهداشت جهانی تا سال 2000، افراد سنین 60 سال و بالاتر حدود 600 میلیون نفر بوده است و این تعداد تا سال 2025 به 2 /1 بیلیون نفر خواهد رسید. همچنین بیش از دو سوم جمعیت سالمند در کشورهای درحال توسعه به ویژه آسیای شرقی بوده و تا سال 2025 افزایش بیش از 300 درصد جمعیت سالمند در این کشورها مورد انتظار است.
از آنجا که امید به زندگی در کشور ایران 72 سال است، پدیده سالمندی در کشور هنوز به عنوان یک پدیده ضروری مورد توجه قرار نگرفته است . اما این واقعیت وجود دارد که جمعیت سالمندان با رشدی بیشتر از رشد کل جمعیت رو به افزایش است. در واقع همراه با رشد جمعیت و افزایش امید به زندگی سیر سالمندی روند صعودی دارد و ضعف و ناتوانی این گروه مراقبتهاو توجهات ویژهای را میطلبد - احمدی، . - 56 :1388 بهبود شرایط زندگی و افزایش طول عمر و امید به زندگی پدیده سالمندی را در جوامع به دنبال داشته است.
پدیده افزایش جمعیت سالمندان یکی از مهم ترین چالش های اقتصادی، اجتماعی وبهداشتی در قرن بیستو یکم به شمار می رود رشد جهانی جمعیت سالمندان هم برای ارائه کنندگان خدمات بهداشتی ودرمانی وهم برای اعضای خانواده وجامعه ای که سالمندان در آن زندگی می کنند یک چالش مهم محسوب میگردد . - 3 - این چالش به موقعیت دموگرافیکی کشور ایران نیز مربوط میشود.
مقایسه پیش بینی روند سالخوردگی جمعیت در ایران، جهان و مناطق توسعه
در کشور ما بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1385 سالمندان بالای 65 سال حدود %5/2 از کل جمعیت را شامل میشدند و پیش بینی میشود تا سال 1429 به %24/9 برسدکه روندی سریعتر از سایر گروههای جمعیتی خواهد داشت.