بخشی از مقاله

چکیده

هدایت و سعادت جاودانی انسان هدف اصلی پیامبران در ادیان توحیدی است. در این راستا وحی عهده دار تبیین چنین رسالت سترگی می باشد. از این رو فهم روشمند از متن وحیانی، ضرورتی تام برای دستیابی به مراتبی از مراد جدی شارع مقدس است و این مهم جز با عنایت به عناصر مرتبط با متن وحیانی فراهم نمیآید.

تعامل چهارگانه یمتن، محیط پیدایش آن، شناخت مؤلف و نهایتاً ابعاد وجودی خواننده تعیین کننده ی فهمهای متنوع و در طول یکدیگر و گاه ناسازگار از متن میشوند. هر یک از اندیشمندان مسلمان در طول تاریخ به برخی از این عوامل پرداختهاند؛ ولی برای رسیدن به فهم جامع، در نظر گرفتن همهی جوانب ضرورت دارد. این مقاله به نقش تاریخمندی متن و خوانندهی قرآن میپردازد.

فرجام سخن آن است که به منظور نیل به فهم ضابطهمند از متن میبایست به تأثیر محیط اجتماعی فرهنگی عصر نزول و کیفیت فهم خواننده از متن در موقعیتهای متفاوتتوجّه نمود.

1.    فهم تاریخ مند از متن

همواره میان زمان قرائت متون دینی و زمان پدیدآمدن آنها شکاف تاریخی برقرار است. و دگرگونی های مستمر در دلالت های واژگانی و نیز تفاوتهای فرهنگی، خواننده را وا میدارد که به کنترل و مدیریت قرائت تفسیری خود اولویت دهد. زیرا گفتمانهای زمان حال خود را نباید بر منطق گفتمانی گذشته متن تحمیل نماید که در این صورت موجب تحریف گذشته به وسیله زمان حال میشود.

مطالعه ادیان الهی نشان میدهد، که بنای اولیهی شارع مقدس در سخنان خود، بیان گزارههای واقع نماست. زیرا همواره زبان به واقعیات خارج از خود ارجاع میدهد، که اگر این چنین نباشد ارتباط دنیای متن با جهان گسسته میشود و در دلالتهای ذهنی دلالت لفظ بر معنا، متن و خواننده گرفتار میشود. بنابراین، دنیای متن وحیانی، دنیایی خودساخته و بی ارتباط با زمان و مکان و مخاطبان نیست. از این مرحله عنصر رویدادها و اشیاء و افراد و روابط میان آنها در چارچوب زمان گذشته و حال و آینده پدیدار میشود. لذا شایسته است مفردات و ترکیبات زبانی را با توجه به دو دیدگاه درزمانی و همزمانی بررسی نمود.

درزمانی، نگرشی است که در آن، تحولات دورانهای تاریخی و سرنوشت تاریخی فهم متن با توجه به دگرگونی های فرهنگی مورد توجه قرار میگیرد؛ ولی چنانچه جریان تاریخ را به صورت افقی در دورهای قطع کنیم؛ مقطعی حاصل میشود، که مطالعهی آن مقطع، نگرش همزمانی نامیده میشود.

به عنوان نمونه اگر نقش و کاربرد لفظ "االله" را در طول عصر جاهلیت تا اسلام بررسی کنیم، نگرش درزمانی صورت گرفته است. و چنانچه اعتقاد به االله در شبکه معنایی قرآن به عنوان تنها قدرت لایزال حاکم بر هستی مطالعه شود، نگرش همزمانی شکل میگیرد.

در نگرش درزمانی نگاه بومی و فرهنگ زمانهی مورد خطاب قرآن، شناسایی و سپس بومی زدایی یا تقشیر از فهم پیشین انجام میگیرد. و خصوصیات جزئی رویدادها و مکانها و افراد که دلالتی همزمانی و منجمد در گذشتهای معین دارند مبدل به نقش ها و نشانه های فرهنگی و انسانی میشوند که قابلیت تحقق تکرار شونده در بستر زمان دارند. این فرایند در اصطلاح روایی - جری - نامیده میشود و بدینسان متن در آینده جریان مییابد. و از این رهگذر فهم فرا تاریخی از قرآن به عمل می آید؛ و با قاعده تطبیق در بستر زمان بر مصادیق آینده شناسایی به وسیله متن صورت میگیرد. لازم به ذکر است متن قرآنی سرشار از جری است. ابولهب، قارون، بلعم باعورا، فرعون، شهدا، صدیقین، منافقین، صالحین و ... نقش های خاصی را بازیگری میکنند که در طول آینده متن فقط بازیگران عوض میشوند و نقشها ثابت برقرار میمانند.

با توجه به این که، زبان ماهیتی زنده دارد؛ مفسر نیز با جغرافیای محیطی، پارادایمها و گفتمان حاکم برعصرخود به مطالعهی متن وحیانی میپردازد. و نباید شکاف و فاصلهی زمانی را میان خود و متن نادیده بگیرد. قرآنی که مفسر پیش روی خود دارد برآمده از گفتمانهای حاکم بر زمان او و میراث تاریخی فهم گذشتگان تا به امروز است که به صورت گفتمانهای حاکم در شخصیت مفسر جایگزین شدهاند. بنابراین اخلاق باور حکم میکند که خواننده قرآن کریم هوشیارانه پیش داشتههای خود را از ضمیر ناخودآگاه به ضمیر خودآگاه منتقل کند تا قدرت درک متن، آنگونه که هست و نه آنگونه که تمایل مفسر است، حاصل آید زیرا در فهم هر متن هدف آن است که بدانیم گوینده ی سخن چه چیزی را مد نظر داشته است.

در این صورت، با توجه به عوامل تاریخی و برون متنیِ آیات قرآن، مراد جدی خداوند متعال با دلالت های واقع بینانه تری آشکار میشود. مستند این سخن آن است که باور و فهم انسان از دو بعد متدلوژیک و روش مند و بعد روانشناختی - علایق، آرزوها، پسندها و ناپسندها، عادات و .... - شکل میگیرد. باورهای قابل اثبات به وسیله روشهای تعریف شده، بخش خودآگاه انسان را شکل میدهد و بخش ناخودآگاه بر اساس احساس و تمایلات و بدون دستیابی به روشهای منطقی باورها را شکل میدهند. بنابراین با روشمند کردن بخش ناخودآگاه، میتوان به باورها، قابلیت اثبات و ابطال بخشید.

دانشهای مورد نیاز فهم قرآن را به عنوان یک پدیده متنی میتوان به دو بخش زبانی و تاریخی فرهنگی تقسیم کرد. بخش زبانی مجموعهای از کاربرد مفردات و ترکیبات در قالب حقیقت و مجاز، عام و خاص، مطلق و مقید، محکم و متشابه و تناسب بین اجزای گفتار راتشکیل میدهند و بخش تاریخی- فرهنگی آن شامل اعتقادات و آداب و رسوم جامعهی عصر نزول، اسباب نزول آیات، ناسخ و منسوخ و وجوه و نظایر میباشد. از این رو هر پیامبری برای ایفای نقش هدایتگری، نه تنها با زبان جامعه خود به رسالت برانگیخته میشود؛

- ابراهیم - 4/ بلکه به عنوان پرورش یافته ی جامعهی خود به مدیریت ارزشها و گفتمان حاکم میپردازد، تا از این رهگذر، تأثیرگذاری دنیای متن در جهان خارج از متن را تحقق بخشد.

در حقیقت فرهنگ زمانه در نحوه ابراز بیان وحی - چگونه سخن گفتن - نقش دارد و نه آنکه، گفتمان متن وحیانی را - چه چیزی را گفتن - در تسخیر خود درآورد. در این راستا میبایست زبان قوم را به دنیای قرآن عرضه کرد تا وحی ناطق شده و قدرت داوری را درباره جهان خارج از خود آشکار سازد.

قرآن کریم مانند هر کلام معنادار، از مفردات و ترکیباتی تشکیل شده است که مراد گوینده را بر دو وجه ظاهر - مراد استعمالی - و باطن - مراد جدی - بر مخاطب خود القا میکند

مراد متکلم، قبل از تعمق در بافت زبانی بر مفسر، ظاهر نیست. بنابراین تا خالق متن و زبانش شناخته نشود، مقصود کلام او آشکار نخواهد شد. همچنین شناخت زمان و مکان نزول و ویژگیهای شخصیتهای مندرج در متن و مخاطبان آن، در درک دلالت های متن سهم به سزایی دارد؛ چه، هر واژه و گزاره در موقعیتهای مختلف و متناسب با آنها دلالت معنایی متنوع می یابد، که عهدهدار این مهم، علم وجوه و نظایر در علوم قرآنی میباشد. و این به سبب ماهیت ارتباطی زبان میباشد؛ به گونهای که با دگرگونی نوع ارتباطات دلالتها نیز دگرگون میشوند.

از آنجا که زبان نشانهای از وجود انواع ارتباطات و نقشها در زندگی فردی و جمعی انسانهاست، ماهیتی متناسب با روانشناسی اجتماعی انسان دارد. از این رو سبک زندگی، نوع رفتارها و اعتقادات عصری و تاریخی و وجود سنتهای حاکم از گذشته تاریخی، هم در دلالت معنایی واژگان، و هم در شکل دهی به روند فهم تفسیری خواننده از متن، اثرگذار میشوند؛ زیرا خواننده نیز نمیتواند تأثیر سنت تاریخی و برون متنی را در فهم متن کنار بگذارد.

به منظور نیل به فهم مراد جدی قرآن کریم هریک از اندیشمندان اسلامی به جنبه ای از ابعاد تفسیری پرداخته اند. کتابهای اسباب نزول زمینهی متن و محیط عصر نزول، منابع علوم قرآنی اصلِ "در زمانی" لغت و تحولات آن و کتابهای اعراب قرآن، ساختار زبان عربی مستفاد در قرآن را بررسی نمودهاند. از میان کتب تفسیری نیز برخی مانند کشاف به زیباییشناسی متن توجه نموده، و بعضی دیگر مانند المیزان با موضوع تفسیر إرجاعی قرآن به قرآن، در پی قصد مؤلف بودهاند. البته پیش داوریها و نحلههای فکری هر یک از مفسرین در شرح و تفسیر آیات مؤثر بوده ولی نقطه مشترک همه آنها توجه همزمان به خالق و متن قرآن است.

2.    فهم تاریخی قرآن از دیدگاه قرآن - نگرش همزمانی - :

مکه و مدینه پیش از نزول قرآن، به دلیل فقدان رابطه دولت و ملت فاقد قوانین رایج در سرزمینهای دیگر بوده است. و در قالب سنتها و در پرتو سایر مشترکات و بر اساس نظام قبیله با یکدیگر تعامل اجتماعی برقرار میکردند. بنابراین بعضی از آیات قرآن را باید با تکیه بر جامعهشناسی معرفت و دوره تاریخی عصر تفسیر نمود؛ و اگر مفسر بدون توجه به بافت محیطی به متن اعتماد نماید، به مراد جدی شارع دست نمییابد. بنابر این دو سیاق فرهنگی- اجتماعی و ایدئولوژیک برای فهم متن اهمیت مییابد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید